• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اصحاب رایات

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



زنان بدکاره دارای پرچم را اصحاب رایات گویند.



به روزگار جاهلیت و هم پس از ظهور اسلام در حجاز و به ویژه در مکه و مدینه شمار زیادی کنیزان و زنان بدکاره از مشرکان و اهل کتاب بودند که از راه فحشا برای خود یا اربابانشان کسب درآمد می‌کردند.


برخی از آنان برای شناسایی خود
[۷] بلوغ الأرب، ج‌۲، ص‌۴.
و راهنمایی تازه واردان پرچمی سرخ رنگ بر سر‌در خانه خود که «مواخیر» (جمع میخوار به معنای فاحشه خانه) نام داشت، برمی‌افراشتند که بدین جهت اصحاب یا صواحبِ رایات، متعالمات، معلنات، متعالنات،
[۱۶] السنن الکبری، ج‌۱۰، ص‌۳۸۵.
مستعلنات و قَلیقیات یا قلقیات (از قلقی به معنای گردنبند آراسته به لؤلؤ که این زنان به گردن می‌آویختند و یا از قلق به معنای رفت و آمد زیاد) نام گرفتند.


برخی از این پرچمداران، کنیزانی بودند که توانگران مکه و مدینه برای کسب درآمد بیشتر، آنها را به زنا وامی‌داشتند و دخترانی را که از این راه زاده می‌شدند «ولائد» (جمع ولیده) نامیده و به همین عمل مجبور می‌کردند. کنیزانی که بدین کار وادار می‌شدند بسیار بودند. نام شماری از آنان بدین قرار است: ام‌مهزول، کنیز سائب‌بن‌ابی‌سائب مخزومی، ام‌عُلیط یا غُلیظ، کنیز صفوان‌بن‌امیّه؛ حَنَّه قبطیَّه، کنیز عاص‌بن‌وائل؛ مُزْنه یا مریّه، کنیز مالک‌بن‌عمیله؛ جَلاله یا حَلاله، کنیز سُهَیل‌بن‌عمرو؛ ‌ام سُوید، کنیز عمروبن‌عثمان مخزومی؛ شَریفه یا سریفه؛ کنیز زمعةبناسود؛ فرسه، قرینه یا قریبه، کنیز هشام‌بن‌ربیعه؛ فَرْتَنا، قرینه یا قریبا، کنیز هلال‌بن‌أنس.


در مکه زنان بدکاره غیر کنیز هم بودند که نام شماری از پرچمداران آنان چنین است: ساره، حنتمه، رباب، صفیه مادر طلحه، دوحه، حمامه مادر ابوسفیان، عقیله، ماریة‌الهموم، ام‌عبدالله، ام‌غانم، ام‌ابی‌الجهم یا رمیثاء، ماریه بنت ابی‌ماریة، نابغه مادر عمرو‌ بن عاص، ممتعه مادر بزرگ عبدالرحمن‌بن‌عوف، کریمه مادر ذر برادر طلحة بن عبیدالله
[۳۰] مثالب العرب، ص‌۷۷‌- ‌۸۶.
و‌عَناق.
[۳۲] مبهمات القرآن، ج۲، ص۲۵۱.
[۳۳] کشف‌الاسرار، ج‌۶، ص‌۴۸۴.

در مدینه نیز کنیزان، کنیززادگان (ولائد) و زنان بدکاره از اهل کتاب و مشرکان بسیار بودند که نام ۵ تن از پرچمداران آنان به دست آمد: نُسیکه، امیه، مُسیکة، امیمة و معاذة.
[۴۱] ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الصحابه، ج‌۴، ص‌۴۶۶.
سه نفر اخیر که کنیزان عبدالله‌بن‌ابی بودند بعدها اسلام آورده و از بدکارگی رهایی یافتند. بسیاری از این زنان از همین راه ثروت هنگفتی به دست آورده‌بودند.


