• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اهتداء (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





اهْتِدَاء (به کسر همزه، سکون‌ هاء و کسر تاء) از واژگان قرآن کریم به معنای هدایت یافتن و قبول هدایت است‌.
مشتقات اهْتِدَاء که در آیات قرآن آمده عبارتند از:
لا یَهْدِی‌ (به فتح یاء و سکون هاء) به معنای نمی‌کند؛
اَهْدِکَ (به سکون هاء و کسر دال) به معنای هدایت کنم؛
اَهْدِکُمْ‌ (به سکون هاء) به معنای راهنمایی کنم؛
یَهْدِی‌ (به فتح یاء و سکون هاء) به معنای هدایت می‌کند؛
لَتَهْدِی‌ (به فتح تاء و سکون هاء) به معنای هدایت می‌کنی؛
لَنَهْدِیَنَّهُمْ‌ (به فتح نون و سکون هاء) به معنای هدایت‌شان خواهیم کرد؛
اهْدِنَا (به سکون هاء و کسر دال) به معنای هدایت کن؛
هَدَیْناهُ‌ (به فتح هاء و دال) به معنای هدایت کردیم؛
الْهُدی‌ (به ضم هاء) به معنای هدایت ترجیح دادند؛
فَهَدی‌ (به به فتح فاء و هاء) به معنای هدایت نمود؛
اهتَدی (به فتح تاء) به معنای هدایت یابد؛
اهتَدَوا (به فتح تاء و دال) به معنای هدایت یافته‌اند؛
یَهتَدی (به فتح یاء و تاء) به معنای هدایت شده؛
یَهْتَدِی‌ (به فتح یاء و سکون هاء) به معنای هدایت می‌شود است.

فهرست مندرجات

۱ - معنای اهْتِدَاء
۲ - کاربردها
       ۲.۱ - یَهْتَدِی‌ (آیه ۱۰۸ سوره یونس)
       ۲.۲ - هُدًی (آیه ۱۷ سوره محمد)
       ۲.۳ - اهْتَدی‌ (آیه ۱۳۵ سوره طه)
       ۲.۴ - اهتَدَوا (آیه ۷۶ سوره مریم)
       ۲.۵ - یَهتَدی (آیه ۹۲ سوره نمل)
       ۲.۶ - یَهتَدی (آیه ۱۰۸ سوره یونس)
       ۲.۷ - اهتَدَوا (آیه ۱۳۷ سوره بقره)
       ۲.۸ - اهتَدی (آیه ۳۰ سوره نجم)
       ۲.۹ - اهتَدَوا (آیه ۲۰ سوره آل عمران)
       ۲.۱۰ - اهتَدی (آیه ۸۲ سوره طه)
۳ - تفسیر آیات هدایت
       ۳.۱ - هدایت عامه و تکوینی‌
              ۳.۱.۱ - هَدی‌ (آیه ۵۰ سوره طه)
              ۳.۱.۲ - فَهَدی‌ (آیه ۳ سوره اعلی)
       ۳.۲ - هدایت تشریعی و خاصه‌
              ۳.۲.۱ - الْهُدی‌ (آیه ۱۷ سوره فصلت)
              ۳.۲.۲ - هَدی‌ (آیه ۳۰ سوره اعراف)
              ۳.۲.۳ - یَهْدِی‌ (آیه ۲۱۳ سوره بقره)
              ۳.۲.۴ - هَدَیْناهُ‌ (آیه ۱۰ سوره بلد)
              ۳.۲.۵ - هَدَیْناهُ‌ (آیه ۳ سوره انسان)
       ۳.۳ - تعدیه هدایت‌
              ۳.۳.۱ - اهْدِنَا (آیه ۶ سوره فاتحه)
              ۳.۳.۲ - یَهْدِی‌ (آیه ۹ سوره اسراء)
              ۳.۳.۳ - لَتَهْدِی‌ (آیه ۵۲ سوره شوری)
              ۳.۳.۴ - لَنَهْدِیَنَّهُمْ‌ (آیه ۶۹ سوره عنکبوت)
              ۳.۳.۵ - یَهْدِی‌ (آیه ۹ سوره اسراء)
              ۳.۳.۶ - لَتَهْدِی‌ (آیه ۵۲ سوره شوری)
              ۳.۳.۷ - یَهْدِی‌ (آیه ۵۶ سوره قصص)
              ۳.۳.۸ - اَهْدِکُمْ‌ (آیه ۳۸ سوره غافر)
              ۳.۳.۹ - اَهْدِکَ (آیه ۴۳ سوره مریم)
       ۳.۴ - اشکال و جواب
       ۳.۵ - عدم هدایت
              ۳.۵.۱ - لا یَهْدِی‌ (آیه ۲۵۸ سوره بقره)
              ۳.۵.۲ - لا یَهْدِی‌ (آیه ۲۶۴ سوره بقره)
              ۳.۵.۳ - لا یَهْدِی‌ (آیه ۱۰۸ سوره مائده)
              ۳.۵.۴ - لا یَهْدِی‌ (آیه ۵۲ سوره یوسف)
۴ - تفسیر آیات عدم هدایت
۵ - پانویس
۶ - منبع


