اخلاص در انفاق (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قرآن کریم بعضی از علامت ها و موجبات
اخلاص در
انفاق را تذکر می دهد مانند:
ایمان واقعی به خدا و
قیامت ،
تقوا ، وصف
ابرار ، پاداش مضاعف، ارزش مضاعف، و در نهایت اینکه سودمند بودن انفاق منوط به
قصد اخلاص در آن می باشد.
ایمان واقعی به خدا و
قیامت ، موجب
اخلاص در
انفاق می شود: «ومن الاعراب من یؤمن بالله والیوم الاخر ویتخذ ما ینفق قربـت عند الله وصلوت الرسول ...» گروه (دیگری) از عربهای
بادیه نشین ایمان بخدا و روز رستاخیز دارند، و آنچه را انفاق میکنند مایه
تقرب نزد خدا، و دعاهای پیامبر میدانند، ... .
در قرآن کریم اخلاص در انفاق از ویژگیهای با تقواترین افراد ذکر شده است: «وسیجنبها الاتقی• الذی یؤتی ماله یتزکی» و به زودی باتقواترین مردم از آن دور داشته میشود•همان کس که مال خود را (در راه خدا) میبخشد تا تزکیه
نفس کند• و هیچ کس را نزد او
حق نعمتی نیست تا بخواهد (به وسیله این انفاق) او را جزا دهد•بلکه تنها هدفش جلب رضای پروردگار بزرگ او است.
و مراد از کلمه اتقی هر کسی است که از شخصی دیگر باتقواتر باشد، و بیش از او از مخاطر پروا کند، چون بعضی از مردم تنها این مقدار با تقوا هستند که از اتلاف نفوس و کشتن مردم پرهیز میکنند، و بعضی هستند که تنها از فساد اموال میپرهیزند، و بعضی هستند که چون از فقر میترسند، به همین جهت از انفاق مال در راه خدا خودداری میکنند، و همچنین بعضی هستند که از خدا میپرهیزند، و مال خود را در راه رضای او انفاق میکنند، و از همه این چند طایفه باتقواتر آن کسی است که از خدا پروا نموده مال خود را در راه او انفاق میکند، و به عبارت دیگر کسی است که از خسران آخرت میپرهیزد، و به همین انگیزه مال خود را انفاق میکند. پس مفضل علیه کلمه ((اتقی) ) کسی است که با دادن مال از خدا نمیپرهیزد، هر چند که از پارهای مخاطر دنیوی پرهیز دارد، و یا سایر اعمال صالح را انجام داده، به این مقدار از خدای تعالی پروا میکند.
پس آیه شریفه به حسب مدلولش عام است و اختصاص به طایفهای ندارد، دلیل بر این معنا این است که کلمه ((اتقی) ) را با جمله ((الذی یوتی ماله) ) توصیف کرده، و معلوم است که این توصیف امری است عمومی، و همچنین توصیفهای بعدی، و این منافات ندارد با اینکه آیات و یا همه سوره به خاطر یک واقعه خاصی نازل شده باشد، همچنان که در روایات اسباب نزول سبب خاصی برایش ذکر شده.
در قرآن کریم اخلاص در انفاق از اوصاف ابرار ذکر شده است: «... ولـکن البر... وءاتی المال علی حبه ذوی القربی...» ... بلکه نیکی (و نیکوکار) کسانی هستند که ... مال (خود) را با علاقه ای که به آن دارند به خویشاوندان ... انفاق میکنند، ....
بدون شک گذشتن از مال و ثروت برای همه کس کار آسانی نیست، هنگامی که به مرحله ایثار برسد، چرا که حب آن تقریبا در همه دلها است، و تعبیر علی حبه نیز اشاره به همین حقیقت است که آنها در برابر این خواسته دل برای رضای خدا مقاومت میکنند.
