برهان حرکت (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
یکی از
براهین اثبات وجود خداوند
برهان حرکت است که در
قرآن اشاراتی به آن شده است.
دگرگونیها و حرکتهایی که بر
ظاهر و
باطن جهان حاکم است، نشان میدهد که نقطه ثابتی در این جهان وجود دارد که همه این
حرکات از آن سرچشمه میگیرد. اساسا
حرکت موجودات، گواه بر حدوث آنها و
حدوث آنها دلیل بر وجود خالقی است که آنها را ایجاد کرده است.
==استدلال حضرت ابراهیم=====اثبات وجود خدای یگانه
و تغییرپذیری موجودات استدلال کرده است.
فلما جن علیه الیل رءا کوکبا قال هـذا ربی فلمآ افل قال لا احب الافلین• فلما رءا القمر بازغا قال هـذا ربی فلمآ افل قال لـئن لم یهدنی ربی لاکونن من القوم الضآلین• فلما رءا الشمس بازغة قال هـذا ربی هـذا اکبر فلمآ افلت قال یـقوم انی بریء مما تشرکون• انی وجهت وجهی للذی فطر السمـوت والارض حنیفا ومآ انا من المشرکین. «.
هنگامی که (تاریکی)
شب او را پوشانید، ستارهای مشاهده کرد، گفت: «این خدای من است؟» اما هنگامی که
غروب کرد، گفت: «غروب کنندگان را دوست ندارم! » • و هنگامی که ماه را دید که (
سینه افق را) می شکافد، گفت: «این خدای من است؟» اما هنگامی که (آن هم) غروب کرد، گفت: «اگر پروردگارم مرا راهنمایی نکند، مسلما از گروه گمراهان خواهم بود.» • و هنگامی که
خورشید را دید که (سینه افق را) میشکافت، گفت: «این خدای من است؟ این (که از همه) بزرگتر است! » اما هنگامی که غروب کرد، گفت: «ای قوم من از شریکهایی که شما (برای خدا) می سازید، بیزارم! • من روی خود را به سوی کسی کردم که آسمانها و زمین را آفریده من در
ایمان خود خالصم و از مشرکان نیستم!
افول» به معنای پنهان شدن اجسام نورانی است. افول، نوعی تغییر است و چیزی که تغییر میکند، دلیل بر ناقص بودن آن است و نمیتواند رب و خالق موجودی باشد
" name="_
ابراهیم علیهالسّلام برای اثبات وجود خدای یگانه، به
حرکت و تغییرپذیری موجودات استدلال کرده است.
فلما جن علیه الیل رءا کوکبا قال هـذا ربی فلمآ افل قال لا احب الافلین• فلما رءا القمر بازغا قال هـذا ربی فلمآ افل قال لـئن لم یهدنی ربی لاکونن من القوم الضآلین• فلما رءا الشمس بازغة قال هـذا ربی هـذا اکبر فلمآ افلت قال یـقوم انی بریء مما تشرکون• انی وجهت وجهی للذی فطر السمـوت والارض حنیفا ومآ انا من المشرکین. «.
هنگامی که (تاریکی)
شب او را پوشانید، ستارهای مشاهده کرد، گفت: «این خدای من است؟» اما هنگامی که
غروب کرد، گفت: «غروب کنندگان را دوست ندارم! » • و هنگامی که ماه را دید که (
سینه افق را) می شکافد، گفت: «این خدای من است؟» اما هنگامی که (آن هم) غروب کرد، گفت: «اگر پروردگارم مرا راهنمایی نکند، مسلما از گروه گمراهان خواهم بود.» • و هنگامی که
خورشید را دید که (سینه افق را) میشکافت، گفت: «این خدای من است؟ این (که از همه) بزرگتر است! » اما هنگامی که غروب کرد، گفت: «ای قوم من از شریکهایی که شما (برای خدا) می سازید، بیزارم! • من روی خود را به سوی کسی کردم که آسمانها و زمین را آفریده من در
ایمان خود خالصم و از مشرکان نیستم!
