بدر بن حسنویه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بدر بن حسنویه امیر
کرد شیعی ایرانی در منطقه
جبل، کوشا در امور حاجیان و حرمین بوده است.
حسنویه یا حسنویه بن حسین (م. ۳۶۹ق.) بنیان گذار
حکومت خاندانی
شیعه مذهب از
کردان برزکانی
ایران است که حدود نیمه دوم سده ۴ق. بر قسمتهایی از جبال و کردستان و لرستان فرمان راندند. نفوذ و اقتدار این خاندان تا حدود
خوزستان و
آذربایجان رسید و حکمرانی آنان بیش از ۶۰ سال پایید.
حسنویه را به
عدالت پیشگی و برقراری
امنیت ستودهاند.
او به امور حرمین توجه ویژه داشت و برای مردم و مجاوران حرمین، انفاقها و هدایای بسیار میفرستاد.
شیعی بودن آل حسنویه در گزارشهای منابع معاصر
آمده و چنین برمی آید که از همسانی مذهبی آنان با حاکمان
آل بویه که معمولا شیعه شمرده میشوند،
چنین نتیجه گیری شده است.
حسنویه دینور، نهاوند، شاپور خواست (خرم آباد) یزدگرد و اسدآباد
همدان را به تدریج تصرف
کرد و قلعة سرماج یا دزبز
(هرسین کرمانشاه) را بر فراز کوهی بنا نمود و تختگاه خود ساخت که از آن پس نیز تختگاه امیران حسنویه بود.
یکی از فرزندان حسنویه بر ضد حکومت
ابوشجاع عضدالدوله بویهی (حک: ۳۳۸-۳۷۲ق.) سرکشی
کرد. همین موجب شد که عضدالدوله به تصرف اموال و املاک و کشتار همه فرزندان حسنویه بپردازد. عضدالدوله تنها با بدر که درایت و
سیاست ورزی اش را دریافته بود، خوش رفتاری
کرد و امارت کردستان را به او داد.
بدر بن حسنویه به تدریج بر بخشهای گوناگون جبل چیره شد و از ۳۶۹ تا ۴۰۵ق. امیر مناطقی از جبل بود. در اصطلاح جغرافی نویسان اسلامی، جبل به مناطق کوهستانی مغرب ایران گفته میشود و در آن دوران بیشتر بر همدان و دینور و کرمانشاه و کردستان تا نزدیکی
عراق اطلاق میشده که بعدها به عراق عجم نام بردار شده است.
البته قلمرو بدر بن حسنویه در اوج
قدرت او، افزون بر مناطق یاد شده، به شاپور خواست، بروجرد، مناطقی از
اهواز و گاه نیز قرمیسین (کرمانشاه) و حلوان و شهرزور در کردستان عراق میرسیده است.
پس از انجام برخی کارها و کسب خوشنامی در امور
حج و حرمین، القادر عباسی در ۳۸۸ق. به او
لقب ناصر الدین و الدوله اعطا
کرد. اعطای القاب افتخاری آمیخته با کلمات «دوله» و «دین» به امیران و بزرگان، به باور اشپولر، پیشینه کهن ندارد و پیش از سده پنجم و ششم ق. یعنی عهد غزنوی و سلجوقی، کاربرد نداشته است.
در تایید این دیدگاه میتوان گفت که در پارهای گزارشها، لقب اعطایی خلیفه به بدر بن حسنویه، ناصر الدوله بوده است.
از این رو، در منابع گاه او را ملقب به ناصر الدوله خواندهاند.
به سال ۳۶۷ق. جانبداری بدر بن حسنویه از فخر الدوله بویهی (حک: ۳۶۶-۳۸۷ق.) حاکم همدان، اصفهان و ری، شرف الدوله ابوالفوارس
پسر و جانشین عضدالدوله بویهی (حک: ۳۷۲-۳۷۹ق.) را
خشمگین ساخت و سپاهی به فرماندهی قراتکین جهشیاری را به نبرد بدر فرستاد. نخست بدر شکست خورد؛ اما در یک حمله بی باکانه و برق آسا از سوی بدر و گزیدهای از یارانش، سپاه قراتکین را از هم گسست و او را به
بغداد گریزاند.
