بشیریه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بَشیریّه، گروهی از
غالیان شیعه، پیرو
محمد بن بشیر کوفی از موالی
بنی اسد بودند. در برخی منابع نام وی
محمد بن بشر نیز آمده است.
وی در آغاز از
شیعیان معاصر
امام صادق و
امام کاظم علیهماالسلام بود و سپس به
غلوّ گرایید.
در پی ادعاهایش کسانی به او پیوستند، اما از تعداد پیروان او و امتداد تاریخی آنان اطلاعی در دست نیست؛
محمد بن بشیر در
کوفه به دنیا آمد و همانجا زیست.
زمینههای انحراف در
محمد بن بشیر از زمان
امام صادق علیه
السلام پدیدار شد. به همین سبب، طبق روایت کشی، امام صادق علیه
السلام او را لعنت کرد.
امام کاظم علیه
السلام نیز وی را لعن و طرد کرد
و امام رضا علیه
السلام وی را دروغگو شمرد.
وی در زمان امام کاظم علیه
السلام برای منحرف کردن مردم از امامت آن حضرت و ایجاد تردید در مردم تلاش میکرد، تا آنجا که مدعی شد این موسی
بن جعفر آن موسی
بن جعفر مذکور در سخنان امام صادق علیه
السلام نیست.
ولی اوج انحراف وی، پس از شهادت امام موسی کاظم علیه
السلام بوده است. او با پیدایش فرقة
واقفه ، خود را با آنها همراه نشان داد، و به دلیل نپذیرفتن امامت امام رضا علیه
السلام، برخی او را از واقفه شمرده اند
چند تن از شاگردان امام صادق علیه
السلام، از جمله
هشام بن سالم، با
محمد بن بشیر مناظره کردند. وی در این مناظرات صریحاً به عقاید خویش اقرار کرد و منکر آنها نشد.
این رفتارها و عقاید عجیب و غریب، سرانجام
محمد بن بشیر را به کشتن داد.
به نقل منابع، عقاید مهم وی عبارت بوده است از: ادّعای خدایی برای
پیامبر صلی اللّه علیه وآله
وسلّم و
امامان علیهم
السلام و اینکه روح
خدا در پیامبر و امامان حلول کرده است؛ اعتقاد به
تناسخ، و اینکه روح پیامبر در
امام بعدی و سپس در امام دیگر ظهور میکند؛ دو بعدی بودن انسان که ظاهرش از
خاک و باطنش
ازلی است؛ اعتقاد به دو خدایی؛ ادعای
نبوت برای خویشتن؛ اشتراکی بودن اموال در میان پیروانش؛ اینکه
امام کاظم علیه
السلام زندانی نشده و از
دنیا نرفته، بلکه غایب و پنهان شده است و
قائم مهدی هموست؛ و این ادعا که امام کاظم علیه
السلام خود را بر اهل ظلمت، ظلمانی و بر اهل
نور، نورانی نشان میدهد؛ و امام نزد او (بشیر) است و هرگاه بخواهد او را میبیند. میگویند مجسمه ای به صورت امام کاظم ساخته بود و آن را به برخی از دوستانش نشان میداد و میگفت که این موسی
بن جعفر است؛ ادعای اینکه خود وی جانشین امام کاظم علیه
السلام و پس از وی پسرش،
سمیع بن محمد، جانشین اوست و این زنجیره تا قیام امام موسی کاظم علیه
السلام ادامه خواهد یافت؛ ادعای اینکه هر کس پس از امام کاظم علیه
السلام ادعای امامت یا انتساب به خاندان پیامبر صلّی اللّه علیه وآله
وسلّم کند،
کافر و دروغگوست و
جان و مالش
حلال است، و در نادرستی نسب وی باید تردید کرد. این ادعا را درباره
امام رضا علیه
السلام نیز مطرح کرد؛ انکار برخی از احکام
دین، چون
زکات و
حج، و حلال شمردن کارهای
حرام میباشد.
او را صاحب
شعبده و مخاریق خوانده اند، زیرا کارهای
خارق عادت از او سر میزد و ظاهراً از آنها برای جلب توجه مردم استفاده میکرد؛ از جمله هنگامی که خلیفه
هارون عباسی او را بازداشت کرد، از خلیفه خواست تا آزادش کند و او در عوض چیزی برای خلیفه بسازد که خوشایند او باشد. سپس برای او چرخ چاهی ساخت که با استفاده از
جیوه، بی آنکه کسی با آن کار کند؛ از
چاه آب میکشیدو باغچهای را
آبیاری میکرد. اندکی بعد، یکی از چرخها شکست و دستگاه از کار افتاد.
پس از
محمد بن بشیر،
هاشم بن ابی هاشم، معاصر
امام جواد علیه
السلام همان فنون را که از او فرا گرفته بود به کار بست و به تبلیغ آیین وی پرداخت.
از این تاریخ به بعد، نامی و یادی از پیروان این فرقه جز به عنوان ذکر تاریخ گذشته در میان نیست؛ چنانکه
اشعری و
نوبختی و
کشی و
مفید و
شیخ طوسی اشاره ای به وجود آنها در عصر خود نکرده اند.
(۱) سعد
بن عبدالله اشعری، کتاب المقالات والفرق، چاپ محمدجواد مشکور، تهران ۱۳۶۱ ش.
(۲) محمدتقی تستری، قاموس الرجال، تهران ۱۳۷۹ـ۱۳۹۱.
(۳) ابوالقاسم خوئی، معجم رجال الحدیث، قم ۱۳۶۹ ش.
(۴)
محمد بن حسن طوسی، رجال الطوسی، نجف ۱۳۸۰/ ۱۹۶۱.
(۵) حسن
بن یوسف علاّ مه حلّی، خلاصة الاقوال فی معرفة الرجال، چاپ جواد قیومی، (قم) ۱۴۱۷.
(۶)
محمد بن عمر کشّی، اختیار معرفة الرجال، (تلخیص)
محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش.
(۷)
محمد بن محمد مفید، الفصول المختارة من العیون والمحاسن، قم ۱۳۹۶.
(۸) حسن
بن موسی نوبختی، فرق الشیعة نوبختی، ترجمه و تعلیقات
محمد جواد مشکور، تهران ۱۳۶۱ ش؛
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بشیریه»، شماره۱۴۰۶.