الخراج و صناعة الکتابة (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
«الخراج و صناعه الکتابه» اثر ابوالفرج قدامة بن جعفر (متوفی ۳۳۷ ق) معروف به کاتب بغدادی، کتابی است درباره
خراج و
مالیات که به
زبان عربی، بین سالهای ۳۱۶ تا ۳۲۰ ق نوشته شده است.
هدف اصلی نویسنده، توصیف مملکت
اسلام و حدود و ثغور آن، خصوصا قسمت مجاور با امپراطوری روم شرقی بوده که وی آن را بزرگترین
دشمن اسلام میدانسته است.
اطلاعات نویسنده از جغرافیای ریاضی و توصیف کوهها، رودها و هفت اقلیم و نیز توجه خاص وی به نواحی مجاور
جهان اسلام، سبب اهمیت کتاب شده است.
کتاب با مقدمه محقق اثر محمد حسین زبیدی آغاز شده است. شرح حال نویسنده، معرفی کتاب خراج و نسخههای از مطالب مقدمه است. نویسنده متن اثر را ابتدا در هشت منزل نوشته و بعد نهمین منزل را بدان افزوده است؛ البته تنها چهار قسمت (منزل پنجم تا هشتم) آن به دست ما رسیده که جزو دوم کتاب را تشکیل داده است. هر منزل نیز دارای چندین باب میباشد.
کاتب بغدادی چون در اداره مرکز
بغداد ناظر حساب و درآمد بوده، شغلش ایجاب میکرده تا کتاب حاضر را با موضوع تقسیمات قلمرو خلافت و سازمان برید و مالیات هر ولایت بنویسد و در حقیقت کتابش برای شناخت مقدار خراج هر یک از ممالک و بلاد، مهم بوده است.
نویسنده بیشتر به وصف راههای برید و ولایات توجه داشته و پیش از آنکه ذکر راههای بغداد را به میان آورده باشد، همه راههایی را که به مکه منتهی میشوند را توصیف کرده است. اهمیتی که او برای بغداد قائل شده، تنها از آن جهت است که پایتخت جهان اسلام و از لحاظ سیاسی و اداری قابل توجه بوده است. بدین ترتیب باید گفت که در شیوه جغرافیانویسی، وی از روش ایرانی «هفت اقلیم» عدول کرده و تمایل به بیان جغرافیا از جنبه اسلامی دارد.
او مانند
یعقوبی و
ابن خرداذبه، تقسیم کتاب خود را بنا بر جهات اربعه و بر تقسیم جهان، به چهار ربع، گذاشته است و چنین شیوه بیانی بایستی از سنت جغرافیای ایرانی گرفته شده باشد. به گفته
مسعودی، ایرانیان و نبطیان قدیم قسمت مسکون
زمین را به چهار قسمت میکردهاند:
خراسان (مشرق)، باختر (شمال)، خوربران (مغرب) و نیمروز (جنوب). نویسنده نیز به قراردادی بودن چنین تقسیمی اشاره کرده است. ظاهرا در نظر او، اصطلاحات شرق، غرب، شمال و جنوب، تنها ارزش نسبی دارند.
برخی معتقدند که بهتر است قسمت چاپ شده کتاب را به منزله تکمله معتبری بر کتاب ابن خرداذبه دانست؛ زیرا چون غالبا بر مدارک رسمی آن دوران تکیه داشته در بسیاری موارد به تحقیق مطالب ابن خرداذبه کمک میکند.
مقدمه کتاب، هدف و روش مؤلف را به دست داده و از روی آن، اهمیت نقش دیوان برید در دولت
عباسیان که موضوع اصلی کتاب ابن خرداذبه و قدامه بوده است، را میتوان شناخت.
چنانکه نویسنده در آغاز منزل پنجم اشاره کرده، گویا منزل نخستین، دیباچه و صدر مانند بوده و ترتیب منزلها در آن آمده است (دیباچه جزو دوم) اما موضوع و محتوای منزل دوم، روشن نیست.
در منزل سوم، از نثر و از وجوه و فنون
بلاغت سخن رفته و منزل چهارم باید درباره دیوان الخراج و الضیاع بوده باشد.
منزل پنجم، در یازده باب، دیوانهای الجیش، النفقات،
بیت المال، الرسائل، التوقیع، الدار، الخاتم، دار الضرب،
المظالم و مانند آن تشریح شده است. برخی احتمال دادهاند که نویسنده در برشمردن این دیوانها، از «خدای نامه» بهره برده است.
در باب دیوان برید (نامهها)، وی معتقد است که نامهها، به دیوانی مستقل نیاز دارند و مکتوبات ارسالی، از همه نواحی، باید به این دیوان ارسال شوند. رئیس این دیوان، باید به هر چیزی و جایی راه داشته باشد، تا
نامه به مقصد فرستاده شود. او مسئولیت عرضه نامههای ماموران برید و اخبار مربوط به همه نواحی را به درگاه خلیفه بر عهده داشته و وظیفه رسیدگی به کار راهنمایان برید و دبیران و کارمندان چاپارخانهها نیز به عهده اوست.