بدین ترتیب، قلمرو بدر بن حسنویه در جبل گسترش یافت. در ۳۷۷ق. در نبردی دیگر با سپاه شرف الدوله، بدر بن حسنویه پیروز شد و حکومتش بر عراق غربی گسترشی تقریبا کامل یافت.
به سال ۳۹۷ق. بدر بن حسنویه به حمایت از ابوجعفر حجاج سپاهی گران فرستاد که بغداد را محاصره کردند.
در ۴۰۰ق. میان بدر و فرزندش هلال جنگی رخ داد
که سبب آن را دوری هلال از پدر و توجه بدر به دیگر فرزندش دانستهاند.
به سال ۴۰۵ق. بدر بن حسنویه به حسین بن مسعود
کردی یورش برد و او را درقلعه اش محاصره
کرد. اما با فرارسیدن زمستان و سرد شدن
هوا، شماری از سربازان خسته و ناراضی، به او هجوم بردند و وی را به
قتل رساندند.
تنها در یک گزارش، سال قتل بدر بن حسنویه در ۳۹۵ق. ثبت شده
که صحیح نمینماید.
جنازه بدر به مرقد
امام علی در
نجف اشرف منتقل و در آن جا به
خاک سپرده شد.
پسرش هلال نیز در همین سال کشته شد و نوه اش طاهر بن هلال به حکومت دست یافت. اما نتوانست بیش از یک سال قدرت خود را حفظ کند. وی از شمس الدوله پسر فخرالدوله بویهی (حک: ۳۸۷- حدود۴۱۲ق.) حاکم همدان شکست خورد و در پی ترک قلمرو سابق خود، به قتل رسید. شمس الدوله از ناپایداری و آشفتگی دستگاه بدر بن حسنویه بهره برد و مناطق زیر نفوذ او را تصرف
کرد.
از تدابیر بدر بن حسنویه که نشان از هوشمندی سیاسی او دارد، پناه دادن به وزیران، امیران و رجال برکنار شده و فراری بود. او از این راه میتوانست در سیاست آینده دستگاه خلافت نفوذ کند.
بر پایه آگاهیهای موجود در منابع، بدر بن حسنویه از امیران نیکوکار منطقه جبال به شمار میرفت و در گستره حکومت او، امنیت پایدار برقرار بود. آوردهاند هر گاه که بازرگانان در راه خسته میشدند، اموال و شتران خود را وامی نهادند و با این یقین که پاسداران شهر آن را دست نخورده تحویل صاحبش خواهند داد، به
شهر میآمدند.
بدر بن حسنویه یک بار برای تنبیه یکی از سردارانش که بر کشاورزان سخت گرفته بود، مجلسی ترتیب داد و سفره غذای بدون
نان آماده
کرد و در پاسخ تعجب حاضران، ستم به
کشاورزان را یادآور شد و آنها را سخت تهدید
کرد که انجام این کارها باعث کشتن آنها خواهد شد. بدر بن حسنویه هر
جمعه به فقیران و مسکینان ۰۰۰/۲۰ درهم میداد.
او به هر جا که
سفر می
کرد و آبی گوارا مییافت، روستا و دهکدهای بنا مینهاد. افزون بر این کارها، بدر بن حسنویه به تعمیر و بازسازی و اصلاح را هها دلبستگی داشت
و بودجهای خاص برای این کار کنار مینهاد. در گزارشهای گوناگون، تاریخ نگاران تصریح
کردهاند که او بیش از دو هزار یا سه هزار
مسجد و
کاروانسرا ساخت و در این زمینه، مال فراوان هزینه
کرد. نیز گفتهاند که از دیوان خود مالیاتها و خراجهای بسیار برای مستحقان و نیازمندان هزینه می
کرد. او در رفع نیاز مالی اهل دانش کوشا بود و برای
فقیهان، مؤذنان و
یتیمان و جز آنها مقرری وضع
کرد. درباره رفتار دینی و عبادی او نیز به ستایش پرداختهاند و وی را اهل
نماز و
ذکر و
عبادت بسیار دانستهاند.
