• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بروج

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



دیگر کاربردها: برج (ابهام‌زدایی).


برج‌های آسمان را بروج گویند.



واژه برج در فارسی و عربی مشترک و در فارسی میانه نیز وجود داشته است.
[۱] فرهنگ کوچک زبان پهلوی، ص‌۱۹۶، «برج».



بنای مرتفع، استوار و قلعه مانند را برج گویند؛
[۲] لغت نامه، ج‌۳، ص‌۳۹۱۹، «برج».

همچنین به هریک از ۱۲ خانه فرضی خورشید (منطقة‌ البروجبرج اطلاق می‌شود.
[۳] لغت نامه، ج‌۳، ص‌۳۹۲۰.



این واژه در عربی، در معانی گوناگونی مانند دژ، کاخ
[۵] کشاف اصطلاحات الفنون، ج‌۱، ص‌۳۲۰.
، ستاره بزرگ و درخشان
[۷] کشاف اصطلاحات الفنون، ج‌۱، ص‌۳۲۰.

، گشادی چشم ، فاصله میان دو ابرو به کار رفته است.

۳.۱ - وجه اشتراک معانی

وجه اشتراک همه این معانی را می‌توان ظهور و ارتفاع دانست.


واژه‌شناسان معاصر آن را از اصلی یونانی‌ ـ‌ رومی دانسته‌اند که از طریق سریانی یا‌ آرامی به عربی راه یافته است.
[۱۳] فرهنگ تطبیقی عربی، ج‌۱، ص‌۵۸‌.
[۱۴] تفسیر الالفاظ الدخیله، ص‌۸‌، «برج».

؛ همچنین احتمال داده‌اند که واژه‌ای سریانی و اصطلاحی نظامی بوده که رومیان آن را در شام و عربستان رواج داده‌اند و از آنجا وارد گویش‌های آرامی و سپس عربستان جنوبی شده است.
[۱۵] واژه‌های دخیل، ص‌۱۴۰‌ـ‌۱۴۱.



این لفظ در عبری هم به معنای منزل‌گاه است و برای منازل آفتاب به کار می‌رفته که اشاره به ۱۲‌ برج منطقة البروج است و در یهودا، مظهر عبادت بت‌پرستانه بوده‌است.
[۱۶] قاموس کتاب مقدس، ص‌۱۷۵.



تقسیم آسمان به برج‌ها، نخستین بار در بین‌ النهرین و اواخر دوره بابلی انجام گرفته و از آنجا به یونان راه یافته است.
[۱۷] لغت‌نامه، ج‌۳، ص‌۴۰۳۵، «بروج».

در یونان باستان مسیر ظاهری حرکت خورشید بین ستارگان در یک سال به ۱۲ قسمت مساوی (برج) تقسیم می‌شده است.
هر برج را نیز با صورت فلکی محاذی آن که غالباً نشان حیوانی بوده، می‌خواندند و از این‌رو، دایرة‌ البروج، در یونانی به دایره حیوانات تعبیر شده است.
[۱۸] Britanica: zodiac



مدارهای ماه و ستارگان نیز تقریباً با دایرة‌ البروج هم صفحه‌اند و ماه و سیارات همواره در میان برج‌ها دیده می‌شوند، بدین سبب برج‌ها از عوامل اصلی احکام نجوم و طالع بینی هستند.
[۱۹] رسائل اخوان الصفا، ج‌۴، ص‌۳۳۶‌ـ‌۳۳۷.



نام صورت‌های فلکی منطقة البروج که از نقطه اعتدال بهاری در مشرق آغاز می‌شوند، بدین ترتیب است: حَمَل، ثَور، جَوزاء (بروج ربیعیّهسَرَطان، اَسَد، سُنبُله (بروج صَیفیّهمیزان، عقرب، قوس (بروج خَریفیّهجَدْی، دَلو، حُوت (بروج شَتَویّه).
[۲۰] کشاف اصطلاحات الفنون، ج‌۱، ص‌۳۲۰.
[۲۱] رسائل اخوان الصفا، ج‌۴، ص‌۳۴۱.
[۲۲] لغت‌نامه، ج‌۳، ص‌۳۹۲۰.



