احمد بن محمد ثعالبی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ثَعالِبی، ابواسحاق احمد
بن محمد،
مفسر و
محدث و
مُقْری و
واعظ نیشابوری قرن چهارم و پنجم میباشد.
برخی از جمله
عبدالغافر فارسی ، از نخستین
شرححالنویسان وی، نام او را ثعالبی آوردهاند
اما در بیشتر منابع، وی را ثعلبی خواندهاند.
نخستین کسی که به هر دو نام اشاره کرده، و البته ثعالبی را
قول ضعیفتر دانسته،
ابن اثیر بوده
و ظاهراً این
تردید ، به پیروی از وی، به
منابع بعدی راه یافته است.
همچنین احتمال دارد نام او با نام
ابومنصور عبدالملک ثعالبی (متوفی ۴۲۹)،
ادیب مشهور که
معاصر و همشهری وی بوده،
خلط شده باشد
که پیامد آن به وضوح در
الوفیات ، یکی از
تراجم قرن نهم،
مشاهده میشود.
بنا بر آنچه
نسب شناسان آوردهاند،
«ثعلبی» عنوانی است برای
انتساب به
قبایل عرب ، و «ثعالبی» ناظر به
حرفه دوزندگی پوست روباه است اما در باره ابواسحاق گفته شده که این عنوان (ثعلبی) برای او
لقب است نه
نسب .
ذکر این توضیح در باره نام وی، شاهدی بر صحت نام ثعلبی (نه ثعالبی) برای او دانسته شده است.
لقب بودن این عنوان برای او همچنین نشان دهنده آن است که وی
عرب تبار نیست و اصالتاً
ایرانی است.
در هر صورت، وی بیشتر به ثعلبی مشهور و در آثار منتشر شده اش نیز با این نام از او یاد شده است.
در این
مقاله نیز نام وی در همه جا ثعلبی خواهد آمد.
از
سوانح زندگی ثعلبی اطلاع چندانی در دست نیست.
وی، چنانکه خود گفته،
از
کودکی فراگیری
علم تفسیر را آغاز کرد و بخش اعظمی از
دوره جوانیاش را به
تعلم نزد
استادان این
علم گذراند و از شمار زیادی از
محدثان حدیث شنید، از جمله از برخی محدّثان مشهور
نیشابور نظیر
ابومحمد حسن بن احمد مَخلَدی (متوفی ۳۸۹)،
ابوطاهر محمد بن فضل بن خُزَیمه (متوفی ۳۸۷)،
احمد بن محمد خَفّاف (متوفی ۳۱۵) و
یحیی بن اسماعیل ابوزکریای حربی (متوفی ۳۹۴).
همچنین
قرائات را نزد بزرگانی چون
ابوبکر بن مهران مقری (متوفی ۳۸۱) و
ابوبکر محمد بن احمد طرازی (متوفی ۳۸۵) آموخت.
بررسی آثار ثعلبی نشان میدهد که وی استادان متعدد دیگری نیز داشته که
احادیث و
روایات فراوانی از آنان نقل کرده است، نظیر
ابوبکر محمد بن عبداللّه جَوْزَقی (متوفی ۳۸۸).
تراجمنگاران ، ثعلبی را در
علم به
تفسیر و قرائات و عربیدانی و
فن وعظ ستوده و او را در
نقل حدیث ،
ثقه دانستهاند،
اگرچه نقل برخی احادیث در تفسیر وی، انتقادهای زیادی را متوجه او کرده است.
برخی منابع به
فقاهت ثعلبی و
مذهب فقهی وی
تصریح کردهاند.
کتابهای
طبقات الشافعیه او را از
فقهای شافعی شمرده و آرای فقهیاش را آوردهاند.
علاوه بر این، ثعلبی از ادبای عصر خود بوده است.
ثعلبی در
عصر خود، خصوصاً در
تفسیر قرآن ،
آوازهای بلند داشته به گونهای که طالبان علم از مناطق دور دست و از هر
مذهبی برای استفاده از
مجلس درس وی به نیشابور
سفر میکردند.
در منابع از میان
جماعت شاگردان او تنها به نام
ابوالحسن علی بن احمد واحدی (متوفی ۴۶۸)،
مفسر مشهور و
مؤلف اسباب النزول ، تصریح شده است.
به گزارش
ابن جزری واحدی
قرائت را نزد ثعلبی آموخت.
