• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

امنیت در بهشت (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



در بهشت نه از این کشمکشهای غارتگران دنیای مادی خبری است، و نه از مزاحمتهای احمقانه ثروت اندوزان از خدا بیخبر، و نه جنگ و خونریزی و استعمار و استثمار ، و تمام این مفاهیم در کلمه دارالسلام (خانه صلح و سلامت) جمع است. و هر گاه زندگی در این دنیا نیز شکل توحیدی و رستاخیزی به خود گیرد آن هم تبدیل به دارالسلام می‌شود، و از صورت آن مزرعه بلا دیده طوفان زده در می‌آید.



بهشت، خانه‌ای دارای امنیت و آرامش کامل می باشد: «لهم دار السلـم...» برای آنها خانه امن و امان نزد پروردگارشان خواهد بود... . (برخی مفسران گفته‌اند: مقصود از « دارالسلام » می‌تواند بهشت باشد که از ویژگیهای آن امنیت و سلامت است)
به طوری که از ظاهر سیاق برمی آید کلمه سلام در اینجا به همان معنای لغوی یعنی دور بودن از آفات ظاهری و باطنی است. و دارالسلام به معنای آن محلی است که در آن هیچ آفتی از قبیل مرگ ، مرض و فقر و هیچ عدم و فقدانی دیگر و هیچ غم و اندوهی واردین را تهدید نمی‌کند، و چنین محلی همان بهشت موعود است و جز آن نمی‌تواند باشد، مخصوصا بعد از آنکه مقید به قید «عند ربهم» شده است.


«والله یدعوا الی دار السلـم ویهدی من یشآء الی صرط مستقیم» و خداوند دعوت به سرای صلح و سلامت می‌کند و هر کس را بخواهد به راه راست هدایت می‌نماید.
معنای سلام و اینکه سلام از اسماء خدای تعالی است و اشاره به وجه تسمیه بهشت به دارالسلام: و اما کلمه سلام، اصل در معنای این کلمه - بطوری که راغب در مفرداتش گفته - تعری و سلامت خواهی از آفات ظاهری و باطنی است، و این معنا در همه مشتقات این کلمه یعنی سلام، سلامت، اسلام، تسلیم و غیره جاری است، و دو کلمه سلام و سلامت یک معنا دارد، همچنانکه دو کلمه رضاع و رضاعة به یک معنا است.


و ظاهرا واژه سلام و واژه أمن معنایی نزدیک بهم دارند، تنها فرقی که بین این دو ماده لغوی است این است که سلام به معنای خود امنیت با قطع نظر از متعلق آن است، ولی کلمه امنیت به معنای سلامتی و امنیت از فلان خطر است، به شهادت اینکه می‌توان گفت : فلانی در سلام و سلامتی است، و فلانی از فلان خطر در امنیت است، ولی نمی‌توان گفت : فلانی در امنیت است.
کلمه سلام یکی از اسمای خدای تعالی است، و وجه آن این است که ذات متعالی خدای تعالی نفس خیر است، خیری که هیچ شری در او نیست، بهشت را هم اگر دارالسلام گفته‌اند به همین جهت است که در بهشت هیچ شر و ضرری برای ساکنان آن وجود ندارد. بعضی گفته‌اند اگر بهشت را دارالسلام خوانده‌اند بدین مناسبت است که بهشت خانه خداست، که نامش سلام است. ولی برگشت هر دو وجه در حقیقت به یک معنا است، برای اینکه اگر خدای تعالی هم، سلام نامیده شده برای همین است که از هر شر و سویی مبراء است، و سیاق و زمینه گفتار آیه دلالت دارد بر اینکه از کلمه سلام معنای وصفی اش مقصود است.


خدای سبحان در این آیه و در سایر آیات، کلمه سلام را مطلق آورده و به هیچ قیدی مقیدش نکرده، در سایر آیات کلام مجیدش نیز چیزی که سلام را مقید به بعضی از حیثیات کند دیده نمی‌شود، پس دارالسلام بطور مطلق دارالسلام است، و جائی که بطور مطلق دار سلامت باشد جز بهشت نمیتواند باشد، برای اینکه آنچه از سلامت در دنیا یافت شود سلامت نسبی است، نه مطلق، هیچ چیزی که برای ما سالم باشد وجود ندارد مگر آنکه همان چیز مزاحم بعضی از چیزهائی است که دوست میداریم، و هیچ حالی نداریم مگر آنکه مقارن با آن اضدادی برای آن هست.


پس، هر لحظه‌ای که بتوانی معنای سلامتی بطور مطلق و غیر نسبی را تصور کنی، همان لحظه توانسته‌ای وضع و اوصاف بهشت را تصور کنی، و برایت کشف می‌شود که توصیف بهشت به دارالسلام نظیر توصیف آن به جمله : «لهم ما یشاون فیها» است، برای اینکه لازمه سلامت انسان از هر مکروه و هر آنچه که دوست نمیدارد این است که بر هر چه دوست دارد و میخواهد، مسلط باشد و هیچ چیزی نتواند جلو خواست او را بگیرد، و این همان معنای آیه فوق میباشد.


در آیه مورد بحث دارالسلام مقید شده به قید «عند ربهم» و این دلالت دارد بر اینکه اهل دارالسلام دارای قرب حضورند، و در آنجا به هیچ وجه از مقام خدای سبحان غفلت ندارند.
در آنجا که نه از این کشمکشهای غارتگران دنیای مادی خبری است، و نه از مزاحمتهای احمقانه ثروت اندوزان از خدا بیخبر، و نه جنگ و خونریزی و استعمار و استثمار ، و تمام این مفاهیم در کلمه دارالسلام (خانه صلح و سلامت) جمع است.
و هر گاه زندگی در این دنیا نیز شکل توحیدی و رستاخیزی به خود گیرد آن هم تبدیل به دارالسلام می‌شود، و از صورت آن مزرعه بلا دیده طوفان زده در می‌آید.


۱. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۴، ص۱۶۰.    
۲. انعام/سوره۶، آیه۱۲۷.    
۳. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۷، ص۴۷۵.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۵، ص۴۳۷.    
۵. فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، تفسیر الصافی، ج۲، ص۱۵۷.    
۶. یونس/سوره۱۰، آیه۲۵.    
۷. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۱۰، ص۵۳.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۸، ص۲۶۴.    
۹. فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، تفسیر الصافی، ج۲، ص۳۹۹.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۵، ص۱۷۵.    
۱۱. عروسی حویزی، عبدعلی بن جمعه، نور الثقلین، ج۲، ص۳۰۰.    
۱۲. سیوطی، عبدالرحمان بن ابی بکر، الدر المنثور، ج۴، ص۳۵۴.    



مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۶، ص۴۷۲، برگرفته از مقاله «امنیت در بهشت».    


رده‌های این صفحه : امنیت | بهشت | موضوعات قرآنی




جعبه ابزار