• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بشر حافی (مقاله‌دوم)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: بشر حافی.


بُشر حافی (۱۵۰-۲۲۷ق)، از زهاد و عارفان قرن سوم هجری قمری بود. بُشر از جهت زهد سرآمد عصر خویش محسوب می‌شد.



ابونصر بُشر بن حارث بن عبدالرحمان بن عطاء بن هلال بن ماهان بن عبدالله حافی مروزی، تبار بشر از روستایی به نام «مابرسام» بود و در سال ۱۵۰ق چشم به جهان گشود. جد او عبدالله به دست مبارک امیرمومنان علی (علیه‌السّلام) مسلمان شده بود.


بشر حافی برای تحصیل به بغداد رفت و از مالک بن انس، فضیل بن عیاض، حماد بن زید و عبدالله بن مبارک حدیث فراگرفت. کسانی چون سری سقطی و ابوبکر مروزی از وی روایت کرده‌اند.


بُشر از جهت زهد سرآمد عصر خویش محسوب می‌شد. ابراهیم حربی درباره وی می‌گوید که از هر موی بدن وی خرد تراوش می‌کند و بغداد از جهت خرد و حفظ زبان، فردی همانند بشر را به خود ندیده است.


بر اساس برخی نقل‌ها، وی در آغاز خوش گذران و اهل لهو و لعب بود، ولی سخنان امام کاظم (علیه‌السّلام) که به کنیز بشر به هنگام عبور از جلوی خانه او فرمود، باعث شد بشر پس از آگاهی از این سخنان، شتابان و با پای برهنه خود را به امام رسانده و توبه نماید، از این‌رو ملقب به بشر حافی (پابرهنه) گردید، اگر چه در وجه تسمیه وی به «حافی» علل دیگری نیز ذکر شده است.


بشر درباره آغاز سیر و سلوک خود می‌گوید: روزی در راه ورقه‌ای را که اسم «الله» در آن بود، در روی زمین دیده که لگدکوب مردم می‌شده است، آن را برداشته و در نهر آبی شستشو می‌دهد و تنها دیناری که داشته، عطر و گلاب می‌خرد و نام‌های مقدس خدا را در آن ورقه پیدا کرده، معطر می‌کند. بشر حافی می‌افزاید: حالات روحی و عرفانی‌اش، اجر همان کاری است که در خواب به او عطا شده است.
برخی گویند که همین جریان سبب توبه وی شد. وی در ورع و اصلاح نفس بی مانند بود و با وجود آنکه روایات زیادی از حفظ داشت به جهت ترس از شهرت، برای دیگران کمتر روایت نقل می‌کرد و گفته‌اند که با این باور، نوشته‌های خویش را دفن کرد.


وی را در فقه و ورع پیرو مکتب سفیان ثوری به شمار آورده‌اند. وی سه خواهر به نام‌های مُضغه، مخّه و زبده داشت که همه از پارسایان و عابدان عصر خویش بودند. خواهر بزرگ‌ترش پیش از او از دنیا رفت. بشر از فراق او بسیار محزون شد و به شدت گریست. چون علت را جویا شدند، گفت: در کتابی خواندم که هرگاه انسان در خدمت پروردگار خود کوتاهی نماید، خداوند مونس او را از وی خواهد گرفت و خواهرم، مونس من در دنیا بود.


بشر در سن ۷۵ سالگی در ۲۰ ربیع الاول سال ۲۲۷ درگذشت و عده زیادی از جمله احمد بن حنبل در تشییع جنازه وی حضور داشتند.


کتاب الزهد اثر بشر است. (دیگر منابع:
[۱۶] دهخدا، علی‌اکبر، لغت نامه، ج۳، ص۴۱۸۲.
)


۱. ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، ج۱، ص۲۷۴.    
۲. ابن تغری بردی، یوسف، النجوم الزاهره، ج۲، ص۲۴۹.    
۳. موسوی خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، ج۲، ص۱۳۰.    
۴. ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، صفة الصفوه، ج۲، ص۲۱۴.    
۵. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۱۶، ص۱۰۶.    
۶. ابن حبان، محمد بن حبان، الثقات، ج۸، ص۱۴۳.    
۷. ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، ج۱، ص۲۷۶.    
۸. خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۷، ص۸۲.    
۹. ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص۲۳۰.    
۱۰. امین، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۳، ص۵۷۸.    
۱۱. صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ج۱۰، ص۹۱.    
۱۲. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۳۴۲.    
۱۳. ابن عماد حنبلی، عبدالحی، شذرات الذهب، ج۳، ص۱۲۲.    
۱۴. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، ج۲، ص۱۷.    
۱۵. کحاله، عمررضا، معجم المولفین، ج۳، ص۴۶.    
۱۶. دهخدا، علی‌اکبر، لغت نامه، ج۳، ص۴۱۸۲.



• پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی، دائرة المعارف مؤلفان اسلامی، برگرفته از مقاله «بُشر حافی»، ج۱، ص۲۰۱-۲۰۲.






جعبه ابزار