برخی اسفار صبح را به شدّت روشنایی فجر، برخی دیگر به روشن شدن آسمان از همۀ اطراف که در پی آن، سرخی سمت مشرق پدید میآید، و بعضی نیز به پیدایش سرخی آفتاب از مشرق تفسیر کردهاند. مراد از اسفار فجر نیز برآمدن و روشن شدن آن فی الجمله است، مقابل «غلس» یعنی شدّت تاریکی.
اول وقتنمازصبح، طلوع فجر صادق است، لیکن آخر وقت آن، مورد اختلاف است. مشهور فقها، آخر وقت فضیلت نمازصبح را اسفار صبح و آخر وقتاجزا را طلوع خورشید میدانند. قول به این که اسفار صبح (پیدایش سرخی در طرف مشرق) پایان وقتنماز برای مختار، و طلوع خورشید، پایان وقت برای مضطر است، مقابل قول مشهور قرار دارد.
به قول مشهور، مستحب است حاجی- جز امام (امیر الحاج) پس از اسفار صبح و اندکی پیش از طلوع خورشید، از مشعر الحرام به سمت منی کوچ کند؛ هر چند نباید پیش از طلوع خورشید از وادی محسّر بگذرد. قول مقابل مشهور، وجوب افاضه پس از طلوع خورشید است.
گواهی باید به علم یا جایگزین آن مانند بیّنه، مستند باشد. در مورد شهادت علیه زن، پیدایش علم به شنیدن صدای او یا به دیدن صورت وی که منوط بر گشودن آن است، محقّق میشود.