ارکان عاریه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
صیغه،
مُعیر (عاریه دهنده)،
مُستعیر (عاریه گیرنده) و مُعار (مال عاریه داده شده) ارکان عاریهاند.
عاریه عقد است؛ از این رو، در تحقق آن ایجاب و
قبول شرط است. در ایجاب و
قبول، هر لفظی که بیانگر
اذن در استفاده از مال عاریهای از طرف عاریه دهنده و
قبول آن از طرف عاریه گیرنده باشد کفایت میکند.
بلکه در تحقق عقد عاریه، ایجاب لفظی و
قبول فعلی نیز کفایت میکند، مانند اینکه مستعیر پس از ایجاب معیر، معار را از او تحویل بگیرد.
گروهی در تحقق عاریه حتی ایجاب و
قبول فعلی را کافی دانسته و گفتهاند: در تحقق عاریه نیازی به
لفظ نیست و با هرچه که بر رضایت دادن معیر و پذیرش مستعیر دلالت کند، محقق میشود. بنابر این،
معاطات در عاریه جریان مییابد، مانند اینکه کسی به
قصد عاریه، پیراهنی را برای پوشیدن به دیگری بدهد و او آن را بگیرد و بپوشد و یا فرشی را برای استفاده به او بدهد و او آن را بگیرد و پهن کند
برخی، عاریه را با ایجاب و
قبول فعلی قابل تحقق ندانسته و گفتهاند: عاریه معاطاتی،
اباحه تصرف به طور رایگان است. بنابر این، عقد به شمار نمیرود، بلکه
ایقاع است و به
قبول نیاز ندارد.
در معیر
عقل،
بلوغ و
اجازه تصرف داشتن
شرط است؛ از این رو،
کودک،
دیوانه و نیز کسی که نمیتواند در مال خود تصرف کند، مانند
سفیه بدون اذن ولی و مفلس بدون اجازه طلبکاران نمیتوانند مال خود را عاریه دهند.
آیا نابالغ با اجازه
ولیّ میتواند مالی را عاریه دهد؟ بسیاری
حکم به
صحّت آن کردهاند؛
لیکن برخی در صحّت آن اشکال کردهاند.
بنابر قول به صحّت، آیا جواز، اختصاص به مال نابالغ دارد یا عاریه دادن مال دیگری را هم در بر میگیرد و نابالغ میتواند مال دیگری را نیز با اجازه ولیّ عاریه دهد؟ مسئله محل اختلاف است. چنان که بنابر قول به صحّت، در اینکه جواز اختصاص به
ممیّز دارد یا
کودک غیر ممیّز هم میتواند عاریه بدهد، اختلاف است.
بنابر قول به جواز عاریه دادن کودک مطلقا - ممیز و غیر ممیّز - عاریه دادن
دیوانه با
اجازه ولیّ نیز صحیح خواهد بود. البته جواز عاریه دادن مال
کودک یا
دیوانه توسط ولیّ مشروط به وجود مصلحت در عاریه دادن آن است.
در مستعیر نیز
بلوغ و عقل
شرط است. بنابر این، کودک و دیوانه نمیتوانند عاریه بگیرند و نیز مستعیر باید معیّن باشد. بنابر این، اگر معیر بگوید: به یکی از این دو نفر عاریه دادم، صحیح نیست
و نیز در مستعیر شرط است که از نظر
شرع بر معار سلطه داشته باشد. بنابر این،
مُحرم نمیتواند از مُحل
صید را عاریه بگیرد؛ چون شرعاً بر آن سلطه ندارد.
هر مالی که از نظر
شرع میتوان از آن استفاده کرد و عین آن با استفاده از بین نمیرود، عاریه دادن آن جایز است، مانند
لباس،
حیوان،
خانه،
طلا و
نقره. بنابر این، عاریه دادن چیزی که با استفاده از بین میرود، مانند خوردنیها و نوشیدنیها صحیح نخواهد بود؛
مگر عاریه دادن
گوسفند برای استفاده از
شیر آن که «مِنحه» نامیده میشود
در اینکه
حکم یاد شده تنها به گوسفند اختصاص دارد یا در سایر چارپایان شیرده همچون
گاو و
شتر نیز جاری است، اختلاف میباشد. قول دوم به مشهور نسبت داده شده است
برخی جواز را به غیر
شیر از
پشم و
کرک نیز تعمیم دادهاند
عاریه دادن زمین برای
کشاورزی و
ساختمان سازی صحیح است.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهمالسلام، ج۵، ص۲۸۷، برگرفته از مقاله «عاریه».