• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

أَقْوَم (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





اَقْوَم: (یَهْدی لِلَّتی‌ هِیَ اَقْوَمُ)
«اَقْوَم» از مادّه‌ «قیام» گرفته شده است؛ و از آنجا که انسان هنگامی که می‌خواهد فعالیت پی‌گیری انجام دهد، قیام می‌کند و به کار می‌پردازد، از این نظر، «قیام» کنایه از حسن انجام امور و آمادگی برای فعالیت آمده است.
ضمناً، «استقامت» که از همین ماده گرفته شده و «قیم» که آن هم از این ماده است به معنای صاف، مستقیم، ثابت و پا بر جا است. و از آنجا که‌ «اَقْوَم» «افعل تفضیل» است؛ به معنای صاف‌تر، مستقیم‌تر و پابرجاتر می‌آید. و به این ترتیب مفهوم آیه فوق چنین است: «قرآن به طریقه‌ای که مستقیم‌ترین، صاف‌ترین و پابرجاترین طرق است، دعوت می‌کند». و «قیل» به معنای‌ «سخن گفتن» است که در اینجا اشاره به ذکر خدا و تلاوت قرآن است.



ترجمه و تفاسیر آیات مرتبط با اَقْوَم:

۱.۱ - آیه ۹ سوره اسراء

(إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يِهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَ يُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا كَبِيرًا) (اين قرآن، به راهى كه استوارترين راه‌هاست، هدايت مى‌كند؛ و به مؤمنانى كه كارهاى شايسته انجام مى‌دهند، بشارت مى‌دهد كه براى آنها پاداش بزرگى است.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: اقوم افعل تفضیل از قیام است و معنای اصلی قیام، ضد قعود است که این خود یکی‌ از معتدل‌ترین حالات آدمی است و انسان در این حال از هر حالت دیگری نسبت به کارهایش مسلط‌تر است به خلاف قعود و یا طاقباز و یا دمر و امثال آن، ولی این کلمه را در نیکو انجام دادن هر کار استعمال کرده‌اند و به کسی که به خوبی متصدی کاری شود، و بدون عجز و خستگی و با حسن اداره آن را از آب در آورد می‌گویند فلانی قائم به فلان امر است یعنی آن امر را مراقب و نگهدارست، و حال آن‌را آن‌طور که مناسب آنست رعایت می‌نماید. در آیه مورد بحث خدای تعالی این ملت حنیف را ملتی قائم نامیده و در جای دیگر درباره آن فرموده: (فَاَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها لا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ) و نیز فرموده: (فَاَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ الْقَیِّمِ) و این بدان‌جهت است که این دین خیر دنیا و آخرت ملت خود را تامین و تضمین نموده و قائم بر اصلاح حال معاش و معاد ایشان است. و این نیز نیست مگر بخاطر اینکه این دین موافق با مقتضیات فطرت انسانی و ناموسی است که خداوند بر اساس آن ناموس او را خلق کرده و او را به حسب آن ناموس مجهز به ابزاری فرموده که او را به سوی غایت و هدف از خلقتش و سعادتی که برایش در نظر گرفته شده راهنمایی می‌کند.
و بنابراین، توصیف این ملت در آیه مورد بحث به وصف اقوم (قائم‌تر) یا در مقایسه با سایر ملت‌ها است و یا در مقایسه با سایر شریعت‌ها، این را می‌دانیم که برای هر ملتی سنتی است که آن‌را برای خود برگزیده‌اند تا سودشان برساند و به درد زندگیشان بخورد، و لیکن این سنت‌ها اگر در بعضی از امور ایشان را سود ببخشد در پاره‌ای دیگر به ضررشان تمام می‌شود، و اگر پاره‌ای از هواها و امیالشان را تامین می‌کند قسمت عظیمی از خیرات را از ایشان سلب می‌کند، همانا در میان همه سنت‌ها این تنها اسلام است که قائم به مصالح حیات و تمامی اهداف دنیایی و آخرتی جامعه است، بدون اینکه خیری از ایشان سلب کرده و از بین برده باشد بنا بر این ملت حنیف اقوم است بر حیات انسانی تا دیگر ملل. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:)

۱.۲ - آیه ۶ سوره مزمل

(إِنَّ نَاشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْءًا وَ أَقْوَمُ قِيلًا) (به يقين نماز و عبادت شبانه گامى استوارتر و گفتارى پايدارتر است.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: مراد از اينكه فرمود حادثه شب اقوم قيلا است اين است كه نماز شب استوارترين و صائب‌ترين سخن است، براى اينكه در نماز شب حضور قلب بيشتر و توجه به كلام دقيق‌تر است. و معناى آيه اين است كه حادثه شب و يا نماز در دل شب ثابت‌قدم‌تر است- و يا در مطابقت قلب و زبان شديدتر، و سخنى استوارتر و صائب‌تر است، چون خداى تعالى شب را مايه آرامش قرار داده، و نتيجه اين آرامش اين است كه خاطر انسان از شواغل معيشت فارغ، و دست انسان از اسباب ظاهرى بريده است. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:)


۱. اسراء/سوره۱۷، آیه۹.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ج۱، ص۶۹۰.    
۳. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۵۰.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۵، ص۱۸۱.    
۵. اسراء/سوره۱۷، آیه۹.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۸۳.    
۷. روم/سوره۳۰، آیه۳۰.    
۸. روم/سوره۳۰، آیه۴۳.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۶۲.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۴۷.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۹۶.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۲۲۵.    
۱۳. مزمل/سوره۷۳، آیه۶.    
۱۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۷۴.    
۱۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۹۹.    
۱۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۶۴.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۶، ص۲۱.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۱۶۳.    



مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «اَقْوَم»، ص۶۱.    






جعبه ابزار