بدنه (فقه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بدنه به شتر یا گاو آماده برای
قربانی یا
کفاره در مناسک حج گویند. نحر بدنه، نذر نحر بدنه میان
اعراب روزگار جاهلیت مرسوم بوده است؛ و با شرایط خاصی آن را قربانی میکردند. بدنه به عنوان کفاره برای برخی از کارها به شمار میرود که عباتند از:
آمیزش جنسی،
خودارضایی، کامیابی جنسی، انعقاد
عقد نکاح به دست احرامگزار، بیرون رفتن عمدی از
عرفات پیش از غروب
روز عرفه و بازنگشتن به آنجا تا غروب، ادا نکردن
طواف زیارت به سبب جهل یا فراموشی و آمیزش با همسر در پی
حج، ادای طواف زیارت در حال
جنابت و اعاده نکردن آن با شرایط کامل، سوگند دروغ خوردن به خداوند برای بار سوم، فساد حج، ناتوانی از ادای حج با پای پیاده که به موجب نذر واجب شده باشد، کشتن شترمرغ، نابود کردن تخم شترمرغ، کشتن الاغ وحشی و کشتن فیل.
واژه «بَدَنه» از ریشه «ب ـ د ـ ن» (چاق و تنومند بودن) و به معنای شتر نر یا ماده
و شتری است که برای قربانی شدن آن را چاق کردهاند.
جمع این واژه، «بُدْن» و «بُدُن» است.
در پارهای منابع لغوی، «شعیره» معادل بدنه به شمار رفته است؛
تفاوت مفهوم واژه «هَدْی» با بدنه آن است که هدی شامل شتر، گاو و گوسفندی است که برای قربانی در نظر گرفته شده؛ اما بدنه تنها شامل شتر میشود؛
البته گاهی بدنه بر گاو نیز اطلاق شده است.
مراد از بدنه در اصطلاح فقهی، شتر
یا گاوی
است که قربانی میشود، خواه به سبب وجوب یا استحباب در مناسک حج یا غیر آن
و خواه برای کفاره شماری از کارهای شخصی حجگزار یا غیر حجگزار
امامیان و
مالکیان و بیشتر
شافعیان واژه بدنه را تنها بر شتر اطلاق میکنند
حنبلیان و
حنفیان بدنه را بر شتر و گاو و پارهای از منابع شافعی
بر شتر و گاو و نیز گوسفند اطلاق کردهاند؛ در آیه ۳۶
سوره حج بدنه از
شعائر الهی خوانده شده است: «وَ الْبُدْنَ جَعَلْناها لَکُمْ مِنْ شَعائِرِ اللهِ»
مفسران مقصود از «بُدْن» را در این
آیه، شتران بزرگاندام دانسته
و سبب قرار گرفتن آنها را در زمره شعائر،
اِشعار و
تقلید (نشانهگذاری ویژه قربانی حج) شمردهاند که در احکام فقهی مقرر شده است.
برخی نیز بدنه را از نشانههای دین خدا یا مناسک حج شمرده و سوق بدنه (همراه آوردن و راندن بدنه برای قربانی)، اشعار، تقلید،
نحر و اطعام فقیران از گوشت بدنه را از مظاهر عبادت خداوند و در شمار شعائر الهی دانستهاند.
نحر بدنه، نذر نحر بدنه
و حرکت دادن و راندن بدنه برای نحر در حج،
میان اعراب روزگار جاهلیت مرسوم بوده است اگر کسی در دوران جاهلیت بدنهای را برای حرم الهی، حتی در غیر ماههای حج، اشعار مینمود، از آسیب نبرد و راهزنی در امان بود
اسلام نیز این رسم را تقریر و تایید کرد.