افول» به معنای پنهان شدن اجسام نورانی است. افول، نوعی تغییر است و چیزی که تغییر میکند، دلیل بر ناقص بودن آن است و نمیتواند رب و خالق موجودی باشد
" title="
ابراهیم علیهالسّلام برای اثبات وجود خدای یگانه، به
حرکت و تغییرپذیری موجودات استدلال کرده است.
فلما جن علیه الیل رءا کوکبا قال هـذا ربی فلمآ افل قال لا احب الافلین• فلما رءا القمر بازغا قال هـذا ربی فلمآ افل قال لـئن لم یهدنی ربی لاکونن من القوم الضآلین• فلما رءا الشمس بازغة قال هـذا ربی هـذا اکبر فلمآ افلت قال یـقوم انی بریء مما تشرکون• انی وجهت وجهی للذی فطر السمـوت والارض حنیفا ومآ انا من المشرکین. «.
هنگامی که (تاریکی)
شب او را پوشانید، ستارهای مشاهده کرد، گفت: «این خدای من است؟» اما هنگامی که
غروب کرد، گفت: «غروب کنندگان را دوست ندارم! » • و هنگامی که ماه را دید که (
سینه افق را) می شکافد، گفت: «این خدای من است؟» اما هنگامی که (آن هم) غروب کرد، گفت: «اگر پروردگارم مرا راهنمایی نکند، مسلما از گروه گمراهان خواهم بود.» • و هنگامی که
خورشید را دید که (سینه افق را) میشکافت، گفت: «این خدای من است؟ این (که از همه) بزرگتر است! » اما هنگامی که غروب کرد، گفت: «ای قوم من از شریکهایی که شما (برای خدا) می سازید، بیزارم! • من روی خود را به سوی کسی کردم که آسمانها و زمین را آفریده من در
ایمان خود خالصم و از مشرکان نیستم!
افول» به معنای پنهان شدن اجسام نورانی است. افول، نوعی تغییر است و چیزی که تغییر میکند، دلیل بر ناقص بودن آن است و نمیتواند رب و خالق موجودی باشد
" >۱.۱ -
ابراهیم علیهالسّلام برای اثبات وجود خدای یگانه، به
حرکت و تغییرپذیری موجودات استدلال کرده است.
فلما جن علیه الیل رءا کوکبا قال هـذا ربی فلمآ افل قال لا احب الافلین• فلما رءا القمر بازغا قال هـذا ربی فلمآ افل قال لـئن لم یهدنی ربی لاکونن من القوم الضآلین• فلما رءا الشمس بازغة قال هـذا ربی هـذا اکبر فلمآ افلت قال یـقوم انی بریء مما تشرکون• انی وجهت وجهی للذی فطر السمـوت والارض حنیفا ومآ انا من المشرکین. «.
هنگامی که (تاریکی)
شب او را پوشانید، ستارهای مشاهده کرد، گفت: «این خدای من است؟» اما هنگامی که
غروب کرد، گفت: «غروب کنندگان را دوست ندارم! » • و هنگامی که ماه را دید که (
سینه افق را) می شکافد، گفت: «این خدای من است؟» اما هنگامی که (آن هم) غروب کرد، گفت: «اگر پروردگارم مرا راهنمایی نکند، مسلما از گروه گمراهان خواهم بود.» • و هنگامی که
خورشید را دید که (سینه افق را) میشکافت، گفت: «این خدای من است؟ این (که از همه) بزرگتر است! » اما هنگامی که غروب کرد، گفت: «ای قوم من از شریکهایی که شما (برای خدا) می سازید، بیزارم! • من روی خود را به سوی کسی کردم که آسمانها و زمین را آفریده من در
ایمان خود خالصم و از مشرکان نیستم!
افول» به معنای پنهان شدن اجسام نورانی است. افول، نوعی تغییر است و چیزی که تغییر میکند، دلیل بر ناقص بودن آن است و نمیتواند رب و خالق موجودی باشد
اثبات ربوبیت خداوند
ربوبیت خداوند و ابطال ربوبیت ستاره، به افول و تغییرپذیری آن.
