• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اضطراب در قیامت (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



برخی مردم (از جمله کافران، شفیعان و تمام صاحبان شعور در آسمان‌ها و زمین) در قیامت به دلهره و اضطراب شدید دچار می‌شوند.



تمام صاحبان شعور در آسمان‌ها و زمين، در قيامت به اضطراب شديد مبتلا می‌شوند:

•• «وَيَوْمَ يُنفَخُ فِي الصُّورِ فَفَزِعَ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَمَن فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَن شَاءَ اللَّهُ وَكُلٌّ أَتَوْهُ دَاخِرِينَ؛ و (به خاطر آوريد) روزى را که در «صور» دميده مى‌شود، و تمام کسانى که در آسمان‌ها و زمين هستند در وحشت فرو مى‌روند، جز کسانى که خدا خواسته؛ و همگى با خضوع در پيشگاه او حاضر مى‌شوند!».

۱.۱ - تفسیر آیه

(نفخ صور - دمیدن در بوق) کنایه است از اعلام به جمعیت انبوهى چون لشکر، مطلبى را که باید همگى عملى کنند؛ مثل اینکه همگى در فلان روز و فلان ساعت حاضر باشند و یا حرکت کنند و یا امثال این، و کلمه (فزع) به‌طورى که راغب گفته به معناى آن گرفتگى و نفرتى است که از منظرهاى نفرت‌آور به انسان دست مى‌دهد و فزع هم از همان جنس جزع است و کلمه (دخور) به معناى کوچکى و خوارى است.

۱.۱.۱ - مراد از نفخ صور

مقصود از نفخ در صور در آیه: (و یوم ینفح فى الصور ففزع من فى السموات و منفى الارض ...) کدام نفخه است؟

۱.۱.۱.۱ - دیدگاه اول

بعضى گفته‌اند: مراد از این نفخ صور ، نفخه دومى است که با آن، روح به کالبدها دمیده مى‌شود، و همه براى فصل قضاء مبعوث مى‌گردند، مؤید این، جمله ذیل آیه است که مى‌فرماید: (و کل اتوه داخرین) یعنى همگى با ذلت و خوارى بدان‌جا مى‌آیند، چون مراد از (اتوه - مى‌آیند آن را) حضورشان نزد خداى سبحان است و نیز مؤید دیگر آن استثناى (من شاء اللّه - هر کس را که خدا بخواهد)، از حکم فزع است، که بعد از آن جمله (و هم من فزع یومئذ امنون)، را درباره نیکوکاران آورده و همین خود دلالت مى‌کند بر اینکه فزع مذکور همان فزع در نفخه دوم است.

۱.۱.۱.۲ - دیدگاه دوم

بعضى دیگر گفته‌اند: مراد از آن، نفخه اول است که با آن همه زندگان مى‌میرند، به دلیل اینکه در جاى دیگر فرمود، (و نفخ فى الصور فصعق من فى السموات و من فى الارض الا من شاء اللّه ثم نفخ فیه اخرى فاذا هم قیام ینظرون) چون (صعقه)، در این آیه همان فزع در آن آیه است، که در هر دو آیه، نتیجه نفخه اولى گرفته شده و بنابراین مراد از جمله (کل اتوه داخرین) رجوعشان به سوى خدا به سبب مردن مى‌باشد.

۱.۱.۱.۳ - دیدگاه سوم

و بعید نیست که مراد نفخ در صور، در این صورت مطلق نفخ باشد، چه آن نفخى که با آن مى‌میرند و یا آن نفخى که با آن زنده مى‌شوند، براى اینکه، نفخه هر چه باشد از مختصات قیامت است و اینکه بعضى در فزع و بعضى در ایمنى هستند و نیز کوه‌ها به راه مى‌افتند، همه از خواص ‌نفخه اول باشد و اینکه مردم با خوارى نزد خدا مى‌شوند، از خواص نفخه دوم باشد، که بنابراین احتمال، اشکالى که چه‌بسا ممکن است بر هر دو وجه سابق بشود دفع مى‌گردد.