بر پایه منابع تاریخی
و حدیثی امامیان
و
اهل سنت،
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در
حجة الوداع ۱۰۰ بدنه همراه خود آورده بود که بیش از ۶۰ نفر از آنها را خود نحر فرمود و نحر کردن بقیه را به
امام علی (علیهالسّلام) واگذار کرد بر پایه شماری از منابع تاریخی، در پی گسترش
مسجدالحرام به دست
ابن زبیر، بیشترین نحر بدنه تا آن روز انجام گرفت.
از واجبات
حج تمتع، بر پایه دیدگاه فقیهان امامی
و اهل سنت
به پشتوانه
ادله شرعی از جمله آیه ۱۹۶
سوره بقره و احادیث
قربانی کردن است و بدنه از مصداقهای قربانی به شمار میرود همچنین امامیان
و اهل سنت
در
حج قران بر خلاف
حج افراد، به وجوب قربانی کردن یعنی نحر شتر یا ذبح گاو یا گوسفند باور دارند بر پایه احادیث امامیان
و اهل سنت
و بر پایه منابع فقهی
برترینگونه قربانی، بدنه (شتر) است و به باور فقیهان امامی
شتر ماده از شتر نر برتر است حتی اندکی از پیشینیان به وجوب قربانی کردن شتر ماده باور داشتهاند.
قربانی کردن شتر با نحر یعنی فروبردن چاقو یا خنجر در گودی زیر گلوی شتر صورت میگیرد.
شرایط اصلی بدنه برای قربانی شدن عبارتند از:
۱- پنج سال کامل داشتن، به باور فقیهان امامی و اهل سنت به پشتوانه احادیث.
۲- نابینا و معیوب و معلول نبودن، به باور فقیهان امامی و اهل سنت با استدلال به روایات.
۳- خصیّ نبودن بدنه، به باور بیشتر فقیهان امامی به پشتوانه احادیث.
به تصریح فقیهان امامی
و مالکی
به دلیل احادیث
مشارکت حجگزار با دیگری در قربانی واجب یک بدنه
جائز نیست و هرکس باید به گونه مستقل یک قربانی داشته باشد. شافعیان
و حنفیان
و حنبلیان
به پشتوانه روایات
به جواز اشتراک چند تن در قربانی کردن یک بدنه به صورت
مستحب یا
واجب باور دارند
احکام و آداب ویژه نحر بدنه در منابع فقهی به تفصیل یاد شده است.
افزون بر قربانی حج، در شماری از موارد دیگر نیز قربانی کردن بدنه، واجب به شمار رفته است، از جمله به عنوان کفاره برخی از کارها که عبارتند از:
آمیزش جنسی به باور فقیهان امامی،
شافعی
و مالکی
به دلیل احادیث
کفاره آمیزش جنسی در حال
احرام حج یا عمره، قربانی کردن بدنه است فقیهان حنبلی
و حنفی
به پشتوانه روایات
فقط کفاره آمیزش جنسی در حج را قربانی بدنه میدانند به باور فقیهان حنفی
شرط این وجوب آن است که آمیزش در پی وقوف در عرفه و پیش از
حلق و طواف زیارت صورت گرفته باشد مالکیان
و شماری از شافعیان
و حنبلیان
شرط کردهاند که آمیزش جنسی در پی «
تحلل اول» و پیش از «تحلل دوم» رخ داده باشد. فقیهان امامی،
شافعی،
حنبلی
و شماری از فقیهان مالکی
افزون بر مباشرت زن و مرد، آمیزش با همجنس و حیوان را نیز موجب واجب شدن قربانی بدنه دانستهاند.
خودارضایی بر پایه دیدگاه امامیان،
مالکیان
و حنبلیان
به پشتوانه احادیث
و ادله دیگر
کفّاره خودارضایی برای احرامگزار، قربانی کردن بدنه است.
کامیابی جنسی در صورتی که کامیابیهای جنسی مانند
ملاعبه، بوسیدن و نگاه شهوتآمیز با
انزال همراه باشد، بر پایه دیدگاه امامیان،
مالکیان
و حنبلیان
به استناد احادیث
و ادله دیگر
از جمله آیه ۱۹۷ سوره بقره
قربانی بدنه به عنوان کفاره، واجب میشود به باور شماری از فقیهان امامی
و نیز مشهور فقیهان مالکی
حتی اگر این قبیل کامیابیها به انزال نینجامد، کفاره بدنه واجب است.