امام‌ خمینی در تبیین دیدگاه گذشتگان آورده است که فلک الافلاک از مشرق و مغرب حرکت می‌کند و آنچه در درون آن است نیز به‌تبع آن حرکت می‌کند و در مدت ۲۴ ساعت و چند دقیقه، یک دور می‌چرخد. این گردش به‌اندازه‌ای تند و سریع است که هر لحظه چندین هزار میل حرکت می‌کند.
ایشان در چگونگی تقسیم فلک اطلس به بروج، یادآور شده‌ است که در فلک‌الافلاک چهار نقطه اعتبار شده‌ است: نقطه‌ اعتدال بهاری (ربیعی)، نقطه‌ اعتدال پاییزی (خریفی)، انقلاب تابستانی (صیفی)، و انقلاب زمستانی (شتوی).
دایره این فلک به دوازده برج تقسیم می‌شود که به‌تبع آن دوایر افلاک نیز به دوازده قسم تقسیم می‌شود و در این‌ صورت هر برجی به‌ جهت شبیه بودن ستارگان در آن به شکل حیوانات، نام یکی از حیوانات نامیده شده‌اند. و چون فلک هشتم حرکت کندی دارد، در چندین هزار سال گاهی صورت عقرب از برج عقرب جلوتر می‌افتد؛ ازاین‌رو در تقویم گاهی نوشته‌ شده قمر از صورت عقرب خارج شده، ولی هنوز در برج عقرب است یا قمر به‌صورت عقرب داخل شده‌، اما هنوز در برج عقرب داخل نشده است. این امور به جهت آن است که در فلک‌الافلاک کوکب نیست، اما در فلک هشتم که دارای کواکب است، از چند کوکب کنار هم توهم صورت عقرب به دست می‌آید و برابر آن را از فلک اطلس که به بروج تقسیم شده بود، با برج عقرب تعبیر می‌کنند، چنان‌که از چند کوکب که با هم هستند، توهم صورت حمل، بقر، اسد لازم می‌آید و قسمت مقابل آن در فلک‌الافلاک را به برج حمل یا بقر یا اسد نامیده‌اند.
[۲۶] خمینی، روح‌الله، دانشنامه امام خمینی، ج۸، ص۳۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.



برخی معتقدند بروج دوازده گانه برای عرب جاهلی ناشناخته بود، زیرا آنها در علم هیئت پیشرفته نبودند تا نیازی به ثبت و شناسایی بروج و سیر سیارات در آن داشته باشند.
[۲۷] تاریخ نجوم اسلامی، ص‌۱۴۰.

ولی به اعتقاد برخی دیگر نشانه‌هایی بر آشنایی آنان با آسمان و برج‌های آن وجود دارد، به ویژه این‌که آنان با یهودیان شبه جزیره و مسیحیان در ارتباط بودند و از دانش‌های آنان استفاده می‌کردند.
[۲۹] بلوغ الارب، ج‌۳، ص‌۲۲۳‌ـ‌۲۶۱.



واژه بروج (جمع برج) ۴ بار در قرآن آمده است و جز یک بار که به معنای دژ و قلعه است،
[۳۰] جامع‌البیان، مج‌۴، ج‌۵‌، ص‌۲۳۶.
[۳۱] زاد المسیر، ج‌۲، ص‌۱۵۶.
معنای عام ستاره یا برج‌های آسمان دارد.
البته برخی، بروج در هر ۴ آیه را به معنای دژ و قلعه برای دفاع از چیزی دانسته‌اند که مورد اول مربوط به دژهای زمینی برای دفاع در برابر دشمنان و سه مورد دیگر مربوط به جایگاه ستارگان است که دژهایی آسمانی برای دفع شیاطین هستند.
آیات ۱۶ ـ ۱۷ حجر/۱۵ قرینه‌ای بر تفسیر بروج به دژهای آسمانی شمرده شده است.
[۴۰] جامع البیان، مج‌۴، ج‌۵‌، ص‌۲۳۶.



