اختیار در عمل (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بر اساس
آیات قرآن،
انسان،
اختیار در اعمال خوب یا بد دارد و
اعمال انسان مستند به وی و بر مبنای
اراده و اختیار میباشد.
اختیار داشتن
انسان در اعمال خوب یا بد از مسائلی است که
قرآن کریم بر آن تاکید دارد:
لایکلف الله نفسا الا وسعها لها ما کسبت وعلیها ما اکتسبت... «
خداوند هیچ کس را جز به قدر توانایی اش
تکلیف نمیکند. آنچه (از خوبی) به دست آورده به
سود او، و آنچه (از بدی) به دست آورده به
زیان اوست.» .
وکذلک جعلنا لکل نبی عدوا شیـطین الانس والجن یوحی بعضهم الی بعض زخرف القول غرورا ولو شآء ربک ما فعلوه فذرهم وما یفترون. «و بدین گونه برای هر پیامبری دشمنی از شیطانهای
انس و
جن برگماشتیم بعضی از آنها به بعضی برای
فریب (یکدیگر) سخنان آراسته القا میکنند و اگر
پروردگار تو میخواست چنین نمیکردند پس آنان را با آنچه به
دروغ میسازند واگذار».
من کفر فعلیه کفره ومن عمل صــلحا فلانفسهم یمهدون. «هر که
کفر ورزد کفرش به زیان اوست و کسانی که کار شایسته کنند (
فرجام نیک را) به سود خودشان آماده میکنند».
ان الذین یلحدون فی ءایـتنا لایخفون علینا افمن یلقی فی النار خیرام من یاتی ءامنا یوم القیـمة اعملوا ما شئتم انه بما تعملون بصیر. «کسانی که در (
فهم و ارائه)
آیات ما کژ میروند بر ما پوشیده نیستند آیا کسی که در
آتش افکنده میشود بهتر است یا کسی که
روز قیامت آسوده خاطر میآید هر چه میخواهید بکنید که او به آنچه انجام میدهید بیناست».
من عمل صــلحا فلنفسه ومن اساء فعلیها ثم الی ربکم ترجعون. «هر که کاری شایسته کند به سود خود اوست و هر که بدی کند به زیانش باشد سپس به سوی پروردگارتان برگردانیده میشوید».
یکی از مباحث مهم در آثار
امام خمینی بحث توحید افعالی و اختیار انسان است که در نظریه اهل تفویض آمده، خداوند انسان را آفریده و به او اختیار داده و کارها و افعال را به انسان واگذار کرده است. امام خمینی در ردّ سخنان
اهل تفویض معتقد است استقلال در ایجاد مستلزم استقلال در وجود است؛ زیرا ایجاد فرع وجود است و این مستلزم انقلاب ممکن به واجب است که محال میباشد.
ایشان توحید افعالی را عبارت از این میداند که حقتعالی در فعل واحد است و وجود شریک در فعل او و تفویض فعل الهی به غیر محال است و همه افعال و مخلوقات فعل حق هستند.
به باور امام از آنجا که استقلال در وجود ملاک و معیار
فاعل حقیقی و ایجادی است و وجودی که عین ربط است نمیتواند ایجادکننده باشد پس تاثیر و فاعلیت از شئون وجود بوده و وجود منحصر در حقتعالی است.
البته این با اختیار انسان مختار منافاتی ندارد؛ زیرا تحقق هر معلولی به اقتضای
علت تامه خود، ضروری است و علت تامه در عمل اختیاری انسان جز با اراده او متحقق نمیشود و این خود مستلزم اختیار است و نهتنها اختیار فاعل را نفی نمیکند، بلکه موکد آن است و ایجاد اختیاری هیچگاه موجب اضطرار فاعل نمیشود.
•
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۲، ص۴۴۷، برگرفته از مقاله «اختیار در عمل». •
دانشنامه امام خمینی ، تهران،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، ۱۴۰۰ شمسی.