اقتصاد (اخلاق)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اعتدال به معنای میانهروی است که در همه امور حتی در
عبادات، از اصول مسلم قرآنی و روایی است که بستر بسیاری از توصیهها و هنجارهای
اخلاق اسلامی محسوب میگردد.. یکی از مصادیق بسیار پررنگ اعتدال، میانهروی در
معیشت و اقتصاد مالی میباشد که در این نوشتار بر مسائل، فضائل، آثار و راهکارهای میانهروی در معیشت و اقتصاد مالی پرداخته خواهد شد.
بهطور کلی
اعتدال و میانهروی در مطلق امور حتی در
عبادات از اصول مسلم قرآنی و روایی است که بستر بسیاری از توصیهها و هنجارهای
اخلاق اسلامی محسوب میگردد.
رسول گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمودند: هیچ بندهای در فهم
دین رشد نمییابد مگر این که میانهروی او نیز بیشتر میشود.
آن حضرت میانهروی را یکی از ۲۵ جزء
نبوت دانسته
و میانهروی در عبادت را بسیار زیبا دانسته
و رحمای امت خود را اوساط آنان میدانستند
و سه بار میفرمود: بر شما باد به میانهروی بر شما باد به میانهروی بر شما باد به میانهروی
و توصیههای اسلامی در زمینهی اعتدال در ساحتهای مختلف زندگی خود گفتاری مستقل است.
این نوشتار به یکی از مصادیق بسیار پررنگ اعتدال که میانهروی در
معیشت و اقتصاد مالی باشد میپردازد.
اقتصاد در
لغت به معنای میانهروی در کارها است و شامل هر کار میشود
اما در اینجا میانهروی در معیشت یعنی در ارتباط
انسان با کسب درآمد و نیز در مصرف را شامل است. بنابراین، از آنجا که این فضیلت دارای دو چهره مختلف در دو ساحت است، در ارتباط با کسب درآمد، بین دو رذیله
حرص و بیکاری قرار دارد و در ارتباط با مصرف، بین دو رذیله
اسراف (یا
تبذیر) و
بخل قرار دارد که البته -همانطور که گفته خواهد شد- مصرف دارای دو بخش است: مصرف شخصی برای خود و خانواده و دیگری
انفاق در راه خدا بر ارحام و دوستان و نیازمندان.
پیامبر اعظم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) همواره پس از نمازها از دعاهایی که میکرد این بود که: خدایا، میانهروی در هر دو حال از فقر و دارایی را به من نصیب کن
و از خدا میخواست که خود و خاندانش و دوستان ایشان را کفاف عطا کند و دشمنان آنان را فراوانی مال دهد
و از شر بینیازی طغیانآور و فقر نسیانآور به
خداوند پناه میبردند.
امام باقر (علیهالسلام) فرمود: خداوند نابود کردن اموال و تضییع آنها را دوست ندارد.
میتوان گفت بر اساس روایات، میانهروی در معیشت دارای سه حوزه اساسی است.
پس از انقلاب صنعتی کارگران بسا روزانه ۱۴ تا ۱۶ ساعت کار میکردند. اما اکنون همه کشورها قبول کردهاند: هفتهای چهل ساعت یعنی روزی هشت ساعت و دو روز تعطیلی در هفته.
زیرا روانشناسان اجتماعی دریافتهاند تعیین ساعات
کاری و تشویق کارگران به عدم انجام بیش از یک شیفت
کاری مانع بیماریهای جسمی و عصبی خواهد شد. کاهش ساعات کار علاوه بر این که هدفی انسانی است، ایجاد اشتغال بیشتر و نیز پاسخ دادن به نیازهای اساسی انسان و رسیدگی به زندگی شخصی و استفاده از اوقات فراغت را در بردارد.
رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) با اینکه تلاشگر در راه معیشت خانوادهاش را چونان مجاهد راه خدا میدانست
اما- شدت حرص در طلب دنیا را نیز یکی از علامات شقاوت دانسته
و میفرمود: در طلب روزی به اعتدال و زیبایی عمل کنید. زیرا رزق شما در هر حال به شما میرسد.
همانطور که
امام حسین به فردی فرمودند: ای فلان! نه چون جنگاوری که طالب غلبه است با تمام قوا در راه روزی بکوش و نه کسب را رها کن به امید
توکل، زیرا طلب
رزق یک سنت اسلامی است و البته اعتدال در طلب نیز یک نمود برای عفت است و نه آن تلاش وافر، رزقی را زیاد میکند و نه این عفت، رزقی را کم میکند، زیرا رزق مقدر شده و حرصورزی نوعی طلب
گناه است.
