• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ارزش اخلاقی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اهمیت مفهوم ارزش اخلاقی را از توجه به این نکته می‌توان دریافت که نظریه‌های اخلاقی در واقع در صدد ارائه معیارها و ملاکهایی برای ارزش گذاری رفتارهای انسانند و مکاتب گوناگون اخلاقی از این رهگذر شکل یافته‌اند.



واژه ارزش در اقتصاد در دو معنا استعمال می‌شود. گاهی ارزش در جایی به کار می‌رود که با یک شیء می‌توان نیازی را برطرف کرد. می‌گوییم آن چیز ارزش‌مند است. برای انسان گرسنه غذا ارزشمند است زیرا یک نیاز طبیعی را از او برطرف می‌کند. این ارزش یک ارزش طبیعی است. ارزشمندی در این موارد به معنای مطلوبیت است. برای یک نیازمند، چیزهایی که نیاز او را برطرف می‌کنند مطلوبیت دارند. این مطلوبیت در واقع تفسیر ارزشمندی آن اشیاء است. اما گاهی ارزش در مقام مبادله بکار می‌رود. به این معنا که ما دو چیز مطلوب را می‌سنجیم و می‌گوییم این دو چیز از نظر مطلوبیت برابرند. یا هم‌ارزشند.
[۱] مصباح یزدی، محمد تقی، دروس فلسفه اخلاق اسلامی، تهران، انتشارات اطلاعات، ۱۳۷۳، ص۴۵.
تامل در این کاربردها نشان می‌دهد هر جا سخن از ارزش باشد قطعا یک نحوه مطلوبیتی در کار است.


اما واژه ارزش در فلسفه اخلاق نیز دوکاربرد متفاوت دارد:
گاهی ارزش در مقابل الزام و ارزش اخلاقی در مقابل الزام اخلاقی به کار می‌رود. الزام اخلاقی در جایی استعمال می‌شود که موضوع احکام اخلاقی ما افعال و کارها هستند. مثلا می‌گوییم باید راست گفت. یا شما امروز باید فلان کار را انجام می‌دادی. در الزام اخلاقی به این معنا، معمولا واژه باید برای بیان حکم اخلاقی به کار می‌رود. اما اگر موضوع حکم اخلاقی اشخاص، انگیزه‌ها، نیت‌ها یا منش‌ها باشد؛ مثلا این که سعید آدم خوبی است. یا حسد از رذائل است. در این صورت سخن از ارزش اخلاقی است. در این موارد عمدتا از واژه خوب و بد برای بیان احکام اخلاقی استفاده می‌شود. در اصطلاح به احکام ارزش اخلاقی در این کاربرد احکام ناظر به فضیلت نیز گفته می‌شود. چنانچه به احکام الزام اخلاقی، احکام ناظر به فریضه می‌گویند.
[۲] فرانکنا، ویلیام کی، فلسفه اخلاق، ترجمه هادی صادقی، قم، کتاب طه، ۱۳۸۳، ص۳۶.

اما گاهی معنای وسیع‌تر و عام‌تری از واژه ارزش اراده می‌شود که هم الزامات اخلاقی و هم ارزشهای اخلاقی و امور ناظر به فضیلت را شامل می‌شود. ارزشهای اخلاقی در این کاربرد به معنای کلیه اموری است که مطلوبیت اخلاقی دارند چه افعال باشند و چه غیر افعال.
[۳] مصباح یزدی، محمد تقی، فلسفه اخلاق، نگارش و تحقیق احمد حسین شریفی، تهران، چاپ و نشر بین الملل، ۱۳۸۰، ص۱۰۵.

بر اساس هر کدام از کاربردهای ارزش اخلاقی نوع مباحثی که مطرح می‌شود متفاوت است. ما در این نوشتار سخن را بر ارزش اخلاقی به معنای عامش متمرکز می‌کنیم و در این معنا به دو محور عناصر ارزش اخلاقی و معیار ارزش اخلاقی می‌پردازیم.


چنانچه گفته شد علی رغم این که ارزش اخلاقی و ارزش اقتصادی در معنای مطلوبیت با هم اشتراک دارند اما بدون شک ارزشهای اخلاقی عین ارزشهای اقتصادی نیست. بنابراین قبل از پرداختن به منشا ارزشهای اخلاقی باید ببینیم ارزشهای اخلاقی چه ویژگی‌هایی دارند.

۳.۱ - مطلوبیت

این ویژگی در ذات معنای ارزش نهفته است هر جا از ارزش صحبت می‌کنیم چه در اخلاق و چه در اقتصاد در واقع می‌خواهیم اشاره به این نکته داشته باشیم که این شیء دارای مطلوبیت است. بنابراین مطلوبیت یکی از ویژگی‌های عام تمام معانی ارزش به حساب می‌آید.