انعقاد عقد نکاح به دست احرامگزار، به باور فقیهان امامی
به دلیل احادیث.
بیرون رفتن عمدی از عرفات پیش از غروب روز عرفه و بازنگشتن به آن جا تا غروب، بر پایه دیدگاه مشهور امامیان
به پشتوانه احادیث
حتی شماری برآنند که در صورت بازگشت به عرفات تا غروب نیز کفاره بدنه بر حجگزار واجب است.
ادا نکردن طواف زیارت به سبب جهل یا فراموشی و آمیزش با همسر در پی حج، بر پایه دیدگاه شماری از فقیهان امامی
به پشتوانه احادیث.
ادای طواف زیارت در حال جنابت و اعاده نکردن آن با شرایط کامل، بر پایه دیدگاه فقیهان حنفی.
سوگند دروغ خوردن به خداوند برای بار سوم، به باور مشهور فقیهان امامی
به دلیل احادیث.
فساد حج بر پایه دیدگاه فقیهان امامی،
شافعی،
مالکی
و حنبلی
و نیز فساد عمره به باور فقیهان امامی،
شافعی
و مالکی
به پشتوانه احادیث.
ناتوانی از ادای حج با پای پیاده که به موجب نذر واجب شده باشد، به باور شماری از فقیهان امامی
به پشتوانه روایات.
کشتن شترمرغ، به باور فقیهان امامی،
شافعی،
حنبلی
و مالکی
به استناد احادیث.
نابود کردن تخم شترمرغ به باور مشهور فقیهان امامی
به پشتوانه احادیث
کفاره آن در صورت زنده بودن جوجه، قربانی کردن یک شتر بکر و در غیر این صورت، قربانی کردن بچه شتر پدید آمده از اقدام احرامگزار به جفتگیری دو شتر نر و ماده است.
کشتن الاغ وحشی، به باور شماری از فقیهان امامی
به دلیل شماری از احادیث
البته بیشتر امامیان کفاره آن را قربانی کردن گاو دانستهاند
که مستند به احادیثی دیگر است.
شماری نیز با جمع کردن میان دو دسته احادیث و حمل احادیث وجوب کفاره بدنه بر استحباب، به تخییر میان قربانی بدنه یا گاو باور دارند.
کشتن فیل، بر پایه دیدگاه مالکیان
که کفاره آن قربانی کردن یک شتر دو کوهانه است.
به باور مشهور فقیهان امامی
به پشتوانه احادیث
در صورت ناممکن بودن قربانی کردن بدنه، باید بدل آن ادا شود که هم در بیشتر کفارات و هم در نذر، به ترتیب قربانی کردن هفت گوسفند و ۱۸ روز
روزه گرفتن است فقیهان مالکی،
شافعی
و شماری از فقیهان امامی
بدل بدنه را در نذر، به ترتیب قربانی کردن گاو یا هفت گوسفند؛ و فقیهان حنبلی
تنها قربانی کردن هفت گوسفند دانستهاند به باور فقیهان امامی به پشتوانه احادیث
بدل قربانی بدنه در کفاره صید، به ترتیب اطعام ۶۰ مسکین، دو ماه روزه گرفتن و ۱۸ روز روزه گرفتن است
به باور فقیهان مالکی و حنبلی به پشتوانه آیه ۹۵
سوره مائده این بدل، خرید غذا معادل ارزش بدنه و
اطعام مساکین با آن یا یک روز روزه گرفتن به ازای غذای هر مسکین است.