بدر بن حسنویه سالانه به ۲۰ تن هزار
دینار میداد تا به نیابت از مادرش و نیز عضدالدوله که او را به حکومت رسانده بود،
حج بگزارند و برای تعمیر نعل اسبان و پا افزارشان ۳۰۰۰
دینار به آهنگران و کفشگران همدان و بغداد سپرده بود.
به سال ۳۸۴ق. کاروان حاجیان عراقی در منزلگاه هبیر، میانه زباله و ثعلبیه، با پیش گیری اصیفر اعرابی که
مالیات و حق راهداری دو سال پیش را طلب
کرد، رویارو شد و چون اصیفر راضی نشد، کاروان بازگشت. در این سال، تنها راه
مصر و مغرب برقرار بود و حاجیان آن سرزمینها توانستند حج به جا آورند.
پس از این تجربه، در سالهای بعد که احمد بن محمد علوی امیر الحاج بود،
با تدبیر بدر بن حسنویه، حاجیان به آرامی از منزلگاهها گذشتند و به سرزمین
وحی رسیدند. بدر بن حسنویه از
ثروت خود مبلغ ۹۰۰۰ دینار همراه کاروان برای اصیفر اعرابی فرستاد.
این مبلغ تا سال ۴۰۳ق. برقرار بود. به سال ۳۸۵ق. بدر بن حسنویه مبلغ ۵۰۰۰ دینار با کاروان
خراسان به عنوان مالیات راهداری و بدرقه کاروان (خفارة الطریق) برای اصیفر اعرابی فرستاد.
این مبلغ به تدریج تا مرز ۹۲۰۰ دینار رسید.
موضوع خفارة الطریق در اصل نوعی مالیات راه و حق العمل صاحبان سرزمینهای میان راه تلقی میشد و پرداخت آن در عرف آن روزگار، برای حفظ امنیت و نگهبانی کاروانها مرسوم بود.
البته این رسم همیشه با زیاده خواهی کسانی مانند اصیفر اعرابی همراه میشد.
بدر در هیچ سالی از ارسال مال برای حرمین خودداری نمی
کرد و امنیت طریق
حجاز برایش اهمیت شایان داشت.
وی سالانه صد هزار دینار برای مجاوران حرمین، تعمیر
آب انبارها و تهیه آب و بازسازی چاههای آب یا به تعبیر برخی، برای رفع نیازها و مصالح راه حجاز
انفاق و صرف می
کرد.
او اموال و انفاقهای ارسالی به حرمین را میان نوادگان انصار و مهاجر تقسیم می
کرد.
وی مبلغی مشخص به صاحبان خانهها که در موسم حج پذیرای حاجیان بودند، اعطا می
کرد. در روزگار او، موسم حج رونقی خاص داشت. از این رو، مورد توجه خلیفه واقع شد و به سبب خدمات او به حاجیان، اهتمام در منع تعدی بادیه نشینان به حاجیان، و پرداخت هزینه و بذل مال در این راه از او
تجلیل کرد.
پس از دو سال تعطیلی حج به سبب پیشگیری اصیفر اعرابی، در ۴۱۲ق.
گروهی از بزرگان خراسان نزد محمود غزنوی شکایت بردند و نوشتند که امنیت راه حرمین از تصرف سرزمین
کافران برتر است و دوران بدر بن حسنویه و خاطرات خوش گذشته را متذکر شدند و به یاد آوردند که بدر ۲۰ سال ثروت و تدبیر خود را در راه امنیت راه حجاز هزینه
کرده بود. این گزارش نتیجه بخشید و
سلطان غزنوی را واداشت تا با سرعت به آسان سازی امور حج همت نماید.
از این گزارشها برمی آید که از ۳۸۳ تا ۴۰۳ق. بیست سال مردم به آسانی و بی دغدغه خاطر در موسم حج شرکت کردند و بدر بن حسنویه زمینه
آرامش خاطر حاجیان را فراهم
کرد. او
بخشش و
تدبیر را به گونه متعادل به کار میگرفت و برای تسهیل امور حاجیان، ثروت خود را هزینه می
کرد. نیز با
درایت و تدبیر، با قدرتمندان محلی و رؤسای طوایف گفت وگو و آنها را به حفاظت و امنیت راهها مجاب می
کرد.