اهْتِدَاء به معنای هدایت یافتن و قبول هدایت است‌.


به مواردی از اهْتِدَاء که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - یَهْتَدِی‌ (آیه ۱۰۸ سوره یونس)

(فَمَنِ‌ اهْتَدی‌ فَاِنَّما یَهْتَدِی‌ لِنَفْسِهِ‌)
(هر کس در پرتو آن هدایت یابد، به نفع خود هدایت می‌شود.)


۲.۲ - هُدًی (آیه ۱۷ سوره محمد)

(وَ الَّذینَ اهتَدَوا زادَهُم هُدًی وَ آتاهُم تَقواهُم)
(کسانی که هدایت یافته‌اند، خداوند بر هدایتشان می‌افزاید و روح تقوا به آنان می‌بخشد.)


۲.۳ - اهْتَدی‌ (آیه ۱۳۵ سوره طه)

(فَسَتَعلَمونَ مَن اَصحابُ الصِّراطِ السَّوِیِّ وَ مَنِ اهتَدی)
(به زودی خواهید دانست چه کسی از اصحاب صراط مستقیم و چه کسی هدایت یافته است»!)


۲.۴ - اهتَدَوا (آیه ۷۶ سوره مریم)

(وَ یَزیدُ اللَّهُ الَّذینَ اهتَدَوا هُدًی)
(و خداوند بر هدایتشان می‌افزاید.)


۲.۵ - یَهتَدی (آیه ۹۲ سوره نمل)

(فَمَنِ اهتَدی فَاِنَّما یَهتَدی لِنَفسِهِ)
(هرکس هدایت شود به سود خود هدایت شده است.)


۲.۶ - یَهتَدی (آیه ۱۰۸ سوره یونس)

(فَمَنِ اهتَدی فَاِنَّما یَهتَدی لِنَفسِهِ)
(هرکس هدایت شود به سود خود هدایت شده است.)


۲.۷ - اهتَدَوا (آیه ۱۳۷ سوره بقره)

(فَاِن آمَنوا بِمِثلِ ما آمَنتُم بِهِ فَقَدِ اهتَدَوا)
(اگر آن‌ها به مانند آن‌چه شما به آن ایمان آورده‌اید ایمان بیاورند، هدایت یافته‌اند.)


۲.۸ - اهتَدی (آیه ۳۰ سوره نجم)

(وَ هُوَ اَعلَمُ بِمَنِ اهتَدی)
(و همچنین هدایت یافتگان را از همه بهتر می‌شناسد.)


۲.۹ - اهتَدَوا (آیه ۲۰ سوره آل عمران)

(فَاِن اَسلَموا فَقَدِ اهتَدَوا)
(اگر در برابر فرمان و منطق حق، تسلیم شوند، هدایت می‌یابند.)


۲.۱۰ - اهتَدی (آیه ۸۲ سوره طه)

(وَ اِنّی لَغَفّارٌ لِمَن تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحًا ثُمَّ اهتَدی)
(و من هر که را توبه کند و ایمان آورد و عمل صالح انجام دهد، سپس هدایت شود، می‌آمرزم.)



در اینجا چند مطلب تفسیری بررسی می‌شود:

۳.۱ - هدایت عامه و تکوینی‌

هدایت تکوینی و عمومی آن است که خداوند بوسیله عقل، فهم، فکر، وجدان و غرائز که در وجود انسان و حیوانات نهاده آن‌ها را به راه‌های زندگی و تدبیر و اداره امور خویش هدایت و رهبری فرموده است یک مورچه و موریانه مثلا به نظام زندگی خود و راه‌های آن همان‌طور آشناست که انسان متمدن آشناست و بلکه در بعضی از چیزها از انسان آشناتر است.
ولی انسان گذشته از راه‌های زندگی به راه‌های خوب و بد، عدل و ظلم، کمک و آزار و غیره نیز تکوینا هدایت شده است گر چه این چیزها به احتمال نزدیک به یقین در جنبندگان دیگر نیز هست ولی ما پی نبرده‌ایم.

