الکهف و الرقیم فی شرح بسم الله الرحمن الرحیم (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
«الکهف و الرقیم فی شرح بسم الله الرحمن الرحیم»، به زبان عربی، اثر شیخ
عبد الکریم جیلی ، از ارزش مندترین کتابهای عرفانی است که در شرح «بسم الله الرحمن الرحیم» نگاشته شده است.
کتاب، در یک مقدمه و پانزده فصل تدوین شده است. لازم به ذکر است که شرح ناقصی از این کتاب در این مجموعه آورده شده است که متاسفانه مؤلف آن مشخص نمیباشد.
مقدمه: پیامبر گرامی
اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلّم میفرماید: «آنچه در کتب آسمانی است، در
قرآن است و آنچه در قرآن است، در فاتحه است و آنچه در فاتحه است، در بسم الله الرحمن الرحیم است». هم چنین میفرماید: «آنچه در بسم الله الرحمن الرحیم است، در «باء» است و آنچه در «باء» است، در نقطهای که زیر باء قرار دارد، جمع شده است».
مؤلف، در مقدمه کتاب، بیان میکند که غرض وی،
تفسیر بسمله از جنبه ادبی نیست، بلکه از جهت معانی حقایق آن است.
نقطه ی زیر باء، آغاز هر سورهای از کتاب خداست، چون حرف، مرکب از نقطه است و از آنجا که برای هر سورهای حرفی و برای هر حرفی نقطهای است که اول آن میباشد، لذا نقطه، آغاز هر
سوره از کتاب خداست.
نقطه بای بسم الله، اشاره به ذات خدای تعالی است که در پشت پردههای کنزیتش، در ظهور برای خلقش، غایب است.
نقطه باء، در عالم غیب خویش که تفرقهای در آن نیست، واحد است و این نقطه واحد، گرچه، به صورت متعدد ظهور میکند، ولی در
ذات خود یکی است؛ هم چنین خدای سبحان واحد است، گرچه مشرک گمان شرکت در مورد او مینماید.
در این فصل، به گفت وگوی نقطه و باء پرداخته شده است. نقطه به باء میگوید: ای حرف! من اصل توام، چون ترکیب تو از من است، بلکه تو در ترکیب خویش اصل منی، زیرا هر جزئی از تو نقطه است، پس تو کلی و من جزء و کل، اصل است و جزء، فرع، بلکه من حقیقتا اصلم، چون ترکیب تو عین من است...
باء در پاسخ میگوید: سرورم! قبول دارم که تو اصل منی؛ در حالی که میدانم اصل و فرع دو چیزند و این جثه من، کشیده و ترکیب یافته است و وجودی برای من جز به آن نیست و تو جوهری هستی لطیف که در همه چیز یافت میشوی و من جسمی هستم ستبر و متراکم که به مکانی خاص مقیدم، پس از کجا من توام و چگونه حکم تو حکم من است؟
«باء»، همان نفس است و در میان
حروف بسمله تنها «باء»، حرف ظلمانی است و حروف ظلمانی عبارتند از: ب، ج، د، ز، ف، ش، ت، ث، خ، ذ، ض، ظ، غ.
خداوند متعال حرف «باء» را در ابتدای هر سورهای قرار داد و سر آن این است که اولین حجابی که میان
انسان و ذات مقدس الهی قرار دارد، ظلمت وجود انسان است، پس زمانی که این حجاب فانی شود و جز خدا در میان نباشد، اسماء و
صفات او حجابی خواهند بود بر او.
مصنف در بقیه فصول، به ترتیب، از اقسام الفت ایجاد کردن الف بین حروف، باقی ماندن الف به حالت اطلاق خود علی رغم سریان آن در همه حروف، سریان الف در همه حروف به گونه سریان نقطه در آنها، سریان حق در همه اجناس عالم بدون مقید شدن به آنها، واحد بودن عدد الف، معنای اثنینیت باء، ناتوانی خلق از ادراک حق مگر در سطح رحمانیت، کشیدن باء در بسم الله پس از اسقاط الف، حقیقت جامع بودن میم بسم الله نسبت به غیب و شهادت، حروف اسم جلاله (الله) و عرش سخن گفته است.
در مورد شرح این کتاب که به آخر آن ملحق گردیده، گفته شده است که هیچ اطلاعی در باره نویسنده، ناسخ و
تاریخ کتابت آن وجود ندارد؛ آری به ملاحظه نوع ورق و خط آن، به گمان قوی تاریخ کتابت آن به اواخر
قرن دهم و ابتدای قرن یازدهم برمی گردد و علت ناقص بودن آن، یا به خاطر عدم اتمام آن توسط شارح است و یا به جهت در دست رس نبودن نسخه کامل آن.
کتاب، توسط قاسم تهرانی، تحقیق و تصحیح شده است. وی در مقدمه، مشروحا به معرفی مؤلف و مراتب علمی و عرفانی و آثار وی پرداخته است. فهرست
روایات و فهرست تفصیلی کتاب مورد بحث، در پایان آن ذکر شده است.
پاورقیها، بیشتر به ذکر موارد اختلاف نسخ و آدرس آیات اختصاص یافته است.
نرم افزار عرفان۳، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.