نام هشتاد و پنجمین سوره قرآن هم بروج است که در نخستین آیه آن خداوند به آسمان دارای برج‌ها سوگند یاد کرده است: «والسَّماءِ ذاتِ البُروج».

۱۲.۱ - تفسیر بروج در آیه

تفاسیر مختلفی از بروج در آیه یاد شده، عنوان گشته است.

۱۲.۱.۱ - برج‌های آسمان

برخی نیز در تفسیر حرکت خورشید به سوی قرارگاهش در آیه ۳۸ یس/۳۶ به گونه‌ای به برج‌های آسمان اشاره داشته‌اند.

۱۲.۱.۲ - برج‌های دوازده‌گانه

دسته‌ای از مفسران، بروج را اشاره به برج‌های دوازده‌گانه پنداشته‌اند.

۱۲.۱.۳ - برای اثبات وحدانیت

برخی از ایشان بر این عقیده‌اند که آشنایی عرب با نظام حرکت خورشید در میان برج‌ها و حساب سال از روی آن، سبب شده است که خداوند بر اثبات وحدانیت خود از شکوه و زیبایی برج‌های آسمان سخن گوید.
[۵۱] التحریر والتنویر، ج‌۱۴، ص‌۲۸‌ـ‌۲۹.

«و‌لَقَد جَعَلنا فِی‌السَّماءِ بُروجـًا و زَیَّنّـها لِلنّـظِرین».

۱۲.۱.۴ - ستارگان درخشان

اما دیگران بروج در قرآن را به معنای ستارگان درخشان آسمان دانسته‌اند.
[۵۳] جامع البیان، مج‌۸‌، ج‌۱۴، ص‌۱۹.
[۵۴] جامع البیان، مج‌۱۱، ج‌۱۹، ص‌۳۹.


۱۲.۱.۵ - اشکال به نام‌گذاری‌ها

برخی بر این سخن دلیل آورده‌اند که این‌گونه تصورات درباره هیئت آسمان و ستاره‌ها، سال‌ها پس از نزول آیات به فرهنگ مسلمانان راه یافت
[۵۷] پرتوی از قرآن، ج‌۳۰، ص‌۳۰۳.
و افزون بر آن، بروج دوازده‌گانه یونانی، بروجی اعتباری‌اند که یونانیان قدیم، نام آن‌ها را از نام‌های خدایان خود گرفته‌اند؛
[۵۸] احسن الحدیث، ج‌۱۲، ص‌۱۶۳.
[۵۹] دائرة المعارف القرن العشرین، ج‌۲، ص‌۹۸.
[۶۰] قاموس قرآن، ج‌۱، ص‌۱۷۶.

بنابراین، اصطلاح و نام‌گذاری خاص بروج بر این مجموعه ستارگان خاص باید از همان تعبیر قرآنی گرفته شده باشد؛ نه آن‌که این آیه را بر آن نظرهای هیئتی تطبیق کنیم.
[۶۱] پرتوی از قرآن، ج‌۳۰، ص‌۳۰۳.


۱۲.۱.۶ - قصرهای آسمان

اقوال دیگری هم در این زمینه وجود دارد؛ برخی مراد از بروج را قصرهای آسمان دانسته‌اند که از طلای سرخ و زبرجد سبز و نقره سفید و گوهر و مروارید ساخته شده و جایگاه عبادت فرشتگان در آسمان‌هاست، چنان‌که مساجد، عبادت‌گاه انسان‌ها در زمین است.
[۶۲] جامع‌البیان، مج‌۸‌، ج‌۱۴، ص‌۱۹.
[۶۳] جامع‌البیان، مج‌۱۱، ج‌۱۹، ص‌۳۸.
[۶۴] زاد‌المسیر، ج‌۴، ص‌۳۸۷.
[۶۵] البرهان فی علوم القرآن، ج‌۱، ص‌۱۰۵.


