اذیت انبیا (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
پیامبران پیشین، از سوی مخالفان خویش مورد آزار و
اذیت قرار گرفتند. در طول تاریخ همواره
انبیا علیهم السلام و انسانهای بزرگ و مردان خدا از سوی کافران و مردم روزگار خویش مورد آزار و
اذیت قرار می گرفتند، و خاداوند در
قرآن کریم صبر و
استقامت بی نهایت ایشان را به عنوان الگویی برای
پیامبر صلی الله علیه و آله و مسلمانان معرفی کرده است.
ولقد کذبت رسل من قبلک فصبروا علی ما کذبوا واوذوا حتیاتـهم نصرنا...
الم یاتکم نبؤا الذین من قبلکم قوم نوح وعاد وثمود والذین من بعدهم لایعلمهم الا الله جآءتهم رسلهم بالبینـت فردوا ایدیهم فی افوههم... • وما لنآ الانتوکل علی الله وقد هدنا سبلنا ولنصبرن علی مآ ءاذیتمونا...
انبیای پیشین در برابر اذیتهای منکران و
کافران صبور و شکیبا بودند.
ولقد کذبت رسل من قبلک فصبروا علی ما کذبوا واوذوا حتیاتـهم نصرنا...
الم یاتکم نبؤا الذین من قبلکم قوم نوح وعاد وثمود والذین من بعدهم لایعلمهم الا الله جآءتهم رسلهم بالبینـت فردوا ایدیهم فی افوههم... • وما لنآ الانتوکل علی الله وقد هدنا سبلنا ولنصبرن علی مآ ءاذیتمونا...
پیامبران پیشین در برابر آزارهای کافران به
خداوند توکل داشتند. الم یاتکم نبؤا الذین من قبلکم قوم نوح وعاد وثمود والذین من بعدهم لایعلمهم الا الله جآءتهم رسلهم بالبینـت فردوا ایدیهم فی افوههم... • وما لنآ الانتوکل علی الله وقد هدنا سبلنا ولنصبرن علی مآ ءاذیتمونا...
پیامبران الهی برای انجام
رسالت خویش از سوی کافران مورد آزار و
اذیت فراوان قرار می گرفتند: «ولقد کذبت رسل من قبلک فصبروا علی ما کذبوا واوذوا...» پیامبرانی پیش از تو نیز
تکذیب شدند و در برابر تکذیبها صبر و
استقامت کردند، و (در این راه) آزار دیدند ... .
رسول گرامى خود را به راهى که انبیاى گذشته پیمودند، هدایت مى کند، و آن راه عبارت است از
صبر در راه پروردگار، همچنانکه در جاى دیگر مى فرماید: »اولئک الذین هدى الله فبهدیهم اقتده»
.
«الم یاتکم نبؤا الذین من قبلکم قوم نوح وعاد وثمود والذین من بعدهم لایعلمهم الا الله جآءتهم رسلهم بالبینـت فردوا ایدیهم فی افوههم... • وما لنآ الا نتوکل علی الله وقد هدنا سبلنا ولنصبرن علی مآ ءاذیتمونا...» آیا
خبر آنها که پیش از شما بودند به شما نرسیده: قوم
نوح و عاد و
ثمود و آنها که پس از ایشان بودند، همانها که جز خداوند از آنان آگاه نیست، پیامبرانشان با دلائل روشن به سوی آنها آمدند، ولی آنها (از روی تعجب و
استهزا ) دست بر دهان گرفتند ...• چرا ما بر خدا توکل نکنیم با اینکه ما را به راههای (
سعادت ) مان رهبری کرده، و ما به طور مسلم در برابر آزارهای شما صبر خواهیم کرد (و دست از انجام رسالت خویش برنمیداریم)... .
اذیت و آزاررسانی انبیا
حرام است و مورد نهی واقع شده است.
... ولنصبرن علی ما ءاذیتمونا... • وقال الذین کفروا لرسلهم لنخرجنکم من ارضنا او لتعودن فی ملتنا فاوحی الیهم ربهم لنهلکن الظــلمین.
