• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

استغاثه مسلمانان مکه (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مکه هم شهر بسیار مقدس و هم وطن اصلى مهاجران بود؛ اما وضع خفقان‌بار آن سبب شد که مسلمانان آن، برای رهايى از ستمگران به درگاه خدا استغاثه کنند و از خداى خود بخواهند از آنجا بیرون روند.



مسلمانان ناتوان و ساكنِ مكه، براى رهايى از ستمگران به درگاه خدا استغاثه و دادخواهى مى‌كردند:

•• «وَمَا لَكُمْ لاَ تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاء وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ نَصِيرًا؛ چرا در راه خدا، و (در راه) مردان و زنان و کودکانى که (به دست ستمگران) تضعيف شده‌اند، پيکار نمى‌کنيد؟! همان افراد (ستم‌ديده‌اى) که مى‌گويند: «پروردگارا! ما را از اين شهر (مکه)، که اهلش ستمگرند، بيرون ببر! و از طرف خود، براى ما سرپرستى قرار ده! و از جانب خود، يار و ياورى براى ما تعيين فرما!».




۲.۱ - تحریک مؤمنان برای قتال

کلمه (مستضعفین) عطف شده بر موضع لفظ (الله)، و به آیه این معنا را مى‌دهد: که چرا در راه خدا نمى‌رزمید و چرا در راه نجات مستضعفین نمى‌جنگید، و این آیه شریفه نیز تحریکى دیگر است بر قتال، که با تعبیر استفهام انجام شده، استفهامى که به یاد شنونده مى‌آورد که قتالشان قتال در راه خداست، و فراموش نکنند، که در چنین قتالى هدف زندگى سعیدشان تأمین مى‌شود؛ چون در زندگى سعیده هیچ آرزو و هدفى جز رضوان خدا، و هیچ سعادتى پرمحتواتر از قرب به خدا نیست؛ و به یاد داشته باشند که قتالشان قتال در راه مردم و زنان و کودکانى است که به دست غداران روزگار به استضعاف کشیده شده‌اند.

و بنابراین در این آیه شریفه تحریک و تهییجى است براى تمام مؤمنین، چه آنهایى که ایمانشان خالص است و چه آنهایى که ایمانشان ضعیف و ناخالص است، اما آنهایى که ایمانشان خالص و دل‌هایشان پاک است، براى به حرکت درآمدنشان به سوى قتال همان یاد خداى عزوجل کافى است، تا براى اقامه حق؛ و لبیک گفتن به نداى پروردگارشان، و اجابت دعوت داعى او، به پا خیزند، و اما آنهایى که ایمانشان ناخالص است، اگر یاد خدا تکانشان داد که هیچ، و اگر یاد خدا کافى نبود این معنا تکانشان مى‌دهد که اولا این قتالشان قتال در راه خداست، و ثانیا قتال در راه نجات مشتى مردم ناتوان است، که به دست کفار استضعاف شده‌اند، و خلاصه کلام این که آیه شریفه به این دسته از مردم مى‌فرماید اگر ایمان به خدایتان ضعیف است، حداقل غیرت و تعصب دارید، و همین غیرت و تعصب اقتضا مى‌کند از جاى برخیزید و شر دشمن را از سر یک مشت زن و بچه و مردان ضعیف کوتاه کنید.

۲.۲ - فداکاری و غیرت

آرى اسلام هرچند که هر سبب و نسبى را در برابر ایمان هیچ و پوچ دانسته، لیکن در عین حال همین هیچ و پوچ را در ظرف ایمان معتبر شمرده، بنابراین بر هر فرد مسلمان واجب است که به خاطر برادران مسلمانش که سبب ایمان بین وى و آنان برادرى برقرار ساخته، و نیز به خاطر برادران تنى و سایر خویشاوندانش از زن و مرد و ذرارى در‌صورتى‌که مسلمان باشند فداکارى کند، و غیرت به خرج دهد، که اگر چین کند مستضعفین از خویشاوندان خود را نجات دهد، همین عمل نیز بالاخره سبیل الله خواهد شد، نه این که در مقابل سبیل الله عنوانى سعید بن جبیر آورده.

۲.۳ - مستضعفان مؤمن

و در آیه این مستضعفین بعضى از مؤمنین و پاره‌اى از آنها فرض شده‌اند؛ چون همان‌طور که قبلا خاطرنشان ساختیم کسانى هستند که الله و ربوبیت او را قبول دارند، و مى‌گویند: (ربنا اخرجنا من هذه القریه ...)، و علاوه بر این که مؤمن‌اند، مظلوم و بیچاره و معذب‌اند و داد مظلومى سر مى‌دهند، استغاثه و التماس مى‌کنند، (پروردگارا ما را از این شهرى که اهلش ستم‌کارند نجات بده ...)، در این‌جا با این‌که ممکن بود بفرماید: (الظالم اهلها على انفسهم) (که اهلش ستم‌کار بر نفس ‌خویش‌اند)، مسئله ستم را مطلق آورد، تا اشاره‌اى باشد به این که تنها به نفس خود ظلم نمى‌کردند؛ بلکه به این طایفه مستضعف نیز انواع ظلم و شکنجه را روا مى‌داشتند، و واقعیت هم همین‌طور بود.

