• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ایک (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





أَيْک (به فتح الف و سکون یاء) از واژگان بکار رفته در قرآن کریم به معنای جنگل، بیشه و نی‌زار است. این کلمه چهار بار در قرآن آمده است.



أَيْک به معنای جنگل، بیشه و نی‌زار است. اهل لغت آن را به درختان بسیار و پیچیده معنی کرده‌اند مثلا در قاموس آمده «الشجر الملتفّ الکثیر» این معنی با جنگل می‌سازد که به آن در لغت غابَه و اَجَمَه گویند و ایضا آن را غَیْضَه معنی کرده‌اند، و آن باتلاقی باشد که آبش فرو رفته و در آن درخت روئیده است، و این با بیشه و نی‌زار جور می‌آید.
بهر حال مراد از اصحاب ایکه در قرآن مجید قوم حضرت شعیب است‌.


(کَذَّبَ اَصْحابُ‌ الْاَیْکَةِ الْمُرْسَلِینَ. اِذْ قالَ لَهُمْ شُعَیْبٌ اَ لا تَتَّقُونَ اِنِّی لَکُمْ رَسُولٌ اَمِینٌ) گفته‌اند آن محلّی بود در نزدیکی مَدْیَن که شعیب برای آنها نیز مبعوث شده بود. و نیز گفته‌اند که اَیْکه نام شهری بود. این کلمه چهار بار در قرآن آمده است. ایکه را نمی‌شود با مَدْین یکی دانست که در باره مدین آمده‌ (وَ اِلی‌ مَدْیَنَ اَخاهُمْ شُعَیْباً) از این می‌فهمیم که شعیب از اهل مدین بود ولی در باره ایکه «اَخَاهُم» نیامده است.
در سوره حجر و شعراء و غیره روشن می‌شود: اصحاب ایکه نیز در اثر طغیان هلاک شده‌اند. در جوامع الجامع فرموده: در حدیث است شعیب به اهل مَدْیَن و اَیکه هر دو مبعوث شده بود.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۱، ص۱۵۱.    
۲. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج۵، ص۲۵۶.    
۳. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ج۱، ص۹۸.    
۴. فیروزآبادی، مجدالدین، قاموس المحیط، ج۳، ص۲۹۳.    
۵. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۶، ص۵۲۷.    
۶. فیروزآبادی، مجدالدین، قاموس المحیط، ج۳، ص۲۹۳.    
۷. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۶، ص۵۲۷.    
۸. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۷۶- ۱۷۸.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۵، ص۳۱۳.    
۱۰. هود/سوره۱۱، آیه۸۴.    
۱۱. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج، ص.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، جوامع الجامع، ج۲، ص۶۸۹.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «ایک»، ج۱، ص۱۵۱.    






جعبه ابزار