• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

باطِل (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





باطِل (به کسر طاء) از واژگان قرآن کریم به معنای ناحق است.
در آیات مختلف قرآن به این معنا و در مقابل حق استعمال شده است.
مشتقات باطِل که در آیات قرآن آمده عبارتند از:
بَطَلَ (به فتح باء و تاء) به معنای ناحق بودن؛
تُبْطِلُوا (به ضم تاء، سکون باء و کسر طاء) به معنای باطل و بی‌اثر کنید؛
سَیُبْطِلُهُ (به فتح صاد، سکون باء و کسر طاء) به معنای آن‌را بی‌اثر می‌کند؛
بِالْباطِلِ (به کسر طاء) به معنای به ناحق، شرک؛
الْمُبْطِلُونَ‌ (به ضم میم، سکون باء و کسر طاء) به معنای باطل‌کاران است.




باطِل به معنای ناحق است.
به معنای ناحق است و به چیزی گفته می‌شود که در مقام فحص ثبات ندارد و در فعل و قول به کار می‌رود.
باطل آن است که در قضاوت عمومی مضمحل می‌شود و بشر در عین ابتلا به باطل به مضرّ و ناحق بودن آن حکم می‌کند.



به مواردی از باطِل که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - بَطَلَ (آیه ۱۱۸ سوره اعراف)

(فَوَقَعَ الْحَقُّ وَ بَطَلَ ما کانُوا یَعْمَلُونَ)
«حق ثابت شد و جای خود را گرفت و ناحق بودن آن‌چه ساحران می‌کردند آشکار شد.»
نا گفته نماند باطل مقابل حق است و آن با فاسد و بی اثر و ضایع نیز می‌سازد در اقرب الموارد آمده «بطل...: فسد، او سقط حکمه و ذهب ضیاعا و خسرا» از این معانی در قرآن کریم بسیار یافت می‌شود.


۲.۲ - تُبْطِلُوا (آیه ۲۶۴ سوره بقره)

(لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَ الْاَذی‌)
«صدقات خویش را با منّت و اذیّت باطل و بی‌اثر نکنید.»


۲.۳ - سَیُبْطِلُهُ (آیه ۸۱ سوره یونس)

(قالَ مُوسی‌ ما جِئْتُمْ بِهِ السِّحْرُ اِنَّ اللَّهَ‌ سَیُبْطِلُهُ)
«موسی گفت آن‌چه آوردید سحر است خدا حتما آن را بی اثر می‌کند.»


۲.۴ - بِالْباطِلِ (آیه ۱۸۸ سوره بقره)

(وَ لا تَاْکُلُوا اَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ‌ بِالْباطِلِ)
«اموال خویش را میان خود به ناحق نخورید.»


۲.۵ - الْمُبْطِلُونَ‌ (آیه ۷۸ سوره غافر)

(وَ خَسِرَ هُنالِکَ‌ الْمُبْطِلُونَ‌)
«آن‌جا باطل‌کاران زیان کار می‌شوند.»
راغب آن را متعدی گرفته و گوید: آنان که حق را باطل می‌کنند.
ولی ممکن است مراد اهل باطل باشد طبرسی در ذیل آیه‌ی فوق فرموده مبطل به معنی اهل باطل است.


۲.۶ - الْباطِلُ (آیه ۴۹ سوره سبا)

(قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ ما یُبْدِئُ‌ الْباطِلُ وَ ما یُعِیدُ)
«بگو حق آمد و توحید در این سرزمین جایگزین شد، دیگر باطل و شرک نه چیزی و نقشه‌ای شروع می‌کند و نه چیزی از گذشته را برمی‌گرداند.»
ظاهرا مراد از حق نزول قرآن و توفیق آن است و مفعول دو فعل (یُبْدِئُ‌ وَ یُعِیدُ) محذوف است و آن «شیئا» است و مراد از باطل شرک و بت‌پرستی است.
اگر مراد از باطل اعمّ باشد تحقیق‌ (وَ ما یُبْدِئُ‌ الْباطِلُ وَ ما یُعِیدُ) محتاج مؤونه بیشتر است.


۲.۷ - الْباطِلُ (آیه ۸۱ سوره اسراء)

(وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ‌ الْباطِلُ اِنَ‌ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً)
(و بگو: حق آمد و باطل نابود شد؛ زيرا باطل نابود شدنى است.)
زهوق چنان که در قاموس گفته به معنی اضمحلال و ناچیز شدن است.
ناگفته نماند: بعضی از باطل‌ها از بین می‌روند و ناپدید می‌گردند و بعضی از آن‌ها مثل دروغ و دزدی و غیره همیشه می‌مانند ولی قضاوت بشری آن را تقبیح می‌کند و بد می‌داند، شاید مراد از (اِنَ‌ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً) آن است که باطل در قضاوت فطرت بشری ناحق است.



۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۱، ص۲۰۰.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۱۲۹.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۵، ص۳۲۱.    
۴. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۱۲۹.    
۵. اعراف/سوره۷، آیه۱۱۸.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۸، ص۲۷۵.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۸، ص۲۱۶.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۹، ص۲۱۰.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۷۱۲.    
۱۰. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ص۱۷۷.    
۱۱. بقره/سوره۲، آیه۲۶۴.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۵۹۷.    
۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۳۸۹.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۳، ص۱۴۴.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۶۵۰.    
۱۶. یونس/سوره۱۰، آیه۸۱.    
۱۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۰، ص۱۶۱.    
۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۰، ص۱۱۰.    
۱۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۳۳۹.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۱۹۱.    
۲۱. بقره/سوره۲، آیه۱۸۸.    
۲۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۷۳.    
۲۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۵۱.    
۲۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲، ص۲۲۵.    
۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۵۰۶.    
۲۶. غافر/سوره۴۰، آیه۷۸.    
۲۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۵۳۵.    
۲۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۳۵۳.    
۲۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۱، ص۳۰۸.    
۳۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۸۳۰.    
۳۱. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۱۳۰.    
۳۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۸۳۰.    
۳۳. سبا/سوره۳۴، آیه۴۹.    
۳۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۵۸۷.    
۳۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۳۸۹.    
۳۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۲۹۱.    
۳۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۶۲۰.    
۳۸. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۸، ص۱۴۷.    
۳۹. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۸، ص۱۴۷.    
۴۰. اسراء/سوره۱۷، آیه۸۱.    
۴۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۹۰.    
۴۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۲۴۳.    
۴۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۱۷۷.    
۴۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۱۹۵.    
۴۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۶۷۱.    
۴۶. فیروزآبادی، مجدالدین، قاموس المحیط، ج۳، ص۲۴۳.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «بطل»، ج۱، ص۲۰۰.    






جعبه ابزار