استصحاب امور تدریجی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
استصحاب امور تدریجی به
استصحاب امر
موجود به
تدریج گفته می شود. از آن در
اصول فقه، مبحث
اصول عملی سخن رفته است.
استصحاب امور تدریجی،
حکم به بقا در
امور تدریجی الوجود «
زمان و زمانیات» است.
استصحاب امور تدریجی، مقابل
استصحاب امور مستمر میباشد و به استصحابی گفته میشود که
مستصحب آن امری است که اجزای آن به تدریج موجود میشود و به بیان دیگر، مستصحب آن از امور غیر قارّ میباشد؛ یعنی اموری که وجود آنها دارای
ثبات و استمرار نیست و تمام اجزای آن به یک باره در خارج موجود نمیشود، بلکه هر جزئی از آن که موجود میشود، تا معدوم نگردد، جزء دیگر جای آن را نمیگیرد (متصرم الوجود) مانند: نفس زمان و زمانیات مثل حرکت، تکلم، نویسندگی، خوردن و آشامیدن، و حرکت
آب در
رودخانه و اموری که
زمان، قید آنها محسوب میشود (نه
ظرف).
اکرام علما در صورتی که مقید به
روز خاصی باشد. اگر چه در ابتدای امر چنین به نظر میرسد که
استصحاب در امور تدریجی جاری نمیشود، چون برای مثال، آبی که لحظه قبل جاری بود و آبی که لحظه بعد جریان پیدامی کند، دو جزء آب میباشد و به همین خاطر هیچ گاه
شک نمیشود که آیا همان جزئی که قبلا جریان داشت الآن هم جریان دارد یا نه، زیرا آن جزء قبلی که
یقین به آن بود، حتماً از بین رفته و در مورد جزء لاحق مشکوک نیز این اشکال وجود دارد که چنین جزئی حالت گذشته یقینی را ندارد، پس آن که متیقن الوجود بود، متیقن الارتفاع است و آن چه در آن شک داریم، از اول مشکوک الحدوث میباشد، بنابراین،
ارکان استصحاب یقین سابق و شک لاحق به حسب ظاهر، ناتمام است؛ ولی
مشهور علمای متأخر از زمان «
شیخ انصاری» معتقدند در امور تدریجی نیز استصحاب جاری است، چون
وحدت عرفی قضیه متیقن و مشکوک، محقق بوده و
ارکان استصحاب تمام است.
درباره جریان استصحاب در امور تدریجی از قبیل زمان، حرکت و سیلان دو توجیه وجود دارد:
۱. این گونه امور را یک موجود
واحد کش دار و مستمر بدانیم که قوام آن به این است که هر جزئی از آن ایجاد شود و سپس معدوم گردد تا نوبت به جزء بعدی برسد؛ طبق این مبنا، هیچ مانعی برای جریان استصحاب وجود ندارد، چون
وحدت قضیه متیقن و مشکوک، هم به
دقت عقلی و هم به
دقت عرفی، محقق است.
۲. این گونه امور را مرکب از یک سلسله آنات و حرکات متصرم بدانیم؛ یعنی موجود
واحد نیست، بلکه مجموعهای از اجزای بینهایت است که با نظر عرفی، آنها را یکی میبینیم، اما به دقت
عقلی چنین نیست؛ طبق این مبنا هم، مانعی بر سر راه اجرای استصحاب وجود ندارد، چون
وحدت عرفی بین قضیه
متیقن و
مشکوک وجود دارد و ملاک در استصحاب،
وحدت عرفی است نه
عقلی.
در امور تدریجی چهار نوع استصحاب متصور است:
۱.
استصحاب جزئی؛
۲.
استصحاب کلی قسم اول؛
۳.
استصحاب کلی قسم دوم؛
۴.
استصحاب کلی قسم سوم.
مستصحب (چیزی که استصحاب میشود) یا امری است که به طور
دفعی پدید میآید مانند
طهارت و
عدالت که در اصطلاح «
امر قار» یعنی
ثابت نامیده میشود، و یا به تدریج موجود میگردد.
امور تدریجی بر سه قسم است:
۱-
زمان مانند
شب و
روز.
۲- زمانیات مانند
حرکت و
جوشش و جریان
آب که در بستر زمان موجود میشوند.
۳- امور
مقید به زمان مانند
امساک از
خوردن و
آشامیدن در روز و
وقوف در وقت
زوال.
استصحاب زمان بر دو گونه است:
نخست، به نحو مفاد
کان تامه (
ثبوت و
تحقق چیزی) مانند آن که تا ساعتی پیش به وجود
شب علم داشتیم، ولی اکنون نسبت به
زوال آن
شک داریم که وجود شب را استصحاب میکنیم.
چنین استصحابی
معتبر است و همه
آثار شرعی که بر
زمان مترتب است، با
استصحاب ثابت میگردد.
دوم، به نحو مفاد
کان ناقصه (
اثبات چیزی برای چیزی) مانند آن که میدانستیم لحظات پیش
متصف به
شب بود، لیکن در لحظه کنونی در باقی ماندن آن
اتصاف شک داریم.
در جریان
استصحاب برای اثبات بقای اتصاف و
ترتب آثار شرعی بر آن، اختلاف است.
در زمانیات، پرسش این است که اگر برای مثال تا یک
ساعت قبل میدانستیم که
آب فلان
چشمه میجوشیده است، سپس در
استمرار جوشش شک کنیم، آیا میتوان برای
اثبات جوشش فعلی به
استصحاب جوشش تمسک کرد یا نه؟
استصحاب زمانیات معتبر است؛ هر چند برخی تفصیلاتی در
مسأله دادهاند.
در جریان استصحاب نسبت به امور مقید به
زمان-مانند آن که
وجوب
امساک یا نشستن یا
وقوف در مکانی مقید به زمانی معین باشد، سپس در بقای
وجوب شک کنیم-اختلاف است.
گروهی تفصیل داده و در صورتی قائل به جریان
استصحاب شدهاند که
زمان به عنوان ظرف اخذ شده باشد، نه
قید.
فرهنگنامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۱۶۰، برگرفته از مقاله «استصحاب امور تدریجی». فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۱، ص۴۴۸-۴۴۹.