۳.۲ - اختیار

از آن رو که موضوع ارزشهای اخلاقی رفتار اختیاری انسان است. پس زمانی می‌توان سخن از ارزشهای اخلاقی گفت که امور مطلوب -که از عناصر عمومی ارزش مندی است- از روی اختیار کسب شود. یعنی انسان از روی اختیار و اراده خود راست بگوید. پس تا اینجا ویژگی ارزش اخلاقی این شد که چیزی مطلوب باشد و این مطلوب بودن مربوط به فعل اختیاری انسان باشد.
[۴] مصباح یزدی، محمد تقی، دروس فلسفه اخلاق اسلامی، تهران، انتشارات اطلاعات، ۱۳۷۳، ص۴۶.


۳.۳ - مطلوبیت انسانی

به طور طبیعی انسان در زندگی گرسنه و تشنه می‌شود و برای اشباع غریزه‌اش غذا می‌خورد و آب می‌نوشد. بنابراین آب نوشیدن برای او مطلوب است. همچنین این عمل کاملا اختیاری است. با توجه به معیار بالا باید این عمل ارزش اخلاقی داشته باشد قطعا این معنا را نمی‌توان پذیرفت. بنابراین باید بگوئید مطلوبیتی اخلاقی است که تنها برای اشباع غرایز نباشد پس برای چه سر بزند؟ پاسخ به این پرسش قید دیگری را به عناصر ارزش‌مندی اخلاقی می‌افزاید و آن انسانی بودن مطلوبیت است. «ارزش اخلاقی مطلوبیتی است که در اثر کارهایی که به انگیزه خواست‌های فوق غرایز حیوانی انجام می‌گیرند؛ برای روح انسان حاصل شود».
[۵] مصباح یزدی، محمد تقی. فلسفه اخلاق، نگارش و تحقیق، احمد حسین شریفی، تهران، چاپ و نشر بین الملل، ۱۳۸۰، ص۱۱۱.
یا به تعبیر شهید مطهری کارهایی که مربوط به من علوی انسان است. آن ساحت از وجود انسان که خواست‌های متعالی و مقدس دارد.


یکی از مباحث مهم در باره ارزش اخلاقی این است که براساس چه معیاری می‌توان ارزش مندی اخلاقی یک عمل را تشخیص داد؟ در این زمینه دیدگاه‌های کاملا متفاوتی به چشم می‌خورد. برخی از این دیدگاه‌ها برای ارزش اخلاقی اصلا پایگاه ثابتی در نظر نمی‌گیرند. این رویکرد‌ها که غالبا گرایش‌های پوزیتیویستی در اخلاق هستند معتقدند ارزشمندی اخلاقی هیچ منشا ثابتی ندارد بلکه تابع امیال و خواست و خوشایند انسان است. در دانش اخلاق اینان را نسبی گرایان اخلاقی می‌خوانند. معتقدین به این نظر خود به دو دسته تقسیم شده‌اند.


گروهی از معتقدین به نسبیت ارزشهای اخلاقی. اخلاق را کاملا شخصی و فردی می‌دانند و می‌گویند ارزشمندی عمل تابع احساسات و سلیقه‌های تک تک افراد جامعه است. ارزش اخلاقی به معنای ابراز خوشایندی اشخاص نسبت به یک عمل یا یک چیز است. بنابر این وقتی کسی می‌گوید فلان چیز خوب است، معادل این است که بگوید من از آن خوشم می‌آید. و در من احساس خوبی ایجاد می‌کند.
[۷] خرمشاهی، بهاءالدین، پوزیتیویسم منطقی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۸، چاپ دوم، ص۱۱.
ملاحظه می‌شود که اخلاق در این صورت کاملا نسبی و شخصی است.


دسته دوم از کسانی که ارزش اخلاقی را نسبی می‌دانند، معتقدند ارزشهای اخلاقی بر اساس نوعی توافق اجتماعی صورت می‌گیرد. منشا ارزش اخلاقی خواست عمومی جامعه است. «باید» به معنای لزوم اجتماعی است. بنابر این دیدگاه ارزشهای اخلاقی بر اساس نوعی توافق و قرارداد اجتماعی تعیین می‌شود.
[۸] اتکینسون، آر. اف، درآمدی به فلسفه اخلاق، ترجمه سهراب علوی نیا، تهران، مرکز نشر و ترجمه کتاب، ۱۳۷۰، ص۹۶.
پس اگر چیزی برای یک جامعه خوشایند ومطلوب بود آن چیز لباس خوب اخلاقی به تن می‌کند. در غیر این صورت آن چیز بد خواهد بود.
اما دیدگاه‌های دیگری در باب ارزش اخلاقی وجود دارد که در این نکته مشترک‌اند که ارزشهای اخلاقی پایگاه ثابتی دارند. خود این دیدگاه‌ها به دو دسته کلی نتیجه گرا و وظیفه گرا تقسیم می‌شوند.


