اقدامات اولیه امام زمان هنگام ظهور
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
هنگامی که
امام مهدی (علیهالسلام) ظهور میکند اقداماتی را هنگام ظهور در
شهر مکه انجام میدهد و کارهای دیگری را انجام میدهد که در اینجا به آنها پرداخته شده است.
اقدامات اولیه
امام مهدی (علیهالسلام) هنگام ظهور در
مکه است.
کارهایی که حضرت در مکه انجام میدهد.
حضرت امام سجاد (علیهالسّلام) میفرمایند: «آن حضرت به سخن گفتن پرداخته و میفرمایند که ایها الناس منم فلانی (مهدی)
پسر فلانی (حضرت
امام عسکری (علیهالسّلام)) منم
پسر پیغمبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) دعوت میکنم شما را به آنچه پیغمبر
خدا را دعوت میکرد.
در ادامه
حدیث فوق آمده: «پس هجوم میآورند که او را بکشند پس سیصد و سیزده تن از او دفاع میکنند.
پس از دفاع، «حضرت بین دو نقطه رکن و مقام (در
خانه خدا) چهار رکعت
نماز میگذارند.» (از
حضرت امام محمد باقر (علیهالسّلام))
حضرت امام صادق (علیهالسّلام): «پس آنگاه به اسم او از
آسمان ندا شود و او در پشت مقام باشد. اصحاب به ایشان عرض میکنند: اکنون دیگر به اسم شما ندا شد، منتظر چه هستید؟ آنگاه دست او را بگیرند و برای بیعت عمومی بیاورند حضرت آمده و به
حجرالاسود تکیه نموده و...»
«و اولین جملهای که ایشان با آن کلام خود آغاز میکند این
آیه است: «بقیه الله خیرٌ لکن ان کنتم مؤمنین: باقیمانده حجت خدا برای شما بهتر است البته اگر
مؤمن بودهاید: سپس بگوید: منم بقیه الله.
آنگاه سیصد و سیرده نفر با او
بیعت کرده و دیگران هم بیعت میکنند.
حضرت امام رضا (علیهالسّلام): آنگاه که مراسم بیعت تمام شود، سراغ طایفه بنی شیبه (کلید داران و خادمان خائن خانه خدا) بیاید، دستهای ایشان را قطع کند برای اینکه ایشان دزدهای خانه خدایند. دست و پایشان را قطع نموده ایشان را در مکه بگرداند و منادی ندا دهد: اینها دزدان خانه خدا هستند...»
البته حضرت چنین اقداماتی را برای
قبیله قریش هم انجام میدهند. (البته بر اساس آنچه محققان پس از تلاش و کنکاش به آن رسیدهاند هیچکدام از احادیث دال بر خشونت و سختگیری در زمان حضرت سند قطعی و صحیح ندارد)
تکمیل تعداد یاران ۱۰ هزار نفر اصلی. تعیین حاکم برای مکه. خروج از مکه و عزیمت به
مدینه.
اقدامات دیگر امام هنگام ظهور از قرار زیر است.
اشاره: اگر
خداوند در
قرآن کریم درباره پیامبرش فرموده: «وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی اِنْ هُوَ اِلاَّ وَحْیٌ یُوحی»
کار
امام معصوم (علیهالسلام) نیز بدون
حکمت و الهام گرفته از خداوند نمیباشد. بنابراین، روایاتی که درباره خرابی و ویران کردن مساجد آمده است چند نوع بوده که به نمونههایی از آن اشاره میشود.
الف: تخریب مساجد و اصلاح آن:
اصبغ بن نباته میگوید:
امیرالمؤمنین (علیهالسلام) وقتی که وارد
مسجد کوفه شد... و سپس فرمود: وای بر آنکه تو را از
گل و
خاک پخته بنا کرده و جهت
قبله نوح را تغییر داد! و باز آنگاه فرمود: خوش بحال کسی که شاهد ویرانی تو در روزگار قائم از
اهلبیت میباشد.