۱۲.۱.۷ - تفسیرهای دیگر

جایگاه ستارگان
[۶۶] تفسیر ماوردی، ج‌۴، ص‌۱۵۳.
[۶۷] مجمع البیان، ج‌۱۰، ص‌۷۰۷.
، درهای آسمان
[۶۸] البصائر، ج‌۵۴‌، ص‌۱۳.
، ۱۲ امام معصوم، آب‌ و ریگ
[۷۱] جامع البیان، مج‌۱۵، ص‌۳۰، ص‌۱۶۰.
و همچنین درجات آسمانِ روح انسان
[۷۲] بیان السعاده، ج‌۴، ص‌۲۴۳.

از دیگر تفسیرها و تأویل‌ها در این زمینه است.

۱۲.۱.۸ - موجودات زنده در ستارگان

تفسیر دیگری نیز با توجه به معنای لغوی برج ارائه شده، مبنی بر اینکه ساختمان‌هایی با برج و باروهایی عظیم و فروزان در ستارگان وجود دارد که اشاره‌ای ضمنی به وجود نوعی ساکن و نگهبان در آنهاست.
[۷۳] پرتوی از قرآن، ج‌۳۰، ص‌۳۰۶.



۱. فرهنگ کوچک زبان پهلوی، ص‌۱۹۶، «برج».
۲. لغت نامه، ج‌۳، ص‌۳۹۱۹، «برج».
۳. لغت نامه، ج‌۳، ص‌۳۹۲۰.
۴. مفردات، ص‌۱۱۵، «برج».    
۵. کشاف اصطلاحات الفنون، ج‌۱، ص‌۳۲۰.
۶. مفردات، ص‌۱۱۵، «برج».    
۷. کشاف اصطلاحات الفنون، ج‌۱، ص‌۳۲۰.
۸. الصحاح، ج‌۱، ص‌۲۹۹، «برج».    
۹. القاموس المحیط، ج‌۱، ص‌۲۸۳، «برج».    
۱۰. لسان العرب، ج‌۱، ص‌۳۵۹، «برج».    
۱۱. لسان العرب، ج‌۱، ص‌۳۵۹، «برج».    
۱۲. لسان العرب، ج‌۱، ص‌۳۵۹، «برج».    
۱۳. فرهنگ تطبیقی عربی، ج‌۱، ص‌۵۸‌.
۱۴. تفسیر الالفاظ الدخیله، ص‌۸‌، «برج».
۱۵. واژه‌های دخیل، ص‌۱۴۰‌ـ‌۱۴۱.
۱۶. قاموس کتاب مقدس، ص‌۱۷۵.
۱۷. لغت‌نامه، ج‌۳، ص‌۴۰۳۵، «بروج».
۱۸. Britanica: zodiac
۱۹. رسائل اخوان الصفا، ج‌۴، ص‌۳۳۶‌ـ‌۳۳۷.
۲۰. کشاف اصطلاحات الفنون، ج‌۱، ص‌۳۲۰.
۲۱. رسائل اخوان الصفا، ج‌۴، ص‌۳۴۱.
۲۲. لغت‌نامه، ج‌۳، ص‌۳۹۲۰.
۲۳. خمینی، روح‌الله، تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۲، ص۴۰۱-۴۰۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵.    
۲۴. خمینی، روح‌الله، تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۲، ص۴۰۲-۴۰۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵.    
۲۵. خمینی، روح‌الله، تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۲، ص۴۰۳-۴۰۴، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵.    
