امکان بخشش حق الله
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
یکی از شرایط قبولی
توبه به جا آوردن
حق الله و
حق الناس است و اگر این
حقوق بر آورده نگردد
توبه پذیرفته نمیشود. آن چه از متون دینی استفاده میشود این است که
خداوند درباره حق الناس سختگیرتر است نسبت به حقوق الاهی ولی این به معنای آسانگیری و بخشش بدون
حکمت او در حقوق خود نیست.
«
توبه» یک
لغت عربی و به معنای «برگشتن» میباشد.
توبه از
گناه به معنای برگشتن از گناه میباشد.
در متون دینی ما از جمله در
قرآن هم «
توبه عبد» مطرح است و هم «
توبه خدا».
توبه عبد به معنای برگشتن عبد به سوی خدا با ترک گناهان خود است.
توبه خدا به معنی برگشت خدا به سوی عبد خود با نظر
لطف و مرحمت است.
توبه انسان گناهکار در بین دو
توبه خدا قرار دارد.
به این صورت که ابتدا خدا به سوی انسان گناهکار بر میگردد و گناهکار به این وسیله
توفیق توبه پیدا میکند و بار دوم خدا بعد از
توبه عبد به سوی بنده خود بر میگردد و
توبه او را میپذیرد و او را میبخشد.
ابتداء باید یاد آور شد که گاهی در
روایات و
معارف اسلامی برای این که بخواهند عظمت حق الناس را گوشزد کنند، آن را با حق الله میسنجند و چنین بیان میکنند که خداوند از حق خود میگذرد ولی از حق الناس نمیگذرد. این مطلب اگر چه صحیح است ولی ملاحظاتی را در مورد آن باید رعایت کرد.
اول آن که: حق الله بسیار عظیم و سنگین است، برخی از حقوق الهی هستند که از همه حق الناسها مهمتر هستند و اگر کسی آن را مراعات نکند در حقیقت گناه بزرگی مرتکب شده است، یکی از آنها
شرک است که اگر کسی با شرک بمیرد هرگز این گناه از سوی خداوند بخشیده نمیشود! اما پایینتر از آن را برای هر کسی که بخواهد و شایسته بداند میبخشد. «اِنَّ اللَّهَ لا یَغْفِرُ اَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ ما دُونَ ذلِکَ لِمَنْ یَشاءُ وَ مَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَری اِثْماً عَظیماً.»
روایاتی درباره عظمت حقوق الهی داریم که بسیار این حقوق را محترم و
واجب دانسته است.
نماز یکی دیگر از حقوق الهی است که برای ترک کننده آن عذابی همانند
عذاب کافران در نظر گرفته شده است.
باید مواظب بود تا بخشنده بودن خداوند، انسان را از انجام وظایف الهی باز ندارد و موجب
تاخیر در
توبه نشود.
بنا بر برخی از
آیات،
توبه در زمانی که انسان مطمئن به
مرگ شود مورد قبول نیست. خداوند از قول
فرعون میفرماید: «چون در حال غرق شدن بود، گفت:
ایمان آوردم که بدرستی خدایی جز خدای
بنی اسرائیل نیست و من از تسلیم شدگانم. آیا اکنون ایمان میآوری! در حالی که قبلاً
عصیان میکردی و از مفسدان بودی.»
. در ذیل این
آیه امام کاظم (علیهالسّلام) میفرماید: «چون فرعون در حالی که شدت و سختی مرگ را دید ایمان آورد، ... ایمان او مورد قبول واقع نشد.»
پس روایات را باید طوری بیان و توضیح داد که با این اصل قطعی قرآنی، منافاتی نداشته باشد. همه این روایات وقتی است که، شخص سختیهای مرگ را مشاهده نکرده باشد و با اختیار و بدون عامل خارجی ایمان آورده باشد.
آن چه از متون دینی استفاده میشود این است که
توبه کردن کار سادهای نیست.
حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) میفرماید: «ترک گناه، آسانتر از
توبه کردن است.»
توبه تنها استغفر الله گفتن نیست.