و همچنین از آن حضرت در مورد دیگر نقل شده است که فرمود: (بیگمان هنگامی که حضرت قائم، قیام کند مسجد کوفه را خراب کرده و قبله آن را اصلاح میکند.)
ب: تخریب مساجد در مسیر جاده و مشرف:
ابوبصیر میگوید: امام باقر (علیهالسلام) فرمود: هنگامی که قائم ما قیام کند، چهار
مسجد را در کوفه ویران میسازد. و همچنین مسجدی که مشرف بر دیگران باشد نمیگذارد. مگر اینکه حالت اشراف آنرا برداشته و با حالت سادگی میگذارد. و دیگر مسجدی که در مسیر جادهها قرار گیرد از بین میبرد.
بنابراین ما نمونههائی از روایاتی که بیان گردید و بسیاری از روایاتی که در این رابطه ملاحظه شده است که البته هیچ کدام حکایت از ویران کردن بسیاری از مساجد ندارد. همچنین در روایاتی که اشاره به خراب کردن مساجد دارد اولاً، مراد از این خرابی نابود کردن نیست. و دیگر آنکه، در برخی
روایات علت خراب کردن مساجد نیز توضیح داده شده است که اصلاح قبله آن است و یا حالت اشرافی و تزیین دارد. و حالت اشرافی آنرا برداشته و به حالت سادگی میگذارد. بنابراین چنین نیست که حضرت مساجد زیادی را خراب کند، و اگر تعداد محدودی را خراب میکند بخاطر مصالحی است.
از آنجایی که هدف از قیام حضرت مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) برپائی
حکومت عدل الهی در سراسر
جهان است. و اداره سرزمینی به گستردگی
دنیا، کاری بس دشوار است، که تنها با برخورداری از رهبری الهی و حاکمیت
اسلام امکانپذیر است. و حضرت مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) زمانی زمام امور را بدست میگیرد که دنیا
وارث انبوهی از نابسامانیها، بیعدالتیها و عقیدههای انحرافی میباشند. سرانجام روزگاری فرا میرسد که
عدل و
عدالت با دست توانای مرد الهی در روی زمینِ پر از
ظلم و
ستم پیاده میشود. و آثارکلام رسول گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) : (... یحلا الارض قسطاً و عدلاً) (زمین را پر از عدل و قسط میکند) در همهجا نمایان و آشکار میگردد.
چنانکه امام صادق (علیهالسلام) میفرماید: (به خدا
سوگند، بطور حتم عدالت مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) به درون خانهها نفوذ میکند، همچنانکه سرما و گرما در آن وارد میشود.)
و از طرفی،
علم، رافت و مهربانی، گسترش فرهنگ اسلامی و آثار
مذهب و دینداری در همه جا تجلی میکند. و تمامی دنیا تحت تاثیر قرار میگیرد. و دستورات اسلامی بطور کامل اجرا میگردد: زیرا پس از تجلی حکومت الهی عقلها بیدار و خردها سالم میشود.
بنابراین، آنچه که از روایات بدست میآید، ظهور حضرت مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف)، ظهور حکومت عدل الهی، ظهور رحمت، رافت، امنیت، آسایش، صمیمیت و... میباشد. غرض از حکومت الهی جز اجرای فرامین او و هدایت به صراط مستقیم چیزی دیگر نمیباشد.
با تمام دیدن این همه خوبیها، گسترش فرهنگ
دین و دیانت، اعلام
عفو و
رحمت، بر اثر سوء تدبیر و خُبث باطن و کجاندیشی و از دست دادن
قدرت و منافع ظاهری، سخنان حکمتآمیز و آثارعظمت الهی که سراسر جهان آنرا درک کرده و تسلیم آن میباشند نادیده گرفته، دست به طغیان و سرکشی میزند. که امام صادق (علیهالسلام) نیز میفرماید: (عدهای بر اثر کجاندیشی در هنگام ظهور قائم ما، در برابر آن حضرت ایستاده و با آن میجنگند.)
و یا اینکه امام باقر (علیهالسلام) فرموده است: حضرت برای بیعت گرفتن لشگریانش را به سراسر جهان میفرستد. و هر که از بیعت سر باز زند نابود میکند.