۳.۱.۱ - هَدی‌ (آیه ۵۰ سوره طه)

(قالَ رَبُّنَا الَّذِی اَعْطی‌ کُلَّ شَیْ‌ءٍ خَلْقَهُ ثُمَ‌ هَدی‌)
(گفت: «پروردگار ما همان کسی است که به هر موجودی، آنچه را لازمه آفرینش او بوده داده؛ سپس هدایت کرده است.» )
این آیه جواب موسی (علیه‌السّلام) است به فرعون ظاهرا مفعول‌ «هَدی‌» همان‌ («کُلَّ شَیْ‌ءٍ») و تقدیر آن («ثمّ هدی کلّ شی‌ء») است اگر خلق در آیه بمعنی تقدیر و‌ اندازه‌گیری باشد منظور آنست که: خدا هر چیز را‌ اندازه گرفت و هر چیز را باندازه خویش و طریق زندگی و بقایش هدایت نمود در این‌صورت آیه مثل‌:


۳.۱.۲ - فَهَدی‌ (آیه ۳ سوره اعلی)

(وَ الَّذِی قَدَّرَ فَهَدی‌)
(و همان کس که‌اندازه‌گیری کرد و هدایت نمود.)
خواهد بود، و اگر اعطاء خلق بمعنی آفریدن باشد معنا این می‌شود که خدا هر چیز را آفرید و به راههای زندگی و سعادت و شقاوت و کمال وجود رهبری فرمود. لفظ («کُلَّ شَیْ‌ءٍ») شامل همه موجودات حتی جمادات نیز می‌باشد در این صورت باید گفت: همه آن‌ها شعور دارند و به راه‌های کمال خویش هدایت شده‌اند و این عجیب نیست زیرا همه موجودات خدا را به زبانی تسبیح می‌کنند که ما بآن واقف نیستیم‌.
(وَ اِنْ مِنْ شَیْ‌ءٍ اِلَّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لکِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ‌)
(و هیچ موجودی نیست، جز آن‌که، تسبیح و حمد او می‌گوید؛ ولی شما تسبیح آن‌ها را نمی‌فهمید؛ او دارای حلم و آمرزنده است.) چیزی که خدایش را تسبیح می‌کند قهرا هدایت هم شده است.
آیه‌ (الَّذِی خَلَقَ فَسَوَّی)
(همان خداوندی که آفرید و موزون ساخت.)
(وَ الَّذِی قَدَّرَ فَهَدی‌)
(و همان کس که‌اندازه‌گیری کرد و هدایت نمود.)
که گذشت نظیر این آیه است.
ظاهرا مراد از («عهد اللّه») در بعضی آیات قرآن همان هدایت تکوینی است که فرمود:
(الَّذِینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثاقِهِ‌)
(همان کسانی که پیمان خدا را، پس از محکم ساختن آن، می‌شکنند.)
و در محلّ خود گفته شده: عهد هدایت تکوینی و میثاق که محکم کردن عهد است، هدایت تشریعی است که عهد تکوینی بوسیله عهد تشریعی محکم شده است.


۳.۲ - هدایت تشریعی و خاصه‌

هدایت تشریعی و خاصه‌ همان است که به وسیله انبیاء (علیهم‌السّلام) نسبت به بشر انجام گرفته است‌:

۳.۲.۱ - الْهُدی‌ (آیه ۱۷ سوره فصلت)

(وَ اَمَّا ثَمُودُ فَهَدَیْناهُمْ‌ فَاسْتَحَبُّوا الْعَمی‌ عَلَی‌ الْهُدی‌)
(امّا ثمود را هدایت کردیم، ولی آن‌ها نابینایی و گمراهی را بر هدایت ترجیح دادند.)


۳.۲.۲ - هَدی‌ (آیه ۳۰ سوره اعراف)

(فَرِیقاً هَدی‌ وَ فَرِیقاً حَقَّ عَلَیْهِمُ الضَّلالَةُ)
(جمعی را هدایت کرده و جمعی که شایستگی نداشته‌اند، گمراهی بر آن‌ها مسلّم شده است.)


