أُنْثیٰ (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
أُنْثیٰ (به ضم الف و سکون نون) از
واژگان قرآن کریم به معنای به ماده
انسان یا غیر انسان و در مقابل
ذکر میباشد.
أُناث، جمع أُنْثیٰ است.
أُنْثَیَیْن تثنیه أُنْثیٰ است.
أُنْثیٰ به معنای ماده است مقابل
نر، خواه انسان باشد یا غیر آن.
به مواردی از
أُنْثیٰ که در قرآن به کار رفته است، اشاره میشود:
(مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ اَوْ اُنْثی) (هر كس كار شايستهاى انجام دهد، خواه مرد باشد يا زن.)
مراد از انثی، انسان است.
(اللَّهُ یَعْلَمُ ما تَحْمِلُ کُلُ اُنْثی) (خدا از جنينهايى كه هر انسان يا حيوان مادهاى حمل مىكند آگاه است.)
انثی در این آیه شامل تمام مادههاست اعمّ از انسان و غیره.
انثیین تثنیه انثی است.
(لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْاُنْثَیَیْنِ) (سهم ميراث پسر، به اندازه سهم دو دختر باشد.)
اِناث (به کسر الف) جمع انثی است.
(یَهَبُ لِمَنْ یَشاءُ اِناثاً وَ یَهَبُ لِمَنْ یَشاءُ الذُّکُورَ) (به هركس اراده كند دختر مىبخشد و به هر كس بخواهد پسر.)
(اِنْ یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ اِلَّا اِناثاً وَ اِنْ یَدْعُونَ اِلَّا شَیْطاناً مَرِیداً) یعنی «نمیخوانند جز خدا مگر مادههائی و نمیخوانند مگر
شیطان بیفایده را.»
این آیه میان
مفسّران معرکة الآراء است.
راغب در
مفردات گوید: بعضی از مفسّرین حکم لفظ را معتبر دانسته و گفته: چون نام معبودهای آنان، مؤنّث بود مثل
لات،
منات و
عزّی، بدین جهت در آیهی شریفه «اناث» آمده، و بعضی حکم معنی را معتبر شمرده و گفته: اناث به معنی منفعل است و به آنکه قبول فعل کند انیث گویند و به آهن نرم انیث گفته شده و گوید: موجودات بعضی نسبت ببعضی سه گونهاند، یکی فقط فاعل است بدون انفعال و آن خداست و دیگری فقط منفعل است بدون فعل و آن جماد است و سوّمی از جهتی فاعل و از جهتی منفعل است مثل ملائکه، انسانها، و جنّ، که نسبت بخدا منفعل و نسبت بکارهای خود فاعلاند، و چون بتهای مشرکان فقط منفعل بودند بدون فعل لذا آنها را «اِنَاث» خوانده است «
اِنْ یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ اِلَّا اِناثاً» راغب خودش وجه دوم را صحیحتر دانسته و پسندیده است.
در
المیزان فرموده: اصنام و تمام معبودهای غیر خدا، اناث خوانده شده، چون آنها قابل و منفعلند (نه فاعل) و آنچه پرستندگان توقّع دارند در قدرت آنها نیست و بعد چند آیه در باره عدم قدرت بتها آورده است. مثل
(وَ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ ما یَمْلِکُونَ مِنْ قِطْمِیرٍ) در
المنار گوید: برای هر قبیله بتی بود که آن را انثای آن قبیله میخواندند یا مراد نامهای معبودهاست- که از حقیقت
الوهیّت بر کنار بودند، بعد گوید: استاد گفت: بسیاری از مفسران گفتهاند: مراد از اناث در آیه، مردگانند زیرا عرب بر مردگان اناث اطلاق میکند چون ضعیف و عاجزاند، بعد گوید: استاد این اخیر را اختیار کرده است.
در کتاب آغاز و انجام جهان گفته: در
سوره توحید اوصافی برای
خداوند متعال ذکر شده است که همه آنها منحصر در ذات مقدّس اوست خدا
احد است،
صمد است... و زائیده نشده و همتائی برای او نیست با این سوابق و لواحق بدست میآوریم:
تنها خداوند است که نزائیده است و جز او هر چه و هر که هست همه زایندهاند و زائیدهاند پس لا بدّ همه ماده هستند، مادهای نکره و ناشناس،
زن نیستند ولی زائیدهاند.
مراد صاحب کتاب این است که کلمهی اناث در معنی حقیقی خود است و احتیاج به تاویل نیست و موجودات عالم جز خدا همه انثی هستند و میزایند و انثی لازم نیست فقط زن باشد، تمام موجودات تو در تو هستند و به تدریج از هم زائیده و باز میشوند. این سخن در نظر نگارنده بسیار عمیق و از همه صحیحتر و درستتر است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «انثی»، ج۱، ص۱۲۹.