در این جمله بجای اینکه کلمه (بر) به کسره را تعریف کند، کلمه (بر) به فتحه را تعریف کرد، تا هم بیان و تعریف مردان نیکوکار را کرده باشد و در ضمن اوصافشان را هم شرح داده باشد، و هم اشاره کرده باشد باینکه مفهوم خالی از مصداق و حقیقت، هیچ اثری و فضیلتی ندارد. ذکر مصداق در کنار مفهوم، داءب قرآن در تمام بیاناتش میباشد. و این خود داءب قرآن در تمامی بیاناتش است که وقتی میخواهد مقامات معنوی را بیان کند، با شرح احوال و تعریف رجال دارنده آن مقام، بیان میکند و به بیان مفهوم تنها قناعت نمیکند.
«ان الابرار ...• ویطعمون الطعام علی حبه ...• انما نطعمکم لوجه الله ...»
ابرار (نیکان) ...•و غذای (خود) را با اینکه به آن علاقه (و نیاز) دارند به مسکین و یتیم و اسیر میدهند• (و میگویند) ما شما را برای خدا اطعام میکنیم ... .
قرآن کریم از وجود انفاق گران خالص میان بادیه نشینان خبر می دهد: «ومن الاعراب من یؤمن بالله والیوم الاخر ویتخذ ما ینفق قربـت عند الله وصلوت الرسول الا انها قربة لهم ...» گروه (دیگری) از عربهای
بادیه نشین ایمان بخدا و روز رستاخیز دارند، و آنچه را انفاق میکنند مایه
تقرب نزد خدا، و دعاهای پیامبر میدانند، آگاه باشید اینها مایه تقرب آنها است... .
خداوند به بندگانش وعده می دهد که،اخلاص در انفاق موجب پاداش مضاعف می باشد: «مثل الذین ینفقون امولهم فی سبیل الله کمثل حبة انبتت سبع سنابل فی کل سنبلة مائة حبة والله یضـعف لمن یشاء والله وسع علیم» کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق میکنند، همانند بذری هستند که هفت خوشه برویاند، که در هر خوشه، یکصد دانه باشد، و خداوند آن را برای هر کس بخواهد (و شایستگی داشته باشد)، دو یا چند برابر میکند، و خدا (از نظر قدرت و رحمت،) وسیع، و (به همه چیز) داناست.
«ومثل الذین ینفقون امولهم ابتغاء مرضات الله وتثبیتا من انفسهم کمثل جنة بربوة اصابها وابل فـاتت اکلها ضعفین فان لم یصبها وابل فطـل...» و (کار) کسانی که اموال خود را برای خشنودی خدا، و تثبیت (ملکات انسانی در) روح خود، انفاق میکنند، همچون باغی است که در نقطه بلندی باشد، و بارانهای درشت به آن برسد، (و از هوای آزاد و نور
آفتاب ، به حد کافی بهره گیرد،) و میوه خود را دو چندان دهد و اگر باران درشتی بر آن نبارد لا اقل بارانهای ریز و شبنم بر آن میبارد و باز هم میوه و ثمر میدهد و شاداب و با
طراوت است ... .
ارزش مضاعف انفاق در سایه خلوص نیت می باشد: «مثل الذین ینفقون امولهم فی سبیل الله کمثل حبة انبتت سبع سنابل فی کل سنبلة مائة حبة والله یضـعف لمن یشاء والله وسع علیم» کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق میکنند، همانند بذری هستند که هفت خوشه برویاند، که در هر خوشه، یکصد دانه باشد، و خداوند آن را برای هر کس بخواهد (و شایستگی داشته باشد)، دو یا چند برابر میکند، و خدا (از نظر قدرت و رحمت،) وسیع، و (به همه چیز) داناست.
«ومثل الذین ینفقون امولهم ابتغاء مرضات الله وتثبیتا من انفسهم کمثل جنة بربوة اصابها وابل فـاتت اکلها ضعفین...» و (کار) کسانی که اموال خود را برای خشنودی خدا، و تثبیت (ملکات انسانی در) روح خود، انفاق میکنند، همچون باغی است که در نقطه بلندی باشد، و بارانهای درشت به آن برسد، (و از هوای آزاد و نور
آفتاب ، به حد کافی بهره گیرد،) و میوه خود را دو چندان دهد ... .
