بشر بن غیاث مریسی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بِشر بن غَیّاث بن ابی کریمه عبدالرحمان مَرّیسی،
متکلم و
فقیه حنفی قرن سوم میباشد.
تاریخ و محل تولد بشر بن غیاث مریسی دانسته نیست، تاریخ وفاتش را به اختلاف ۲۱۸، ۲۱۹ و ۲۲۸ نوشتهاند و محل دفن وی
بغداد است.
سبب
شهرت بشر به مرّیسی، منسوب بودن او به مَرّیس یا مَریس، نام دو
قریه در
مصر ، بوده است، اگر چه این قول نیز وارد شده که سبب این شهرت، سکونت او در درب المریس بغداد بوده است.
پدرش یهودی بوده و
جد اعلای وی با
زید بن خطاب پیمان ولاء داشته است.
بِشر
فقه را نزد
ابویوسف ،
قاضی و
فقیه نامور
حنفی فرا گرفت
و مجلس
ابوحنیفه را نیز درک کرد
و خود در مسائل فقهی از «
اصحاب رأی » بود.
وی سپس به فراگیری
علم کلام پرداخت و در این
علم نیز آرا و عقاید خاصی داشت، با اینکه او را اهل
زهد و
تقوا دانستهاند، مردم به جهت اشتغال و اشتهار او به
کلام و آرای غریب، از او رویگردان شدند.
برخی بشر را آگاه به
فلسفه نیز دانستهاند.
درباره شاگردان او اطلاعی در دست نیست جز اینکه
نجار معتزلی (متوفی ۲۲۰)، مؤسس
فرقه نجاریه را از شاگردان او دانسته و گفتهاند که
نجار عقاید خود را از او گرفته است.
ذهبی برخی از آثار کلامی وی را چنین معرفی کرده است: التوحید، الارجاء،
الرد علی الخوارج،
کتاب الاستطاعه،
الرد علی الرافضة فی الامامة، کفرالمشَبِّهة، المعرفة، و الوعید.
او همچنین روایات بسیاری از استادش ابویوسف نقل کرده است.
درباره گرایشهای کلامی بشر،
عقاید مختلف و گاه متناقض وجود دارد، اما در اینکه وی مؤسس
طایفه مریسیه بوده و
مُرجِئه بغداد پیرو او بودهاند، اتفاق نظر وجود دارد.
اشعری و
سمعانی یکی از
فرق مرجئه را، اصحاب بِشر مریسی معرفی کردهاند.
برخی وی را
معتزلی دانستهاند
و
بغدادی میگوید: از زمانی که بشر در این
عقیده که «استطاعت همراه فعل است» و این که «خدای
تعالی آفریدگار
کسبهای بندگان است» با
صفاتیه هم رأی شد،
معتزله ـ که به
تفویض قائلاند ـ
تکفیرش کردند، و از آن طرف نیز صفاتیه او را در مسئله «
خلق قرآن » گمراه دانستند.
بسیاری از عقاید کلامی بشر موافق آرای جَهمی است، ازینرو برخی او را
جهمی دانستهاند، هر چند وی در برخی آرای خود ـ از جمله در مسئله
استطاعت یا عدم استطاعت
انسان بر
افعال خود
ـ مخالف آنهاست.
عثمان بن سعید دارمی کتابی در
رد عقاید بشر و جهمیه نوشته و آرای آنها را نقد و بررسی کرده است.
بشر در بسیاری از آرای خاص کلامی و نیز در برخی
مسائل فقهی مناظرات متعددی، از جمله با
شافعی ، داشته است.
آرای خاص وی در کلام و برخی مسائل فقهی غالباً به تکفیر و
مذمت و انکار وی از سوی بسیاری از علمای زمان او بویژه
اهل حدیث و
ظاهریه منجر شده است، چنانکه ابویوسف در برخی مسائل از جمله خلق قرآن او را گمراه دانسته و از خود رانده است.
ازینرو زمانی که بشر درگذشت، به دلیل عقایدش، کسی از اهل علم و
سنت در
تشییع جنازه او شرکت نکرد مگر
عُبید شونیزی که صرفاً به قصد
لعن و
نفرین بر
جنازه او حاضر شد.
ایمان از نظر بشر، همچون
ابن راوندی ،
تصدیق به
دل و
زبان است.
او در این نظر به «
تومنیه » (از فرق مرجئه) گرایش دارد.
