• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

برگ در گیاه‌شناسی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



برگ در گیاهشناسی و داروشناسی سنّتی مورد بررسی قرار گرفته است.




بَرْگ (در عربی، ورق ،جمع آن اَوراق)، در گیاهشناسی و داروشناسی سنّتی مورد بررسی قرار گرفته است.

۱.۱ - سبب رویش و ریزش برگ


ابن وحشیه، کارشناس کشاورزی کلدانی و مترجم الفلاحة النبطیة در قرن چهارم، نظریه ینبوشاد، یکی از حکمای قدیم «کَسْدانی» (کلدانی باستان)، را درباره سبب رویش و ریزش برگ بتفصیل ذکر کرده است
[۱] الفلاحة النَّبَطیّه، ترجمة ابن وحشیة، ج۱، ص۷۳۵ـ۷۳۷، چاپ توفیق فهد، ج ۱، دمشق ۱۹۹۳.
که، نظر به اهمیت آن از لحاظ تاریخ گیاهشناسی در خاور زمین، خلاصه آن در اینجا آورده می‌شود: کُنش آتش و گرما بر «رطوبت» (آب) «غلیان» ی پدید می‌آورد. نتیجه چنین جوششی در آب موجود در گیاهان، ظهور برگ، خار، گل، صمغ، میوه و غیره در آنهاست.
همچنانکه آتش جز با وزش یا دَمِش باد شعله ور نمی‌شود، این فرایند در گیاهان هم جز به مدد وزش بادها به کنش طبیعت و گرمای درونی گیاهان انجام نمی‌گیرد.
بسیاری و پراکندگی برگها بر شاخه‌ها ناشی از بسیاری و پراکندگی مَنفذهایی در شاخه‌ها و ساقه‌هاست، و کمی و بیشی این منفذها به قدر گرمای ذاتیِ موجود در گیاهان است؛ پس هر چه این گرمای درونی منفذهای بیشتری در شاخه‌ها و ساقه‌ها پدید آورد، برگهای بیشتری بر اینها می‌روید.
ضمناً، خوراک اجزای گوناگون گیاهان، که حاوی و حاملِ آن رطوبت نیز هست، از «مَسالک و مَعابر» ی موسوم به عُ روق (جمعِ عِرْق «رَگ») «از اَسافل گیاهان به اَعالی آن‌ها می‌رسد».

۱.۲ - علت پژمردن، خشکیدن برگ


به گمان ینبوشاد، علّت پژمردن، خشکیدن و سپس ریختنِ برگ افزایش و غلبه خشکی (ضدّ تَریِ ذاتی گیاهان) و سردی (ضدّ گرمای غلیان انگیز) محیطی است.
در فصل سرد و خشکِ پاییز، برگها می‌ریزند، زیرا بر اثر سرد شدن هوای محیط بر درختان، گرمای طبیعی درخت ناچار به «بَواطِن» (اندرون) درخت می‌گریزد، و چون سرما شدّت گیرد، از آن‌جا به بطن زمین گریخته در ریشه‌های درخت پنهان می‌شود و رطوبت را از شاخه‌ها و ریشه‌ها به خود می‌کشد. چون شاخه‌ها و برگها و میوه‌ها رطوبتی را که «مادّه» و خوراک آنهاست از دست دادند، خشک می‌شوند و می‌ریزند.
دیگر این‌که به سبب غلبه سرمایِ «مُجمِّد» (سِفت و سخت کننده) خشک، منفذهای شاخه‌ها مسدود می‌شود و دیگر «مادّه» ای به برگها و میوه‌ها نمی‌رسد. و اما علت این‌که چرا برخی از درختان، به اصطلاح، خزان نمی‌کنند: اگر سرشت درختی، در اصلِ تکوین آن، نیرومند باشد، رطوبت ذاتی آن هم نیرومند و «مُتمکّن» (پایدار، استوار) است؛ لذا در فصلِ سرمای خشک، همه گرمای درخت از درخت نمی‌گریزد، بلکه برخی می‌گریزد و برخی‌ به‌طور پراکنده در همه اجزای درخت می‌ماند و بدینسان اندام مربوط را از کنش و خشکانندگیِ سرما محفوظ می‌دارد.

