بسیار واضح است که انسان باید برخوردها و رفتارهای خود را بر اساس اصولمبانیانسان شناسی الهی که مشتمل بر تعهد نسبت به خود، دیگران، خدا، طبیعت و احکامدینی است، تنظیم نماید و به آن ملتزم و پای بند باشد.
افزون بر آن رفتارهای عمومی اخلاقی، در هر جامعه، افراد به لحاظ موقعیت و جایگاه خاصّ خانوادگی، شغلی، تحصیلی و... باید به الزامات و قوانین و ضوابط دیگری نیز ملتزم و پای بند باشند.
طلبه ای را در نظر بگیرید که وارد حوزه شده است و می خواهد درس بخواند و از تمام لحظات زندگی اش برای ترقی و تعالی خود بهره جوید و از جهت علمی و عملی پیشرفت لازم و شایسته را داشته باشد و از همه مهم تر، در امور معنوی و اخلاقیتقید بیشتری را در خود بوجود آورد. این طلبه به خاطر این جایگاه خاصّ و انتظاراتی که جامعه از او دارد، باید علاوه بر رعایت اخلاق عمومی جامعه، روحیات، حالات و رفتارهای دیگری نیز داشته باشد؛ لذا هیچ گاه از او توقع و انتظار ندارند که در حال راه رفتن در خیابانساندویچ بخورد؛ البته ممکن است چنین انتظاری را از یک پزشک و یک مسئول نیز نداشته باشند.
مجموعهی بایدهای رفتاری ای که گروه و قشری خاص به خاطر قرار گرفتن در آن جایگاه باید به آن پای بند شوند اخلاق آن گروه و قشر خاصّ را شکل می دهدکه به اصطلاح به آن اخلاق صنفی می گویند.
به رفتارهایی گویند که مدیر باید در بخش کلان و خرد، نسبت به مجموعه خود اعمال کند تا در چرخش اداره ی امور مجموعهی خود با مشکل و معضلی مواجه نگردد؛ لذا رفتارهایی از قبیل: برخورد دوستانه با زیرمجموعهی خود، ارتباط عاطفی با آنان در حدّ امکان، ایجاد انگیزه برای کار کردن، تشویق و سرکشی به آنها، حل مشکلات اقتصادی و مالی آنها، حل مشکلات خانوادگی، توجّه به انتقادهای سازندهای که از طرف زیرمجموعه ارائه می گردد و حتی تشویق کردن آنان برای طرح این نوع انتقادهای سازنده و... از اموری است که یک مدیر موفق باید بدان توجّه نماید.
به رفتارها و کردارهایی گویند که یک سیاستمدار باید در حوزه یسیاست بدان پای بند باشد. در برخوردهای سیاسی، چالش های سیاسی و اختلافات طبیعی بین احزاب، گروه ها و جناح ها، نوع برخورد و اخلاق و رفتار هم باید به گونه ای باشد که جامعه را تشنج، هرج و مرج و اختلاف و تفرقه نکشاند. در عین این که ممکن است با هم اختلاف کلان و سلیقهای در روش ها، رویکردها و راهکارها داشته باشند، ولی باید سعی کنند همدیگر را درک و تحمّل و احترام نمایند.چنین برخورد سزاوارانه می تواند در توسعه ی سیاسیجامعهیدین دار و حلّ مسائل بزرگ سیاسی نقش بسیار مثبتی ایفا کند؛ اما اگر در این حوزه، نوع رفتارها نسبت به همدیگر تخریبی باشد، به گونه ای که برای کنار زدن رقیب از هیچ حیله و مکری کوتاهی نکنند، بی شک جامعه به بحران سیاسی مبتلا خواهد شد. متأسفانه یکی از مشکلات دامن گیر بعضی از سیاست مداران، در این نظام مبتنی بر ارزش های اخلاقی و دینی، همین است.
چه مانعی دارد در عین این که با یکدیگر اختلافسلیقه دارند با هم ارتباط عاطفی و برخورد دین محورانه داشته باشند، لازم است به این نکته توجّه شود که هیچ کس نمی تواند رأی و نظر خود را مصون و محفوظ از خطا و اشتباه بداند؛ از این رو احتمال می رود که در دیدگاه و نگاه خود تا حدی اشتباه کرده باشد. همین نگاه باعث می شود به فکر و تأمل فرو رود، نظر و دیدگاه طرف مقابل را نیز کارشناسانه و منصفانه و عالمانه ارزیابی کند و در صورت نپذیرفتن آن، بدون این که حالت تخریبی نسبت به رقیب داشته باشد، لااقل آن را تحمّل کند.
از جمله اموری که در اخلاقاقتصاد در همه ی بخش ها باید به آن توجّه خاص شود، مبازره با اسراف، تبذیر، اتراف و مانند آنهاست؛ یعنی کسانی که نسبت به اموال خود و دیگران بی قیدند و در تولید و مصرف، به هیچ اصولی پای بند نیستند جامعه را با بحران اقتصادی مواجه خواهند نمود؛ لذا توجّه به اخلاق در حوزه یاقتصاد، چه در بخش نظر و چه در بخش عمل از اهمیت ویژه ای برخوردار است.