سودمند بودن انفاق منوط به قصد اخلاص در آن می باشد: «... وما تنفقوا من خیر فلانفسکم و ما تنفقون الا ابتغاء وجه الله...» ... و آنچه را از خوبیها و اموال انفاق میکنید، برای خودتان است، (ولی) جز برای رضای خدا،
انفاق نکنید! ... .
اخلاص، شرط ارزشمندی
انفاق است.
من ذا الذی یقرض الله قرضا حسنا فیضـعفه له اضعافا کثیرة...
«کیست آن کس که به(بندگان)
خدا وام نیکویی دهد تا(
خدا ) آن را برای او چند برابر بیفزاید و خداست که(در
معیشت بندگان) تنگی و گشایش پدید میآورد و به سوی او بازگردانده میشوید» (مراد از
قرض الحسنه انفاق خالصانه و از مال
حلال است.)
آیاتی از قرآن اخلاص، در انفاق و قرض دادن را امری مطلوب و
مستحب معرفی میکند.
مقصود از قرض در آیه، انفاق است که خداوند متعال به جهت
ترغیب در انفاق آن را قرض به خدا نامیده است.
من ذا الذی یقرض الله قرضـا حسنـا..
" کیست که به خدا
وام نیکو دهد (و از اموالی که به او ارزانی داشته انفاق کند) تا خداوند آن را برای او چندین برابر کند؟ و برای او پاداش پرارزشی است! "
تشویق در مورد" انفاق فی سبیل الله" از تعبیر جالب دیگری استفاده کرده، میگوید: " کیست که به خدا
قرض نیکویی دهد و از اموالی که به او بخشیده است انفاق نماید، تا آن را برای او چندین برابر کند؟ و برای او پاداش فراوان و پر ارزشی است" (من ذا الذی یقرض الله قرضا حسنا فیضاعفه له و له اجر کریم).
راستی تعبیر عجیبی است خدایی که بخشنده تمام نعمتها است، و همه ذرات وجود ما لحظه به لحظه از دریای بی پایان
فیض او بهره میگیرد و مملوک او است، ما را صاحبان اموال شمرده، و در مقام گرفتن وام از ما برآمده، و بر خلاف وامهای معمولی عین همان مقدار باز پس میدهند، او چندین برابر، گاه صدها و گاه هزار برابر، بر آن اضافه میکند و علاوه بر اینها وعده" اجر کریم" که پاداشی است عظیم که جز خدا نمیداند نیز میدهد.
در این آیه خدا را وام گیرنده، و انسانها را وام دهنده میشمرد، وامی که مساله تحریم
ربا در آن راه ندارد و چندین برابر تا هزاران برابر در مقابل آن پرداخته میشود، اضافه بر پاداش عظیمی که در هیچ اندیشهای نمیگنجد! اینها همه برای این است که بینشهای انحرافی و انگیزههای
حرص و آز و
حسد و
خودخواهی و طول امل را که مانع از انفاق است از میان ببرد، و جامعهای بر اساس پیوندهای عاطفی و روح اجتماعی و
تعاون عمیق بسازد.
ان تقرضوا الله قرضـا حسنـا یضـعفه لکم ویغفرلکم والله شکور حلیم. .
"اگر به خدا قرض الحسنه دهید، آن را برای شما مضاعف میسازد و شما را میبخشد و خداوند شکرکننده و بردبار است"
منظور از" اقراض خدای تعالی"
انفاق در راه خدا است، و اگر این عمل را قرض دادن به خدا، و آن مال انفاق شده را
قرض حسن خوانده، به این منظور بوده که مسلمین را به انفاق ترغیب کرده باشد.
جمله" یضاعفه لکم و یغفر لکم" اشاره است به حسن جزایی که خدای تعالی در دنیا و آخرت به انفاق گران میدهد.
. واقرضوا الله قرضـا حسنـا..
"... و به خدا «
قرض الحسنه» دهید (در راه او انفاق نمایید). .. "
الذین ینفقون امولهم فی سبیل الله ثم لایتبعون ما انفقوا منا و لا اذی لهم اجرهم عند ربهم... • یـایها الذین ءامنوا لاتبطـلوا صدقـتکم بالمن والاذی کالذی ینفق ماله رئاء الناس...
«کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق میکنند، سپس در پی آنچه انفاق کردهاند،
منت و آزاری روا نمیدارند، پاداش آنان برایشان نزد پروردگارشان (محفوظ) است، و بیمی بر آنان نیست و اندوهگین نمیشوند. ؛ ... ای کسانی که
ایمان آوردهاید،
صدقههای خود را با منت و
آزار ، باطل مکنید، مانند کسی که مالش را برای خودنمایی به مردم، انفاق میکند و به
خدا و روز بازپسین ایمان ندارد. پس مثل او همچون مثل سنگ خارایی است که بر روی آن، خاکی (نشسته) است، و رگباری به آن رسیده و آن (سنگ) را سخت و صاف بر جای نهاده است. آنان (ریاکاران) نیز از آنچه به دست آوردهاند، بهرهای نمیبرند؛ و خداوند، گروه کافران را هدایت نمیکند.» جمله «ثم لایتبعون... منا ولا اذی» پس از «فی سبیل الله» درصدد بیان این معنا است که انفاق ارزشمند، باید دارای
حسن فعلی (فی سبیل الله) و
حسن فاعلی (
اخلاص ) باشد.
و مثل الذین ینفقون امولهم ابتغاء مرضات الله وتثبیتا من انفسهم کمثل جنة بربوة اصابها وابل فـاتت اکلها ضعفین فان لم یصبها وابل فطـل...
«و مثل (صدقات) کسانی که اموال خویش را برای طلب خشنودی
خدا و استواری روحشان
انفاق میکنند، همچون مثل باغی است که بر فراز پشتهای قرار دارد (که اگر) رگباری بر آن برسد، دو چندان محصول برآورد، و اگر رگباری هم بر آن نرسد، باران ریزی (برای آن بس است)، و خداوند به آنچه انجام میدهید بیناست.»
... وما تنفقوا من خیر فلانفسکم وما تنفقون الا ابتغاء وجه الله وما تنفقوا من خیر
یوف الیکم...
«هدایت آنان بر عهده تو نیست، بلکه
خدا هر که را بخواهد هدایت میکند، و هر مالی که انفاق کنید، به سود خود شماست، و جز برای طلب خشنودی خدا انفاق مکنید، و هر مالی را که انفاق کنید (
پاداش آن) به طور کامل به شما داده خواهد شد و ستمی بر شما نخواهد رفت.»
... وقال الله انی معکم لـئن اقمتم الصلوة... واقرضتم الله قرضا حسنا لاکفرن عنکم سیـاتکم ولادخلنکم جنـت تجری من تحتها الانهـر...
«در حقیقت خدا از فرزندان
اسرائیل پیمان گرفت و از آنان دوازده سرکرده برانگیختیم و
خدا فرمود من با شما هستم اگر
نماز برپا دارید و
زکات بدهید و به فرستادگانم
ایمان بیاورید و یاریشان کنید و
وام نیکویی به خدا بدهید قطعا گناهانتان را از شما میزدایم و شما را به باغهایی که از زیر آن نهرها روان است در میآورم پس هر کس از شما بعد از این
کفر ورزد در حقیقت از راه راست گمراه شده است»
فـات ذا القربی حقه والمسکین و ابن السبیل ذلک خیر للذین یریدون وجه الله... • ... وما ءاتیتم من زکوة تریدون وجه الله فاولـئک هم المضعفون.
«پس حق خویشاوند و تنگدست و در راه مانده را بده این(انفاق) برای کسانی که خواهان خشنودی خدایند بهتر است و اینان همان رستگارانند؛ و آنچه(به قصد)
ربا میدهید تا در اموال مردم سود و افزایش بردارد نزد خدا فزونی نمیگیرد و آنچه را از
زکات در حالی که خشنودی خدا را خواستارید دادید پس آنان همان فزونی یافتگانن». توجه: بنابراین قول که
آیه فوق در
مکه نازل شده باشد، مقصود از زکات،
انفاق مستحبی است.