توبه یعنی این که انسان با تمام وجود خویش به سوی خدا برگردد. از گناه خود
پشیمان شود و تصمیم جدی بگیرد که دیگر آن را تکرار نکند و اگر تضییع حقی کرده است حق الله باشد یا حق الناس آن را بر آورده سازد. قرآن
مؤمنین را به «
توبه نصوح»
دعوت میکند. امام علی (علیهالسّلام) میفرماید: «
توبه نصوح یعنی
توبهای که گناهکار؛ در درون خود، پشیمان شود و با
زبان استغفار کند و تصمیم بگیرد که گناه خود را تکرار نکند».
روایت شده است که امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) از مردی شنید که استغفر الله میگفت. فرمود: مادرت به عزایت بنشیند! آیا میدانی استغفار به چه معناست استغفار درجه «
علٌیٌین» است و برای تحقق آن شش شرط است. اول پشیمانی از
گناه گذشته؛ دوم: تصمیم جدی بر تکرار نکردن آن سوم: حقوق مردم را بپردازی و با پاکی خدا را ملاقات کنی به گونهای که هیچ گناهی بر تو نباشد. چهارم: انجام بدهی هر واجبی را که بجا نیاوردهای پنجم: همت کنی گوشتی را که از
حرام بر تن تو روییده ذوب کنی تا پوست به
استخوان بچسبد و گوشت تازهای بروید ششم: رنج
عبادت را به تن بچشانی؛ چنان که شیرینی
معصیت را به آن چشاندهای، پس آن گاه بگو: استغفر الله»
چنان که از این
حدیث شریف دانسته میشود شرط قبولی
توبه جبران کردن
واجبات فوت شده و بجا آوردن حقوق الناس است. برای این که گناه انسان بخشیده شود حقوقی را که از
خدا و مردم تضییع کرده است باید جبران کند. خداوند در باره حقوق الناس سختگیرتر است و تا زمانی که صاحب حق راضی نشده خداوند هم راضی نمیشود و
توبه گناهکار را نمیپذیرد. در حدیثی آمده است که «
ظلم و
ستم در یک ساعت در نزد خدا از شصت سال گناه بدتر است»
در حدیثی دیگر میخوانیم: «ظلم سه قسم است ظلمی که خدا آن را میآمرزد و ظلمیکه خدا نمیآمرزد و ظلمی که خدا از آن صرف نظر نمیکند؛ ظلمی که خدا نمیآمرزد
شرک به خدا است و ظلمی که میآمرزد ظلمی است که انسان به خودش میکند در آن چه میان او و خدای عزیز است و اما ظلمی که از آن صرف نظر نمیکند حقوقی است که
بندگان بر گردن یکدیگر دارند.»
همواره پیشگیری بهتر از درمان است انسان باید بکوشد که مرتکب گناه نگردد و در صورت ارتکاب
معصیت فوری
توبه کند و امروز و فردا ننماید؛ چرا که
تسویف در
توبه و به عبارتی به
تاخیرانداختن
توبه از وساوس
شیطان است تا به این ترتیب توفیق
توبه را از انسان سلب کند.
توبه،
واجب فوری است و بلا فاصله واجب است بعد از گناه
توبه کرد.
لقمان به فرزندش سفارش میکند: «ای پسرم!
توبه را به
تاخیر نینداز؛ زیرا
مرگ ناگهانی فرا میرسد.»
مرگ خبر نمیکند و ممکن است پیش از آن که گناهکار موفق به
توبه شود مرگش فرا رسد و بدون
توبه از
دنیا رود. هم چنین در اثر کثرت گناه،
اعتقاد و
ایمان انسان ضعیفتر شده و نه تنها
توبه نمیکند حتی ممکن است که بسیاری از اعتقادات را
تکذیب کند و کافر شود و با
کفر از دنیا رود. «سر انجام آنان که به اعمال زشت و کردار بد پرداختند این شد که کافر شده و آیات خدا را تکذیب و
تمسخر کردند.»
درست است که «
توبه از هر کسی تا زمانی که از حیات خود مایوس نشده قبول است.»
؛ ولی باید توجه داشت که هر چه
توبه به
تاخیر انداخته شود، سختتر خواهد بود؛ چون
نفس انسان مزه گناه را هر چه بیشتر بچشد، ترکش سختتر خواهد بود.
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «امکان بخشش حق الله»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۴/۹.