ادله حسن و قبح عقلی افعال
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حسن و قبح عقلی یکی از اصطلاحات
علم کلام است. متکلمین امامیه
و معتزله، حسن
و قبح افعال را
عقلی میدانند. ایشان بر این مطلب چند دلیل آوردهاند: ۱- همه انسانها با صرفنظر از تعالیم شرعی خوبی
و بدی کارها را درک میکنند. ۲- اگر
عقل حسن
و قبح را درک نکند راستگو بودن
پیامبر را هم نمیتواند درک کند. ۳- حسن
و قبح اگر برای افعال ذاتی نباشد لازمهاش این است که اعتباری
و قابل تغییر باشد در حالی که همه
عقلا آن را ثابت میدانند.
امامیه و معتزله که طرفدار
حسن و قبح عقلی افعال اختیاری هستند دلایل متعددی بر مدعای خود اقامه کردهاند از جمله:
۱- همه ما انسانها با صرفنظر از تعالیم شرعی
و دینی به روشنی درمییابیم که برخی از افعال زشت
و بد هستند
و بعضی نیکو
و خوب؛ مانند حسن
عدل و راستگویی و قبح ستم
و دروغگویی،
و در این مساله بین پیروان ادیان آسمانی
و منکران آن هیچ اختلافی نیست. بدین ترتیب روشن میگردد که درک کننده حسن
و قبح افعال،
عقل عملی انسانها است، که در پیروان شرایع
و منکران آن مشترک است.
. ۲- انکار حسن
و قبح
عقلی افعال، انکار حسن
و قبح شرعی نیز هست؛ زیرا اگر ما حسن
و قبح افعال را نشناسیم حکم به قبح دروغگویی
و حسن راستگویی نمیکنیم، بنابراین نمیتوانیم به راستی
و مطابق با واقع بودن
وعده و وعیدهای
خداوند حکم کنیم
و وجود
بهشت و ثواب نیکوکاران
و جهنم و عقاب بدکاران را باور کنیم. چرا که ممکن است این اخبار
دروغ باشد
و دروغ بودن آنها نزد
شارع مقدس، نیکو بوده است.
اما اگر حسن
و قبح افعال را
عقلی بدانیم، هیچگونه نتیجۀ نادرستی را همراه نخواهد داشت؛ چون صدق
کلام خداوند متوقف بر قبح
عقلی کذب است
و با اثبات کلام خداوند صدق آن نیز ضرورتا اثبات میشود.
به بیان دیگر چنان چه حسن
و قبح
عقلی را نپذیریم اگر پیامبری بگوید: دروغگویی قبیح
و زشت است، نمیتوان این سخنش را باور کرد زیرا چه بسا دروغ میگوید
و حتی پیامبری او را نیز نمیتوان باور کرد، چون بر اساس نفی حسن
و قبح
عقلی، خلاف
حکمت بر خداوند ناپسند نیست
و تصدیق دروغگو نیز قبیح نیست
و بعید نیست کسی به دروغ ادعای
پیامبری کند
و خداوند
معجزات را بر دست او جاری سازد
و او را تصدیق کند. او نیز بسیاری چیزها را که خدا منع نکرده برای مردم
حرام کرده
و چیزهایی که به آن
امر نکرده را
واجب گرداند. پس با نفی حسن
و قبح
عقلی همه این احتمالات ممکن است.
۳- اگر حسن
و قبح
عقلی صحیح نباشد لازمهاش آن است که بتوان عکس قضیه را نیز در موارد حسن
و قبح شرعی جایز دانست؛ یعنی اگر ستم کردن شرعاً قبیح است میتواند حسن
و نیکو نیز باشد؛ زیرا ذاتاً قبیح نیست تا نتوان آن را حسن دانست، بلکه میتوان به وسیله اعتبار کننده
و شارع جایگاهش را عوض کرد
و ظلم را نیکو
و عدل را زشت شمرد، با این که در همه این موارد، خردمندان به ثبات این امور حکم میکنند؛ پس روشن میشود که حسن عدل
و احسان
و زشتی ستمگری
و بدکاری
و... به دست اعتبار کننده نیست
و اگر شارع مقدس هم در این موارد حکم کند حکمش در واقع ارشاد
و راهنمایی به آنچه حکم میکند، میباشد نه این که حکمی جدید
و بیسابقه جعل باشد.
منابع:
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «ادله حسن و قبح عقلی افعال»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۰/۷/۱۳.