۳.۲.۳ - یَهْدِی‌ (آیه ۲۱۳ سوره بقره)

(وَ اللَّهُ‌ یَهْدِی‌ مَنْ یَشاءُ اِلی‌ صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ‌)
(و خدا، هر کس را بخواهد، به راه راست هدایت می‌کند.)
از خاصّ بودن آن‌ها می‌فهمیم که منظور هدایت خاص و هدایت تشریعی است.


۳.۲.۴ - هَدَیْناهُ‌ (آیه ۱۰ سوره بلد)

(وَ هَدَیْناهُ‌ النَّجْدَیْنِ‌)
(و او را به راه خیر و شر هدایت کردیم.)


۳.۲.۵ - هَدَیْناهُ‌ (آیه ۳ سوره انسان)

(اِنَّا هَدَیْناهُ‌ السَّبِیلَ اِمَّا شاکِراً وَ اِمَّا کَفُوراً)
(ما راه را به او نشان دادیم، خواه شاکر باشد و پذیرا گردد یا ناسپاس.)
در این دو آیه‌ اخیر شاید هر دو هدایت منظور باشد.


۳.۳ - تعدیه هدایت‌

در صحاح گوید تعدیه آن بدو مفعول مثل «هَدَیْتُهُ‌ الطّریق» لغت اهل حجاز است ولی دیگران با «الی» تعدیه می‌کنند مثل «هَدَیْتُهُ‌ الی الطّریق»
در مصباح و اقرب الموارد نیز اوّلی را لغت اهل حجاز دانسته و گویند: در لغت دیگران با «الی» و لام باشد مثل«هَدَاهُ‌ للطّریق و الی الطّریق»
در قاموس هر سه را نقل و بلغت حجاز اشاره نکرده است.
همچنین طبرسی ذیل آیه‌ (یَهْدِی‌ بِهِ کَثِیراً) (گروه بسیاری را هدایت می‌کند.) هدایت در مواضعی با «الی» متعدی شده است.
نگارنده گوید: نمونه مواضع سه گانه به قرار ذیل است:

۳.۳.۱ - اهْدِنَا (آیه ۶ سوره فاتحه)

(اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ‌)
(ما را به راه راست هدایت کن.)


۳.۳.۲ - یَهْدِی‌ (آیه ۹ سوره اسراء)

(اِنَّ هذَا الْقُرْآنَ‌ یَهْدِی‌ لِلَّتِی هِیَ اَقْوَمُ‌)
(این قرآن، به راهی که استوارترین راه‌هاست، هدایت می‌کند.)


۳.۳.۳ - لَتَهْدِی‌ (آیه ۵۲ سوره شوری)

(وَ اِنَّکَ‌ لَتَهْدِی‌ اِلی‌ صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ‌)
(و به یقین تو به سوی راه راست هدایت می‌کنی.)
در کشاف ذیل‌ اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ‌ گوید: هدی در اصل با لام و الی متعدی می‌شود.
طبرسی در جوامع الجامع آن‌را پذیرفته است.


۳.۳.۴ - لَنَهْدِیَنَّهُمْ‌ (آیه ۶۹ سوره عنکبوت)

قول بعضی که گفته‌اند اگر هدایت به نفسه متعدی باشد به معنای ایصال به مطلوب است و جز به خدا نسبت داده نمی‌شود مثل‌:
(وَ الَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ‌ سُبُلَنا)

(و آن‌ها که در راه ما با خلوص نیت جهاد کنند، قطعاً به راه‌های خود، هدایت‌شان خواهیم کرد.)


۳.۳.۲ - یَهْدِی‌ (آیه ۹ سوره اسراء)

و اگر به حرف باشد به معنی ارائة الطریق است و آن گاهی به قرآن نسبت داده مثل‌:
(اِنَّ هذَا الْقُرْآنَ‌ یَهْدِی‌ لِلَّتِی هِیَ اَقْوَمُ‌)
(این قرآن، به راهی که استوارترین راه‌هاست، هدایت می‌کند.)


۳.۳.۳ - لَتَهْدِی‌ (آیه ۵۲ سوره شوری)

گاهی به پیغمبر مثل:
(وَ اِنَّکَ‌ لَتَهْدِی‌ اِلی‌ صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ‌)
(و به یقین تو به سوی راه راست هدایت می‌کنی.)
چنان‌که سید شریف جرجانی در حاشیه کشاف از بعضی نقل کرده، مبنای صحیحی ندارد.