«و چرا بر خدا
توکل نکنیم، با اینکه ما را به راههای (سعادت) رهبری کرده است؟! و ما بطور مسلم در برابر آزارهای شما
صبر خواهیم کرد (و دست از رسالت خویش بر نمیداریم)! و توکل کنندگان، باید فقط بر خدا توکل کنند! • (ولی) کافران به
پیامبران خود گفتند: ما قطعا شما را از سرزمین خود بیرون خواهیم کرد، مگر اینکه به
آیین ما بازگردید! در این حال، پروردگارشان به آنها
وحی فرستاد که: ما ظالمان را هلاک میکنیم.»
واذ قال موسی لقومه یـقوم لم تؤذوننی وقد تعلمون انی رسول الله الیکم فلما زاغوا ازاغ الله قلوبهم والله لا یهدی القوم الفـسقین.
«(به یاد آورید) هنگامی را که
موسی به قومش گفت: ای
قوم من! چرا مرا
آزار میدهید با اینکه میدانید من فرستاده خدا به سوی شما هستم؟! هنگامی که آنها از حق منحرف شدند، خداوند قلوبشان را منحرف ساخت و خدا فاسقان را هدایت نمیکند!»
خداوند در
قرآن اخبار انبیای پیشین را برای
پیامبر (صلی الله علیه وآله) بازگو می کند و می فرماید همانگونه که ایشان در برابر
تکذیب و آزار کافران استقامت و صبر پیشه کردند تو نیز چنین باش: «ولقد کذبت رسل من قبلک فصبروا علی ما کذبوا واوذوا...» پیامبرانی پیش از تو نیز تکذیب شدند و در برابر تکذیبها صبر و استقامت کردند، و (در این راه) آزار دیدند ...
«الم یاتکم نبؤا الذین من قبلکم... جآءتهم رسلهم بالبینـت فردوا ایدیهم فی افوههم... • وما لنآ الا نتوکل علی الله وقد هدنا سبلنا ولنصبرن علی ما ءآذیتمونا...» آیا خبر آنها که پیش از شما بودند به شما نرسیده...پیامبرانشان با دلائل روشن به سوی آنها آمدند، ولی آنها (از روی تعجب و استهزا) دست بر دهان گرفتند ...•چرا ما بر خدا توکل نکنیم با اینکه ما را به راههای (سعادت) مان رهبری کرده، و ما به طور مسلم در برابر آزارهای شما صبر خواهیم کرد (و دست از انجام رسالت خویش برنمیداریم)... .
ظاهرا مراد از این آیه ، این باشد که پیامبرانشان با حجت هائى آمدند که آن
حجت ها حق و حقیقت را بدون
ابهام برایشان روشن مى ساخت ، ولى مردم مانع آن شدند که پیامبران لب به کلمه حقى بگشایند و بالاخره راه حرف زدن را بر روى ایشان بستند. بنابر این ، دو ضمیرى که در کلمه «ایدیهم» و کلمه «افواههم» است هر دو، به (رسل) بر مى گردد، و جمله «فردوا ایدیهم فى افواههم» ( دست هایشان را به دهانهایشان بردند) کنایه است از اینکه ایشان را مجبور به
سکوت و نگفتن حق مى کردند، گویا دست انبیاء را مى گرفتند و بر دهانهایشان مى گذاشتند و به این وسیله
اعلام مى کردند که باید از سخن
حق ، صرف نظر کنند.
مؤید این هم که چنین معنائى مقصود آیه است ، این است که بعد از جمله مورد بحث مى فرماید:«انا کفرنا بما ارسلتم به و انا لفى شک مما تدعوننا الیه مریب» چون ادعاى شک و تردید، در مقابل حجت روشن و حق صریح ، که جاى هیچ شکى را باقى نمى گذارد، از کسى قابل تصور است که به
اصطلاح جاحد و مکابر و متحکم و
مجازف ، و به اصطلاح فارسى لجباز بوده و اصلا طاقت شنیدن حق را نداشته باشد، و گوینده حق را مجبور به سکوت نماید.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۵، ص۳۹، برگرفته از مقاله «اذیت انبیاء ».