انتساب فرزندان زاده شده از این راه به مردان به دو روش انجام می‌شد: ۱. اگر شمار مردان بیش‌از ۱۰ تن بود کودک با نظر قیافه شناس به یکی از آنان نسبت داده می‌شد. ۲. اگر شمار آنان کمتر از ۱۰ تن بود، زن به دلخواه خود فرزند را به‌یکی از آنان نسبت می‌داد؛ چنانکه نابغه فرزند خود عمرو را با آنکه به ابوسفیان‌بن‌حرب شبیه‌بود، به عاص‌بن‌وائل که دست و دل بازتر بود نسبت‌داد.
[۴۵] مثالب العرب، ص‌۷۸‌- ‌۷۹.



به نقلی پس از مهاجرت مسلمانان به مدینه، شماری از آنان در نهایت فقر و تنگدستی بودند و بدین‌جهت برخی بر آن شدند تا به رسم جاهلی و برای رهایی از فقر با زنان ثروتمند بدنام همسر شوند و پس از بی نیازی آنان را رها سازند، ازاین‌رو از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم اجازه خواستند که آیه ۳ نور نازل شد و با بیان اینکه تنها مردان بدکاره با زنان زشت کار ازدواج می‌کنند، آنان را از این عمل بازداشت: «الزّانی لا یَنکِحُ اِلاّ زانِیَةً اَو مُشرِکَةً والزّانِیَةُ لا یَنکِحُها اِلاّ زان اَو مُشرِکٌ وحُرِّمَ ذلِکَ عَلَی المُؤمِنین». بنابر روایتی از سعید‌ بن مسیب آیه در شأن زنان زناکار مدینه
[۵۲] السنن الکبری، ج‌۱۰، ص‌۳۸۵.
و به نظر قمی در شأن زنان مکه نازل شده است؛ اما بنابه روایاتی از امام باقر و امام صادق (علیهما السلام) و نیزاز ابن عباس ، مجاهد و عکرمه، در شأن زنان زناکار مشرک روزگار آغازین اسلام (اعمّ از مکه و مدینه) فرود آمده است.


اسباب النزول، واحدی؛ الاستیعاب فی معرفة الاصحاب؛ اسدالغابة فی معرفة الصحابه؛ بلوغ الارب فی معرفة احوال العرب؛ التبیان فی تفسیرالقرآن؛ تفسیر التحریر و التنویر؛ تفسیر القمی؛ تفسیر مبهمات القرآن؛ جامع‌البیان عن تأویل آی القرآن؛ الدرالمنثور فی التفسیر بالمأثور؛ السنن الکبری؛ الکافی؛ کشف الاسرار و عدة الاسرار؛ مثالب العرب؛ المفصل فی تاریخ‌العرب قبل‌الاسلام.