برخی از
روایات ما در این زمینه توصیههایی کاربردی نیز دارند که رسول اکرم در همین زمینه فرمودند:
مومن باید زندگی خود را سه بخش کند و میفرمودند: خدایت
و خانواده و مهمان و نفس تو هر یک بر تو حقی دارند.
امام رضا (علیهالسّلام) به یکی از اصحاب خود فرمود: طبق فرمایش الهی در مخارج زندگی نه بخل به خرج دهید و نه اسراف کنید.
مقصود از انفاق، یعنی هر نوع مخارج در غیر لاز نیازهای واجب خود و
خانواده که دادن
هدیه و کادو به دوستان و ارحام و نیز قرضدادن به افراد و
صدقه بر نیازمندان و... همگی را شامل است.
در انفاقات مالی نیز
قرآن کریم به پیامبر اعظم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) دستور میدهد در انفاق، میانه را در نظر دارد و نه دست را کلاً ببندد و نه چندان بذل کند که برای خود هیچ نگذارد
و نیز عبادالرحمن را به وصف اعتدال در خرج کردن که دور از بخل و اسراف به عنوان دو کرانه افراطی هستند میستاید
و به سوگندْشکنان دستور میدهد کفاره کار خود را برده آزاد کردن یا غذا دادن یا لباس پوشاندن بر ده نفر مستمند، از غذا و لباس متوسطی است که به خانواده خود میدهند قرار دهند
و به عنوان قانون کلی به هر کسی که نعمتی مادی دارد دستور میدهد خود در مصرف آن زیادهروی نکند و حق نیازمند را بپردازد و در این انفاق هم زیادهروی نکند و آن
فقیر نیز در مصرف صدقات زیادهروی نکند.
برای دستیابی عملی به میانهروی راههایی وجود دارد که برخی از آنها عبارتند از:
امام صادق (علیهالسّلام) گاهی غذاهای لذیذ مصرف مینمودند و گاهی غذاهای ساده و میفرمود
تدبیر ما در دست خداست، هر وقت وسعت روزی بدهد ما نیز وسعت در مخارج میدهیم و هر وقت روزی را بر ما تنگ کند ما نیز مخارج را محدود میکنیم.
یعنی بعد از مراعات اصل قبل، مخارج را بر اساس نظمی خاص تنظیم نمود که این برنامهریزی در روایات ما با عنوان «التقدیر فی المعیشة» یا «التدبیر فی المعیشة» مطرح شده است و رسول گرامی خدا فرمود: بیست صفت فقر میآورند، مثل اندازه نداشتن در معیشت
و آن بزرگوار، این تدبیر را نیمی از معیشت دانستهاند.
از مصادیق تدبیر این است که برخی بزرگان گفتهاند: هر کس مالی دارد باید اسراف نکند و به تدریج خرج کند تا برای نیازهایش کافی باشد
و نیز از مصادیق مهم و جامع این تدبیر و تقدیر، اقتصاد به معنی متعارف در زمان ما است که در تعریف آن به عنوان یک علم گفته شده است: اقتصاد، مطالعه تخصیص منابع کمیاب تعریف میشود. تخصیص منابع کمیاب یعنی تعیین اینکه چگونه این منابع را استفاده، مصرف، یا تقسیم کنیم. لذا اقتصاد و یا به عبارت دقیقتر تحلیل هزینه-سودمندی، مجموعهای از ابزارهای نظری و تجربی لازم برای بهترین گزینش در هریک از موقعیتها را فراهم میآورد.
در روایات آمده است: تعقل فرد، تدبیر معیشت اوست.
مانند اینکه ابتدا آنچه اهم و سپس مهم را در نظر بگیریم.
زیرا رسول گرامی خدا فرمود: بهطور کلی مومن کمخرج است
و بابرکتترین زنان کسانی هستند که کمخرج باشند.
این دستور قرآنی و روایی نیز چون هر دستور اسلامی دیگر گرچه در ابتدا به نظر میرسد برای تنظیم معاش صادر شده است اما اولاً این تنظیم معاش نیز در راستای هدف نهایی خلقت که بندگی خدای متعال است خواهد بود نه اینکه خود موضوعیت مستقل داشته باشد و ثانیاً بسیاری از کمالات معنوی در مسیر پیاده کردن این میانهروی در جان و
روح انسان به دست خواهد آمد که در اینجا به این آثار اشاره میشود.
دستیابی به روح اعتدال، که خود از صفات اخلاق والا و مادر بسیاری از فضایل است و بخشی از فضایل والای اعتدال و میانهروی بهطور کلی (هر نوع میانهروی از جمله اعتدال اقتصادی و معیشتی) در آغاز این نوشتار مورد اشاره قرار گرفت.