بنابراین، اگر از این احادیث چنین برداشت شود که حتی این نیز خلاف عدالت اسلامی میباشد. اینها در حقیقت از ناشی عناد، تعصّب و کجاندیشی خود آنها است که با حضرت مخالفت نمودهاند. و خود مقصّر میباشند. کسانی که بعد از اتمام حجّت و اعلام تمامی آثار و نشانههای الهی که اثر عملی آن عافیّت، عدالت و
آسایش است، باز هم سر از
رهبری و
اطاعت باز بزند، بدیهی است که در کمال عناد بوده و مانع از اجرای فرامین الهی و بر هم زدن آسایش دیگران میباشد. از بین بردن اینگونه انسانها، علاوه بر بیان روایات، در نزد عقلایی که
عقل سلیم داشته باشند خلاف عدالت اسلامی نخواهد بود. و از طرفی، این عدّه انسانها محدود بوده که در روایات به آن اشاره شده است. و همچنین، کار امام معصوم (علیهمالسّلام) کار حکیمانه است. و برای رفع مانع از اجرای حکومت عدل الهی، خلاف عدل و عدالت اسلامی نخواهد بود. امام صادق (علیهالسلام) میفرماید: (وای بر کسی که با قائم ما بنای مخالفت گذارد.)
پس، بنای حکومت حضرت مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) بنای رحمت و اظهار عدالت است. اگر کسی مخالفت کند، در حقیقت مخالفت با دستور خداوند است. و حضرت مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) مجری و حاکم خدایند.
نقش
علما در
هدایت جامعه بشری در طول تاریخ، چهره ظلم و ستم را سیاه و دین و دینداری را درخشان نمودهاند، در هر روزگاری که پردههای سیاهی و جهل، سایه خود را بر
جوامع بشری گسترانده است، دانشمندان و علما دینی بودهاند که با مسؤولیت خود اندیشههای فساد و تباهی را از دامن مردم بخوبی پاک کردهاند. آنچه که از روایات فهمیده میشود، در
آخرالزمان نیز نقش علما در هدایت
جوامع بشری بخوبی مشهود است.
امام هادی (علیهالسلام) میفرماید: اگر در دوران غیبت
قائم آل محمد (عجّلاللهفرجهالشریف) دانشمندان نبودند که مردم را به سوی او هدایت کنند و با حجتهای الهی از دینش دفاع نمایند، کسی در دین خدا پابرجا نمیماند. و همه
مرتد میشدند. ولی آنان همانند ناخدای کشتی، سکان کشتی را نگاه میدارد. و آنان نزد خدا، والاترین انسانها هستند.
و یا اینکه حضرت مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) در اوائل غیبت کبری توقیعی بر این مضمون صادر فرمود: (بعد از این، به راویان حدیث ما (فقهای عادل) مراجعه نمائید، آنها حجت من بر شما و من حجت بر آنها هستم.)
و آنچه که نمونه از روایات درباره نقش علما در طول تاریخ وخصوصاً در
آخرالزمان اشاره شد. و یا اینکه حضرت مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) آنها را حجت خود یاد میکند. بدیهی است که علما حقیقتاً کسانی هستند که مردم را به سوی حقیقت هدایت و راهنمائی نموده و مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) و قیام و آرمان آن حضرت را به آنان معرفی میکنند. و اگر در
حدیث آمده که اگر کسی امام خود را نشناسد و به آن حال از دنیا برود، به
مرگ جاهلی این دنیا رفته است. و این نقش علما است که مردم را از مرگ جاهلی نجات داده و امام و حجت خدا را بر آنها معرفی نموده تا با معرفت کامل از دنیا برود و...
بنابراین، اگر احادیثی همانند اینگونه حدیث مشاهده شده است که گفته است: حضرت مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) بعد از ظهور رهسپار
کوفه میگردد و در آنجا عدّهای، با
سلاح در برابر حضرت میایستد و میگوید: ای
فرزند فاطمه از همان راهی که آمدی برگرد، ما بتو نیازی نداریم. در حالی که همه، قاریان
قرآن و دانشمندان دینی هستند که پیشانی آنها از
عبادت پینه بستهاند و... و امام (علیهالسلام)
شمشیر کشیده همه را از دم تیغ میگذارند.