وکذلک نری ابرهیم ملکوت السمـوت والارض ولیکون من الموقنین• فلما جن علیه الیل رءا کوکبا قال هـذا ربی فلمآ افل قال لا احب الافلین• انی وجهت وجهی للذی فطر السمـوت والارض حنیفا ومآ انا من المشرکین. و این چنین، ملکوت آسمانها و زمین (و حکومت مطلقه خداوند بر آنها) را به ابراهیم نشان دادیم (تا به آن استدلال کند،) و اهل یقین گردد• هنگامی که (تاریکی) شب او را پوشانید، ستارهای مشاهده کرد، گفت: «این خدای من است؟» اما هنگامی که غروب کرد، گفت: «غروب کنندگان را دوست ندارم! » • من روی خود را به سوی کسی کردم که آسمانها و زمین را آفریده من در ایمان خود خالصم و از مشرکان نیستم!
••• افول و تغییر ماه، دلیل بر بطلان ربوبیت آن و اثبات ربوبیت خدای یگانه هستی بخش است.
وکذلک نری ابرهیم ملکوت السمـوت والارض ولیکون من الموقنین• فلما رءا القمر بازغا قال هـذا ربی فلمآ افل قال لـئن لم یهدنی ربی لاکونن من القوم الضآلین• انی وجهت وجهی للذی فطر السمـوت والارض حنیفا ومآ انا من المشرکین.
••• همچنین ابراهیم علیهالسّلام برای اثبات وجود خدای یگانه و عدم ربوبیت خورشید به تغییر و حرکت آن استدلال نموده است.
وکذلک نری ابرهیم ملکوت السمـوت والارض ولیکون من الموقنین• فلما رءا الشمس بازغة قال هـذا ربی هـذا اکبر فلمآ افلت قال یـقوم انی بریء مما تشرکون• انی وجهت وجهی للذی فطر السمـوت والارض حنیفا ومآ انا من المشرکین.
" name="_
••• برهان ابراهیم علیهالسّلام برای اثبات ربوبیت خداوند و ابطال ربوبیت ستاره، به افول و تغییرپذیری آن.
وکذلک نری ابرهیم ملکوت السمـوت والارض ولیکون من الموقنین• فلما جن علیه الیل رءا کوکبا قال هـذا ربی فلمآ افل قال لا احب الافلین• انی وجهت وجهی للذی فطر السمـوت والارض حنیفا ومآ انا من المشرکین. و این چنین، ملکوت آسمانها و زمین (و حکومت مطلقه خداوند بر آنها) را به ابراهیم نشان دادیم (تا به آن استدلال کند،) و اهل یقین گردد• هنگامی که (تاریکی) شب او را پوشانید، ستارهای مشاهده کرد، گفت: «این خدای من است؟» اما هنگامی که غروب کرد، گفت: «غروب کنندگان را دوست ندارم! » • من روی خود را به سوی کسی کردم که آسمانها و زمین را آفریده من در ایمان خود خالصم و از مشرکان نیستم!
••• افول و تغییر ماه، دلیل بر بطلان ربوبیت آن و اثبات ربوبیت خدای یگانه هستی بخش است.
وکذلک نری ابرهیم ملکوت السمـوت والارض ولیکون من الموقنین• فلما رءا القمر بازغا قال هـذا ربی فلمآ افل قال لـئن لم یهدنی ربی لاکونن من القوم الضآلین• انی وجهت وجهی للذی فطر السمـوت والارض حنیفا ومآ انا من المشرکین.
••• همچنین ابراهیم علیهالسّلام برای اثبات وجود خدای یگانه و عدم ربوبیت خورشید به تغییر و حرکت آن استدلال نموده است.
وکذلک نری ابرهیم ملکوت السمـوت والارض ولیکون من الموقنین• فلما رءا الشمس بازغة قال هـذا ربی هـذا اکبر فلمآ افلت قال یـقوم انی بریء مما تشرکون• انی وجهت وجهی للذی فطر السمـوت والارض حنیفا ومآ انا من المشرکین.
" title="
••• برهان ابراهیم علیهالسّلام برای اثبات ربوبیت خداوند و ابطال ربوبیت ستاره، به افول و تغییرپذیری آن.