۳.۳.۷ - یَهْدِی‌ (آیه ۵۶ سوره قصص)

به این قول استدلال کرده و گفته‌اند: درباره رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آمده‌:
(اِنَّکَ لا تَهْدِی‌ مَنْ اَحْبَبْتَ وَ لکِنَّ اللَّهَ‌ یَهْدِی‌ مَنْ‌ یَشاءُ)
(تو نمی‌توانی هر کس را که دوست داری هدایت کنی؛ ولی خداوند هرکس را بخواهد و شایسته باشد هدایت می‌کند.)
هدایت نفی شده از آن حضرت ایصال به مطلوب است و گرنه ارائه طریق از کارهای آن حضرت است. ولی ظاهرا مراد نفی استقلال در هدایت است یعنی: بدون مدد خدا نتوانی کسی را هدایت کنی ولی خدا در هدایت مستقل است‌.


۳.۳.۸ - اَهْدِکُمْ‌ (آیه ۳۸ سوره غافر)

ایضا در انسان نیز متعدی به نفسه آمده مثل قول مؤمن آل فرعون‌:
(یا قَوْمِ اتَّبِعُونِ‌ اَهْدِکُمْ‌ سَبِیلَ الرَّشادِ)
(ای قوم من! از من پیروی کنید تا شما را به راه صواب، راهنمایی کنم.)


۳.۳.۹ - اَهْدِکَ (آیه ۴۳ سوره مریم)

قول ابراهیم (علیه‌السّلام):
(فَاتَّبِعْنِی‌ اَهْدِکَ‌ صِراطاً سَوِیًّا)
(بنابراین از من پیروی کن، تا تو را به راه راست هدایت کنم.)


۳.۴ - اشکال و جواب

درباره: (اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ‌)
(ما را به راه راست هدایت کن)
اشکال کرده‌اند به این‌که طلب هدایت از کسی که هدایت شده تحصیل حاصل است حال آن‌که همه در نماز و غیر نماز از خدا طلب هدایت کرده و می‌گوییم:(اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ‌)؟
در جواب گفته‌اند: این سؤال از شخص هدایت یافته طلب زیادت هدایت است چنان‌که فرموده:
(وَ یَزِیدُ اللَّهُ الَّذِینَ‌ اهْتَدَوْا هُدیً‌)
(و کسانی که پذیرای هدایت شوند، خداوند بر هدایت‌شان می‌افزاید.) ایضا گفته‌اند مراد پیوسته بودن در هدایت است.
در کشاف و جوامع الجامع از علی (علیه‌السّلام) نقل شده: «اهْدِنَا: ثَبِّتْنَا» یعنی ما را در راه راست پایدار و ثابت گردان.

در جواب دیگر گفته‌اند: ما را در آینده هدایت کن چنان‌که در گذشته کرده‌ای. ناگفته نماند: هدایت یکی از فیوضات الهی است که هر آن بواسطه علل قابل قطع است و ادامه آن بسته به افاضه خدا است نظیر روشن بودن لامپ که محتاج بادامه جریان برق است و هر آن که جریان برق قطع شود روشن بودن لامپ امکان ندارد لذا طلب هدایت از خدا هر آن و برای هر کس لازم است چون در هر لحظه که خدا دست باز دارد هدایت قطع شده و شخص در ضلالت خواهد افتاد.
(یَسْئَلُهُ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْاَرْضِ کُلَّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَاْنٍ‌)
(تمام کسانی که در آسمان‌ها و زمین هستند از او تقاضا می‌کنند و او هر روز در شان و کاری است.)
(وَ ما تَشاؤُنَ اِلَّا اَنْ یَشاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمِینَ‌)
(و شما اراده نمی‌کنید مگر این‌که خداوندی که پروردگار جهانیان است، اراده کند!) این سخن نظیر آن است که‌ از علی (علیه‌السّلام) نقل شد.

۳.۵ - عدم هدایت

راجع به بعض اصناف انسان آمده که خدا هدایت‌شان نمی‌کند مثل:

۳.۵.۱ - لا یَهْدِی‌ (آیه ۲۵۸ سوره بقره)

(فَبُهِتَ الَّذِی کَفَرَ وَ اللَّهُ لا یَهْدِی‌ الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ‌)
(به این صورت، آن مرد کافر، مبهوت و وامانده شد. و خداوند، گروه ستمکاران را هدایت نمی‌کند.)