همه ناظر به کسانی است که اندوختههای علمی و دانش خود را وسیله رسیدن به دنیا قرار دادهاند نه علمای راستین، بنابراین، واژه علما، تنها بر علمای
شیعه صدق نمیکند. چه بسا عالمان وهّابی و
سنّی باشند. چنانکه در عصر حاضر با تمام و کمال دیده میشود که علما وهّابی و سنّی، با استدلال به
آیات قرآن و
تفسیر و تاویل نادرست به آن مذهبی که برگرفته از قرآن و اندیشه اهلبیت (علیهمالسّلام) است، احتجاج و استدلال نموده و حقانیت این مذهب را منکر میشود. چه رسد به اینکه، در زمان حضور باشد.
ابوحنیفه و مالک، که از رؤسای مذهب اهلسنتاند، هر دو از شاگردان امام جعفر صادق (علیهالسلام) هستند. در برابر مذهب امام صادق (علیهالسلام) تشکیل مذهب دادند و...
فلذا، روایات متعددی در اینباره وجود دارد که در هنگام ظهور حضرت عدّهای که با آیات قرآن بر علیه آن حضرت استدلال میکنند. و حقانیت او را قبول ندارند. و حتی عدّهای علنی از مسجد از مجلس خطابه حضرت بلند شده و بر حضرت اعتراض میکنند. بعید نیست که مصداق بسیاری از اینگونه روایات، علما
اهل سنت و ناصبیها و وهّابیها میباشد. و علمای شیعه، اندیشهشان برگرفته از اندیشه اهلبیت (علیهمالسّلام) و از شاگردان آن مکتباند. به روایات متعدد، در زمان غیبت، حجّت و خلفای اهلبیتاند. علمای که اینگونه از آنها یاد شدهاند چگونه بروی امامشان شمشیر کشیده و یا به دست آن حضرت کشته میشوند. و البته از آنجایی که همه انسانها حتی علما از نظر معرفت و
تهذیب نفس یکسان نمیباشند، انسان بعید نمیداند که عدّه محدودی از علمای شیعه نیز در زمان ظهور با امام مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) مخالفت کنند. آنچنان که معلوم است اندیشه علمای شیعه اندیشه اهلبیت است، و علمایی که غیر از این باشند، بسیار محدود و در اقلّیتند.
بر اساس حکم عقل و تعالیم انسانساز اسلام کشتن منحرفان و معاندان تنها پس از عرضه اسلام و تمام شدن حجت بر آنها جایز خواهد بود. و تا زمانی که اسلام بر آنها عرضه نشده و حقانیت اسلام و امام مهدی (علیهالسّلام) برایشان آشکار نشده است، کشتن آنها برخلاف حکم عقل و اصول دین اسلام خواهد بود. اصولاً اصل اولیه اسلام در مواجهه با دیگران تلاش برای هدایت آنهاست و
جنگ و درگیری نیز به خاطر اصلاح آدمیان است
امام علی (علیهالسّلام) در اینباره میفرماید: پیامبر مرا به سوی
یمن فرستاد و به من فرمود: ای علی با هیچ کس جنگ مکن مگر پس از آنکه او را به اسلام دعوت کنی. به خدا سوگند اگر خداوند به دست تو یک نفر را هدایت کند برای تو از آنچه
خورشید بر آن طلوع و غروب میکند بهتر است.
از اینرو در ابتدا تمام همّت امام مهدی (علیهالسّلام) صرف اصلاح و هدایت انسانها خواهد شد و جنگ و
قتل منحصر در مواردی خواهد بود که امیدی به اصلاح نمیرود. امام صادق (علیهالسّلام) در اینباره فرمودهاند: (امام مهدی (علیهالسّلام) و سپاهیانش) بر پیروان هیچ دینی وارد نمیشوند مگر اینکه آنها را به خداوند، اسلام و اقرار به نبوت
حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) دعوت میکنند.