وکذلک نری ابرهیم ملکوت السمـوت والارض ولیکون من الموقنین• فلما جن علیه الیل رءا کوکبا قال هـذا ربی فلمآ افل قال لا احب الافلین• انی وجهت وجهی للذی فطر السمـوت والارض حنیفا ومآ انا من المشرکین. و این چنین، ملکوت آسمانها و زمین (و حکومت مطلقه خداوند بر آنها) را به ابراهیم نشان دادیم (تا به آن استدلال کند،) و اهل یقین گردد• هنگامی که (تاریکی) شب او را پوشانید، ستارهای مشاهده کرد، گفت: «این خدای من است؟» اما هنگامی که غروب کرد، گفت: «غروب کنندگان را دوست ندارم! » • من روی خود را به سوی کسی کردم که آسمانها و زمین را آفریده من در ایمان خود خالصم و از مشرکان نیستم!
••• افول و تغییر ماه، دلیل بر بطلان ربوبیت آن و اثبات ربوبیت خدای یگانه هستی بخش است.
وکذلک نری ابرهیم ملکوت السمـوت والارض ولیکون من الموقنین• فلما رءا القمر بازغا قال هـذا ربی فلمآ افل قال لـئن لم یهدنی ربی لاکونن من القوم الضآلین• انی وجهت وجهی للذی فطر السمـوت والارض حنیفا ومآ انا من المشرکین.
••• همچنین ابراهیم علیهالسّلام برای اثبات وجود خدای یگانه و عدم ربوبیت خورشید به تغییر و حرکت آن استدلال نموده است.
وکذلک نری ابرهیم ملکوت السمـوت والارض ولیکون من الموقنین• فلما رءا الشمس بازغة قال هـذا ربی هـذا اکبر فلمآ افلت قال یـقوم انی بریء مما تشرکون• انی وجهت وجهی للذی فطر السمـوت والارض حنیفا ومآ انا من المشرکین.
" >۱.۲ -
••• برهان ابراهیم علیهالسّلام برای اثبات ربوبیت خداوند و ابطال ربوبیت ستاره، به افول و تغییرپذیری آن.
وکذلک نری ابرهیم ملکوت السمـوت والارض ولیکون من الموقنین• فلما جن علیه الیل رءا کوکبا قال هـذا ربی فلمآ افل قال لا احب الافلین• انی وجهت وجهی للذی فطر السمـوت والارض حنیفا ومآ انا من المشرکین. و این چنین، ملکوت آسمانها و زمین (و حکومت مطلقه خداوند بر آنها) را به ابراهیم نشان دادیم (تا به آن استدلال کند،) و اهل یقین گردد• هنگامی که (تاریکی) شب او را پوشانید، ستارهای مشاهده کرد، گفت: «این خدای من است؟» اما هنگامی که غروب کرد، گفت: «غروب کنندگان را دوست ندارم! » • من روی خود را به سوی کسی کردم که آسمانها و زمین را آفریده من در ایمان خود خالصم و از مشرکان نیستم!
••• افول و تغییر ماه، دلیل بر بطلان ربوبیت آن و اثبات ربوبیت خدای یگانه هستی بخش است.
وکذلک نری ابرهیم ملکوت السمـوت والارض ولیکون من الموقنین• فلما رءا القمر بازغا قال هـذا ربی فلمآ افل قال لـئن لم یهدنی ربی لاکونن من القوم الضآلین• انی وجهت وجهی للذی فطر السمـوت والارض حنیفا ومآ انا من المشرکین.
••• همچنین ابراهیم علیهالسّلام برای اثبات وجود خدای یگانه و عدم ربوبیت خورشید به تغییر و حرکت آن استدلال نموده است.
وکذلک نری ابرهیم ملکوت السمـوت والارض ولیکون من الموقنین• فلما رءا الشمس بازغة قال هـذا ربی هـذا اکبر فلمآ افلت قال یـقوم انی بریء مما تشرکون• انی وجهت وجهی للذی فطر السمـوت والارض حنیفا ومآ انا من المشرکین.
چگونگی استدلال حضرت ابراهیم
آفتاب و ماه و ستارگان بر نفی ربوبیت آنها استدلال کرد؟.
این استدلال ممکن است از سه راه باشد.
