اِبْهَام (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اِبْهَام (به کسر الف) یکی از
مفردات نهج البلاغه، به معنای
اشتباه است.
حضرت علی (علیهالسلام) در توصیف
خدای تعالی،
ملائکه و... از این واژه استفاده نموده است.
این واژه سه بار در «
نهجالبلاغه» آمده است.
اِبْهَام به معنای اشتباه آمده است.
چنانکه گفته میشود: «
اَبهَمَ الاَمر: اِشتَبَهَ.»
برخی از مواردی که در «نهجالبلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل میباشد:
امام (صلواتاللهعلیه) در وصف خدای تعالی فرموده است:
«ضادَّ النّورَ بِالظُّلْمَةِ وَ الْوُضوحَ بِالْبُهْمَةِ وَ الْجُمودَ بِالْبَلَلِ وَ الْحَرورَ بِالصَّرَدِ.» «نور را با
ظلمت، آشکار را با مشتبه، خشکی را با رطوبت و حرارت را با سردی، ضدّ و مخالف هم کرد.»
همچنین در وصف ملائکه فرموده است:
«مِنْهُمْ مَنْ هُوَ في خَلْقِ الْغَمامِ الدُّلَّحِ، وَ في عِظَمِ الْجِبالِ الشُّمَّخِ، وَ في قَتْرَةِ الظَّلامِ الاَْيْهَمِ.» «گروهى از آنان در آفرينش ابرهاى پرآب و در آفرينش كوههاى عظيم و مرتفع، و خلقت ظلمت و تاريكى دست در كارند.»
«دلّح»: جمع دالح، ابری را میگویند که از آب سنگین شده باشد.
«
شمّخ»: جمع شامخ به معنی بلند و مرتفع است.
«
قترة»: به نقل از
محمد عبده، به معنای خفاء و درون است.
یعنی: بعضی از ملائک در ابرهای سنگین و بعضی در
جبال بلند و بعضی در درون ظلمت راه، نامعلوم است.
«ابهم»: در نسخه صبحی صالح «یاء» و در عبده و
ابن میثم با «باء» آمده است.
همچنین محمد عبده در این خصوص میگوید: ابهم در اصل به معنی کسی است که عقل و فهم ندارد؛ و توصیف شب با این وصف برای آن است که آنچه در شب واقع میشود انسان را در حیرت و لا یعقلی میگذارد.
همچنین امام (علیهالسلام) در توصیف
متقین فرموده است:
«مِصْباحُ ظُلُمات كَشّافُ غَشَوات، مِفْتاحُ مُبْهَمات دَفّاعُ مُعْضِلات.» «
چراغ ظلمتها است، زايل كننده كورىها و ضلالتها است، كليد مبهمات و دفع كننده مشكلات است.»
این واژه سه بار در «نهجالبلاغه» آمده است.
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «بهم»، ص۱۵۹-۱۵۸.