فقیهان امامی
و شافعی
برآنند که بدل قربانی بدنه در افساد حج مانند آمیزش جنسی، به ترتیب عبارت است از: قربانی کردن گاو، قربانی نمودن هفت گوسفند و فراهم ساختن غذا به اندازه بهای بدنه و
صدقه دادن آن فقیهان حنبلی این بدل را ۱۰ روز روزه گرفتن، سه روز در ایام حج و هفت روز در پی بازگشت از حج، دانستهاند.
از جمله آداب سفارش شده و مستحب درباره بدنه، «اِشعار» (شکافتن کوهان شتر و آغشته نمودن آن با خون خود شتر)، «تقلید» (آویزان کردن کفش یا طناب بر گردن حیوان) و «
تجلیل» (پوشاندن قربانی با پارچه یا چیزی مانند آن) است فقیهان امامی
و شماری از فقیهان اهل سنت
اِشعار را ویژه شتر دانستهاند.
(۱) احکام و آداب حج، سید گلپایگانی (م،۱۴۱۴ق)، قم، دار القرآن الکریم، ۱۴۱۳ق.
(۲) اخبار مکه، ازرقی (م،۲۴۸ق)، به کوشش رشدی الصالح، مکه، مکتبة الثقافه، ۱۴۱۵ق.
(۳) الاستبصار، طوسی (م ۴۶۰ق)، به کوشش موسوی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۳ش.
(۴) الاقتصاد الهادی، طوسی (م،۴۶۰ق)، تهران، مکتبة جامع چهل ستون، ۱۴۰۰ق.
(۵) الام، شافعی (م ۲۰۴ق)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۳ق.
(۶) امتاع الاسماع، مقریزی (م،۸۴۵ق)، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق.
(۷) الامثل، مکارم شیرازی، قم، مدرسه امام
علی بن ابیطالب (علیهالسّلام)، ۱۴۲۱ق.
(۸) الانتصار، سید مرتضی (م،۴۳۶ق)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۵ق.
(۹) ایضاح الفوائد، محمد بن حسن بن یوسف حلی (م،۷۷۱ق)، به کوشش اشتهاردی و دیگران، قم، العلمیه، ۱۳۸۷ق.
(۱۰) البدایة و النهایه، ابن کثیر (م،۷۷۴ق)، به کوشش
علی شیری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ق.
(۱۱) بدائع الصنائع،
علاء
الدین کاسانی (م،۵۸۷ق)، پاکستان، المکتبة الحبیبیه، ۱۴۰۹ق.
(۱۲) تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر (م،۵۷۱ق)، به کوشش
علی شیری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق.
(۱۳) تاریخ الیعقوبی، احمد بن یعقوب (م،۲۹۲ق)، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۵ق.
(۱۴) تحریر الاحکام الشرعیه، علامه حلی (م،۷۲۶ق)، به کوشش بهادری، قم، مؤسسة الامام الصادق (علیهالسّلام)، ۱۴۲۰ق.
(۱۵) تحفة الفقهاء،
علاء
الدین سمرقندی (م،۵۳۵/۵۳۹ق)، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق.
(۱۶) تذکرة الفقهاء، علامه حلی (م،۷۲۶ق)، قم، آل البیت، ۱۴۱۴ق.
(۱۷) تعالیق مبسوطه، محمد اسحق فیاض، انتشارات محلاتی.
(۱۸) تفسیر بغوی (معالم التنزیل)، بغوی (م،۵۱۰ق)، به کوشش خالد عبدالرحمن، بیروت، دار المعرفه.
(۱۹) تفسیر سمعانی (تفسیر القرآن)، منصور سمعانی (م،۴۸۹ق)، به کوشش غنیم و یاسر، ریاض، دار الوطن، ۱۴۱۸ق.
(۲۰) تفسیر قرطبی (الجامع لاحکام القرآن)، قرطبی (م،۶۷۱ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق.
(۲۱) التفسیر الکبیر، فخر الرازی (م،۶۰۶ق)، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ق.
(۲۲) تفسیر واحدی (الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز)، واحدی (م،۴۶۸ق)، به کوشش داودی، بیروت، دار القلم، ۱۴۱۵ق.