۱. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج‌۱۹، ص۹۶.    
۲. واحدی، علی بن احمد، اسباب النزول، ص۳۱۵.    
۳. سیوطی، عبدالرحمان بن ابی بکر، الدرالمنثور، ج‌۶، ص‌۱۲۷.    
۴. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج‌۱۹، ص۹۹.    
۵. واحدی، علی بن احمد، اسباب النزول، ص‌۳۱۵.    
۶. ابن عاشور، التحریر و التنویر، ج‌۱۸، ص‌۲۲۲.    
۷. بلوغ الأرب، ج‌۲، ص‌۴.
۸. جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج‌۹، ص‌۱۳۹.    
۹. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج‌۱۹، ص۹۸.    
۱۰. واحدی، علی بن احمد، اسباب النزول، ص‌۳۱۵-۳۱۶.    
۱۱. جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج‌۹، ص‌۱۳۵.    
۱۲. جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج‌۹، ص۱۳۸.    
۱۳. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج‌۱۹، ص۹۸-۹۹.    
۱۴. طوسی، محمد بن حسن، التبیان، ج‌۷، ص‌۴۰۷‌- ‌۴۰۸.    
۱۵. واحدی، علی بن احمد، اسباب النزول، ص‌۳۱۵.    
۱۶. السنن الکبری، ج‌۱۰، ص‌۳۸۵.
۱۷. سیوطی، عبدالرحمان بن ابی بکر، الدرالمنثور، ج‌۶، ص‌۱۲۷.    
۱۸. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج‌۲، ص‌۹۶.    
۱۹. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج‌۱۹، ص۹۷.    
۲۰. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج‌۱۹، ص‌۹۷.    
۲۱. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج‌۱۹، ص‌۹۸‌- ۹۹.    
۲۲. واحدی، علی بن احمد، اسباب النزول، ص۳۱۵.    
۲۳. سیوطی، عبدالرحمان بن ابی بکر، الدرالمنثور، ج۶، ص۱۲۷.    
۲۴. جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۹، ص‌۱۳۵.    
۲۵. سیوطی، عبدالرحمان بن ابی بکر، الدرالمنثور، ج‌۶، ص‌۱۲۷.    
۲۶. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج‌۱۹، ص‌۹۸-۹۹.    
۲۷. واحدی، علی بن احمد، اسباب النزول، ص‌۳۱۵.    
۲۸. ابن عاشور، التحریر و التنویر، ج‌۱۸، ص‌۲۲۳.    
۲۹. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج‌۱، ص‌۹۶.    
۳۰. مثالب العرب، ص‌۷۷‌- ‌۸۶.
۳۱. واحدی، علی بن احمد، اسباب النزول، ص۷۳-۷۴.    
۳۲. مبهمات القرآن، ج۲، ص۲۵۱.
۳۳. کشف‌الاسرار، ج‌۶، ص‌۴۸۴.
۳۴. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج۱۹، ص‌۹۶.    
۳۵. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج۱۹، ص۹۹.    
۳۶. سیوطی، عبدالرحمان بن ابی بکر، الدرالمنثور، ج۶، ص۱۲۷.    
۳۷. سیوطی، عبدالرحمان بن ابی بکر، الدرالمنثور، ج‌۶، ص‌۱۲۷.    
۳۸. ابن عاشور، التحریر و التنویر، ج‌۱۸، ص‌۲۲۳.    
۳۹. ابن اثیر، علی بن محمد، اسد الغابه، ج‌۶، ص‌۲۵۶.    
۴۰. ابن عاشور، التحریر و التنویر، ج‌۱۸ ص‌۲۲۳.    
۴۱. ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الصحابه، ج‌۴، ص‌۴۶۶.
۴۲. ابن اثیر، علی بن محمد، اسد الغابه، ج‌۷، ص‌۲۵۷‌- ‌۲۵۸.    
۴۳. ابن عاشور، التحریر و التنویر، ج‌۱۸، ص‌۲۲۳.    
۴۴. سیوطی، عبدالرحمان بن ابی بکر، الدرالمنثور، ج‌۶، ص‌۱۲۷.    
۴۵. مثالب العرب، ص‌۷۸‌- ‌۷۹.
۴۶. نور/سوره۲۴، آیه۲۴.    
۴۷. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج۱۹، ص۹۶.    
۴۸. واحدی، علی بن احمد، اسباب النزول، ص۳۱۵.    
۴۹. سیوطی، عبدالرحمان بن ابی بکر، الدرالمنثور، ج‌۶، ص‌۱۲۷.    
۵۰. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج۱۹، ص‌۹۶.    
۵۱. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج۱۹، ص۹۹.    
۵۲. السنن الکبری، ج‌۱۰، ص‌۳۸۵.
۵۳. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج‌۱، ص‌۹۶.    
۵۴. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج‌۵، ص‌۳۵۴‌- ‌۳۵۵.    
۵۵. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج‌۱۹، ص‌۹۹.    
۵۶. واحدی، علی بن احمد، سباب النزول، ص‌۳۱۵-۳۱۶.    



دائرة المعارف قرآن کریم برگرفته از مقاله«اصحاب رایات».    




جعبه ابزار