و
امام کاظم در حدیث دیگری فرمودهاند: ... چون بر
یهود،
نصاری،
صائبین،
ملحدان،
مرتدان و
کفار شرق و غرب عالم خروج کند اسلام را بر آنها عرضه میکند.
همچنانکه ملاحظه میشود بر اساس این روایات رویارویی امام مهدی (علیهالسّلام) با منکران و معاندان تنها پس از عرضه اسلام، دعوت به حقیقت و تمام شدن حجت از یک سو و اصرار ورزیدن آنها بر لجاجت و عنادشان از سوی دیگر خواهد بود.
اهتمام حضرت بر هدایت انسانها به اندازهای زیاد است که آن حضرت برای ارشاد مردم از تمام ابزارها استفاده خواهد کرد امام صادق (علیهالسّلام) در اینباره فرمودهاند: هیچ معجزهای از معجزات
انبیاء و اوصیا نیست مگر اینکه به جهت تمام شدن حجّت بر
دشمنان خداوند مانند آن را بدست قائم ما (علیهالسّلام) ظاهر خواهد کرد.
و همانطور که گذشت دشمنان حضرت ـ که حضرت با آنها خواهد جنگید و آنها را به قتل خواهد رساند ـ کسانی خواهند بود که پس از آشکار شدن حقیقت و تمام شدن حجت باز بر
گمراهی خود تعصب بورزند و از اطاعت حضرت سرپیچی کنند.
وقتی حضرت مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) ظاهر شد و حقایق اسلام را به مردم جهان عرضه داشت و برنامه انقلابی و اصلاحی اسلام را به گوش آنان رسانید، بسیاری از مردم اسلام را قبول میکنند زیرا استعداد مردم برای درک حقایق به حد کمال رسیده است. و از طرفی معجزاتی را به دست امام عصر (عجّلاللهفرجهالشریف) مشاهده میکند و اوضاع عمومی جهان را غیرعادی و فوق العاده مییابند و اعلام رهبر انقلاب جهانی به گوششان میرسد. این اوضاع سبب میشود که مردم جهان فوج فوج به دست مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) اسلام اختیار نمایند.
حضرت باقر (علیهالسّلام) فرمود: (وقتی قائم ما قیام نمود خدا دست لطفش را بر سر
بندگان مینهد و حواسشان را
جمع و غفولشان را کامل میگرداند.)
و به تعبیر برخی از روایات اسلام در هر خانه، کوخ و چادری رخنه میکند؛ چنان که سرما و گرما در آن نفود مینماید و همانطور که نفوذ سرما و گرما اختیاری نیست، اسلام نیز در این روزگار به همه جا و با وجود مخالفت قلبی برخی از آنان رخنه کرده و آنان را تحت تاثیر قرار میدهد.
گفتنی است هرچه هم سطح افکار بشر ترقی کند و افراد صالح و خیرخواه زیاد گردند، و اتمام حجت به نحو احسن صورت گیرد افراد ستمگر و خودسری در بین
بشر وجود خواهند داشت که طبعاً با
حق و دادگری دشمن بوده و برای دفاع از منافع شخصی خود در مقابل مهدی موعود قیام خواهند نمود و برای سرکوبی این
جمعیت جز جنگ و خونریزی چارهای نیست. از این جهت احادیث اهلبیت، جنگ و خونریزی را حتمی دانستهاند و این مخالفتها از باب فقدان حجت و گم کردن حقیقت نیست بلکه از باب عناد و سرکشی است.