۳.۵.۲ - لا یَهْدِی‌ (آیه ۲۶۴ سوره بقره)

(لا یَقْدِرُونَ عَلی‌ شَیْ‌ءٍ مِمَّا کَسَبُوا وَ اللَّهُ لا یَهْدِی‌ الْقَوْمَ الْکافِرِینَ‌)
(آن‌ها از کاری که انجام داده‌اند، چیزی بدست نمی‌آورند و خداوند، گروه کافران را هدایت نمی‌کند.)


۳.۵.۳ - لا یَهْدِی‌ (آیه ۱۰۸ سوره مائده)

(وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اسْمَعُوا وَ اللَّهُ لا یَهْدِی‌ الْقَوْمَ الْفاسِقِینَ‌)
(از مخالفت خدا بپرهیزید و گوش فرا دهید. و خداوند، گروه فاسقان را هدایت نمی‌کند.)


۳.۵.۴ - لا یَهْدِی‌ (آیه ۵۲ سوره یوسف)

(اَنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی‌ کَیْدَ الْخائِنِینَ‌)
(و خداوند مکر خائنان را هدایت نمی‌کند.)


از این آیات روشن می‌شود که خدا ظالمان، کافران، فاسقان و خائنان را هدایت نمی‌کند حال آن‌که هدایت باید شامل حال آن‌ها شود و این‌که خدا هدایت‌شان نمی‌کند یعنی چه؟
به نظر نگارنده: چنان‌که از ما قبل جمله‌های‌ (لا یَهْدِی) استفاده می‌شود منظور آن است که خداوند کافران را در کفرشان هدایت نمی‌کند یعنی کفر برای آنان مایه نجات نمی‌شود به عبارت دیگر: ظلم و فسق و خیانت راهی است بر خلاف حق و در آن هدایت نیست بلکه ضلالت و شقاوت است.
مثلا در آیه اول خواندیم:
(فَبُهِتَ الَّذِی کَفَرَ وَ اللَّهُ لا یَهْدِی‌ الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ‌)
(به این صورت، آن مرد کافر، مبهوت و وامانده شد. و خداوند، گروه ستمکاران را هدایت نمی‌کند.)
چرا کافر مبهوت و مغلوب شد؟ به علت آن‌که در مقابله با ابراهیم (علیه‌السّلام) ظلم می‌کرد و در ظلم هدایت نیست، ظلم بی‌راهه است و خدا در بی‌راهه هدایت قرار نداده است.
و در آیه‌ (وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اسْمَعُوا وَ اللَّهُ لا یَهْدِی‌ الْقَوْمَ الْفاسِقِینَ‌)
(از مخالفت خدا بپرهیزید و گوش فرا دهید. و خداوند، گروه فاسقان را هدایت نمی‌کند.)
یعنی متقی و حق‌شنو باشید هدایت در آن است ولی در فسق هدایت نیست و خدا فاسقان را در فسق‌شان هدایت نمی‌کند زیرا فسق راه ضلالت است نه هدایت.
ولی این مخالف با آن نیست که خداوند به طریق عموم همه را هدایت و راهنمائی کند چنان‌که فرموده:
(وَ اَمَّا ثَمُودُ فَهَدَیْناهُمْ‌ فَاسْتَحَبُّوا الْعَمی‌ عَلَی‌ الْهُدی‌)
(امّا ثمود را هدایت کردیم، ولی آن‌ها نابینایی و گمراهی را بر هدایت ترجیح دادند.)
(وَ لَقَدْ جاءَهُمْ مِنْ رَبِّهِمُ‌ الْهُدی‌)
(هدایت از سوی پروردگارشان برای آن‌ها آمده است.)
(اِنَّا هَدَیْناهُ‌ السَّبِیلَ اِمَّا شاکِراً وَ اِمَّا کَفُوراً)
(ما راه را به او نشان دادیم، خواه شاکر باشد و پذیرا گردد یا ناسپاس.) در این آیات انسان بماهو انسان در نظر است که مورد هدایت و راهنمایی خداست.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۷، ص۱۴۵.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۸۳۹.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۱، ص۴۷۲.    
۴. یونس/سوره۱۰، آیه۱۰۸.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۰۸.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۰، ص۱۹۷.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۰، ص۱۳۳.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۳۷۷.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۲۱۱.    
۱۰. محمد/سوره۴۷، آیه۱۷.    
۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۰۸.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۳۵۶.    
۱۳. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۲۳۶.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۳، ص۶۵.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۱۵۴.    
۱۶. طه/سوره۲۰، آیه۱۳۵.    
۱۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۲۱.    
۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۳۳۶.    
۱۹. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۲۴۰.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۹۳.    
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۶۰.    
۲۲. مریم/سوره۱۹، آیه۷۶.    
۲۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۱۰.    
۲۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۱۳۹.    
۲۵. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۱۰۲.    
۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۵، ص۲۰۱.    
۲۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۸۱۶.    
۲۸. نمل/سوره۲۷، آیه۹۲.    
۲۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۸۵.    
۳۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۵۷۹.    
۳۱. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۴۰۴.    
۳۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۸، ص۱۵۲.    
۳۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۳۷۱.    
۳۴. یونس/سوره۱۰، آیه۱۰۸.    
۳۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۲۱.    
۳۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۰، ص۱۹۷.    
۳۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۰، ص۱۳۳.    
۳۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۳۷۷.    
۳۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۲۱۱.    
۴۰. بقره/سوره۲، آیه۱۳۷.    
۴۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۱.    
۴۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ص۴۷۱.    
۴۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ص۳۱۲.    
۴۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲، ص۷۸.    
۴۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ص۴۰۶.    
۴۶. نجم/سوره۵۳، آیه۳۰.    
۴۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۲۷.    