این دیدگاه ارزش اخلاقی افعال را بر اساس نتایج خارجی آنها معین می‌کند. عملی ارزشمند است که نتایج خوبی داشته باشد. نتیجه گرایان در تفسیر نتایج خوب دیدگاه‌های متفاوتی دارند. برخی از آنها لذت شخصی را نتیجه خوب می‌دانند و ارزشمندی عمل را بر اساس میزان لذت آفرینی آن برای اشخاص ارزیابی می‌کنند. این نظر هم در یونان باستان پیروانی داشته (آریستیپوس از فلاسفه یونان و مؤسس مکتب کورنایی چنین اعتقادی داشته است همچنین اپیکور نیز چنین دیدگاهی در معیار ارزش اخلاقی داشته است).
[۹] کاپلستون، فردریک، تاریخ فلسفه، ج۱، ترجمه سید جلال الدین مجتبوی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی ۱۳۶۸، ص۱۴۵.
[۱۰] کاپلستون، فردریک، تاریخ فلسفه، ج۱، ترجمه سید جلال الدین مجتبوی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی ۱۳۶۸، ص۴۶۷.
هم در میان فیلسوفان متاخر در غرب طرفدارانی یافته است. این فیلسوفان اخلاق، بر اساس یک اصل روان شناختی با عنوان «خودگروی روان شناختی» به این نظر در باب معیار اخلاقی روی آورده‌اند. این اصل می‌گوید هیچ فعلی بدون انگیزه خودخواهانه صورت نمی‌گیرد.
برخی دیگر از نتیجه گرایان سود عمومی را معیار ارزش اخلاقی می‌دانند. سودگرایان معتقدند غایت اخلاقی‌ای که باید در تمام اعمال و رفتارمان به دنبال آن باشیم بیشترین غلبه ممکن خیر برشر یا کمترین غلبه ممکن شر بر خیر در کل جهان و برای همه انسانها است. معیارهای دیگری که در این زمینه مطرح شده عبارتند از قدرت ، سود ، رفاه و کمال .


وظیفه گرایان در ارزش اخلاقی بر این باورند که ارزش اخلاقی را نباید در نتایج خارج از ذات عمل جستجو کرد. بلکه ارزش‌مندی عمل به خاطر ویژگی‌هایی در دل خود عمل است. به عنوان مثال کانت یکی از مشهورترین وظیفه گرایان معتقد است عملی دارای ارزش اخلاقی است که به انگیزه انجام وظیفه صورت گرفته باشد. یا برخی دیگر از وظیفه گرایان می‌گویند عمل تنها و تنها از آن جهت ارزشمند است که خدا به آن دستور داده است حتی اگر آن عمل هیچ سودی نداشته باشد یا شاید چه بسا کاملا مضر باشد (این دیدگاه را در فلسفه اخلاق نظریه امر الاهی نامیده‌اند).
[۱۱] فرانکنا، ویلیام کی، فلسفه اخلاق، ترجمه هادی صادقی، قم، کتاب طه، ۱۳۸۳، ص۷۲.



