اهداف افتراء
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
انگیزههایی که
سبب افتراء می شود را اهداف افتراء یا علل
افتراء گویند.
۱. دنیاطلبی:
گاه انسان برای رسیدن به اموال یا مقامهای دنیوی دست به
ارتکاب حرام از جمله
افترا میزند.
در میان این افراد میتوان به
عالمان یهود اشاره کرد که برای حفظ موقعیت
اجتماعی خود و رسیدن به مال اندک
دنیا حاضر شدند حقایق
کتب آسمانی را که یکی از آنها ویژگیها و
صفات پیامبر اسلام در
تورات بود،
تحریف کنند.
و دستنوشتههای خود را با
فریه به
خداوند نسبت دهند: «فَوَیلٌ لِلَّذینَ یکتُبونَ الکتـبَ بِاَیدیهِم ثُمَّ یقولونَ هـذا مِن عِندِ اللّهِ لِیشتَروا بِهِ ثَمَنـًا قَلِیلاً».
همچنین
قرآن به گروه دیگری از
یهود اشاره کرده که برای دستیابی به
اموال دیگران خود را در مقابل
رد امانت اعراب و غیر یهود مسئول نمیدانستند
و این امر را به
خدا نسبت میدادند: «و مِنهُم مَن اِن تَأمَنهُ بِدینار لایؤَدِّهِ اِلَیک ... قالوا لَیسَ عَلَینا فی الاُمِّیینَ سَبیلٌ ویقولونَ عَلَیاللّهِ الکذِب».
چنانکه در
آیاتی دیگر،
دنیاطلبی را هدف گروه دیگری از
بنیاسرائیل برمیشمارد که برای رسیدن به آن به
خداوند افترا میزدند و بدینگونه
عهد خود را با
خدا، مبنی بر عدم افترای به او نقض کردند: «فَخَلَفَ مِن بَعدِهِم خَلفٌ ورِثوا الکتـبَ یأخُذونَ عَرَضَ هـذا الاَدنی ویقولونَ سَیغفَرُ لَنا واِن یأتِهِم عَرَضٌ مِثلُهُ یأخُذوهُ اَلَم یؤخَذ عَلَیهِم میثـقُ الکتـبِ اَن لا یقولوا عَلَی اللّهِ اِلاَّ الحَقَّ».
یکی از سنتهای غلط جاهلی نیز این بود که هنگام
ازدواج مجدد به
همسران سابق خود
افترا زده و آنان را به
زنا متهم میکردند تا
مهریه آنان را تصاحب کنند.
قرآن کریم در
آیه ۲۰
سوره نساءهمگان را از این عمل
نهی میکند.
۲. نپذیرفتن تکلیف:
یکی دیگر از اهداف
افترا زنندگان سرپیچی از پذیرش
تکالیف الهی است، چنان که
یهود برای اینکه از پذیرش
اسلام امتناع ورزند.
مرتکب افترا شده و به
دروغ میگفتند:
خداوند از ما
عهد گرفته است که به هیچ
پیامبری ایمان نیاوریم، مگر اینکه
قربانیای بیاورد که آتش آن را فراگیرد: «إنّ اللّه عهد إلینا ألاّنؤمن لرسول حتّی یأتینا بقربان تأکله النّار».
۳. توجیه عقاید باطل:
از جمله اهداف و انگیزههای عمده
مشرکان در
ارتکاب افترا، توجیه کردن
عقاید باطل خویش بود، بر همین اساس، آنان
شرک خود و پدرانشان و همچنین
تحریم برخی امور را مقتضای
اراده الهی میدانستند که خود هیچ نقشی در تغییر آن ندارند: «سَیقولُ الَّذینَ اَشرَکوا لَو شاءَ اللّهُ ما اَشرَکنا ولا ءاباؤُنا ولا حَرَّمنا مِن شَیء»
و نیز
حتی گاهی فراتر از این، میگفتند: بلکه خداوند خود ما را به
ارتکاب حرام فرمان داده است: «و اِذا فَعَلوا فـحِشَةً قالوا ... واللّهُ اَمَرَنا بِها».
۴. تبرئه خود:
تبرئه و نجات
انسان از
گناهی که مرتکب شده و پیامدهای آن هدف و انگیزه دیگری است که باعث میشود برخی به دیگران
افترا زده و آنان را به اعمال ناشایست متهم کنند، چنانکه
همسر عزیز مصر هنگامی که نزدیک بود خیانتش آشکار گردد
یوسف را
متهم کرد و گفت: جزای کسی که قصد سوء به همسرت دارد آیا جز زندان یا مجازاتی دردناک است؟
در
آیهای دیگر نیز
قرآن به همین
انگیزه اشاره کرده و آن را
بهتان و
گناهی آشکار دانسته است:«ومَن یکسِب خَطِیـَةً اَو اِثمـًا ثُمَّ
یرمِ بِهِ بَرِیــًا فَقَدِ احتَمَلَ بُهتـنـًا واِثمـًا مُبینـا»
آیه فوق و
آیات پیش از آن درباره یکی از
مسلمانان نازل شد که مرتکب
سرقت شد و برای تبرئه،
مال مسروقه را در خانه یکی از
یهودیان افکند.
دانشنامه موضوعی قرآن