خدای تعالی از حکم فزع عمومى که شامل همه موجودات آسمان‌ها و زمین است، جمعى از بندگان خود را استثنا کرده و به زودى گفتارى پیرامون این استثنا خواهد آمد، آنجا که درباره جمله (و هم من فزع یومئذ امنون) بحث خواهیم کرد.

۱.۱.۲ - مراد از و کل اتوه ...

و ظاهرا مراد از جمله (و کل اتوه داخرین) رجوع تمام موجودات عاقل در آسمان‌ها و زمین است، حتى آنهایى که از حکم فزع استثناء شده‌اند (چه آنها و چه این‌ها) همه نزد پروردگار متعال حاضر مى‌شوند و آیه شریفه (فانهم لمحضرون الا عباد اللّه المخلصین) هم با این گفتار ما منافات ندارد و نمى‌خواهد غیر این را بگوید، چون مراد از حضور در آن، مطلق حضور و رجوع به خدا نیست؛ بلکه مراد از آن حضور در موقف حساب و سوال است، ممکن است همه به‌سوى خدا برگردند و حتى استثناشدگان نیز برگردند و نیز بندگان مخلص خدا برگردند، ولیکن بندگان مخلص در موطن جمع حاضر نشوند، نه اینکه بعث و رجوع نداشته باشند، پس آیات قیامت نص صریح‌اند بر اینکه بعث شامل همه خلایق مى‌شود و احدى از آن مستثنا نیست.

و اگر دخور و ذلت را به اولیاى خداى تعالى هم نسبت داده، منافاتى با عزت آنان نزد خدا ندارد، چون عزت و غناى بنده نزد خدا ذلت و فقر اوست در نزد خودش، بله ذلت دشمنان خدا در قبال عزت کاذب‌هاى که براى خود قائل بودند، ذلت واقعى و خوارى حقیقى است.


شفيعان در قيامت، به هراس و اضطراب شديد دچار می‌شوند:

•• «وَلَا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ عِندَهُ إِلَّا لِمَنْ أَذِنَ لَهُ حَتَّى إِذَا فُزِّعَ عَن قُلُوبِهِمْ قَالُوا مَاذَا قَالَ رَبُّكُمْ قَالُوا الْحَقَّ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ؛ هيچ شفاعتى نزد او، جز براى کسانى که اذن داده، سودى ندارد! (در آن روز همه در اضطراب‌اند) تا زمانى که اضطراب از دل‌هاى آنان زايل گردد (و فرمان از ناحيه او صادر شود؛ در اين هنگام مجرمان به شفيعان) مى‌گويند: «پروردگارتان چه دستورى داده؟» مى‌گويند: «حق را (بيان کرد و اجازه شفاعت درباره مستحقان داد)؛ و اوست بلندمقام و بزرگ‌مرتبه!»».

۱.۱ - تفسیر آیه

بنابراین بهانه بت‌پرستان براى پرستش بت‌ها که مى‌گفتند هولاء شفعائنا عندالله: اینها شفیعان ما نزد خدایند! (یونس - ۱۸) به این وسیله قطع مى‌شود، چراکه خدا هرگز اجازه شفاعتى به آنها نداده است.

۲.۱.۱ - مراد از جمله الا لمن اذن له

در اینکه جمله الا لمن اذن له (مگر کسى که براى او اذن دهد) اشاره به شفیعان است یا شفاعت شدگان؟ مفسران دو احتمال داده‌اند، اما به تناسب اینکه در آیه قبل سخن از بت‌ها مطرح بود و آنها بت‌ها را شفیعان خود مى‌پنداشتند، مناسب این است که اشاره به (شافعان) باشد.