در نظام اخلاقی اسلام ارزشمندی عمل منوط به دو چیز شده است. خوبی خود عمل و خوبی انگیزه‌ای که منشا صدور آن عمل شده است. به عبارت دیگر حسن فعلی و حسن فاعلی . یا خوبی پیکره عمل و خوبی نیت فاعل آن عمل.
ارزش‌ها اموری اعتباری هستند که انسان‌ها هنگام عمل، التزام و پایبندی خود را به آن نشان می‌دهند و بر اساس آن رفتار می‌کنند ارزش‌ها ممکن است به گونه‌های مختلفی اعتبار شود و با واژگانی مانند باید و نباید، حسن و قبح، درست و نادرست، وظیفه، تکلیف و مسئولیت از آن تعبیر می‌شود امام ‌خمینی خاطرنشان کرده‌ است که پیامبران الهی برای دعوت به مکارم اخلاق و ارزشهای انسان مبعوث شده‌اند. بر اساس تعالیم قرآن کریم و نظام ارزشی اسلام، همه انسان‌ها با هم برابرند و تنها ملاک ارزشمندی، تقوا و پرهیزگاری است به اعتقاد ایشان اسلام نه‌تنها مانع رشد علمی و فکری بشر نیست، بلکه زمینه آن را آماده‌تر می‌سازد و به آن جهت انسانی و الهی می‌دهد، اسلام با فساد اخلاق، انسان مصرفی شدن، تلاش برای لذت‌جویی بیشتر و سنجیدن تمام ارزش‌ها با پول مخالف است. امام ‌خمینی ارزش‌ها را به دو قسم مادی و معنوی تقسیم کرده، ارزشهای مادی طی زمان دچار تغییروتحول می‌شود، اما ارزشهای معنوی مثل توحید، جهاد، عدالت اجتماعی و رفتار عادلانه، همیشگی و تغییرناپذیر است. از نگاه ایشان ارزش‌ها دو منشا و منبع کلی دارد، منشا معنوی و الهی که ادیان آسمانی ترسیم کرده‌اند و منبع مادی که مکاتب ماده‌گرا ترویج می‌کنند. امام ‌خمینی اسلام را مهم‌ترین ارزش و در راس همه ارزش‌ها می‌داند و معتقد است مبدا ارزش باید از انسان بالاتر باشد و امور مادی و برتر ظاهری افراد بر یکدیگر نباید ملاک ارزش قرار گیرد بلکه معیار ارزش باید الهی باشد و پیروزی و شکست را نیز باید در همان معیارهای الهی تشخیص داد ایشان با نفی ارزشهای طبقاتی به‌عنوان یکی از آفات جوامع در تمام دوران‌ها و پرهیز از رفاه‌طلبی و تجمل‌گرایی را از راهکارهای سلبی حفظ ارزش‌ها به شمار می‌آورد.
[۱۶] خمینی، روح‌الله، دانشنامه امام خمینی، ج۱، ص۶۲۵، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.



۱. مصباح یزدی، محمد تقی، دروس فلسفه اخلاق اسلامی، تهران، انتشارات اطلاعات، ۱۳۷۳، ص۴۵.
۲. فرانکنا، ویلیام کی، فلسفه اخلاق، ترجمه هادی صادقی، قم، کتاب طه، ۱۳۸۳، ص۳۶.
۳. مصباح یزدی، محمد تقی، فلسفه اخلاق، نگارش و تحقیق احمد حسین شریفی، تهران، چاپ و نشر بین الملل، ۱۳۸۰، ص۱۰۵.
۴. مصباح یزدی، محمد تقی، دروس فلسفه اخلاق اسلامی، تهران، انتشارات اطلاعات، ۱۳۷۳، ص۴۶.
۵. مصباح یزدی، محمد تقی. فلسفه اخلاق، نگارش و تحقیق، احمد حسین شریفی، تهران، چاپ و نشر بین الملل، ۱۳۸۰، ص۱۱۱.
۶. مطهری، مرتضی، نقدی بر مارکسیسم، تهران، صدرا، ۱۳۶۳، ص۲۰۷- ۲۰۹.    
۷. خرمشاهی، بهاءالدین، پوزیتیویسم منطقی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۸، چاپ دوم، ص۱۱.
۸. اتکینسون، آر. اف، درآمدی به فلسفه اخلاق، ترجمه سهراب علوی نیا، تهران، مرکز نشر و ترجمه کتاب، ۱۳۷۰، ص۹۶.
۹. کاپلستون، فردریک، تاریخ فلسفه، ج۱، ترجمه سید جلال الدین مجتبوی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی ۱۳۶۸، ص۱۴۵.
۱۰. کاپلستون، فردریک، تاریخ فلسفه، ج۱، ترجمه سید جلال الدین مجتبوی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی ۱۳۶۸، ص۴۶۷.
۱۱. فرانکنا، ویلیام کی، فلسفه اخلاق، ترجمه هادی صادقی، قم، کتاب طه، ۱۳۸۳، ص۷۲.
۱۲. خمینی، روح‌الله، جهاد اکبر، ص۲۴، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۷.    
۱۳. خمینی، روح‌الله، صحیفه امام، ج۱۳، ص۵۰۸، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۹.    
۱۴. خمینی، روح‌الله، صحیفه امام، ج۵، ص۴۰۸، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۹.    
۱۵. خمینی، روح‌الله، صحیفه امام، ج۱۱، ص۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۹.    
۱۶. خمینی، روح‌الله، دانشنامه امام خمینی، ج۱، ص۶۲۵، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.



سایت پژوهه برگرفته از مقاله «ارزش اخلاقی».    
• دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی.






جعبه ابزار