اخلاص در انفاق، مايه آمرزش:
... وأقرضتم اللّه قرضا حسنا لَّاكفّرنَّ عنكم سيّاتكم ....
تشبيه انفاق خالصانه، به باغ حاصلخيز، در داشتن بركات و ميوههاى فراوان:
ومثل الّذين ينفقون أمولهم ابتغاء مرضات اللّه ... كمثل جنّة بربوة أصابها وابل فاتت أكلها ضعفين فإن لّم يصبها وابل فطلٌّ ....
مشمول
رحمت خدا واقع شدن، از آثار انفاق خالصانه:
ومن الأعراب من يؤمن باللّه واليوم الْأخر ويتّخذ ما ينفق قربت عند اللّه وصلوت الرّسول ألا إنّها قربة لّهم سيدخلهم اللّه فى رحمته ....
اخلاص در انفاق، درپىدارنده
رستگاری:
فات ذا القربى حقّه والمسكين و ابن السّبيل ذلك خير لّلّذين يريدون وجه اللّه وأولئك هم المفلحون.
آرامش آخرتى، از پاداشهاى اخلاص در انفاق:
الّذين ينفقون أمولهم فى سبيل اللّه ثمّ لايتبعون ما أنفقوا منًّا و لا أذى لّهم أجرهم عندربّهم ولا خوف عليهم و لا هم يحزنون.
امنیّت در
قیامت، پاداش اخلاص در انفاق:
الّذين ينفقون أمولهم فى سبيل اللّه ثمّ لايتبعون ما أنفقوا منًّا و لا أذى لّهم أجرهم عند ربّهم ولا خوف عليهم و لا هم يحزنون.
بهشت با باغها و نهرهاى آن، پاداش اخلاص در انفاق:
... وأقرضتم اللّه قرضا حسنا لَّاكفّرنَّ عنكم سيّاتكم ولأدخلنَّكم جنت تجرى من تحتها الْأنْهر ....
اخلاص در انفاق، داراى پاداشى كامل در
قیامت:
... وما تنفقوا من خير فلأنفسكم وما تنفقون إلّاابتغاء وجه اللَّه وما تنفقوا من خير
يوفَّ إليكم و أنتم لاتظلمون.
اخلاص در انفاق، مايه دستيابى به ثواب آخرتى:
فات ذا القربى حقّه والمسكين و ابن السّبيل ذلك خير لّلّذين يريدون وجه اللّه وأولئك هم المفلحون.
برداشت فوق براين اساس است كه «فلاح» به ثواب آخرتى ناظر باشد.
... وأقرضوا اللّه قرضا حسنا وما تقدّموا لأنفسكم مّن خير تجدوه عند اللّه هو خيرا وأعظم أجرا ....
اخلاص در
انفاق، سبب پاداش مضاعف:
مّن ذا الّذى يقرض اللّه قرضا حسنا فيضعفه له أضعافا كثيرة واللّه يقبض ويبسط وإليه ترجعون.
... وما ءاتيتم مّن زكوة تريدون وجه اللّه فأولئك هم المضعفون.
مّن ذا الّذى يقرض اللّه قرضا حسنا فيضعفه له وله أجر كريم.
إن تقرضوا اللّه قرضا حسنا يضعفه لكم ويغفر لكم واللّه شكور حليم.
اخلاص در انفاق سبب برخوردارى از
خشنودی خدا در آخرت:
الّذى يؤتى ماله يتزكّى• وما لأحد عنده من نّعمة تجزى• إلّاابتغاء وجه ربّه الأعلى• ولسوف يرضى.
ایمان به خدا و آخرت، زمينه خداجويى و اخلاص در انفاق:
ومن الأعراب من يؤمن باللّه واليوم الْأخر ويتّخذ ما ينفق قربت عند اللّه ....
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۲، ص۴۵۴، برگرفته از مقاله «اخلاص در انفاق». مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۵، ص۲۵۹، برگرفته از مقاله «اخلاص در انفاق».