۲.۴ - استغاثه مستضعفان

و نیز در تعبیر از استغاثه طایفه مستضعف، با این که مى‌توانست بفرماید: فریاد مى‌زدند، که هان اى مردم بامروت، و یا اى قوم، و یا اى بستگان، و یا اى کسانى که خود را مرد مى‌دانید، آخر به فریاد ما برسید، چنین نفرمود؛ بلکه زیباترین لفظ و بهترین عبارت را آورد، و آن این است که از آنان حکایت کرد که به جاى مردم پروردگار خود را خواندند، و به درگاه مولاى حقیقیشان پناه بردند، و عرضه داشتند: پروردگارا ما را از این قریه که اهلش ستم‌کارند بیرون کن آنگاه به‌طور اشاره عرض کردند، خدایا به دست رسولت و مؤمنین به وى که در راه تو جهاد مى‌کنند ما را نجات بده: (و اجعل لنا من لدنک ولیا و اجعل لنا من لدنک نصیرا)، و از این مناجاتشان فهمیده مى‌شود، از خدا تمناى ولى و یاورى کرده‌اند، اما راضى نشدند خود آن ولى را صدا بزنند، بلکه از پروردگارشان خواسته‌اند ولى و نصیرى به یاریشان بفرستد.




۳.۱ - جهاد براساس تحریک عواطف

این آیه دعوت به سوى جهاد براساس تحریک عواطف انسانى مى‌کند و مى‌گوید: (چرا شما در راه خدا و در راه مردان و زنان و کودکان مظلوم و بى‌دفاعى که در چنگال ستمگران گرفتار شده‌اند مبارزه نمى‌کنید آیا عواطف انسانى شما اجازه مى‌دهد که خاموش باشید و این صحنه‌هاى رقت‌بار را تماشا کنید). سپس براى شعله‌ور ساختن عواطف انسانى مؤمنان مى‌گوید: (این مستضعفان همانه‌ا هستند که در محیط‌هایى خفقان‌بار گرفتار شده و امید آنها از همه جا بریده است ، لذا دست به دعا برداشته و از خداى خود مى‌خواهند که از آن محیط ظلم و ستم بیرون روند). و نیز از خداى خود تقاضا مى‌کنند که ولى و سرپرستى براى حمایت آنها بفرستد. و یار و یاورى براى نجات آنها برانگیزد.

در حقیقت آیه فوق اشاره به این است که خداوند دعاى آنها را مستجاب کرده و این رسالت بزرگ انسانى را بر عهده شما گذاشته، شما (ولى) و (نصیرى) هستید که از طرف خداوند براى حمایت و نجات آنها تعیین شده‌اید. بنابراین نباید این فرصت بزرگ و موقعیت عالى را به‌آسانى از دست دهید.

۳.۲ - بیان چند نکته

ضمنا از این آیه چند نکته دیگر استفاده مى‌شود:

۳.۲.۱ - هدف از جهاد

جهاد اسلامى همان‌طور که قبلا هم اشاره شد، براى به‌دست آوردن مال و مقام و یا منابع طبیعى و مواد خام کشورهاى دیگر نیست، براى تحصیل بازار مصرف، و یا تحمیل عقیده و سیاست نمى‌باشد، بلکه تنها براى نشر اصول فضیلت و ایمان و دفاع از ستم‌دیدگان و زنان و مردان بال و پرشکسته و کودکان محروم و ستم‌دیده است و به این ترتیب جهاد دو هدف جامع دارد که در آیه فوق به آن اشاره شده یکى (هدف الهى) و دیگرى (هدف انسانى) و این دو در حقیقت از یک‌دیگر جدا نیستند و به یک واقعیت باز مى‌گردند.

۳.۲.۲ - شرایط محیط سالم

از نظر اسلام محیطى قابل زیست است که بتوان در آن آزادانه به عقیده صحیح خود عمل نمود؛ اما محیطى که خفقان آن را فرا گرفته و حتى انسان آزاد نیست بگوید مسلمانم، قابل زیست نمى‌باشد، و افراد با ایمان آرزو مى‌کنند که از چنین محیطى خارج شوند؛ زیرا چنین محیطى مرکز فعالیت ستمگران است.
قابل توجه اینکه (مکه) هم شهر بسیار مقدس و هم وطن اصلى مهاجران بود. در عین حال وضع خفقان‌بار آن سبب شد که از خداى خود بخواهند از آنجا بیرون روند.

۳.۲.۳ - ضرورت وجود رهبری شایسته

در ذیل آیه فوق چنین مى‌خوانیم مسلمانانى که در چنگال دشمن گرفتار بوده‌اند، براى نجات خویش نخست تقاضاى ولى از جانب خداوند کرده‌اند و سپس نصیر براى نجات از چنگال ظالمان قبل از هر چیز وجود (رهبر) و سرپرست لایق و دلسوز لازم است و سپس یار و یاور و نفرات کافی، بنابراین وجود یار و یاور هرچند فراوان باشد، بدون استفاده از یک رهبرى صحیح بى‌نتیجه است‌.

۳.۲.۴ - استغاثه به‌سوی خدا

افراد با ایمان همه چیز را از خدا مى‌خواهند و دست نیاز به سوى غیر او دراز نمى‌کنند و حتى اگر تقاضاى ولى و یاور مى‌نمایند از او مى‌خواهند.


«المستضعفين من الرجال‌...»، تعدادى از مسلمانان‌اند كه پس از هجرت پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در مکه اقامت داشتند و زير شکنجه مشرکان بودند و چون قدرت هجرت و دفاع نداشتند، براى رهايى خود به درگاه خدا استغاثه و دادخواهى مى‌كردند.


۱. نساء/سوره۴، آیه۷۵.    
۲. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۶۷۲، ترجمه موسوی همدانی.    
۳. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۶۷۳، ترجمه موسوی همدانی.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۴، ص۱۰.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۴، ص۱۱.    
۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع‌ البیان، ج۳، ص۱۶۹ ۱۷۰.    



مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۳، ص۱۶۴، برگرفته از مقاله «استغاثه مسلمانان مکه».    


رده‌های این صفحه : استغاثه | موضوعات قرآنی




جعبه ابزار