(۲۳) توضیح المسائل از دیدگاه مذهب حنفی، آنه طواق آخوند گلشاهی، مؤلف، ۱۳۸۶ش.
(۲۴) تهذیب الاحکام، طوسی (م،۴۶۰ق)، به کوشش موسوی و آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش.
(۲۵) تهذیب الکمال، مزی (م،۷۴۲ق)، به کوشش بشار عواد، بیروت، الرساله، ۱۴۱۵ق.
(۲۶) الثمر الدانی، آبی ازهری (م،۱۳۳۰ق)، بیروت، المکتبة الثقافیه
(۲۷) جامع المقاصد، کرکی (م،۹۴۰ق)، قم، آل البیت، ۱۴۱۱ق.
(۲۸) الجامع للشرائع، یحیی بن سعید حلی (م،۶۹۰ق)، به کوشش گروهی از فضلا، قم، سید الشهداء، ۱۴۰۵ق.
(۲۹) جوامع الجامع، طبرسی (م،۵۴۸ق)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۸ق.
(۳۰) حاشیة الدسوقی، دسوقی (م،۱۲۳۰ق)، احیاء الکتب العربیه.
(۳۱) حاشیة العدوی،
علی صعیدی عدوی (م،۱۱۸۹ق)، به کوشش البقاعی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۲ق.
(۳۲) حاشیة رد المحتار، ابن عابدین (م،۱۲۵۲ق)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق.
(۳۳) الحدائق الناضره، یوسف بحرانی (م،۱۱۸۶ق)، به کوشش آخوندی، قم، نشر اسلامی، ۱۳۶۳ش.
(۳۴) الخلاف، طوسی (م،۴۶۰ق)، به کوشش خراسانی و دیگران، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۷ق.
(۳۵) الدروس الشرعیه، شهید اول (م،۷۸۶ق)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۲ق.
(۳۶) دعائم الاسلام، نعمان مغربی (م،۳۶۳ق)، به کوشش فیضی، قاهره، دار المعارف، ۱۳۸۳ق.
(۳۷) ذخیرة المعاد، محمدباقر سبزواری (م،۱۰۹۰ق)، آل البیت.
(۳۸) رسالة ابن ابیزید، قیروانی (م،۳۸۹ق)، به کوشش الازهری، بیروت، المکتبة الثقافیه.
(۳۹) روح المعانی، آلوسی (م،۱۲۷۰ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
(۴۰) روضة الطالبین، نووی (م،۶۷۶ق)، به کوشش عادل احمد و
علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه.
(۴۱) ریاض المسائل، سید
علی طباطبائی (م،۱۲۳۱ق)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۲۲ق.
(۴۲) السرائر، ابن ادریس (م،۵۹۸ق)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۱ق.
(۴۳) سنن ابن ماجه، ابن ماجه (م،۲۷۵ق)، به کوشش محمد فؤاد، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۹۵ق.
(۴۴) سنن ابیداود، سجستانی (م،۲۷۵ق)، به کوشش سعید محمد اللحام، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۰ق.
(۴۵) سنن الدارقطنی، دار قطنی (م،۳۸۵ق)، به کوشش مجدی الشوری، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۷ق.
(۴۶) سنن الدارمی، دارمی (م،۲۵۵ق)، احیاء السنة النبویه.
(۴۷) السنن الکبری، بیهقی (م،۴۵۸ق)، بیروت، دار الفکر.
(۴۸) سیر اعلام النبلاء، ذهبی (م،۷۴۸ق)، به کوشش گروهی از محققان، بیروت، الرساله، ۱۴۱۳ق.
(۴۹) شرائع الاسلام، محقق حلی (م،۶۷۶ق)، به کوشش سید صادق شیرازی، تهران، استقلال، ۱۴۰۹ق.
(۵۰) الشرح الکبیر، ابوالبرکات (م،۱۲۰۱ق)، مصر، دار احیاء الکتب العربیه.
