اعمال باطل (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اعمال
باطل با توجه
به آیات قرآن عبارتند از:
اخراج و
آواره ساختن مسلمانان از
مکّه، عملى ظالمانه و باطل:
«أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ • الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِن دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَن يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ ...؛
به کسانی که
جنگ بر آنان تحمیل گردیده، اجازه
جهاد داده شده است؛ چرا که مورد ستم قرار گرفتهاند؛ و خدا بر یاری آنها تواناست. همانها که از خانه و شهر خود،
به ناحق رانده شدند، جز اینکه میگفتند: پروردگار ما ....»
تكبّر و
استکبار، امرى باطل و موهوم:
۱. «سَأَصْرِفُ عَنْ آيَاتِيَ الَّذِينَ يَتَكَبَّرُونَ فِي الأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ ...؛
بزودی کسانی را که در روی زمین بناحق
تکبّر میورزند، از (
ایمان به) آیات خود، منصرف میسازم! ....» «بغیر الحق» قید توضیحی است
به این معنا که هر استکبار و تکبری ـ جز در مورد خداوند ـ باطل و ناحق است.
۲. «وَاسْتَكْبَرَ هُوَ وَجُنُودُهُ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ ...؛
(سرانجام)
فرعون و لشکریانش بدون
حقّ در
زمین استکبار کردند....»
۳. «فَأَمَّا عَادٌ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَقَالُوا مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً ...؛
امّا
قوم عاد بناحق در زمین تکبّر ورزیدند و گفتند: چه کسی از ما نیرومندتر است؟! ....»
۴. «وَيَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَذْهَبْتُمْ طَيِّبَاتِكُمْ فِي حَيَاتِكُمُ الدُّنْيَا وَاسْتَمْتَعْتُم بِهَا فَالْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ ...؛
آن روز که
کافران را بر
آتش عرضه میکنند (
به آنها گفته میشود:) از طیّبات و لذائذ در زندگی
دنیا خود استفاده کردید و از آن بهره گرفتید؛ اما امروز
عذاب ذلّتبار بخاطر استکباری که در زمین بناحق کردید ....»
بتپرستی، عملى باطل و بىنتيجه:
«... قَوْمٍ يَعْكُفُونَ عَلَى أَصْنَامٍ لَّهُمْ قَالُواْ يَا مُوسَى اجْعَل لَّنَا إِلَهًا كَمَا لَهُمْ ... • إِنَّ هَؤُلاء مُتَبَّرٌ مَّا هُمْ فِيهِ وَبَاطِلٌ مَّا كَانُواْ يَعْمَلُونَ؛
... (ناگاه) در راه خود
به گروهی رسیدند که اطراف بتهایشان، با
تواضع و
خضوع ، گرد آمده بودند. (در این هنگام، (
بنیاسرائیل)
به موسی گفتند: تو هم برای ما معبودی قرار ده، همانگونه که آنها معبودان (و خدایانی) دارند! ... اینها (را که میبینید)، سرانجام کارشان نابودی است؛ و آنچه انجام میدهند، باطل (و بیهوده) است.» منظور از «ما کانوا یعملون»
پرستش بتها و
اعتکاف بر آستان آنهاست.
تجاوزگری، امرى باطل و ناحق:
۱. «قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالإِثْمَ وَالْبَغْيَ بِغَيْرِ الْحَقِّ ...؛
بگو: خداوند ، تنها اعمال زشت را، چه آشکار باشد چه پنهان،
حرام کرده است؛ و (همچنین)
گناه و ستم بناحق را ....»
۲. «فَلَمَّا أَنجَاهُمْ إِذَا هُمْ يَبْغُونَ فِي الأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ ...؛
امّا هنگامی که خدا آنها را رهایی بخشید، (باز)
به ناحق، در زمین
ستم میکنند....»
۳. «إِنَّمَا السَّبِيلُ عَلَى الَّذِينَ يَظْلِمُونَ النَّاسَ وَيَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ ...؛
ایراد و
مجازات بر کسانی است که
به مردم ستم میکنند و در
زمین بناحق ظلم روا میدارند....»
جادوگری ، امری باطل و شکست پذیر با اراده و
مشیت الهی:
۱. «وَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَلْقِ عَصَاكَ فَإِذَا هِيَ تَلْقَفُ مَا يَأْفِكُونَ • فَوَقَعَ الْحَقُّ وَبَطَلَ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ؛
(ما)
به موسی
وحی کردیم که: عصای خود را بیفکن! ناگهان (بصورت
مار عظیمی در آمد که) وسایل دروغین آنها را بسرعت برمیگرفت. (در این هنگام،) حق آشکار شد؛ و آنچه آنها ساخته بودند، باطل گشت.»