۲۶. خمینی، روح‌الله، دانشنامه امام خمینی، ج۸، ص۳۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.
۲۷. تاریخ نجوم اسلامی، ص‌۱۴۰.
۲۸. ج‌۸‌، ص‌۴۲۳‌‌۴۳۵.    
۲۹. بلوغ الارب، ج‌۳، ص‌۲۲۳‌ـ‌۲۶۱.
۳۰. جامع‌البیان، مج‌۴، ج‌۵‌، ص‌۲۳۶.
۳۱. زاد المسیر، ج‌۲، ص‌۱۵۶.
۳۲. تفسیر قرطبی، ج‌۵‌، ص‌۲۸۲‌‌۲۸۳.    
۳۳. نساء/سوره۴، آیه۷۸.    
۳۴. حجر/سوره۱۵، آیه۱۶.    
۳۵. فرقان/سوره۲۵، آیه۶۱.    
۳۶. بروج/سوره۸۵، آیه۱.    
۳۷. المیزان، ج‌۵‌، ص‌۷.    
۳۸. المیزان، ج‌۲۰، ص‌۲۴۹.    
۳۹. حجر/سوره۱۵، آیه۱۶-۱۷.    
۴۰. جامع البیان، مج‌۴، ج‌۵‌، ص‌۲۳۶.
۴۱. تفسیر قرطبی، ج‌۵‌، ص‌۲۸۲‌۲۸۳.    
۴۲. بروج/سوره۸۵، آیه۱.    
۴۳. یس/سوره۳۶، آیه۳۸.    
۴۴. التبیان، ج‌۸‌، ص‌۴۵۹.    
۴۵. تفسیر قرطبی، ج‌۱۵، ص‌۲۸.    
۴۶. غریب القرآن، ص‌۲۷۱.    
۴۷. تفسیر قمی، ج‌۲، ص‌۱۱۶.    
۴۸. التبیان، ج‌۶‌، ص‌۳۲۴.    
۴۹. مجمع‌البیان، ج‌۷، ص‌۲۷۹.    
۵۰. مجمع‌البیان، ج‌۱۰، ص‌۷۰۷.    
۵۱. التحریر والتنویر، ج‌۱۴، ص‌۲۸‌ـ‌۲۹.
۵۲. حجر/سوره۱۵، آیه۱۶.    
۵۳. جامع البیان، مج‌۸‌، ج‌۱۴، ص‌۱۹.
۵۴. جامع البیان، مج‌۱۱، ج‌۱۹، ص‌۳۹.
۵۵. معانی‌القرآن، ج‌۴، ص‌۷۳.    
۵۶. المیزان، ج‌۲۰، ص‌۲۴۹.    
۵۷. پرتوی از قرآن، ج‌۳۰، ص‌۳۰۳.
۵۸. احسن الحدیث، ج‌۱۲، ص‌۱۶۳.
۵۹. دائرة المعارف القرن العشرین، ج‌۲، ص‌۹۸.
۶۰. قاموس قرآن، ج‌۱، ص‌۱۷۶.
۶۱. پرتوی از قرآن، ج‌۳۰، ص‌۳۰۳.
۶۲. جامع‌البیان، مج‌۸‌، ج‌۱۴، ص‌۱۹.
۶۳. جامع‌البیان، مج‌۱۱، ج‌۱۹، ص‌۳۸.
۶۴. زاد‌المسیر، ج‌۴، ص‌۳۸۷.
۶۵. البرهان فی علوم القرآن، ج‌۱، ص‌۱۰۵.
۶۶. تفسیر ماوردی، ج‌۴، ص‌۱۵۳.
۶۷. مجمع البیان، ج‌۱۰، ص‌۷۰۷.
۶۸. البصائر، ج‌۵۴‌، ص‌۱۳.
۶۹. الاختصاص، ص‌۲۲۳‌-‌۲۲۴.    
۷۰. معجم احادیث المهدی، ج‌۵‌، ص‌۴۸۶.    
۷۱. جامع البیان، مج‌۱۵، ص‌۳۰، ص‌۱۶۰.
۷۲. بیان السعاده، ج‌۴، ص‌۲۴۳.
۷۳. پرتوی از قرآن، ج‌۳۰، ص‌۳۰۶.



دانشنامه موضوعی قرآن.    
دانشنامه امام خمینی    ، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    ، ۱۴۰۰ شمسی.






جعبه ابزار