(۱) اتحاف الوری، عمر بن محمد بن فهد (م. ۸۸۵ق.)، به کوشش عبدالکریم، مکه، جامعةام القری، ۱۴۰۸ق.
(۲) البدایة و النهایه، ابن کثیر (م. ۷۷۴ق.)، بیروت، مکتبة المعارف.
(۳) تاریخ ابن خلدون، ابن خلدون (م. ۸۰۸ق.)، به کوشش خلیل شحاده، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۸ق.
(۴) تاریخ اجتماعی ایران، مرتضی راوندی، تهران، نگاه، ۱۳۸۲ش.
(۵) تاریخ ارتش ایران، غلامرضا علی بابایی، تهران، آشیان، ۱۳۸۲ش.
(۶) تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر، الذهبی (م. ۷۴۸ق.)، به کوشش عمر عبدالسلام، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۱۰ق.
(۷) تاریخ الفی، قاضی احمد تتوی و آصف خان قزوینی، به کوشش طباطبایی مجد، تهران، علمی فرهنگی، ۱۳۸۲ش.
(۸) تاریخ ایران از آغاز تا انقراض سلسله قاجاریان، حسن پیرنیا و عباس اقبال، تهران، خیام، ۱۳۸۰ش.
(۹) تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی، برتولد اشپولر، ترجمه، فلاطوری و میراحمدی، تهران، علمی فرهنگی، ۱۳۷۳ش.
(۱۰) تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک)، الطبری (م. ۳۱۰ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۳ق.
(۱۱)تاریخ الیعقوبی، احمد بن یعقوب (م. ۲۹۲ق.)، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۵ق.
(۱۲) تجارب الامم، ابوعلی مسکویه (م. ۴۲۱ق.)، به کوشش امامی، تهران، سروش، ۱۳۷۹ش.
(۱۳) جامع التواریخ، رشید الدین فضل الله همدانی (م. ۷۱۸ق.)، به کوشش روشن، تهران، میراث مکتوب، ۱۳۸۶ش.
(۱۴)دانشنامه جهان اسلام، زیر نظر حداد عادل و دیگران، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۷۸ش.
(۱۵) دائرة المعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر بجنوردی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ، ۱۳۷۲ش.
(۱۶) روضة الصفا، محمد بن خاوند شاه میرخواند (م. ۹۰۳ق.)، به کوشش کیانفر، تهران، اساطیر، ۱۳۸۰ش.
(۱۷) سفرنامههای سهام الدوله، سهام الدوله بجنوردی (م. ۱۳۲۱ق.)، به کوشش روشنی، تهران، علمی فرهنگی، ۱۳۷۴ش.
(۱۸)شذرات الذهب، عبدالحی بن العماد (م. ۱۰۸۹ق.)، به کوشش الارنؤوط، بیروت، دار ابن کثیر، ۱۴۰۶ق.
(۱۹) شرفنامه، شرف خان بدلیسی (م. قرن۱۰ق.)، به کوشش ولادیمیر ولییامینوف، تهران، اساطیر، ۱۳۷۷ش.
(۲۰) شفاء الغرام، محمد الفاسی (م. ۸۳۲ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۱ق.
(۲۱) العقد الثمین فی تاریخ البلد الامین، محمد الفاسی (م. ۸۳۲ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۹ق.
(۲۲) الکامل فی التاریخ، ابن اثیر (م. ۶۳۰ق.)، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق.
(۲۳) معجم البلدان، یاقوت الحموی (م. ۶۲۶ق.)، بیروت، دار صادر، ۱۹۹۵م.
(۲۴) المواعظ و الاعتبار، المقریزی (م. ۸۴۵ق.)، به کوشش خلیل منصور، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
(۲۵) النجوم الزاهره، ابن تغری بردی الاتابکی (م. ۸۷۴ق.)، مصر، وزارة الثقافة و الارشاد القومی.
حوزه نمایندگی ولی فقه در امور حج و زیارت، برگرفته از مقاله «بدر بن حسنویه».