۲. «فَلَمَّا أَلْقَواْ قَالَ مُوسَى مَا جِئْتُم
بِهِ السِّحْرُ إِنَّ اللّهَ سَيُبْطِلُهُ إِنَّ اللّهَ لاَ يُصْلِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدِينَ؛
هنگامی که افکندند،
موسی گفت: «آنچه شما آوردید، سحر است؛ که خداوند بزودی آن را باطل میکند؛ چرا که خداوند (هرگز) عمل
مفسدان را اصلاح نمیکند!»
کسب حرام ، امری باطل و ناروا:
۱. «وَلاَ تَأْكُلُواْ أَمْوَالَكُم بَيْنَكُم بِالْبَاطِ ...؛
و اموال یکدیگر را
به باطل (و ناحق) در میان خود نخورید! ....»
۲. «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَأْكُلُواْ أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ ...؛
ای کسانی که ایمان آوردهاید! اموال یکدیگر را
به باطل (و از طرق نامشروع ) نخورید ....»
۳. «وَأَخْذِهِمُ الرِّبَا وَقَدْ نُهُواْ عَنْهُ وَأَكْلِهِمْ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ ...؛
و (همچنین) بخاطر
ربا گرفتن، در حالی که از آن نهی شده بودند؛ و خوردن اموال مردم بباطل....»
۴. «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّ كَثِيرًا مِّنَ الأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ ...؛
ای کسانی که ایمان آوردهاید! بسیاری از دانشمندان (
اهل کتاب) و
راهبان، اموال مردم را بباطل میخورند....»
پرداخت
رشوه به قضات و حاکمان،
به منظور دستیابی
به اموال دیگران، عملی باطل و ناروا:
«وَلاَ تَأْكُلُواْ أَمْوَالَكُم بَيْنَكُم بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُواْ بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُواْ فَرِيقًا مِّنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالإِثْمِ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ؛
و اموال یکدیگر را
به باطل (و ناحق) در میان خود نخورید! و برای خوردن بخشی از اموال مردم
به گناه ، (قسمتی از) آن را (
به عنوان رشوه)
به قضات ندهید، در حالی که میدانید (این کار، گناه است)!»
«تدلوا» عطف بر «لاتاکلوا» است.
به تقدیر «و لاتدلوا».
«ادلا» مصدر «تدلوا»
به معنای فرستادن دلو در چاه است و در آیه، کنایه از وسیله قرار دادن رشوه برای چنگ اندازی
به اموال مردم است.
شرک ، امری باطل و ناحق:
«أَوْ تَقُولُواْ إِنَّمَا أَشْرَكَ آبَاؤُنَا مِن قَبْلُ وَكُنَّا ذُرِّيَّةً مِّن بَعْدِهِمْ أَفَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ؛
یا بگویید: پدرانمان پیش از ما مشرک بودند، ما هم فرزندانی بعد از آنها بودیم؛ (و چارهای جز پیروی از آنان نداشتیم؛) آیا ما را
به آنچه باطلگرایان انجام دادند مجازات میکنی؟!»
صدقه همراه با
اذیت ، امری باطل و بیاثر:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تُبْطِلُواْ صَدَقَاتِكُم بِالْمَنِّ وَالأذَى...؛
ای کسانی که ایمان آوردهاید! بخششهای خود را با منت و آزار، باطل نسازید! ....»
صدقه همراه با
منت ، عملی باطل و بیاثر:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تُبْطِلُواْ صَدَقَاتِكُم بِالْمَنِّ وَالأذَى...؛
ای کسانی که ایمان آوردهاید! بخششهای خود را با منت و آزار، باطل نسازید! ....»
صدقه همراه با
ریا ، عملی باطل و بیاثر:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تُبْطِلُواْ صَدَقَاتِكُم بِالْمَنِّ وَالأذَى كَالَّذِي يُنفِقُ مَالَهُ رِئَاء النَّاسِ وَلاَ يُؤْمِنُ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَيْهِ تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَكَهُ صَلْدًا لاَّ يَقْدِرُونَ عَلَى شَيْءٍ مِّمَّا كَسَبُواْ ...؛
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! صدقات خود را با منّت و آزار، باطل نسازيد؛ همانند كسى كه مال خود را براى نشان دادن
به مردم،
انفاق مىكند؛ و
به خدا و
روز واپسین، ايمان نمىآورد؛ عمل او همچون قطعه سنگى است كه بر آن، قشر نازكى از
خاک باشد؛ و بذرهايى در آن افشانده شود؛ و رگبارى بر آن ببارد، و همه خاكها و بذرها را بشويد، و آن را صاف و خالى از خاك و
بذر رها كند. آنها از كارى كه انجام دادهاند، چيزى بدست نمىآورند....»
