بطن (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بَطْن (به فتح باء و سکون طاء) یکی از
مفردات نهج البلاغه به معنای
شکم و درون هر چیزی میباشد که
حضرت علی (علیهالسلام) در موارد گوناگونی از این واژه استفاده نموده است.
بَطْن به معنای شکم و درون هر چیزی (جوف هر شیء نهان)، آمده است.
بطنة پرخوری و آن این است که معده کاملا از
طعام پر شود.
این لفظ در موارد گوناگونی در بیان امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بکار رفته است که عبارتند از:
این واژه به معنای
علم نیز میآید چنانکه امام (علیهالسلام) در این خصوص فرموده است: «الحمد الله الذی
بطن خفیّات الامور و دلّت علیه اعلام الظهور؛
حمد خدایی را که کارهای نهان را میداند و علامتهای آشکار به وجود وی دلالت میکند.»
همچنین دربارهی
ملک الموت فرموده است: «هل تحسّ به اذا دخل منزلا، ام هل تراه اذا توفّی احدا بل کیف یتوّفی الجنین فی
بطن امّه.»
که مراد از «
بطن» شکم است.
آن حضرت (صلواتاللهعلیه) در
خطبه شقشقیّه درباره
عثمان میفرماید: «و قام معه بنو ابیه یخضمون مال اللّه خضمة الابل نبتة الربیع الی ان انتکث فتله و اجهز علیه عمله و کبت به
بطنته؛
پدر زادگانش با او به پا خواستند،
بیتالمال را مانند
شتری که
علف بهاری را بخورد، با همه دهان میخوردند، تا اینکه رشتهاش باز شد، و اعمالش کار قتلش را تمام کرد، و پرخوریاش ساقطش نمود.»
«
مبطان»: کسی که از پرخوری شکمش بزرگ شده است. و به معنی شکم پر نیز میباشد. چنانکه در
نامه ۴۵،
آمده است. «
بطان» بر وزن کتاب (به معنای بند
جهاز)
طنابی است که زیر شکم شتر میبندند و جهاز را نگاه میدارد؛ چنانکه در
خطبه ۸۹، آمده است.
«
بطانه»: آستر لباس، گاهی منظور از آن همراز و محرم اسرار است. چنانکه امام (علیهالسلام) خطاب به
مالک اشتر نوشته است: «انّ شرّ وزرائک من کان للاشرار قبلک وزیرا... فلا یکوننّ لک
بطانة.»
«
بطین»: عظیم
البطن. در
خطبه ۱۰۸،
آمده است.
«
الحبّة البطینة»: یعنی دانه بزرگ.
«
باطن»: خلاف ظاهر و خفّی.
«
بطنان»: جمع
بطن و نیز به معنی وسط شیء نیز میآید. چنانکه در
استسقاء فرموده است: «اللهم انشر علینا غیثک ... تروی بها القیعان و تسیل البطنان؛
خدایا
باران خودت را بر ما گسترش ده تا با آن
بیابانها را سیراب و آب درهها را جاری فرمایی.»
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «بَطن»، ص۱۴۴-۱۴۳.