۱- پروردگار و مربی موجودات (آن چنان که از کلمه" رب" استفاده میشود) باید همیشه ارتباط نزدیک با مخلوقات خود داشته باشد، لحظهای نیز از آنها جدا نگردد، بنا بر این چگونه موجودی که غروب میکند و ساعتها نور و برکت خود را برمی چیند و از بسیاری موجودات به کلی بیگانه میشود، میتواند پروردگار و رب [[]] آنها بوده باشد؟!.
۲- موجودی که دارای غروب و طلوع است، اسیر چنگال قوانین است چیزی که خود محکوم این قوانین است چگونه میتواند حاکم بر آنها و مالک آنها بوده باشد. او خود مخلوق ضعیفی است و سر بر فرمان آنها و توانایی کمترین انحراف و تخلف از آنها را ندارد.
۳- موجودی که دارای حرکت است حتما موجود حادثی خواهد بود، زیرا همانطور که مشروحا در فلسفه اثبات شده است، حرکت همه جا دلیل بر حدوث است، زیرا حرکت خود یک نوع وجود حادث است و چیزی که در معرض حوادث است یعنی دارای حرکت است نمیتواند یک وجود ازلی و ابدی بوده باشد (دقت کنید).
" name="_
چگونگی استدلال ابراهیم بر توحید:
این سؤال پیش میآید که ابراهیم چگونه از غروب آفتاب و ماه و ستارگان بر نفی ربوبیت آنها استدلال کرد؟.
این استدلال ممکن است از سه راه باشد.
۱- پروردگار و مربی موجودات (آن چنان که از کلمه" رب" استفاده میشود) باید همیشه ارتباط نزدیک با مخلوقات خود داشته باشد، لحظهای نیز از آنها جدا نگردد، بنا بر این چگونه موجودی که غروب میکند و ساعتها نور و برکت خود را برمی چیند و از بسیاری موجودات به کلی بیگانه میشود، میتواند پروردگار و رب [[]] آنها بوده باشد؟!.
۲- موجودی که دارای غروب و طلوع است، اسیر چنگال قوانین است چیزی که خود محکوم این قوانین است چگونه میتواند حاکم بر آنها و مالک آنها بوده باشد. او خود مخلوق ضعیفی است و سر بر فرمان آنها و توانایی کمترین انحراف و تخلف از آنها را ندارد.
۳- موجودی که دارای حرکت است حتما موجود حادثی خواهد بود، زیرا همانطور که مشروحا در فلسفه اثبات شده است، حرکت همه جا دلیل بر حدوث است، زیرا حرکت خود یک نوع وجود حادث است و چیزی که در معرض حوادث است یعنی دارای حرکت است نمیتواند یک وجود ازلی و ابدی بوده باشد (دقت کنید).
" title="
چگونگی استدلال ابراهیم بر توحید:
این سؤال پیش میآید که ابراهیم چگونه از غروب آفتاب و ماه و ستارگان بر نفی ربوبیت آنها استدلال کرد؟.
این استدلال ممکن است از سه راه باشد.
۱- پروردگار و مربی موجودات (آن چنان که از کلمه" رب" استفاده میشود) باید همیشه ارتباط نزدیک با مخلوقات خود داشته باشد، لحظهای نیز از آنها جدا نگردد، بنا بر این چگونه موجودی که غروب میکند و ساعتها نور و برکت خود را برمی چیند و از بسیاری موجودات به کلی بیگانه میشود، میتواند پروردگار و رب [[]] آنها بوده باشد؟!.
۲- موجودی که دارای غروب و طلوع است، اسیر چنگال قوانین است چیزی که خود محکوم این قوانین است چگونه میتواند حاکم بر آنها و مالک آنها بوده باشد. او خود مخلوق ضعیفی است و سر بر فرمان آنها و توانایی کمترین انحراف و تخلف از آنها را ندارد.
۳- موجودی که دارای حرکت است حتما موجود حادثی خواهد بود، زیرا همانطور که مشروحا در فلسفه اثبات شده است، حرکت همه جا دلیل بر حدوث است، زیرا حرکت خود یک نوع وجود حادث است و چیزی که در معرض حوادث است یعنی دارای حرکت است نمیتواند یک وجود ازلی و ابدی بوده باشد (دقت کنید).