۴۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۶۵.    
۴۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۴۱.    
۵۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۳، ص۴۰۰.    
۵۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۲۶۹.    
۵۲. آل عمران/سوره۳، آیه۲۰.    
۵۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۲.    
۵۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۴، ص۵.    
۵۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۷۱۹.    
۵۶. طه/سوره۲۰، آیه۸۲.    
۵۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۱۷.    
۵۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۲۶۱.    
۵۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۱۸۷.    
۶۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۵۵.    
۶۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۳۹.    
۶۲. طه/سوره۲۰، آیه۵۰.    
۶۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۱۴.    
۶۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۲۳۱.    
۶۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۱۶۶.    
۶۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۳۵.    
۶۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۲۲.    
۶۸. اعلی/سوره۸۷، آیه۳.    
۶۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۹۱.    
۷۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۴۴۱.    
۷۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۲۶۵.    
۷۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۲۲.    
۷۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۲۰.    
۷۴. اسراء/سوره۱۷، آیه۴۴.    
۷۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۸۶.    
۷۶. اعلی/سوره۸۷، آیه۲.    
۷۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۹۱.    
۷۸. اعلی/سوره۸۷، آیه۳.    
۷۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۹۱.    
۸۰. بقره/سوره۲، آیه۲۷.    
۸۱. رعد/سوره۱۳، آیه۲۵.    
۸۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵.    
۸۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۵۲.    
۸۴. فصلت/سوره۴۱، آیه۱۷.    
۸۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۷۸.    
۸۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۵۷۲.    
۸۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۳۷۷.    
۸۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۳۴.    
۸۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۱۲.    
۹۰. اعراف/سوره۷، آیه۳۰.    
۹۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۵۳.    
۹۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۸، ص۹۲.    
۹۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۸، ص۷۴.    
۹۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۹، ص۸۴.    
۹۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۶۳۵.    
۹۶. بقره/سوره۲، آیه۲۱۳.    
۹۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۳.    
۹۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۱۹۴.    
۹۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۱۲۹.    
۱۰۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲، ص۲۸۳.    
۱۰۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۵۴۴.    
۱۰۲. بلد/سوره۹۰، آیه۱۰.    
۱۰۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۹۴.    
۱۰۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۴۸۹.    
۱۰۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۲۹۲.    
۱۰۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۹۹.    
۱۰۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۴۸.    
۱۰۸. انسان/سوره۷۶، آیه۳.    
۱۰۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۷۸.    
۱۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۱۹۴.    
۱۱۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۱۲۱.    
۱۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۶، ص۱۵۵.    
۱۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۶۱۵.    
۱۱۴. جوهری، ابونصر، الصحاح تاج اللغه وصحاح العربیه، ج۶، ص۲۵۳۳.    
۱۱۵. فیومی، احمد، المصباح المنیر، ج۱، ص۳۲۷.    
۱۱۶. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۵، ص۶۰۳.    
۱۱۷. فیروزآبادی، مجدالدین، القاموس المحیط، ج۴، ص۴۰۳.    
۱۱۸. بقره/سوره۲، آیه۲۶.    
۱۱۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵.    
۱۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۸۰.    
۱۲۱. فاتحه/سوره۱، آیه۶.    
۱۲۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱.    
۱۲۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ص۴۴.    
۱۲۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ص۲۸.    
۱۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ص۴۷.    
۱۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ص۱۰۹.    
۱۲۷. اسراء/سوره۱۷، آیه۹.    
۱۲۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۸۳.    
۱۲۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۶۲.    
۱۳۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۴۶.    
۱۳۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۹۶.    
۱۳۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۶۱۸.    
۱۳۳. شوری/سوره۴۲، آیه۵۲.    
۱۳۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۸۹.    
۱۳۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۱۱۵.    
