• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اکراه (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: اکراه.

اِکْراه (به کسر الف و سکون کاف) از واژگان قرآن کریم به معنای اجبار است.



اِکْراه: به معنای اجبار است.


(لا اِکْراهَ‌ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقی‌ لَا انْفِصامَ لَها) یعنی: «اجباری در دین نیست زیرا راه حق و راه ضلالت هر دو آشکار شده و از همدیگر مشخّص‌اند»، دیگر: (فَمَنْ شاءَ فَلْیُؤْمِنْ وَ مَنْ شاءَ فَلْیَکْفُرْ...) (هركس مى‌خواهد ايمان بياورد (و اين حقيقت را پذيرا شود)، و هر كس مى‌خواهد کافر گردد).
لفظ «فِی الدِّینِ» دلالت دارد بر آنکه در مجموع متن دین اعم از اعتقاد و احکام، اجباری نیست. مراد از «الدین» اسلام و یا مطلق ادیان آسمانی است.
این آیه یا اخبار است و یا حکم و تشریع در قالب اخبار؛ در صورت اول نیز باز منتج، حکم تشریعی است. چون این آیه به ظاهر با آیات جهاد مخالف است لذا عدّه‌ای آن را منسوخ دانسته‌اند، حال آنکه علت این حکم همان تبیّن رشد از غیّ است و ناسخ‌ تا علت حکم را از بین نبرده نمی‌تواند حکم را از بین ببرد چنانکه معلوم است و چون این علت از بین رفتنی نیست پس حکم نیز منسوخ نخواهد بود.
بعضی از بزرگان آیه را یک قضیّه تکوینی و طبیعی گرفته و مجموع دین را اعتقاد دانسته و اعمال را نیز به اعتقاد برگردانده و گفته: اعتقاد و ایمان از امور قلبی است و اکراه و اجبار را در آنها راهی نیست زیرا اجبار فقط در اعمال ظاهری و حرکات بدنی مؤثر است و ایمان و اعتقاد به‌وسیله براهین می‌شود به آن رسید لذا (لا اِکْراهَ‌ فِی الدِّینِ‌) یک قاعده تکوینی است، در این صورت آیه اخبار است نه تشریع.
بعضی در ردّ این سخن گفته‌اند: عقائد قلبی اکراه پذیر نیست لذا مورد نفی اکراه نمی‌باشد. ولی این در صورتی است که آیه در مقام تشریع باشد نه اخبار.
نگارنده گوید: در «قتل» از آیات قرآن و جنگ‌های حضرت رسول (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) استظهار کردیم که در اسلام جنگ تعرّضی نیست و آن حضرت فقط با پیمان شکنان و آنان‌که در فکر حمله به اسلام بودند و یا مزاحمت می‌کردند جنگیده است. علی هذا جنگ در اسلام برای تحمیل دین و عقیده نیست بلکه برای از بین بردن مزاحم و تصفیه جوّ اسلامی از وجود اخلالگران و باز کردن راه تبلیغ و خواباندن فتنه و بر سر جای نشاندن کسانی است که به فکر اخلال و حمله‌اند.
حتی آیه‌ (وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّی لا تَکُونَ فِتْنَةٌ وَ یَکُونَ الدِّینُ کُلُّهُ لِلَّهِ‌) معنایش آن نیست که دین را بر آنها تحمیل کنید بلکه مراد آنست که با این مزاحمان بجنگید و فتنه‌ای که بر پا کرده‌اند یا می‌خواهند بکنند از بین ببرید و عبادت و بندگی فقط برای خدا باشد، لذا در ذیل آیه فرموده‌: (فَاِنِ انْتَهَوْا فَاِنَّ اللَّهَ بِما یَعْمَلُونَ بَصِیرٌ) «اگر از فتنه انگیزی دست بردارند، خدا بکارشان داناست».
در آیه ۶۱ همین‌ سوره فرموده: (وَ اِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها وَ تَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ‌) (و اگر تمايل به صلح نشان دهند، تو نيز از در صلح درآى؛ و بر خدا توکّل كن).
اتفاقا چنانکه گفته‌اند: جنگ‌های آن حضرت برای رفع اکراه بود که کفّار می‌خواستند مسلمانان را به بت پرستی مجبور کنند و در هر جا به سراغ آنها می‌رفتند.
پس اسلام می‌جنگد تا مزاحم را از میان بردارد؛ تا موجودیّت خویش را حفظ کند؛ تا راه فطرت توحیدی را باز کند؛ تا کفّار را از فکر حمله و اخلال‌گری باز دارد. نه دین را به کسی تحمیل کند، زیرا: (قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِ‌).


۱. قرشی بنابی، علی اکبر، قاموس قرآن، ج۶، ص۱۰۷.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۷۰۸.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۶، ص۳۶۰.    
۴. بقره/سوره۲، آیه۲۵۶.    
۵. کهف/سوره۱۸، آیه۲۹.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۹۷.    
۷. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۳۰۳.    
۸. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۴۲۰.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۷۱۹.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۵، ص۵۳.    
۱۱. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۳۴۲.    
۱۲. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۲، ص۵۲۳.    
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۶۳۱.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۳، ص۱۱۳.    
۱۵. انفال/سوره۸، آیه۳۹.    
۱۶. انفال/سوره۸، آیه۳۹.    
۱۷. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۹، ص۷۶.    
۱۸. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۹، ص۹۸.    
۱۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۸۳۴.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۰، ص۲۱۸.    
۲۱. انفال/سوره۸، آیه۶۱.    
۲۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۸۴.    
۲۳. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۹، ص۱۱۷.    
۲۴. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۹، ص۱۵۴.    
۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۸۵۳.    
۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۰، ص۲۵۱.    
۲۷. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۳۴۳.    
۲۸. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۲، ص۵۲۵.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله "کره"، ج۶، ص۱۰۷.    






جعبه ابزار