رسیدن به فضایل معنوی، مانند محبوبیت الهی. زیرا امام صادق (علیهالسّلام) فرمود: خدای متعال میانهروی در معاش را دوست دارد
و رسول گرامی خدا برای مومنانی که به میانه خرج میکنند
رحمت الهی را طلب فرمودند و این خود فضیلتی بسیار والا است.
امام باقر (علیهالسّلام) برنامهریزی معیشت را در کنار دینْفهمی و
صبر بر مصائب، یکی از اضلاع سهگانهی کمال انسانی دانستند.
کمبود نداشتن در معاش، زیرا رسول گرامی خدا فرمودند: در معیشت میانهروی کنید تا هرگز فقیر نشوید
و بلکه رفق در معیشت بهتر از بخشی از تجارات است
و کسی که در معیشت خود میانهرو باشد، خداوند او را روزی میدهد و کسی که زیادهروی کند محروم میشود.
زیرا همانطور که آن رسول گرامی خدا فرمودند گاهی هست خداوند روزی بندهای را برای ده روز در یک روز میدهد و اگر اسراف نورزد بقیه را باید با تنگدستی بگذراند.
امام صادق (علیهالسّلام) فرمود: خداوند اقتصاد در معاش را دوست دارد و با اقتصاد، چیزی کم نخواهیم داشت و با پرخرجی، هیچ مالی دوام نخواهد آورد.
جامعهی سرمایهداری نیز همواره بر اقتصاد تاکید نموده است اما این تاکید، از آنجا که با نگرش توحیدی و آخرتگرایانه نبوده است همواره یا سر بر دامان بخل نهاده است و یا حالت اسراف و تبذیر سرمستانه به خود گرفته است. زیرا اخلاق پروتستانی، که ریشه سرمایهداری در جهان غرب است، معادل
زهد دنیایی (Ascese dans le monde) است.
زیرا همواره براندوختن سرمایه تاکید نموده است که بدترین نوع زهد در اخلاق اسلامی است که «زهد من الدنیا للدنیا» نام دارد،
یعنی زهد در دنیاورزیدن برای خدمت بیشتر به دنیا و بس! زیرا رسول اعظم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فرمود: من برای
انفاق مال آمدهام نه جمع مال
که اخلاق کار سرمایهداری پروتستانی معتقد است و اکنون که غرب به فراوانی دست یافته است، آن روح ریاضتگرایانه را کناری نهاده و همواره در مصرف و تجملگروی مستغرق شده است.
از نظر
اسلام، اقتصاد در معیشت هرگز به معنی خرج نکردن در مورد لازم نیست که چنین
کاری مصداق صفت بسیار ناپسند بخل خواهد بود.
رسول گرامی خدا فرمودند:
بخیل در آسمان و زمین مبغوض است.
بلکه مقصود این است که اسراف و خرج بدون دلیل عرفی و شرعی و دور از شان و نیاز زندگی متعارف که آبروی اجتماعی فرد را حفظ میکند صورت نگیرد.
رسول گرامی خدا میانهروی در فقر و بینیازی هر دو را نیز تاکید نمودند و آن را یکی از نجاتدهندههای سهگانه (که در دنیا و
آخرت فرد را از مسئولیتها و
گناهان و
عذاب الهی میرهانند) معرفی نمودند
و این حالت یعنی اینکه یعنی در حالت تنگی دست هم نباید مومن بهطور کلی دست از خیرات و انفاقات بشوید یا برای خانواده خود خیلی سختگیری کند بلکه قدری که مورد نیاز است را گرچه با قرض هم شده که در گفتار و رفتار رسول خدا و
ائمه هدی دیده شده تامین نماید و البته نه چون حالت دارایی بخواهد رفتار کند بلکه قدری او هم تنگ بگیرد منتهی نه دست خود را کاملاً ببندد، زیرا رسول گرامی خدا از طرفی به
زبیر فرمودند: ای زبیر، روزی بندگان بهاندازه نفقات (مخارج) آنان است و هرکس زیاد خرج کند به او زیاد میرسد و هر کس کم خرج کند کم میرسد.
و از طرف دیگر فرمودند: مومن به ادب الهی اخذ میکند: اگر او وسعت در روزی بدهد مومن هم وسعت میدهد (بدون اسراف) و اگر او روزی را محدود کند مومن هم مخارج را محدود میکند (اما نه بخل ورزد و خوف ناداری وجود او را بگیرد و همواره در فکر پسانداز باشد)
و به افرادی که با وجود داشتن اموال ظاهری نامرتب داشتند توصیه کردند وقتی خدا به تو نعمتی داده اثر آن باید بر تو آشکار شود
و هر کس خود را به فقر بزند (با وجود دارایی اظهار فقر کند)
خدا نیز او را
فقیر مینماید.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «اقتصاد و میانهروی در معیشت»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۳/۱۱.