اصلاح امور مؤمنان (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اصلاح در برابر افساد، به معنای برطرف کردن
فساد و تباهی و انجام دادن کار شایسته است.
در
قرآن کریم به اصلاح امور مؤمنان صالح، از سوی
خداوند اشاره شده است آنجاکه میفرماید:
والذین ءامنوا وعملوا الصـلحـت وءامنوا بما نزل علی محمد وهو الحق من ربهم کفر عنهم سیـاتهم واصلح بالهم(و آنان كه
ایمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند و به آنچه بر محمد (ص) نازل آمده گرويدهاند كه آن خود
حق و از جانب پروردگارشان است خدا نيز] بديهايشان را زدود و حال و روزشان را بهبود بخشيد).
پیروی مؤمنان از حق، زمینه ساز اصلاح امورشان از سوی خداوند شمرده شده است همانطور که در
قرآن میفرماید:
والذین ءامنوا وعملوا الصـلحـت وءامنوا بما نزل علی محمد وهو الحق من ربهم کفر عنهم سیـاتهم واصلح بالهم(و آنان كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند و به آنچه بر
محمد (ص) نازل آمده گرويدهاند كه آن خود حق و از جانب پروردگارشان است خدا نيز بديهايشان را زدود و حال و روزشان را بهبود بخشيد).
ذلک بان الذین کفروا اتبعوا البـطـل و ان الذین ءامنوا اتبعوا الحق من ربهم کذلک یضرب الله للناس امثــلهم(اين بدان سبب است كه آنان كه كفر ورزيدند از باطل پيروى كردند و كسانى كه ايمان آوردند از همان حق كه از جانب پروردگارشان است پيروى كردند اين گونه خدا براى بيدارى مردم مثالهايشان را مىزند).
سه آیه نخست
سوره محمد در
حقیقت مقدمهاى است براى یک دستور مهم جنگى که در آیه چهارم داده شده است .
در آیه نخست وضع حال کافران، و در آیه دوم وضع حال مؤمنان را بیان کرده، و در آیه سوم آن دو را با هم مقایسه مىکند، تا با روشن شدن این خطوط آمادگى براى پیکار مکتبى با دشمنان بیرحم و ستمگر حاصل شود.
نخست مىفرماید: ((کسانى که کافر شدند و مردم را از راه
خدا بازداشتند خداوند اعمالشان را به نابودى مىکشاند و گم مىکند)) (الذین کفروا و صدوا عن سبیل الله اضل اعمالهم ).
این اشاره به سردمداران کفر و مشرکان
مکه است که آتش افروزان جنگهاى ضد اسلامى بودند، نه تنها خودشان
کافر بودند که دیگران را نیز با انواع حیل و نقشهها از راه خدا بازمىداشتند.
گر چه بعضى از مفسران مانند
زمخشری در ((کشاف )) ((صد)) را در اینجا به معنى ((اعراض )) از ایمان
تفسیر کردهاند، در مقابل آیه بعد که از ایمان سخن مىگوید، ولى با توجه به موارد استعمال این کلمه در قرآن مجید باید معنى اصلى آن را که همان منع و جلوگیرى است حفظ کرد.
منظور از ((اضل اعمالهم )) این است که آن را نابود و
حبط مىکند، زیرا گم کردن کنایه از بى سرپرست ماندن چیزى است که لازمه آن از بین رفتن است .
به هر حال بعضى از مفسران این جمله را اشاره به کسانى مىدانند که در روز جنگ بدر شترهائى را نحر کرده به مردم انفاق کردند،
ابوجهل ده
شتر ، صفوان ده شتر، و سهل بن عمرو ده شتر براى لشکر سر بریدند.
اما چون این اعمال در طریق
شرک و برنامههاى شیطانى بود همگى حبط شد.
ولى ظاهر این است که محدود به این معنى نیست، بلکه تمام اعمالى را که ظاهرا به عنوان کمک به مستمندان یا میهمان نوازى یا غیر آنها انجام مىدادند به خاطر عدم ایمانشان همگى حبط مىشود.
از این گذشته اعمالى را که آنها براى محو
اسلام و درهم شکستن مسلمین انجام مىدادند خداوند همه آنها را نیز گم و نابود کرد و از رسیدن به مقصد و
هدف بازداشت .
آیه بعد توصیفى است از وضع مؤمنان که در نقطه مقابل کفارى که اوصافشان در آیه قبل آمده است قرار دارند مىفرماید: ((و کسانى که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند، و به آنچه بر محمد (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) نازل شده که حق است و از سوى پروردگار است نیز ایمان آوردند
خداوند گناهانشان را مىبخشد و کارشان را در دنیا و
آخرت اصلاح مىکند)) (و الذین آمنوا و عملوا الصالحات و آمنوا بما نزل على محمد و هو الحق من ربهم کفر عنهم سیئاتهم و اصلح بالهم ).
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «اصلاح امور مؤمنان».