بنابراین حضرت قائم (عجّلاللهفرجهالشریف) همانند دیگر
ائمه(علیهمالسّلام) نخست به
موعظه و ارشاد میپردازد و در صورت لزوم دست به شمشیر میشوند
زیرا همه امامان معصوم
عاشق حقیقت و راهنمای حقند. از نثار کردن مهر و
محبت به توده مردم دریغ نکردهاند و رشد روز افزون و ترقی و تکامل بشر سرلوحه دعوتشان بوده است. و اگر
امام حسن (علیهالسّلام) قرار داد
صلح را امضاء میکند، ولی
امام حسین (علیهالسّلام) قیام میکند و یزیدیان را رسوا میکند، این تفاوت روشها به خاطر تفاوت شرایط زمان، مخاطبان و حاکمان عصر امامان است وگرنه اگر امام حسن (علیهالسّلام) همان موقعیت امام حسین (علیهالسّلام) را میداشت حتماً عاشورایی میاندیشید و حسینی عمل میکرد.
حال در عصر امام عصر (عجّلاللهفرجهالشریف) مردم از اطلاعات و معرفت بیشتری نسبت به سایر امتهای قبل بهرهمند میگردند و حق و راه حق برایشان آفتابی میشود و امام زمان (عجّلاللهفرجهالشریف) هم بر طبق واقع حکم میکند، روش حضرت قائم (عجّلاللهفرجهالشریف) نیز به تبع این تغییرها با سیره سایر امامان تفاوت پیدا میکند.
آری! وقتی احدی یافت نمیشود که به موعظه نیازمند باشد و صالحات با بینشی عمیق و حججی تام طریق حجت (عجّلاللهفرجهالشریف) را انتخاب کردهاند و طاغیان با اطلاع کافی از پذیرش حق سر باز میزنند و به کارشکنی میپردازند آیا راهی غیر از دست به شمشیر شدن باقی میماند؟
امام صادق (علیهالسّلام) فرمود: علم و دانش از شهر
قم به تمام بلاد شرق و غرب پخش میشود و حجت بر جهانیان تمام میگردد، به طوری که در تمام زمین فردی پیدا نمیشود که علم دین به گوشش نرسیده باشد. بعد از آن، قائم ما ظهور میکند و اسباب عذاب و
غضب خدا مهیا میگردد، زیرا خدا موقعی از بندگانش انتقام میگیرد که حجت او را انکار نمایند.
زراره از امام صادق (علیهالسّلام) پرسید آیا روش و سیاست حضرت قائم (عجّلاللهفرجهالشریف) همانند روش پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) خواهد بود؟ امام (علیهالسّلام) فرمود: هرگز، هرگز پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با ملایمت و نرمی و مهربانی رفتار میکرد تا دلها را به دست آورد و مردم با آن حضرت الفت گیرند ولی حضرت قائم (عجّلاللهفرجهالشریف) سیاست قتل را در پیش میگیرد و طبق دستوری که دارد رفتار میکند و
توبه کسی را نمیپذیرد. پس وای بر کسی که با او مخالفت کند.
حسن بنهارون میگوید: در محضر امام صادق (علیهالسّلام) بودم
معلّی بن خنیس از حضرت پرسید آیا هنگامی که حضرت قائم ظهور میکند برخلاف روش امیرمؤمنان در برخورد با مخالفان رفتار میکند؟ امام (علیهالسّلام) فرمود: علی (علیهالسّلام) ملایمت و نرمش را در پیش گرفت چون میدانست پس از او دشمنان بر یاران و شیعیان چیرگی پیدا میکنند، ولی سیاست حضرت قائم (عجّلاللهفرجهالشریف) قهر و غلبه و به
اسارت گرفتن آنهاست زیرا میداند که پس از او کسی بر شیعیان تسلط نخواهد یافت.
آری با ظهور منجی
بشریت، روزگار موعظه و خواهش تمام میشود. از قدیمیترین روزگاران که پیامبران آمدند، همواره، بشر را موعظه کردند، و درخواست کردند که:
مؤمن باش، و عمل صالح به جای آر. و دیدیم که بشر چقدر گوش به آن سخنان داد، و چگونه انبیاء و اولیا را از دم تیغ گذرانید. امّا روزگار مهدی، روزگار خوار ساختن زورداران است.
عصر غیبت؛
غیبت امام زمان.
سایت اندیشه، برگرفته از مقاله «اقدامات اولیه امام زمان(عج) هنگام ظهور» تاریخ بازیابی ۹۵/۰۴/۲۷.