(۵۱) الشرح الکبیر، عبدالرحمن بن قدامه (م،۶۸۲ق)، بیروت، دار الکتب العلمیه.
(۵۲) شرح مختصر خلیل، محمد بن عبدالله خرشی (م،۱۱۰۱ق)، بیروت، دار الفکر.
(۵۳) الصحاح، جوهری (م،۳۹۳ق)، به کوشش العطار، بیروت، دار العلم للملایین، ۱۴۰۷ق.
(۵۴) صحیح البخاری، بخاری (م،۲۵۶ق)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۱ق.
(۵۵) صحیح مسلم، مسلم (م،۲۶۱ق)، بیروت، دار الفکر.
(۵۶) علل الشرائع، صدوق (م،۳۸۱ق)، به کوشش بحر العلوم، نجف، المکتبة الحیدریه، ۱۳۸۵ق.
(۵۷) العین، خلیل (م،۱۷۵ق)، به کوشش المخزومی و السامرائی، دار الهجره، ۱۴۰۹ق.
(۵۸) غنیة النزوع، ابن زهره حلبی (م،۵۸۵ق)، به کوشش بهادری، قم، مؤسسه امام صادق۷، ۱۴۱۷ق.
(۵۹) فتح العزیز، عبدالکریم بن محمد رافعی (م،۶۲۳ق)، دار الفکر.
(۶۰) فتح الوهاب، زکریا بن محمد انصاری (م،۹۳۶ق)، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
(۶۱) فقه الرضا (علیهالسّلام)،
علی بن بابویه (م،۳۲۹ق)، مشهد، المؤتمر العالمی للامام الرضا (علیهالسّلام)، ۱۴۰۶ق.
(۶۲) فقه الصادق (علیهالسّلام)، سید محمدصادق روحانی، قم، دار الکتاب، ۱۴۱۳ق.
(۶۳) الکافی، کلینی (م،۳۲۹ق)، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش.
(۶۴) الکافی فی الفقه، ابوالصلاح حلبی (م،۴۴۷ق)، به کوشش استادی، اصفهان، مکتبة امیرالمؤمنین (علیهالسّلام)، ۱۴۰۳ق.
(۶۵) کتاب الحج، محاضرات خوئی (م،۱۴۱۳ق)، الخلخالی، قم، مدرسة دار العلم، ۱۴۱۰ق.
(۶۶) کشاف القناع، منصور بهوتی (م،۱۰۵۱ق)، به کوشش محمد حسن، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
(۶۷) کشف الرموز، فاضل آبی (م،۶۹۰ق)، به کوشش اشتهاردی و یزدی، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۸ق.
(۶۸) کشف اللثام، فاضل هندی (م،۱۱۳۷ق)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۶ق.
(۶۹) کفایة الاحکام (کفایة الفقه)، محمدباقر سبزواری (م،۱۰۹۰ق)، به کوشش الواعظی، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۲۳ق.
(۷۰) لسان العرب، ابن منظور (م،۷۱۱ق)، قم، ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق.
(۷۱) المبسوط، سرخسی (م،۴۸۳ق)، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق.
(۷۲) مجمع البیان، طبرسی (م،۵۴۸ق)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، ۱۴۱۵ق.
(۷۳) مجمع الفائدة و البرهان، محقق اردبیلی (م،۹۹۳ق)، به کوشش عراقی و دیگران، قم، انتشارات اسلامی، ۱۴۱۶ق.
(۷۴) المجموع شرح المهذب، نووی (م،۶۷۶ق)، دار الفکر.
(۷۵) المحلی بالآثار، ابن حزم اندلسی (م،۴۵۶ق)، به کوشش سلیمان بنداری، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۰۵ق.
(۷۶) مختصر خلیل، محمد بن یوسف (م،۸۹۷ق)، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۶ق.
(۷۷) مختلف الشیعه، علامه حلی (م،۷۲۶ق)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۲ق.