۲.۱.۲ - شفاعت در دنیا یا آخرت

آیا منظور از (شفاعت) در اینجا شفاعت در دنیاست یا آخرت؟ هر دو محتمل است؛ ولى جمله‌هاى بعد نشان مى‌دهد که نظر به شفاعت آخرت مى‌باشد.

۲.۱.۳ - اضطراب شدید

لذا بعد از این جمله چنین مى‌گویند: در آن روز اضطراب و وحشتى بر دل‌ها چیره مى‌شود (هم شفاعت کنندگان و هم شفاعت شوندگان غرق در اضطراب مى‌شوند، و در انتظار این هستند که ببینند خداوند به چه کسانى اجازه شفاعت مى‌دهد؟ و درباره چه کسانى؟ و این حالت اضطراب و نگرانى هم‌چنان ادامه مى‌یابد) تا زمانى که فزع و اضطراب از دل‌هاى آنها زایل گردد، و فرمان از ناحیه خدا صادر شود (حتى اذا فزع عن قلوبهم).
به هر حال آن روز غوغایى برپاست، چشم شفاعت شوندگان به شافعان دوخته شده، و با زبان حال، یا به زبان قال، ملتمسانه از آنها تقاضاى شفاعت مى‌کنند.

۲.۱.۴ - فرمان شفاعت

اما شفاعت کنندگان نیز چشم به فرمان خدا دوخته‌اند، تا چگونه، و درباره چه کسى اجازه شفاعت دهد؟ این وحشت و اضطراب عمومى و همگانى ادامه مى‌یابد، تا فرمان شفاعت درباره کسانى که لایق آن هستند از طرف خداوند حکیم صادر شود.
اینجاست که هر دو گروه رو به یک‌دیگر مى‌کنند و از هم مى‌پرسند (یا مجرمان از شافعان مى‌پرسند) پروردگار شما چه دستورى داد؟ (قالوا ما ذا قال ربکم).
(در پاسخ مى‌گویند: خداوند حق را بیان کرد) (قالوا الحق).
و حق چیزى جز اجازه شفاعت درباره آنها که رابطه خود را به کلى از درگاه خدا قطع نکرده‌اند مى‌باشد، نه آلودگانى که تمام حلقه‌هاى ارتباطى را در هم شکستند، و به کلى از خدا و پیامبر (صلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) و دوستان او بیگانه شدند.
و در پایان آیه اضافه مى‌کند: اوست خداوند بلندمقام و بزرگ‌مرتبه (و هو العلى الکبیر).
این جمله دنباله سخن شافعان و مکمل آن است در حقیقت آنها مى‌گویند.


كافران در قيامت دچار هراس و اضطراب فراوان می‌شوند:

•• «وَلَوْ تَرَى إِذْ فَزِعُوا فَلَا فَوْتَ وَأُخِذُوا مِن مَّكَانٍ قَرِيبٍ؛ گفت: اگر ببينى هنگامى که فريادشان بلند مى‌شود، اما نمى‌توانند (از عذاب الهى) بگريزند، و آنها را از جاى نزديکى (که حتى انتظارش را ندارند) مى‌گيرند (از درماندگى آنها تعجب خواهى کرد)!».

۱.۱ - تفسیر آیه


۳.۱.۱ - مراد از فریاد و فزع

در اینکه این فریاد و فزع و بیتابى مربوط به چه زمانى است ؟ در میان مفسران گفت‌وگو است:

۱.۱.۱.۱ - دیدگاه اول

بعضى آن را مربوط به عذاب دنیا یا هنگام مرگ دانسته‌اند، و بعضى آن را مربوط به مجازات روز قیامت.