۱۳۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۷۸.    
۱۳۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۱۷۶.    
۱۳۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۵۸.    
۱۳۹. زمخشری، جارالله، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۱، ص۱۵.    
۱۴۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، ج۱، ص۵۷.    
۱۴۱. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۶۹.    
۱۴۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۰۴.    
۱۴۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۲۲۷.    
۱۴۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۱۵۱.    
۱۴۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۹، ص۹۲.    
۱۴۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۴۵۸.    
۱۴۷. اسراء/سوره۱۷، آیه۹.    
۱۴۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۸۳.    
۱۴۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۶۲.    
۱۵۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۴۶.    
۱۵۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۹۶.    
۱۵۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۶۱۸.    
۱۵۳. شوری/سوره۴۲، آیه۵۲.    
۱۵۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۸۹.    
۱۵۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۱۱۵.    
۱۵۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۷۸.    
۱۵۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۱۷۶.    
۱۵۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۵۸.    
۱۵۹. قصص/سوره۲۸، آیه۵۶.    
۱۶۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۹۲.    
۱۶۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۷۸.    
۱۶۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۵۵.    
۱۶۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۲۱۷.    
۱۶۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۴۰۶.    
۱۶۵. غافر/سوره۴۰، آیه۳۸.    
۱۶۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۷۱.    
۱۶۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۵۰۴.    
۱۶۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۳۳۲.    
۱۶۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۱، ص۲۷۰.    
۱۷۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۸۱۶.    
۱۷۱. مریم/سوره۱۹، آیه۴۳.    
۱۷۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۰۸.    
۱۷۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۷۵.    
۱۷۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۵۷.    
۱۷۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۵، ص۱۷۳.    
۱۷۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۷۹۷.    
۱۷۷. فاتحه/سوره۱، آیه۶.    
۱۷۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱.    
۱۷۹. مریم/سوره۱۹، آیه۷۶.    
۱۸۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۱۰.    
۱۸۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، ج۱، ص۵۷.    
۱۸۲. زمخشری، جارالله، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۱، ص۱۵.    
۱۸۳. رحمن/سوره۵۵، آیه۲۹.    
۱۸۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۳۲.    
۱۸۵. تکویر/سوره۸۱، آیه۲۹.    
۱۸۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۸۶.    
۱۸۷. بقره/سوره۲، آیه۲۵۸.    
۱۸۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۳.    
۱۸۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۵۴۳.    
۱۹۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۳۵۵.    
۱۹۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۳، ص۱۲۳.    
۱۹۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۶۳۶.    
۱۹۳. بقره/سوره۲، آیه۲۶۴.    
۱۹۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۴.    
۱۹۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۵۹۸.    
۱۹۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۳۹۰.    
۱۹۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۳، ص۱۴۶.    
۱۹۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۶۵۰.    
۱۹۹. مائده/سوره۵، آیه۱۰۸.    
۲۰۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۲۵.    
۲۰۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۶، ص۲۹۰.    
۲۰۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۶، ص۱۹۹.    
۲۰۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۷، ص۲۲۰.    
۲۰۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۴۰۱.    
۲۰۵. یوسف/سوره۱۲، آیه۵۲.    
۲۰۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۴۱.    
۲۰۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۱، ص۲۶۷.    
۲۰۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۱۹۶.    
۲۰۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۲، ص۲۳۶.    
۲۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۳۶۸.    
۲۱۱. بقره/سوره۲، آیه۲۵۸.    
۲۱۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۳.    
۲۱۳. مائده/سوره۵، آیه۱۰۸.    
۲۱۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۲۵.    
۲۱۵. فصلت/سوره۴۱، آیه۱۷.    
۲۱۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۷۸.    
۲۱۷. نجم/سوره۵۳، آیه۲۳.    
۲۱۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۲۶.    
۲۱۹. انسان/سوره۷۶، آیه۳.    
۲۲۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۷۸.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «اهتداء»، ج۷، ص۱۴۵.    






جعبه ابزار