اعتقاد به امامت در سیره امامان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
پیامبران الهی همگی دارای
جانشین بودهاند؛ و این از سنتهای
خداوند متعال میباشد گرچه اوصیای بعضی از انبیای پیشین خود
نبی و
پیامبر بودهاند، اما بسیاری از جانشینان
انبیا، اوصیای خاصی بودهاند که به مقام
نبوت برگزیده نشدهاند، ولی هدایت
قوم را پس از رحلت آن پیامبر بر عهده میگرفتهاند و به عنوان جانشین پیامبر، اجرای دستورات
شریعت آن پیامبر را عهدهدار میشدند و این امر، خود حکایت از اهمیت و جایگاه والای زعامت و
رهبری جامعه دارد، به گونهای که شان و جایگاه آن، چنان والاست که به مردم واگذار نشده است تا هرکس را که خود میخواهند انتخاب نمایند.
شان و جایگاه والای زعامت و
رهبری جامعه، چنان والاست که به مردم واگذار نشده است تا هرکس را که خود میخواهند انتخاب نمایند. زیرا واگذاری این امر به مردم دو محذور عمده در پی خواهد داشت:
اول، ایجاد حساسیت، اختلاف و دو دستگی در میان مردم مینماید.
دوم: مردم دارای شناخت دقیق و واقعی از افراد نیستند، تا بتوانند فرد اصلح را برای اجرای دستورات دینی و رهبری مردم انتخاب نمایند؛ بنابراین در طول
تاریخ، انبیا اوصیای خود را به اسم و به طور دقیق مشخص میکردهاند.
این شیوه در همه شرایع پیشین جاری بوده و
سنت پیامبر مکرم اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نیز بر همین سنت الهی بنا شده است.
پیامبر گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از نخستین
روز دعوت آشکار خویش،
امامت و رهبری پس از خود را مطرح کردند و فرمودند: هرکس در این مجلس مرا تصدیق نماید و به گفتههای من
ایمان آورد او پس از من جانشین من خواهد بود و به
گواهی و
شهادت تاریخ، غیر از
علیبنابیطالب (علیهالسّلام) کسی دیگر گفتههای پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را تصدیق نکرد و ندای پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را لبیک نگفت و پیامبر نیز وصایت و جانشینی علیبنابیطالب را اعلان نموده و فرمودند: «ان هذا اخی و وصیی و خلیفتی فیکم فاسمعوا له و اطیعوا؛
همانا بدانید که این (علیبنابیطالب)
برادر و
وصی و
جانشین من خواهد بود، پس حرف او را گوش دهید و از او
اطاعت کنید».
در
احادیث دیگر نیز پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) تعداد
امامان (علیهمالسّلام) را مشخص نموده و فرمودهاند: «
اسلام عزیز نخواهد شد، مگر آنکه تعداد۱۲
خلیفه بیایند که همه از قریشاند»
یا خطاب به
امام حسن و
امام حسین (علیهماالسلام) میفرماید: «
خداوند شما را از من و
پدر و مادرتان به عنوان
امام انتخاب فرمود و سپس خطاب به امام حسین (علیهالسّلام) فرمود: و از فرزندان تو، نه نفر را به عنوان امام برگزید که همگی دارای فضیلت یکسان هستند، پس از آنها اطاعت کنید».
از این رو، همه امامان بزرگوار، امامت و رهبری دینی و سیاسی جامعه را
حق خود میدانسته و همواره از آن سخن گفتهاند.
امام علیبنابیطالب (علیهالسّلام) در کتاب شریف
نهجالبلاغه که در برگیرنده قسمتی از خطابهها، نامهها و مواعظ و جملات قصار و حکیمانه آن حضرت است، در موارد گوناگون و متعدد به این مطلب اشاره نموده و میفرماید: «الائمه من قریش غرسوا فی هذا البطن»
در جایی دیگر آنان را نگه دارنده راز نهان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) عزت رسول، ستارگان هدایت، شجره نبوت، ابواب
حکمت، سرچشمه
علم،
اعاده کننده
حق و حقیقت و اساس
دین معرفی نموده است.
و یا در وصف
آل محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میفرماید: «هم الائمه الطاهرون و العتره المعصومون»
امامان دیگر نیز به این مطلب تصریح کرده و خود را به عنوان امام منصوب از ناحیه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و از
اهل بیت آن حضرت معرفی نمودهاند.
امام صادق (علیهالسّلام) میفرماید: «نحن الذین فرض الله طاعتنا»
یعنی ما (اهل بیت) کسانی هستیم که خداوند اطاعت و تبعیت از ما را
واجب نموده است.
امام رضا (علیهالسّلام) در
سفر طوس در
شهر نیشابور که مردم آن دیار از حضرتش تقاضای
حدیث نمودند، «قال ابی عن ابیه عن جده.... عن رسول الله، قال الله تبارک و تعالی: کلمه لا اله الا الله حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی» خداوند متعال میفرماید : کلمه لا اله الا الله (
اعتقاد به
توحید) دژ محکم من است پس هر کس در این دژ محکم من وارد شود، از
عذاب من در
امان خواهد بود.
آنگاه امام به راه افتادند، پس از چند قدم روی به جمعیت نموده، فرمودند: «ولکن بشرطها و شروطها و انا من شروطها». امام در این حدیث، تمام سلسله راویان آن تا زمان پیامبر را که امامان میباشند، ذکر میکند و شرط نجات از عذاب را رسیدن به کلمه طیبه
لا اله الا الله معرفی میکند و در واقع همان جملههای
امیرالمؤمنین و امام صادق (علیهالسّلام) را به مردم میگوید که برای رسیدن به مقام عبودیت و داخل شدن در حصن حصین لا اله الا الله، طریقی غیر از اقتداء به اهل بیت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) که اوصیای آن حضرت میباشند و مقام امامت پس از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به آنان رسیده است، وجود ندارد و باید آنان را شناخت تا به مقام
عبودیت محض رسید.
بنابراین اعتقاد
شیعه به امامت و وصایت
ائمه اطهار (علیهمالسّلام) مطلبی است که پیامبر عظیم الشان اسلام آن را بارها اعلان فرمودهاند و ائمه بزرگوار نیز در طول حیات نورانی و با برکت خویش آن را به مردم گوشزد نمودهاند و از روز نخست رحلت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)
عدهای از بزرگان
صحابه، مانند
سلمان،
ابوذر،
مقداد،
عمار پیرو واقعی و فدایی علی (علیه السلام) گشتند و از آن زمان تاکنون
شیعیان چنین بوده و هستند، بنابراین ادعای مقام امامت، تبلور و نمود حقیقی سخنان پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و
امامان معصوم (علیهمالسّلام) میباشند، نه سخنی و یا فکری ساخته و پرداخته افکار شیعیان.
امامت؛
امامت (قرآن)؛
استمرار امامت پس از پیامبران؛
اغراض امامت.
سایت اندیشه، برگرفته از مقاله «اعتقاد به امامت در سیره امامان» تاریخ بازیابی ۹۵/۰۲/۲۷.