" >۱.۳ -
چگونگی استدلال ابراهیم بر توحید:
این سؤال پیش میآید که ابراهیم چگونه از غروب آفتاب و ماه و ستارگان بر نفی ربوبیت آنها استدلال کرد؟.
این استدلال ممکن است از سه راه باشد.
۱- پروردگار و مربی موجودات (آن چنان که از کلمه" رب" استفاده میشود) باید همیشه ارتباط نزدیک با مخلوقات خود داشته باشد، لحظهای نیز از آنها جدا نگردد، بنا بر این چگونه موجودی که غروب میکند و ساعتها نور و برکت خود را برمی چیند و از بسیاری موجودات به کلی بیگانه میشود، میتواند پروردگار و رب [[]] آنها بوده باشد؟!.
۲- موجودی که دارای غروب و طلوع است، اسیر چنگال قوانین است چیزی که خود محکوم این قوانین است چگونه میتواند حاکم بر آنها و مالک آنها بوده باشد. او خود مخلوق ضعیفی است و سر بر فرمان آنها و توانایی کمترین انحراف و تخلف از آنها را ندارد.
۳- موجودی که دارای حرکت است حتما موجود حادثی خواهد بود، زیرا همانطور که مشروحا در فلسفه اثبات شده است، حرکت همه جا دلیل بر حدوث است، زیرا حرکت خود یک نوع وجود حادث است و چیزی که در معرض حوادث است یعنی دارای حرکت است نمیتواند یک وجود ازلی و ابدی بوده باشد (دقت کنید).
دیدگاه امام خمینی===
به اعتقاد
امام خمینی از قضیه
حضرت ابراهیم (علیهالسلام) میتوان با توجه به صدر و ذیل آیه
(فَلَمَّا رَاَی الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هَذَا رَبِّی فَلَمَّا اَفَلَ قَالَ لَئِن لَّمْ یَهْدِنِی رَبِّی لاکُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّینَ) اینگونه استدلال کرد، که حقیقت این است که حضرت ابراهیم (علیهالسلام) این حجابهای طبیعت و هر چه را در عالم بود خرق و پاره کرد و دانست که زهره، قمر و شمس از خود هیچ نوری ندارند، بلکه نورانیت آنها از مبدا تعالی است، بنابر مراد از گذشتن از کوکب و قمر و شمس، این است که ابراهیم از عالم طبیعت به کلی گذشت و دید که اینها هم نمود «بود» هستند و جمالی ندارد و همه محوند و افول دارند و چون همه را آفل دید و در
عالم امکان غیر از افول چیزی ندید، همه اینها را برطرف کرد و تمام انواع شرک را به پایان رساند؛ زیرا دیدن ممکن،
شرک و وجودشان، وجود محوی و آفلی است.
امام خمینی در
تاویل سیر ابراهیم (علیهالسلام) از مراحل متعدد
تعینات خلقی تا مرحله حقی میگوید سیر آن پیامبر از مرحله کوکب و قمر و خورشید همه برای آن است که به ما نشان دهد چگونه باید به سوی شمس حقیقت رسید.
به اعتقاد ایشان حضرت ابراهیم به مقام سرّ و تعینات حقی رسید و هویت عین ربطی خودش را دریافت و درنتیجه وجهه الهی را در سراسر نظام هستی دید. حضرت ابراهیم خلیل الله با آن مرتبهای که در بین انبیاء داشت بعد از همه آن سیر الیالله و افول مراتب وجود درنهایت گفت
(اِنِّی وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالاَرْضَ حَنِیفًا وَمَا اَنَاْ مِنَ الْمُشْرِکِینَ) ولی
نبی اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در طریق سیر الیالله در همان قدم
اول تا اللهاکبر گفت، تمام مقام الهی را پشتسر گذاشت و به مقام جمع بعد از فرق رسید.
•
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۶، ص۲۳۲، برگرفته از مقاله «برهان حرکت». •
دانشنامه امام خمینی ، تهران،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، ۱۴۰۰ شمسی.