اعمال نیک دلبستگان
به دنیا و زیباییهای آن، بی ارزش و باطل در نزد خداوند:
«مَن كَانَ يُرِيدُ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمَالَهُمْ فِيهَا وَهُمْ فِيهَا لاَ يُبْخَسُونَ • ... وَبَاطِلٌ مَّا كَانُواْ يَعْمَلُونَ؛
کسانی که زندگی
دنیا و
زینت آن را بخواهند، (نتیجه) اعمالشان را در همین دنیا بطور کامل
به آنها میدهیم؛ و چیزی کم و کاست از آنها نخواهد شد! ... و آنچه را عمل میکردند، باطل و بیاثر میشود!»
غنا و آهنگهای لهوی، از مصادیق اعمال باطل:
۱. «... وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ؛
... و از سخن باطل بپرهیزید!»
در
روایات بسیاری «قول الزور»
به غنا
تفسیر شده است.
۲. «مِنَ النَّاسِ مَن يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَن سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّخِذَهَا هُزُوًا أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِينٌ؛
و بعضی از مردم سخنان بیهوده را میخرند تا مردم را از روی نادانی، از راه خدا گمراه سازند و
آیات الهی را
به استهزا گیرند؛ برای آنان عذابی خوارکننده است!»
محمد بن مسلم میگوید: از
امام باقر علیهالسلام شنیدم که میفرمود: غنا از جمله گناهانی است که خداوند ـ عزوجل ـ برای آن
وعده آتش داده است و این آیه را
تلاوت کرد: «و من الناس...»
افراط و
غلو در
دین ، از مصادیق باطل و خروج از حق:
«قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لاَ تَغْلُواْ فِي دِينِكُمْ غَيْرَ الْحَقِّ ...؛
بگو: ای اهل کتاب ! در دین خود، غلوّ (و زیاده روی) نکنید! و غیر از حق نگویید! ....» «غلو» همواره باطل است، بنابراین
قید «غیرالحق» تاکیدی است.
قتل انبیا ، عملی ناروا و باطل:
۱. «... ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانُواْ يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ الْحَقِّ ...؛
... چرا که آنان نسبت
به آیات الهی ،
کفر میورزیدند؛ و پیامبران را
به ناحق میکشتند....»
۲. «إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللّهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ حَقٍّ ....؛
کسانی که نسبت
به آیات خدا کفر میورزند و پیامبران را بناحق میکشند....»
۳. «... ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانُواْ يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللّهِ وَيَقْتُلُونَ الأَنبِيَاءَ بِغَيْرِ حَقٍّ ...؛
... چرا که آنها
به آیات خدا ، کفر میورزیدند و پیامبران را بناحق میکشتند....»
۴. «لَّقَدْ سَمِعَ اللّهُ قَوْلَ الَّذِينَ قَالُواْ إِنَّ اللّهَ فَقِيرٌ وَنَحْنُ أَغْنِيَاء سَنَكْتُبُ مَا قَالُواْ وَقَتْلَهُمُ الأَنبِيَاءَ بِغَيْرِ حَقٍّ ...؛
خداوند ، سخن آنها را که گفتند: خدا فقیر است، و ما بینیازیم، شنید!
به زودی آنچه را گفتند، خواهیم نوشت؛ و (همچنین) کشتن پیامبران را بناحق (مینویسیم)....»
۵. «فَبِمَا نَقْضِهِم مِّيثَاقَهُمْ وَكُفْرِهِم بَآيَاتِ اللّهِ وَقَتْلِهِمُ الأَنْبِيَاءَ بِغَيْرِ حَقًّ ...؛
(ولی) بخاطر
پیمانشکنی آنها، و انکار آیات خدا ، و کشتن پیامبران بناحق....»
سخن باطل (قرآن)،
شادمانی به باطل (قرآن)،
احباط (قرآن).
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۶، ص۹۵، برگرفته از مقاله «اعمال باطل».