۱.۳ - سبب و هدف آفرینش برگ


در همان قرن، مؤلفان دانشنامه آموزشی ـ عقیدتیِ معروف به رسائل اخوان الصفاء نظریّه متفاوتی درباره سبب و هدف آفرینش برگ، انواع آن و غیره به پیروان مبتدی خود تعلیم کرده اند
[۲] اخوان الصفا، رسائل اخوان الصفاء و خلاّ ن الوفاء، ج ۲، ص ۱۶۲ـ۱۶۴، قم ۱۴۰۵.
: خداوند برگهای گیاهان را همچون «زینت» (آرایه) ای برای آنها، «دِثار» (جامه، پوشاک) ی برای میوه‌های آنها، و محافظی برای شکوفه‌ها و گُلها و دانه‌های آن‌ها در برابر گرما و سرمای مفرط، آفتاب شدید، بادهای تند و گرد و خاک، و نیز همچون پناهگاه و سایه بان و خوراکی برای جانوران آفریده است.
دیگر این‌که داروها و منافع بسیاری در برگها قرار داده است که جز او کسی همه آن‌ها را نمی‌شناسد؛ فقط برخی از این منافع در کتابهای گیاهداروشناسی ذکر شده است.
سپس مؤلفان اطلاعاتی درباره ریختشناسی برگها داده اند: ۱) از لحاظ شکل: برگهای «مستطیل الشکل» (شاید، به اصطلاح امروزی گیاهشناسی «دراز پهنا»)، «مخروط الرأس مُدوّر الاسفل» (اصطلاحاً، «خاگدیس»)، «مُستدیر الشکل» («مدوَّر»)، «سَفَطیّ الشکل صلیبی» («سَبَدی شکلِ چلیپایی»)، «بَیْلَسانیّ الشکل»، «شابوری الشکل» («شیپوری شکل»)، «زیتونی الشکل» (در اصطلاح امروزی، «بیضی شکل»)، «جابوتی الشکل»، (برگهای مرکّبِ) «ذو أصابِع مقسومٌ بِنصفین» («دارای انگشتهایِ به دو نیمه بخش شده») و «مثلَّثات» («سه برگچه ای»)؛ ۲) از لحاظ نوع قرار گرفتن بر ساقه : «مُزدَوِجات متقابِلات» (اصطلاحاً، «متقابل») و «مُفردات مُتَجانِبات» (اصطلاحاً، «متناوب»)؛ ۳) از لحاظ بزرگی /کوچکی و نرمی /درشتی: بزرگ و پهن و دراز، باریک و کوتاه، کُلُفتِ نرم، کُلُفتِ خشن، ظریفِ نرم، نازکِ نرم؛ ۴) از لحاظ بوی: خوشبو، بدبو؛ ۵) از لحاظ مزه: شیرین، تلخ، و غیره؛ ۶) از لحاظ رنگ: بیشتر برگها سبزند، با تفاوتهایی در روشنی و سیری رنگ سبز؛ برخی برگها پشت و رویشان به دو رنگ مختلف است.

۱.۴ - مناسبات و مشابهاتی میان برگها و گلها و میوه‌ها و دانه‌ها


مؤلفان رسائل سپس می‌گویند که میان برگها از سویی و گُلها و میوه‌ها و دانه‌ها از سوی دیگر، مناسبات و مشابهاتی از حیث کوچکی و بزرگی، یا تباینها و تفاوتهایی از لحاظ شکل، رنگ، مزه، بو، نرمی و درشتی، بزرگی و کوچکی و جز اینها وجود دارد. «این مشابهتها یا تفاوتها به علّتها و برای هدفهایی است که کُنه آن‌ها را فقط آفریدگار می‌داند.»
ابن العوام، عالم کشاورزی اِشبیلی (قرن ششم) در کتاب الفِلاحة به مناسبتهایی چند گونه برگ را ذکر کرده است : «ورق مُطال» («مستطیل الشکل» مذکور)، «ورق مشرق» («ارّهْدندانی») «ورقِ فیه منغط» («چَنگی شکل»).

۱.۵ - در گیاه‌داروشناسی سنّتی جالینوسی


در گیاه‌داروشناسی سنّتی (جالینوسی)، برخی از گیاهان فقط یا بویژه برگهای آنها (به صورت خام، جوشانده، کوبیده، ضماد، و غیره) به کار می‌رود.
در کتابهای «مُفردات پزشکی»، خاصیت یا خواص درمانی برگهای هر گیاه معمولاً در ضمن وصف کُلّ آن گیاه ذکر می‌شود. مع ذلک، برخی از پزشکان قدیم، مثلاً علی بن عباس مَجوسی (قرن چهارم؛ )
[۳] علی بن عباس مجوسی، کامل الصناعة الطبیّة، ج ۲، باب ۳۶، ص ۱۱۵ـ۱۱۷، بولاق ۱۲۹۴.
، فصل یا باب جداگانه‌ای به ذکر خواص برگها اختصاص داده‌اند.
مجوسی، مثلاً در‌باره برگِ هلو، می‌گوید که «اگر برگ ساییده آن را بر ناف ضماد کنند، کِرم (روده) و «کِرم کدو» را، و اگر افشره آن را در گوش بچکانند، کِرم (فرورفته در سوراخ) گوش را می‌کُشد»؛ و درباره برگ اُتْرُج (بادرنگ، بالنگ) چنین می‌گوید : «(مزاجاً) گرم و خشک است. خوردن عُصاره آن برای رفع رطوبت و سردی معده سودمند است و جویدن آن بوی دهان را خوش می‌گرداند و بوی سیر و پیاز را از میان می‌بَرد. »



(۱) اخوان الصفا، رسائل اخوان الصفاء و خلاّ ن الوفاء، قم ۱۴۰۵.
(۲) الفلاحة النَّبَطیّه، ترجمة ابن وحشیة، چاپ توفیق فهد، ج ۱، دمشق ۱۹۹۳.
(۳) علی بن عباس مجوسی، کامل الصناعة الطبیّة، بولاق ۱۲۹۴.


 
۱. الفلاحة النَّبَطیّه، ترجمة ابن وحشیة، ج۱، ص۷۳۵ـ۷۳۷، چاپ توفیق فهد، ج ۱، دمشق ۱۹۹۳.
۲. اخوان الصفا، رسائل اخوان الصفاء و خلاّ ن الوفاء، ج ۲، ص ۱۶۲ـ۱۶۴، قم ۱۴۰۵.
۳. علی بن عباس مجوسی، کامل الصناعة الطبیّة، ج ۲، باب ۳۶، ص ۱۱۵ـ۱۱۷، بولاق ۱۲۹۴.



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «برگ»، شماره۱۰۲۹.    


رده‌های این صفحه : طب سنتی | گیاه شناسی




جعبه ابزار