به نوشته دارمی
بِشر
اسماء خداوند را مخلوق
بَشَر دانسته است، مگر آنجا که
خداوند میفرماید: «انی انا الله رَبُ العالمین»؛
او در اینجا کلمه
رب را ابداع بشر نمیداند.
به نظر دارمی، مذهب بشر در
اسماء الهی ، قول او را در مسئله خلق قرآن نقض میکند، زیرا اگر او
اعتراف کند که خداوند در این مورد خاص
تکلم کرده، لازم میآید بگوید که به
قرآن نیز تکلم کرده است.
بشر
اراده حق
تعالی را بر دو قسم دانسته است: ارادهای که
صفت فعل حق است که همان
امر حق
تعالی به
طاعت است، و ارادهای که
صفت ذات است و بر هر چیزی (غیر از خداوند) از فعل او و فعل
خلق او تعلق میگیرد.
به نظر او اراده حق
تعالی به نحو ازلی به هر چه حق
تعالی میداند که
حادث خواهد شد، از
خیر و
شر ، ایمان و
کفر ، طاعت و
معصیت ، تعلق میگیرد.
بِشر
خلود فجار اهل قبله را در
آتش به حسب
آیه شریفه
مُحال میداند و معتقد است که آنها بعد از آنکه به سبب گناهانشان در آتش
عذاب شدند، از آن خارج میشوند و به
بهشت میروند.
به عقیده بشر، هر چیزی که سبب
عصیان به حق
تعالی شود،
گناه کبیره است.
از جمله عقایدی که به بشر نسبت دادهاند این است که وی به خلق
بهشت و
جهنم قائل نبوده و منکر
عذاب قبر ،
نکیر و مُنکر ،
صراط ،
شفاعت ،
قیامت و
میزان بوده است.
(۲) ابن حجر عسقلانی، لسان المیزان، بیروت ۱۳۹۰/۱۹۷۱.
(۳) ابن خلکان، وفیات الاعیان، چاپ احسان عباس، بیروت (تاریخ مقدمه ۱۹۶۸).
(۴) شهفور بن طاهر اسفراینی، التبعیر فی الدین و تمییز الفرقة الناجیة عن الفرق الهالکین، چاپ محمد زاهد کوثری، مصر ۱۹۵۵.
(۵)
علی بن اسماعیل اشعری،
کتاب مقالات الاسلامییّن و اختلاف المصلّین، چاپ هلموت ریتر، ویسبادن ۱۴۰۰/۱۹۸۰.
(۶) عبدالرحمان بدوی، مذاهب الاسلامیین، المعتزلة والاشاعرة، بیروت ۱۹۸۳.
(۷) عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، الفرق بین الفرق، چاپ محمد محیی الدین عبدالحمید، بیروت (بی تا).
(۸) تقی الدین بن عبدالقادر تمیمی، الطبقات السنیة فی تراجم الحنفیة، چاپ عبدالفتاح محمد حلو، ریاض ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۹) احمد بن
علی خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، بیروت (بی تا).
(۱۰) عثمان بن سعید دارمی، الردالامام الدارمی عثمان بن سعید
علی بشرالمریسی العنید، چاپ محمدحامد فقی، بیروت ۱۳۵۸.
(۱۱) محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر والاعلام، چاپ عمرعبدالسلام تدمری، حوادث و وفیات ۲۱۱ـ۲۲۰ ه، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
(۱۲) محمد بن احمد ذهبی، سیراعلام النبلاء، چاپ شعیب ارنؤوط، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
(۱۳) عبدالکریم بن محمد سمعانی، الانساب، چاپ عبدالله عمر بارودی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
(۱۴) محمدبن عبدالکریم شهرستانی، الملل والنحل، چاپ محمدبن فتح الله بدران، قاهره ۱۳۷۵/ ۱۹۵۶، چاپ افست قم ۱۳۶۷ ش.
(۱۵) خلیل بن ایبک صفدی،
کتاب الوافی بالوفیات، ج ۱۰، جاکلین سوبله و
علی عماره، ویسبادن ۱۴۰۰/۱۹۸۰.
(۱۶) عبدالقادربن محمد قرشی حنفی مصری، الجواهر المضیئة فی طبقات الحنفیة، حیدرآباد دکن ۱۳۳۲.
(۱۷) عبدالحی بن عبدالحلیم لکنوی، الفوائد البهیة فی تراجم الحنفیة، کراچی ۱۳۹۳.
(۱۸) یاقوت حموی، معجم البلدان، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶ـ۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بشر بن غیاث مریسی»، شماره۱۳۸۵.