استبصار (مستبصر)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
هدایت یافتن
مسلمان غیر شیعه به مذهب
شیعۀ امامیّه را استبصار گویند. به فرد هدایت یافته «مستبصر» گفته میشود.
از آن در بابهای
طهارت،
صلات،
زکات،
حج و
طلاق سخن رفته است.
بر استبصار، آثاری در
عبادات و غیر عبادات مترتّب است که به آنها اشاره میکنیم.
استبصار در باب عبادات آثاری دارد که به آنها پرداخته میشود.
قضای عبادات فوت شده از مستبصر در ایّام
گمراهی، واجب است- هر چند برخی عدم وجوب آن را
ترجیح دادهاند.
امّا اعاده عبادات انجام گرفته- حتی به قول مشهور حج- در دوران
ضلالت که طبق
مذهب خودش صحیح انجام گرفته،
واجب نیست، مگر زکات که باید اعاده شود.
امام خمینی درباره شرط کفایت روزههایی که مستبصر قبل از آن گرفته است در
تحریرالوسیله مینویسد: «المخالف اذا استبصر لا یجب علیه قضاء ما اتی به علی وفق مذهبه او مذهب الحقّ اذا تحقّق منه قصد القربة، و امّا ما فاته فی تلک الحال یجب علیه قضاؤه.»
اگر مخالف مستبصر گردد، روزههایی که بر طبق مذهب خود یا
مذهب حق با
قصد قربت انجام داده، قضای آن بر او واجب نیست، ولی آنچه در آن حال از او
فوت شده، قضایش بر او واجب است.
البته در عبادتی مانند
نماز، چنانچه استبصار پیش از خروج
وقت محقّق شود، در این که
اعادۀ نماز در وقت واجب است یا نه، اختلاف است.
امام خمینی درباره شرط کفایت نمازهایی که مستبصر در آن حال خوانده است مینویسد: «یجب علی المخالف بعد استبصاره قضاء ما فات منه او اتی علی وجه یخالف مذهبه، بخلاف ما اتی به علی وفق مذهبه، فانّه لا یجب علیه قضاؤها و ان کانت فاسدة بحسب مذهبنا. نعم، اذا استبصر فی الوقت یجب علیه الاداء، فلو ترکها او اتی بها فاسداً بحسب المذهب الحقّ یجب علیه القضاء.»
بر شخص
مخالف، بعد از آنکه
بصیرت یافت (و مذهب اهل بیت را پذیرفت) قضای نمازهایی را که نخوانده یا بر خلاف مذهب خود خوانده است واجب است، بر خلاف آنچه که مطابق مذهب خود خوانده باشد که بر او قضای این نمازها واجب نیست، اگرچه نمازهایش طبق مذهب ما
باطل باشد البته اگر در
وقت نماز بصیرت پیدا کند (و مذهب اهلبیت را اختیار کند) بر او ادای نماز واجب است، بنابراین اگر آن را نخواند یا - بر اساس مذهب حق - باطل به جا آورد، بر او واجب است
قضا نماید.
در خصوص حج- بنا بر قول به واجب نبودن اعاده- در این که علاوه بر شرط یاد شده، عدم اخلال به
رکن نیز
شرط است یا نه، و نیز در این که مراد از رکن، رکن نزد
مخالف است یا رکن نزد
شیعه، اختلاف است.
امام خمینی درباره شرط کفایت حجی که مستبصر در آن حال انجام داده است در تحریرالوسیله مینویسد: «لو حجّ المخالف ثمّ استبصر لا تجب علیه الاعادة؛ بشرط ان یکون صحیحاً فی مذهبه و ان لم یکن صحیحاً فی مذهبنا؛ من غیر فرق بین الفرق.»
اگر شخص مخالف (غیر شیعه)
حج نماید سپس مستبصر (شیعه) شود
اعاده بر او واجب نیست به شرطی که حجش طبق مذهب خودش
صحیح باشد، اگر چه طبق مذهب ما صحیح نباشد، بدون آنکه بین فرقهها فرقی باشد.
در مورد زکات، اگر آن را به همکیش خود داده باشد، اعاده واجب است، ولی اگر به
اهل ولایت (شیعه) پرداخت کرده است، واجب نیست؛ هر چند بعضی اعاده را مطابق
احتیاط دانستهاند.
فقیهان از آثار استبصار در غیر عبادات به طور مستقل بحث نکردهاند. برخی تنها به اشاره، متعرّض آن شده و گفتهاند:
اگر مخالف چیز
نجسی را بشوید، چنانچه
شستن آن مطابق
مذهب شیعه بوده، پس از استبصار، نیاز به شستن دوباره نیست، ولی اگر مطابق مذهب خود و مخالف مذهب شیعه شسته است، بنابر
اقوی دوباره شستن آن واجب است.
اگر مخالف
همسرش را طبق مذهب خویش
طلاق دهد، در صورتی که طلاق از نظر شیعه
صحیح نباشد، میتواند پس از استبصار بدون
عقد جدید به آن
زن رجوع کند.
حقالناس ثابت بر ذمّۀ مخالف، پس از استبصار نیز بر ذمّۀ او باقی است و باید به صاحبانش بازگردانده شود.
ظاهر کلمات فقها، بلکه تصریح بعضی، یکسان بودن
فرقههای مختلف اسلامی- حتی فرقههایی مانند
ناصبیان و
غالیان که محکوم به
کفر هستند
در
احکام یاد شده است؛ گرچه برخی در گروههای محکوم به کفر، توقّف کردهاند.
•
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۱، ص۴۱۱. •
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر) ،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی