اصحاب ایکه و شعیب (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اصحاب ایکه از ظالمین در حق پیامبر شان
حضرت شعیب بودند.
در
سوره شعراء به دیدگاه
اصحاب ایکه درباره
شعیب - علیه السلام-، که او را فردی ناتوان از فرود آوردن قطعاتی از
آسمان میدانستند اشاره شده است.
اذ قال لهم
شعیب الاتتقون «آنگاه که
شعیب به آنان گفت آیا پروا ندارید.»
فاسقط علینا کسفا من السماء ان کنت من الصدقین. «پس اگر از
راستگویانی پارهای از
آسمان بر (سر) ما بیفکن.»
درخواست اصحاب ایکه از
شعیب- علیه السلام- مبنی بر نزول قطعاتی از آسمان بر سر آنها، برای
تعجیز و
استهزا بوده است.
بعد از گفتن این سخنان ضد و نقیض که گاهی او را
دروغگو و انسانی
فرصت طلب که میخواهد با این وسیله بر آنها برتری جوید، و گاه او را
مجنون خواندند، آخرین سخنشان این بود که بسیار خوب اگر راست میگوئی سنگهای آسمانی را بر سر ما فرو ریز و ما را به همان
بلائی که به آن
تهدیدمان میکنی مبتلا ساز تا بدانی ما از این تهدیدها نمیترسیم!
کسف (بر وزن پدر) جمع کسفة (بر وزن قطعه) و به معنی قطعه است، و منظور از قطعههای
آسمان، قطعههای سنگهائی است که از آسمان فرود میآید.
و به این ترتیب بی شرمی و وقاحت را به آخر رساندند و
کفر و
تکذیب را به بدترین صورتی نشان دادند.
شعیب در برابر این سخنان ناموزون، و تعبیرات زشت و زننده، و تقاضای
عذاب الهی، تنها پاسخی که داد این بود گفت پروردگار من به اعمالی که شما انجام میدهید آگاهتر است (قال ربی اعلم بما تعملون).
اشاره به اینکه این امر از
اختیار من بیرون است، و فرو باریدن سنگهای آسمانی و عذابهای دیگر به دست من سپرده نشده که از من میخواهید، او اعمال شما را میداند و از میزان استحقاقتان با خبر است، هر زمان شما را مستحق مجازات دید و
انذارها و اندرزها سودی نداد و به قدر کافی اتمام
حجت شد،
عذاب را نازل کرده، و ریشه شما را
قطع خواهد نمود.
این تعبیر و مانند آن که در بعضی دیگر از داستانهای
انبیاء به
چشم میخورد به خوبی نشان میدهد که آنها همه چیز را موکول به
اذن و فرمان
خدا میکردند و هرگز ادعا نداشتند که از خودشان چیزی دارند.
ولی به هر حال زمان پاکسازی صفحه زمین از این آلودگان فرا رسید، و چنانکه
قرآن در
آیه بعد میگوید: آنها
شعیب را تکذیب کردند و به دنبال آن عذاب روز
ابر سایه افکن آنها را فرو گرفت! (فکذبوه فاخذهم عذاب یوم الظلة). و این
عذاب، عذاب روز بزرگی بود (انه کان عذاب یوم عظیم).
اصحاب ایکه با بعضی درخواستهای بی جا
حضرت شعیب را با
استهزاء میگرفتند:
اذ قال لهم
شعیب الاتتقون «آنگاه که
شعیب به آنان گفت آیا
پروا ندارید.»
فاسقط علینا کسفا من السماء ان کنت من الصدقین. «پس اگر از راستگویانی پارهای از آسمان بر (سر) ما بیفکن»
اصحاب ایکه
شعیب- علیه السلام-را بشری عادی به حساب میآوردند.
وما انت الا بشر مثلنا وان نظنک لمن الکـذبین «و تو جز بشری مانند ما (بیش) نیستی و قطعا تو را از دروغگویان میدانیم.»
بنا بر اشاره
قرآن اصحاب ایکه، حضرت
شعیب- علیه السلام- همواره تکذیب میکردند.
کذب اصحـب لـیکة المرسلین «اصحاب ایکه فرستادگان را تکذیب کردند.»
وما انت الا بشر مثلنا وان نظنک لمن الکـذبین «و تو جز بشری مانند ما (بیش) نیستی و قطعا تو را از دروغگویان میدانیم»
فکذبوه فاخذهم عذاب یوم الظلة انه کان عذاب یوم عظیم «پس او را تکذیب کردند و عذاب روز ابر (آتشبار) آنان را فرو گرفت به راستی آن عذاب روزی هولناک بود.»
نه تنها
شعیب پیامبری که مبعوث بر آنها بود مورد تکذیب آنها قرار گرفت که دیگر پیامبران هم از نظر
وحدت دعوت، مورد تکذیب آنان بودند، و یا اصولا هیچ مذهبی از مذاهب آسمانی را پذیرا نشده بودند.
این جمعیت ظالم و ستمگر که خود را در برابر حرفهای منطقی
شعیب بی دلیل دیدند برای اینکه به خودکامگی خود ادامه دهند، سیل
تهمت و
دروغ را متوجه او ساختند.
قالوا انما انت من المسحرین. «گفتند تو واقعا از افسون شدگانی.»
نخست همان برچسب همیشگی را که مجرمان و جباران به پیامبران میزدند به او زدند و گفتند: تو فقط
دیوانهای!
تو اصلا یک حرف منطقی در سخنانت دیده نمیشود، و گمان میکنی با این سخنان میتوانی ما را از آزادی عمل در اموالمان بازداری؟!.
در آیه ۱۸۶
سوره شعراء اشاره شده است که اصحاب ایکه به
حضرت شعیب - علیه السلام- تهمت نداشتن
صداقت میزدند:
فاسقط علینا کسفا من السماء ان کنت من الصدقین. «پس اگر از راستگویانی پارهای از
آسمان بر (سر) ما بیفکن.»
از دیگر ظلمهای اصحاب ایکه درخواست از
شعیب- علیه السلام- مبنی بر فرود آوردن پارههایی از
آسمان بر سر آنان بود.
فاسقط علینا کسفا من السماء ان کنت من الصدقین. «پس اگر از راستگویانی پارهای از آسمان بر (سر) ما بیفکن»
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۳، ص۴۰۵، برگرفته از مقاله «اصحاب ایکه و شعیب ».