استصحاب کلی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
استصحاب کلی در مقابل «
استصحاب جزئی» قرار دارد. از این عنوان در
اصول فقه، مبحث
اصول عملی بحث شده است.
استصحاب کلی حکم به بقای مستصحب
کلّیِ در ضمن افراد است.
استصحاب کلی،
استصحابی است که
مستصحب (
متیقن سابق ) آن،
کلی است؛ به بیان دیگر، هر گاه وجود
کلی در ضمن فردی از افرادش یقینی باشد، آن گاه، در بقای آن
کلی شک شود و سپس از روی
تعبد ،
حکم به بقای آن گردد، در این صورت،
استصحاب کلی جاری گردیده است؛ برای مثال،
یقین وجود دارد که حیوانی در ضمن یک فرد خاص تحقق یافته است، اما مشخص نیست که این حیوان
پشه بوده که عمرش از سه روز تجاوز نمیکند یا
فیل میباشد که عمرش طولانی است، در این صورت، اگر بعد از سه روز در بقای
حیوان شک شود، این شک ناشی از شک در تعیین نوع حیوان است که در این جا مردد بین فیل و پشه میباشد.
درباره اقسام
استصحاب کلی اختلاف است؛ مشهور
اصولیها آن را سه قسم میدانند، ولی برخی دیگر مانند مرحوم
خویی تا چهار قسم هم برای آن بر شمردهاند.
برخی از
اصولیون معتقدند در هیچ یک از اقسام سه گانه
کلی (قسم اول، دوم و سوم)
استصحاب جاری نیست، ولی عدهای دیگر قائل به تفصیل هستند.
آنچه
استصحاب میشود یا جزئی است مانند
حیات زید یا
حدث صادر از او، یا
کلی مانند
کلی حدث و
کلی انسان.
جریان
استصحاب در صورت نخست نزد قائلین به
حجیت استصحاب اتفاقی است، لیکن صورت دوم دارای اقسامی است که هر یک مورد بحث قرار گرفته است.
استصحاب کلی اقسامی دارد که مهمترین آنها سه قسم زیر است.
۱ -
استصحاب کلی قسم اول ۲ -
استصحاب کلی قسم دوم ۳ -
استصحاب کلی قسم سوم
این قسم عبارت است از پیدایش
کلی در ضمن فرد
معین، سپس
شک در بقای آن به جهت شک در بقای فرد.
مانند تحقق
کلی حدث در ضمن خروج
منی از فرد سپس شک در از بین رفتن آن حدث به جهت احتمال تحصیل
طهارت.
در این قسم، هم میتوان فرد معین یعنی
جنابت را
استصحاب کرد و
آثار آن از قبیل
حرمت ماندن در
مسجد و عبور از
مسجد الحرام و
مسجد النبی صلی الله علیه و آله را بر آن مترتب ساخت، و هم
کلی حدث را که جامع بین جنابت و سایر افراد است و آثار آن مانند
حرمت مس قرآن را بر آن مترتب کرد.
این قسم عبارت است از آن که
کلی در ضمن فرد
مردد بین دو چیز، موجود باشد که اگر آن موجود،
فرد اول باشد، بقای
کلی یقینی است و چنانچه فرد دوم باشد،
زوال آن یقینی است.
مانند آن که از
مکلف رطوبتی که مردد بین
بول و
منی بوده، خارج شده، سپس وی
وضو گرفته است. چنین فردی پیش از وضو به تحقق
کلی حدث در ضمن فرد مردد یقین داشته است، اکنون بعد از وضو، اگر حدث، بول بوده، به طور قطع با
وضو از بین رفته است و اگر
منی بوده، به طور قطع باقی است؛ زیرا
حدث اکبر با وضو
رفع نمیشود، پس
شک در بقای
کلی حدث میکند.
معروف میان
اصولیان در این قسم،
حجیت استصحاب است. در نتیجه،
کلی حدث،
استصحاب میشود و آثار
کلی حدث مانند حرمت
مس قرآن که هم بر حدث اکبر مترتب است و هم بر
حدث اصغر بر آن مترتب میگردد، نه
آثار خصوص
حدث اکبر و حدث اصغر.
بنابر جریان این قسم از
استصحاب، برای
یقین به رفع حدث، جمع بین
وضو و
غسل،
واجب است.
این قسم عبارت است از آن که
وجود کلی در ضمن فردی
خاص معلوم باشد، سپس با
علم به
زوال آن فرد، احتمال وجود فرد دیگری که
کلی در ضمن آن باشد، داده شود.
پیدایش فرد دوم ممکن است همزمان با
حدوث فرد نخست باشد یا مقارن با زوال آن.
در صورت دوم، فرد پدید آمده یا
مباین با فرد نخست است یا تبدیلی از آن.
قسم دوم نیز دو صورت دارد یا به نظر
عرف از
مراتب فرد نخست شمرده نمیشود مانند زردی تبدیل یافته از سرخی، و یا از مراتب آن به حساب میآید مانند سیاهی ضعیف نسبت به مرتبه شدید آن.
معروف میان
اصولیان، عدم حجیت
استصحاب در قسم سوم به تمام اقسام آن، جز قسم اخیر است؛ چرا که در این قسم، متعلق یقین و
شک یکی است زیرا ذات مرتبه ضعیف شده در ضمن مرتبه شدید
موجود بوده است.
بنابراین، هنگامی که به
وجود سیاهی شدید
علم داشته باشیم، سپس به از بین رفتن آن علم پیدا کنیم، ولی شک کنیم که آیا سیاهی به
کلی از بین رفته یا مرتبه ضعیفی از آن باقی مانده است، با
استصحاب اصل سیاهی، مرتبه ضعیف آن ثابت میشود.
برخی
اصولیان صورت اخیر را به
استصحاب فرد ملحق کردهاند.
شیخ انصاری صورت نخست از اقسام
استصحاب قسم سوم را نیز همانند صورت اخیر،
حجت و معتبر میداند.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۱، ص۴۵۳-۴۵۴. فرهنگنامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۱۷۵، برگرفته از مقاله «استصحاب کلی».