منزل ششم در هفت باب، به امور مربوط به زمین از جمله هیئت، مساحت، دریاها، جزایر، کوهها، رودها و چشمهها، ممالک اسلامی و حدود و ثغور آنها اختصاص یافته است.
کاتب در منزل هفتم، در ضمن نوزده باب، مباحث مربوط به خراج را مطرح کرده است.
در منزل هشتم نیز در دوازده باب، با قبول این امر که
انسان طبیعتا مدنی و شهرنشین میباشد به بیان برخی از احتیاجات وی از جمله نیاز به پوشاک، تولید نسل، اجتماع،
طلا و
نقره و
معامله با آنها، دولت و امام،
علم سیاست پرداخته و در ادامه، صفات و ویژگیهای
رهبر جامعه از قبیل
عقل،
علم،
راستگویی، پرهیز از
حسد و... را توضیح داده است.
در بابهای هشت و نه این منزل، سخنان دانشمندان و خردمندان یونانی آمده و پارهای از رسالههای
ارسطو در پند به
اسکندر و سرگذشت او گذارده شده است.
از این کتاب، به خوبی میتوان به دانستنیهای دبیران آن روزگار پی برد. در خلال مباحث، رنگ اسلامی جغرافیا محسوس ولی جنبه سیاسی دفاع از حدود نیز مشهود است. در ضمن، وصف اقوام و کشورهایی که مملکت اسلام را احاطه کردهاند، نیز آمده و از جغرافیای عمومی و جغرافیای طبیعی نیز سخن گفته شده است، ولی ظاهرا، نویسنده اطلاعات خود درباره جغرافیای اقلیمی را از منابع یونانی اقتباس کرده است.
وی
علم جغرافیا خصوصا علم طرق را نه تنها برای اداره کردن کارهای دیوان، یعنی دبیرخانه دولتی لازم میدانسته، بلکه برای شخص خلیفه در هنگام
سفر یا در وقت لشکرکشی ضروری میشمرده است. اما در زمینه راهها، خصوصا راه مرکزی
ایران که میان
شیراز-
نیشابور بود و از یزد میگذشت، اهمال کرده و سخنی به میان نیاورده است. شاید از جهت فتنه و آشوبی که آن زمان شرق ایران را تیره کرده بود، فرصت و مجال پرداختن به آن را نیافته است و یا راه
مصر سفلی را که از محاذات
ساحل دریای مدیترانه به مغرب میرفته، یاد نکرده است. اما با توجه به مطالب کتاب، اهمیت و ارزش اطلاعات او در زمینه برید کاملا آشکار است.
وی علاوه بر توصیف برید و راهها که اشاره شد، اطلاعات و فهرستهایی نیز در زمینه مالیات وصول شده شهرهای آن زمان ارائه کرده و این اطلاعات را از پارهای اوراق رسمی (دولتی) که در دسترس داشته جمع آوری نموده است.
متن کتاب در نیمه
قرن گذشته در
اروپا شناخته شد. بعد از آنکه شارل شیفر فرانسوی، نسخه خطی آن را در استانبول یافت، آن را استنساخ کرد و در کتابخانه ملی پاریس، به امانت گذاشت، سپس همقطارش دی سلان عهده دار اولین تحقیقات درباره آن کتاب شد و خلاصهای از آن را در ۱۸۶۲ م. به چاپ رسانید.
به دنبال او، اشپرنگر یک ارزیابی از قسمت جغرافیائی کتاب داد و دخویه قسمتهای گزیدهای از منزلهای پنجم و ششم را ضمیمه «المسالک و الممالک» ابن خرداذبه در ۱۸۸۹ م، به چاپ رسانید.
ترجمه باب یازدهم کتاب (فی ذکر دیوان البرید و السکک و...) توسط آقای دکتر حسین قره چانلو، استاد دانشگاه تهران، مورد تحقیق و ترجمه قرار گرفته و در سال ۱۳۷۰ ش از سوی «نشر البرز» تهران منتشر شده است.
نسخه حاضر با شرح و تعلیقه دکتر محمد حسین الزبیدی در سال ۱۹۸۱ م توسط «دار الرشید للنشر» بغداد منتشر شده است.
فهرست امکنه و بقاع، آیات، اسماء رجال، قبائل، اقوام و فرق، اوزان، مساحت، مقیاسها و نقود، موظفین و عمال، دیوانهای مالی و اداری، اصطلاحات مالی و اداری، اصطلاحات عامه، اصطلاحات جغرافی و تقویمی مذکور در متن و فهرست مطالب، در انتهای کتاب آمده است.
محقق در پاورقیها، ضمن اشاره به اختلاف نسخ، به تصحیح اغلاط و توضیح برخی کلمات و عبارات متن پرداخته است.
نرم افزار جغرافیای جهان اسلام، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور).