• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اُذُن (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



دیگر کاربردها: اذن (ابهام‌زدایی).


اُذُن (به ضم الف و ذال) از واژگان قرآن کریم به معنای گوش است.
در اصطلاح قرآن به کسی که به هر سخن گوش دهد و باور کند، اُذُن گویند.
آذانٌ‌ (به فتح الف) جمع «أُذُن» به معنای گوش‌ها.



اُذُن (بر وزن عنق) به معنای گوش است.
در اصطلاح قرآن به کسی که به هر سخن گوش دهد و باور کند، اُذُن گویند.
از این ماده فعل اَذِنَ‌ یَاْذَنُ‌ از باب عَلِمَ یَعْلَمُ به معنی گوش دادن و اطاعت کردن آمده است.
و از همين ماده، إذن به معنى علم استعمال شده در صورتی كه متعدى با باء باشد. مانند آیه ۲۷۹ سوره بقره
نا گفته نماند: فرق ما بين إذن به معنى گوش دادن و اطاعت و إذن به معنى علم، آن است كه اوّلى با لام و الى و دوّمى با باء متعدّى می‌شود براى مزيد توضيح به «إذن» بر وزن علم رجوع شود.


به مواردی از اُذُن که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - الْاُذُنَ‌ (آیه ۴۵ سوره مائده)

(وَ الْاَنْفَ بِالْاَنْفِ وَ الْاُذُنَ‌ بِالْاُذُنِ‌)
بینی در برابر بينى، و گوش در مقابل گوش)


۲.۲ - آذانٌ‌ (آیه ۱۹۵ سوره اعراف)

جمع اُذُن، آذان‌ است.
(اَمْ لَهُمْ‌ آذانٌ‌ یَسْمَعُونَ بِها)
(يا گوش‌هايى دارند كه با آن بشنوند.)


۲.۳ - اُذُنٌ‌ (آیه ۶۱ سوره توبه)

(وَ مِنْهُمُ الَّذِینَ یُؤْذُونَ النَّبِیَّ وَ یَقُولُونَ هُوَ اُذُنٌ‌ قُلْ‌ اُذُنُ‌ خَیْرٍ لَکُمْ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ یُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِینَ)
«بعضی از آن‌ها پیغمبر را اذیت می‌کنند می‌گویند: او گوش است (زود باور است)، بگو برای شما گوش خوبی است، خدا را تصدیق می‌کند و مؤمنان را تصدیق می‌کند.»
به کسی که به هر سخن گوش دهد و باور کند اذن گویند.
در مجمع البیان می‌گوید: این تسمیه شخص است به اسم عضو مخصوص برای مبالغه، همچنان‌که به جاسوس می‌گویند: عین. گویا وجودش یکپارچه چشم است.
ناگفته ‌نماند مراد از «اُذُن» در آیه صرف شنیدن و گوش دادن نیست بلکه منظور عمده باور کردن است، مراد منافقان آن بود که حضرت بسیار زود باور است، آن‌چه می‌شنود تصدیق می‌کند چنان‌که‌ «یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ یُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِینَ» مؤید آن است.
در تفسیر المنار نقل شده: عده‌ای از منافقان که از آن‌جمله جلاس بن سوید، مخشی بن حمیر و ودیعة بن ثابت بود، جمع شدند و خواستند در غیاب حضرت رسول (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از او بد گویی کنند، بعضی گفتند: این کار را نکنید می‌ترسیم که به او خبر دهند و درباره شما بدگوئی کند، بعضی گفتند: محمد یکپارچه گوش است اگر به او خبر دادند، قسم می‌خوریم تصدیقمان می‌کند. در نتیجه آیه فوق نازل شد.
مخفی نماند: کفّار با این کلمه قصد اهانت داشتند، ولی قرآن آن‌ را به صورت مدح آورده و می‌گوید: پیغمبر زیاد گوش می‌دهد و باور می‌کند امّا نه به هر کس بلکه به وحی خدا و سخن مؤمنان گوش می‌دهد و باور می‌کند و این گوش دادن و باور کردن به خیر و صلاح شماست که شما را راهنمائی می‌کند.


۲.۴ - اَذِنَتْ‌ (آیه ۱ سوره انشقاق)

(اِذَا السَّماءُ انْشَقَّتْ وَ اَذِنَتْ‌ لِرَبِّها وَ حُقَّتْ)
«آن‌گاه که آسمان شکافته شود و از فرمان پروردگارش پیروی کند و اطاعت آن حتمی است.»
در تفسیر کشّاف ذیل آیه فوق و در الفائق و نهایه ماده «اذن» از حضرت رسول (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) منقول است‌: «مَا اَذِنَ اللَّهُ لِشَیْ‌ءٍ کَاِذْنِهِ لِنَبِیٍّ یَتَغَنَّی بِالْقُرْآنِ» (خدا به چیزی گوش نداده مانند گوش دادنش به پیغمبری که قرآن را با صوت حزین و رقیق می‌خواند)
در فائق گوید: مراد از تغنّی تحزین و ترقیق صوت است.
به نظر می‌آید که به جای «لنبیّ» «لرجل» باشد چون از «لنبیّ» استفاده می‌شود قرآن به بسیاری از پیامبران نازل شده حال آن‌که چنین‌ نیست.


۲.۵ - فَاْذَنُوا (آیه ۲۷۹ سوره بقره)

(فَاْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ)
«یقین کنید به جنگ با خدا و رسول.»
به نظر می‌آید که معنای علم به آن اشراب شده است و یا علمی که از شنیدن حاصل شود،
یعنی «گوش کنید و بدانید که با خدا و رسول در جنگید.»

۱. قرشی بنابی، علی اکبر، قاموس قرآن، ج۱، ص۵۴.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۷۰.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۶، ص۱۹۸.    
۴. بقره/سوره۲، آیه۲۷۹.    
۵. مائده/سوره۵، آیه۴۵.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۵.    
۷. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۵، ص۵۶۳.    
۸. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۵، ص۳۴۴.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۷، ص۵۳.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۳۰۸.    
۱۱. اعراف/سوره۷، آیه۱۹۵.    
۱۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۷۵.    
۱۳. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۸، ص۴۳۸.    
۱۴. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۸، ص۳۳۵.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۰، ص۱۴۱.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۷۸۵.    
۱۷. توبه/سوره۹، آیه۶۱.    
۱۸. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۹، ص۴۲۱.    
۱۹. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۹، ص۳۱۴.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۱۳۶.    
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۶۹.    
۲۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۶۹.    
۲۳. رشید رضا، محمد، تفسیر المنار، ج۱۰، ص۴۴۵.    
۲۴. انشقاق/سوره۸۴، آیه۱.    
۲۵. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۴۰۰.    
۲۶. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۲۴۲.    
۲۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۶، ص۳۹۴.    
۲۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۶۹۹.    
۲۹. زمخشری، جارالله، کشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۲، ص۵۶۱.    
۳۰. زمخشری، جارالله، الفائق، ج۱، ص۳۲.    
۳۱. ابن اثیر، مجدالدین، النهایه فی غریب الحدیث و الاثر، ج۱، ص۳۳.    
۳۲. زمخشری، جارالله، الفائق، ج۱، ص۳۲.    
۳۳. بقره/سوره۲، آیه۲۷۹.    
۳۴. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۲، ص۶۴۷.    
۳۵. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۴۲۲.    
۳۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۳، ص۱۹۱.    
۳۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۶۷۴.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «اذن»، ج۱، ص۵۴.    






جعبه ابزار