۱.۱.۱.۲ - دیدگاه دوم

ولى در آخرین آیه مورد بحث تعبیرى است که نشان مى‌دهد این آیات همه مربوط به دنیا و عذاب استیصال، و یا لحظه جان دادن است؛ چراکه در آخرین آیه مى‌گوید: (میان آنها و آنچه مورد علاقه آنها بود، جدابى افکنده مى‌شود؛ همان‌گونه که قبل از آن درباره گروه‌هاى دیگرى از کفار این عمل انجام گرفت).
این تعبیر با عذاب روز قیامت سازگار نیست؛ چراکه در آن روز همه یکجا براى حساب جمع مى‌شوند؛ چنان‌که در آیه ۱۰۲ سوره هود آمده است ذلک یوم مجموع له الناس و ذلک یوم مشهود (آن روزى است که همه مردم در آن جمع مى‌شوند، و روزى است که همه آن را مشاهده مى‌کنند))!
و در آیه ۵۰ سوره واقعه مى‌خوانیم: قل ان الاولین و الاخرین لمجموعون الى میقات یوم معلوم بگو اولین و آخرین همگى براى وقت روز معینى جمع‌آورى مى‌شوند.

۳.۱.۲ - مراد از اخذوا من مکان...

بنابراین منظور از جمله (اخذوا من مکان قریب) این است که این افراد بى‌ایمان و ستمگر نه‌تنها نمى‌توانند از حوزه قدرت خدا فرار کنند؛ بلکه خدا آنها را از جایى گرفتار مى‌کند که بسیار به آنها نزدیک است!
آیا فرعونیان در امواج نیل که سرمایه افتخار آنها بود دفن نشدند؟ و آیا قارون در میان گنج‌هایش به زمین فرو نرفت؟ و آیا قوم سبا که داستانشان در همین سوره آمده است از نزدیک‌ترین مکان یعنى همان سد عظیمى که قلب آبادى آنها و مایه حیات و حرکت آنان بود، گرفتار نگشتند؟ بنابراین خدا آنها را از نزدیک‌ترین مکان گرفتار مى‌سازد تا بدانند قدرت‌نمایى او را.
بسیارى از پادشاهان ظالم به وسیله نزدیک‌ترین افرادشان به قتل رسیدند و نابود شدند، و بسیارى از قدرتمندان ستمگر از درون خانه‌هایشان آخرین ضربت را خوردند.
و اگر مى‌بینیم در روایات فراوانى که از طرق شیعه و اهل سنت نقل شده، این آیه تطبیق بر خروج (سفیانى) (گروهى که پیرو مکتب ابوسفیان‌اند و تفاله‌هاى عصر جاهلیت‌اند و ضد طرف‌داران حق در آستانه قیام مهدی خروج مى‌کنند) و لشکر او شده است که آنها به هنگام حرکت به‌سوى مکه به قصد تسخیر آن در صحرا گرفتار مى‌شوند، و زمین لرزه شدیدى سبب شکافتن زمین و فرو رفتن آنها در آن مى‌شود، در حقیقت بیان یکى از مصادیق (اخذوا من مکان قریب) است که آنها از نقطه‌اى که زیر پایشان است گرفتار چنگال عذاب الهى مى‌شوند.

۳.۱.۳ - نکته

برخى مفسران احتمال داده‌اند كه «و لو ترى‌ إذ فزعوا ...» مربوط به قيامت باشد.


۱. نمل/سوره۲۷، آیه۸۷.    
۲. سبأ/سوره۳۴، آیه۲۳.    
۳. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، ج۱۸، ص۷۹، ذیل آیه.    
۴. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، ج۱۸، ص۸۰، ذیل آیه.    
۵. سبأ/سوره۳۴، آیه۵۱.    
۶. هود/سوره۱۱، آیه۱۰۲.    
۷. واقعه/سوره۵۶، آیه۵۰.    
۸. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، ج۱۱، ص۱۵۳، ذیل آیه.    
۹. تفسیر مجمع‌ البیان، شیخ طبرسی، ج۸، ص۲۲۸، ذیل آیه.    




فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «اضطراب در قیامت».    



رده‌های این صفحه : اضطراب | قیامت | موضوعات قرآنی




جعبه ابزار