(۷۸) مدارک الاحکام، سید محمد بن
علی موسوی عاملی (م،۱۰۰۹ق)، قم، آل البیت، ۱۴۱۰ق.
(۷۹) المدونة الکبری، مالک بن انس (م،۱۷۹ق)، مصر، مطبعة السعاده.
(۸۰) المستدرک
علی الصحیحین، حاکم نیشابوری (م،۴۰۵ق)، به کوشش مرعشلی، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق.
(۸۱) مستمسک العروة الوثقی، سید محسن حکیم (م،۱۳۹۰ق)، قم، مکتبة النجفی، ۱۴۰۴ق.
(۸۲) مستند الشیعه، احمد نراقی (م،۱۲۴۵ق)، قم، آل البیت، ۱۴۱۵ق.
(۸۳) مسند احمد، احمد بن حنبل (م،۲۴۱ق)، بیروت، دار صادر.
(۸۴) المصنّف، ابن ابیشیبه (م،۲۳۵ق)، به کوشش سعید محمد، دار الفکر، ۱۴۰۹ق.
(۸۵) المصنّفف عبدالرزاق صنعانی (م،۲۱۱ق)، به کوشش حبیب الرحمن، المجلس العلمی.
(۸۶) معجم الفروق اللغویه، ابوهلال عسکری (م،۳۹۵ق)، قم، انتشارات اسلامی، ۱۴۱۲ق.
(۸۷) معجم مقاییس اللغه، ابن فارس (م،۳۹۵ق)، به کوشش عبدالسلام، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۰۴ق.
(۸۸) المغنی، عبدالله بن قدامه (م،۶۲۰ق)، بیروت، دار الکتب العلمیه.
(۸۹) مفاتیح الشرائع، فیض کاشانی (م،۱۰۹۱ق)، قم، مکتبة النجفی.
(۹۰) المقنع، صدوق (م،۳۸۱ق)، قم، مؤسسة الامام الهادی (علیهالسّلام)، ۱۴۱۵ق.
(۹۱) المقنعه، مفید (م،۴۱۳ق)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۰ق.
(۹۲) من لا یحضره الفقیه، صدوق (م،۳۸۱ق)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۴ق.
(۹۳) مناسک الحج، سیستانی، قم، ۱۴۱۳ق.
(۹۴) مناسک الحج، گلپایگانی، قم، دار القرآن الکریم، ۱۴۱۳ق.
(۹۵) مناسک حج، بهجت، مهدیه، ۱۴۱۵ق.
(۹۶) مناسک حج، میرزا جواد تبریزی، قم، مهر، ۱۴۱۴ق.
(۹۷) المنتقی شرح الموطا، سلیمان بن خلف باجی (م،۴۷۴ق)، قاهره، مطبعة السعاده.
(۹۸) منتهی المطلب، علامه حلی (م،۷۲۶ق)، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۴۱۲ق.
(۹۹) الموطّا، مالک بن انس (م،۱۷۹ق)، به کوشش محمد فؤاد، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۶ق.
(۱۰۰) المهذب، قاضی ابن البراج (م،۴۸۱ق)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۶ق.
(۱۰۱) نزهة الناظر، یحیی بن سعید حلی (م،۶۸۹ق)، به کوشش حسینی و واعظی، النجف، مطبعة الآداب، ۱۳۸۶ق.
(۱۰۲) النهایه، طوسی (م،۴۶۰ق)، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۰۰ق.
(۱۰۳) النهایه، مبارک ابن اثیر (م،۶۰۶ق)، به کوشش الزاوی و الطناحی، قم، اسماعیلیان، ۱۳۶۷ش.
(۱۰۴) نیل الاوطار، شوکانی (م،۱۲۵۵ق)، بیروت، دار الجیل، ۱۹۷۳م.
•
دانشنامه حج و حرمین شریفین، برگرفته از مقاله "بَدَنه"، تاریخ بازیابی۱۴۰۰/۰۹/۲۳.