اسباب مغالطه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اسباب
مغالطه یکی از
اصطلاحات بهکار رفته در
علم منطق بوده و به معنای عوامل وقوع
غلط و
اشتباه در
تفکر و
استدلال است.
اسباب
مغالطه، که اجزا، عوامل و مثارات
مغالطه هم نامیده میشود؛ اموری است که
دلیل به وجود آمدن یک
مغالطه میشود.
نوع نگاه به اسباب
مغالطه در طبقهبندی انواع
مغالطات، نقش تعیینکنندهای دارد؛ به عبارت دیگر
مغالطات غالباً بر اساس اسباب
مغالطه و علت
مغالطیبودن طبقهبندی میشوند؛ مثلاً تقسیم
مغالطات به لفظی و معنوی به این معناست که علت
مغالطه در دسته اول، امری لفظی است و در دسته دوم، نکتهای مرتبط با معانی است. البته
تحدید اسباب
مغالطه، متاثر از شیوه تعریف
مغالطه است. اگر دامنه
مغالطه را منحصر در استدلالهای غیر معتبر بدانیم اسباب
مغالطه و به تبع آن، اقسام
مغالطه بسیار کمتر از حالتی خواهد بود که
مغالطه را شامل همه لغزشهای تفکر و
اندیشه بدانیم.
در
کتابهای منطق سنتی، اسباب
مغالطه در
تقسیم اولی بر دو
قسم است:
۱. اسباب یا
اجزای صناعی مغالطه، یعنی اموری که در خود
تبکیت (
استدلال مغالطی) واقع شده، منشا
اشتباه و
غلط میشود.
۲.
اسباب مغالطه خارج قیاس (یا اجزای خارجی
مغالطه)، یعنی عوامل واسبابی که خارج از استدلال
مغالطی است و در عین حال، سبب
مغالطه و افتادن در
غلط میشود.
مغالطه قسم اول یا لفظی است یا معنوی.
مغالطات لفظی یا بسیطاند یا مرکب.
مغالطات مرکب یا در نفس
ترکیب است یا در ترکیب مفصل یا در تفصیل مرکب و
مغالطات بسیط یا در نفس
ذات الفاظ است یا در هیئت و احوال الفاظ، چه هیئت ذاتی لفظ و چه حالات عرَضی آن، اما
مغالطات معنوی یا در یک
قضیه رخ میدهد که شامل
مغالطات ایهام انعکاس، اخذ غیر ذاتی به جای ذاتی و
سوء اعتبار حمل میشود و یا در قضایای مرکب روی میدهد که مشتمل بر چهار
مغالطه است:
سوء تالیف،
مصادره به مطلوب، غیر
علت را علت شمردن و جمع چند
مسئله در یک مسئله.
مغالطه قسم دوم، شامل مواردی است؛ همچون: شرمندهکردن مخاطب، ناسزا گفتن، مسخره کردن، قطع کردن کلام وی و….
در آثار
منطقدانان اروپایی غالباً
مغالطات در تقسیم اولیه به دو بخش صوری و غیرصوری تقسیم میشود. برخی برای
مغالطات غیر صوری دو قسم ربطی و ابهامی ذکر میکنند و برخی برای آن، پنج قسم ربطی،
استنتاج ضعیف، فرض نادرست، ابهامی و ناشی از
مشابهتهای دستوری را برمی شمارند. در
دائرةالمعارف پُل ادواردز برای
مغالطات، دو قسم اصلی قیاسی (صوری و غیر صوری) و غیر قیاسی (
استقرا،
تمثیل و طبقهبندی) ذکر شده و در پایان، دو قسم
مغالطات فلسفی و خطابی افزوده شده است. در تقسیمبندی دیگر، استدلالهای
مغالطی در سه نوع محصور شده است: استدلال دارای مقدمات نادرست، استدلال دارای مقدمات درست، اما بیربط به نتیجه و استدلال دارای مقدمات درست و مربوط، اما غیر کافی برای اثبات نتیجه.
برخی از معاصران به جای تقسیمبندی
مغالطات بر اساس
علت مغالطی بودن، محل ارتکاب
مغالطه را معیار قرار داده و بر این مبنا و البته بر اساس این پیشفرض که
مغالطه را شامل همه لغزشهای تفکر و اندیشه دانسته؛
مغالطات را به پنج دسته تقسیم کردهاند:
۱. تبیین
مغالطی، یعنی مغالطاتی که هنگام بیان یک
قضیه ساده ممکن است واقع شود.
۲. ادعای بدون استدلال که شخص به جای عرضه
استدلال منطقی از ترفندهایی استفاده میکند تا مدعای خود را مستدل نشان دهد و آن را به مخاطبان بقبولاند.
۳.
مغالطات مقام نقد که در مقام نقد سخن شخص به جای استفاده از دلیل معقول و راه منطقی، به حیلهای متوسل میشود تا آن سخن را نادرست جلوه دهد یا حداقل از میزان تاثیرگذاری و مقبولیت آن بکاهد.
۴.
مغالطات مقام دفاع که در پاسخ نقدهای مخاطبان بر سخن وی، به جای پاسخ منطقی، با استفاده از حیلهها و ترفندهایی سعی در توجیه اشکالات و سرپوش گذاشتن بر جنبههای نادرست آن را داشته باشد.
۵.
مغالطه در استدلال، مربوط به مواردی است که در فرایند استدلال به معنای منطقی آن، یعنی در سیر از مقدمات به نتیجه، شاهد لغزش و ارتکاب
مغالطهای هستیم. امکان ارتکاب این دسته
مغالطات هم در مقام بیان، هم در مقام نقد و هم در مقام دفاع از یک مدعا وجود دارد و تحت سه عنوان
مغالطات صوری،
مغالطات ناشی از پیشفرض نادرست و
مغالطات ربطی ساماندهی میشود.
پایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «اسباب مغالطه»، تاریخ بازیابی۱۳۹۵/۱۰/۲۹.