اطاعت از اهلکتاب (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خداوند در
قرآن به مسلمانان توصیه میکند که از
اهل کتاب اطاعت نکنند، چرا که اطاعت بی چون و چرا از
عالمان اهل کتاب، سبب
شرک پیروان آنان شده است.
اطاعت
مسلمانان از اهل کتاب، سبب بازگشت آنان
به کفر است:
یـایها الذین ءامنوا ان تطیعوا فریقا من الذین اوتوا الکتـب یردوکم بعدایمـنکم کـفرین.
ای کسانی که
ایمان آوردهاید! اگر از گروهی از اهل کتاب، (که کارشان
نفاق افکنی و شعله ور ساختن
آتش کینه و
عداوت است) اطاعت کنید، شما را پس از ایمان،
به کفر بازمی گردانند.
در این
آیه روی
سخن را
به مسلمانان اغفال شده کرده،
به آنها هشدار میدهد که اگر تحت تاثیر سخنان مسموم
دشمن واقع شوند، و
به آنها
اجازه دهند که در میان افرادشان نفوذ کنند، و
به وسوسههای آنها ترتیب اثر دهند، چیزی نخواهد گذشت که رشته
ایمان را
به کلی خواهند گسست و
به سوی کفر باز میگردند، زیرا دشمن، نخست میکوشد آتش عداوت را در میان آنها شعلهور سازد و آنها را
به جان هم بیفکند و مسلما
به این مقدار
قناعت نخواهد کرد، و
به وسوسههای خود هم چنان ادامه میدهد تا
به کلی آنها را از
اسلام بیگانه سازد.
از آنچه گفته شد، روشن میشود که منظور از بازگشت
به کفر که در آیه فوق
به آن اشاره شده، کفر حقیقی و بیگانگی مطلق از
اسلام است و نیز ممکن است منظور از کفر همان عداوتها و دشمنیهای
دوران جاهلیت باشد، که آن خود یکی از شعبهها و نشانههای کفر محسوب میشود، چه اینکه ایمان سرچشمه
محبت و برادری است، و کفر سرچشمه پراکندگی و عداوت است.
خدای سبحان «
اوس» و «
خزرج» را مخاطب ساخته و فرموده است: ان تطیعوا اگر در زنده کردن کینههایی که در جاهلیت میان شما بوده از
یهود اطاعت کنید. یردوکم بعد ایمانکم شما را پس از ایمان
به کفر باز میگردانند. سپس برای بزرگ جلوه دادن این مطلب
به آنها فرمود:
و کیف تکفرون چگونه و از کجا کفر در دلهای شما راه مییابد و حال آن که
رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم در میان شماست و شما را
موعظه میکند و متنبه میسازد و
آیات خدا با
زبان او بر شما خوانده میشود. و من یعتصم بالله و هر کس
به دین خدا تمسک جوید
به طور قطع
هدایت مییابد.
اطاعت بی چون و چرا از عالمان اهل کتاب، سبب
شرک پیروان آنان است:
قل یـاهل الکتـب تعالوا الی کلمة سواء بیننا وبینکم الا نعبد الا الله ولانشرک
به شیـا ولایتخذ بعضنا بعضا اربابا من دون الله فان تولوا فقولوا اشهدوا بانا مسلمون.
بگو: «ای اهل کتاب! بیایید
به سوی سخنی که میان ما و شما یکسان است که جز خداوند یگانه را نپرستیم و چیزی را همتای او قرار ندهیم و بعضی از ما، بعضی دیگر را (غیر از خدای یگانه)
به خدایی نپذیرد.» هر گاه (از این دعوت،) سرباز زنند، بگویید: «گواه باشید که ما مسلمانیم!»
در
آیات گذشته دعوت
به سوی
اسلام با تمام خصوصیات بود ولی در این آیه دعوت
به نقطههای مشترک میان اسلام و آیینهای
اهل کتاب است روی
سخن را
به پیامبر کرده، میفرماید: بگو: ای اهل کتاب! بیایید
به سوی سخنی که میان ما و شما مشترک است که جز خداوند یگانه را نپرستیم و چیزی را
شریک او قرار ندهیم و بعضی از ما بعضی دیگر را غیر از خداوند یگانه
به خدایی نپذیرد (قل یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمة سواء بیننا و بینکم الا نعبد الا الله و لا نشرک
به شیئا و لا یتخذ بعضنا بعضا اربابا من دون الله ).
در واقع
قرآن با این طرز استدلال
به ما میآموزد، اگر کسانی حاضر نبودند در تمام اهداف
مقدس با شما همکاری کنند بکوشید لااقل در اهداف مهم مشترک همکاری آنها را جلب کنید و آن را پایهای برای پیشبرد اهداف مقدستان قرار دهید.
آیه فوق یک ندای
وحدت است در برابر تمام مذاهب آسمانی
به مسیحیان میگوید: شما مدعی
توحید هستید و حتی میگویید مساله
تثلیث (اعتقاد
به خدایان سه گانه) منافاتی با توحید ندارد و لذا قایل
به وحدت در تثلیث میباشید. و همچنین یهود در عین سخنان
شرک آمیز
عزیر را
فرزند خدا پنداشتند مدعی توحید بوده و هستند.
قرآن به همه آنها اعلام میکند: ما و شما در اصل توحید مشترکیم بیایید دست
به دست هم داده این اصل مشترک را بدون هیچ پیرایهای زنده کنیم و از تفسیرهای نابجا که نتیجه آن شرک و دوری از توحید خالص است خودداری نمائیم.
جالب اینکه در این آیه با سه تعبیر مختلف روی مساله یگانگی خدا تاکید شده است اول با جمله، الا نعبد الا الله، (جز خدا را نپرستیم) و بعد با جمله، لا نشرک
به شیئا، (کسی را شریک او قرار ندهیم) و سومین بار با جمله، و لا یتخذ بعضنا بعضا اربابا من دون الله، (بعضی از ما بعضی دیگر را
به خدایی نپذیرد).
ضمنا جمله اخیر اشاره لطیفی
به این حقیقت است که
مسیح یکی از افراد
انسان و هم نوع ما است نباید او را
به خدایی شناخت.
اتخذوا احبارهم ورهبـنهم اربابا من دون الله والمسیح ابن مریم ومآ امروا الا لیعبدوا الـها وحدا لا الـه الا هو سبحـنه عما یشرکون.
(آنها)
دانشمندان و
راهبان خويش را معبودهايى در برابر خدا قرار دادند، و (همچنين) مسيح فرزند
مریم را در حالى كه دستور نداشتند جز خداوند يكتايى را كه معبودى جز او نيست، بپرستند، او پاک و منزه است از آنچه همتايش قرار مىدهند!
«
عدی بن حاتم» پس از آن که
پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم آیه مزبور را
تلاوت فرمود گفت:
به پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم عرض کردم ما هیچ گاه پیشوایان خود را نمیپرستیم فرمود: آیا چنین نیست که آنها
حلال خدا را
حرام و حرام خدا را حلال میکنند و شما از آنها پیروی میکنید؟ گفتم: آری چنین است. فرمود: همین
عبادت و پرستش آنها است.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۵، ص۳۵۲، برگرفته از مقاله «اطاعت از اهلکتاب».