واحدی، خود در مقدمه
تفسیر البسیط ، ثعلبی را
استاد تفسیرش خوانده و با
مدح و
ستایش فراوان از او یاد کرده و گفته است که به توصیه یکی از استادانش به نام
ابوالفضل احمد بن محمد عَروضی (زنده در ۴۱۶)، از
بزرگان ادب و
لغت نیشابور ، به مجلس درس تفسیر ثعلبی راه یافته و بعد از مدتی از شاگردان خاص و
ملازمان وی شده بوده است.
جزئیاتی که از واحدی در این باره نقل شده شاهدی بر
شهرت ثعلبی در تفسیر قرآن و
اعتبار وی نزد
دانشمندان آن
دوره است.
از دیگر شاگردان ثعلبی، که آثارش را نزد او قرائت کردهاند،
ابوسعید محمد بن سعد فرخزادی ،
ابوسعید احمد بن ابراهیم شُرَیْحی خوارزمی و
عبدالکریم بن عبدالصمد ابومعشر طبری (متوفی ۴۷۸)
بودهاند.
ثعلبی در
محرّم ۴۲۷ درگذشت.
برخی
شواهد و
قرائن در
شرح حال و
آثار ثعلبی
دلالت بر آن دارد که وی از
متصوفه یا دستکم تحت تأثیر
آرا و
افکار آنان بوده، از جمله اینکه
حقائقالتفسیر را بهطور کامل نزد مؤلف آن،
ابوعبدالرحمان سُلَمی (متوفی ۴۱۲)،
قرائت کرده است.
همچنین برخی منابع از متصوف مشهور،
ابوالقاسم قُشَیری (متوفی ۴۶۵)،
رؤیایی نقل کردهاند که حاکی از
رضایت خداوند از ثعلبی است.
گفتنی است که مهمترین
استاد ثعلبی در
تفسیر ، یعنی
ابوالقاسم حسن بن محمد بن حسن بن حبیب نیشابوری معروف به
ابن حبیب (متوفی ۴۰۶) که ثعلبی از شاگردان خاص وی بوده،
دستکم در بخشی از عمرش کرّامی مذهب بوده
و آثاری نیز به
سبک و
سیاق ملامتیه نگاشته است.
علاوه بر اینها، برخی
محققان معاصر به سبب محتوا و موضوع برخی آثار ثعلبی و نیز ذکر نام
جنید بغدادی (متوفی ۲۹۷) در آنها،
وی را
صوفی و مرتبط با
حلقههای متصوفه نیشابور در آن دوره دانستهاند.
ولید صالح ، در ضمن بحثی مستقل، شواهد دالّ بر
تصوف ثعلبی را به
تفصیل ذکر و با اقامه
دلایلی در پاسخ به آنها، صوفی بودن او را
رد کرده، اگر چه پذیرفته است که ثعلبی در مقابل آرای
متصوفه نرمش نشان داده و ازاینرو
تأکید کرده است که در مطالعه آثار وی نباید از تأثیر
عقاید کرّامیه غافل شد.
ثعلبی
تألیفات متعددی داشته است
که واحدی، پانصد
جزء از آنها را نزد وی قرائت کرده
و
اجازه روایت همه آنها را به
عبدالغافر فارسی (متوفی ۵۲۹) داده است،
هر چند که بیشتر منابع تنها از دو اثر مهم و مشهور وی در
تفسیر و
قصصالانبیا یاد کردهاند.
آثار ثعلبی ظاهراً در میان
مردم رواج بسیار داشته است.
عنوانها و موضوعات
آثار وی نشان میدهد که او در تألیفات خود به دو حوزه
تفسیر قرآن و
ادبیات تربیتی ـ اخلاقی نظر داشته و در آثار خود این دو را با هم
ترکیب کرده است.
اشاره و تأکید منابع بر
واعظ بودن ثعلبی شاهدی بر این مدعاست.
ثعلبی در اتخاذ این روش احتمالاً تحت تأثیر استادش، ابن حبیب، بوده است.
۱.
تفسیر ثعلبی .
۲.
عرائس المجالس فی قصص الانبیاء .
۳.
قتلی القرآن.
برخی منابع از تألیفات دیگر ثعلبی خبر دادهاند که اثری از آنها نیست:
یکی
الکامل فی علم القرآن که فقط واحدی، که این کتاب را بر استادش
قرائت کرده، از آن نام برده است
احتمالاً این کتاب تا اواخر
قرن هشتم در دسترس بوده، چرا که به نظر میرسد
نقل قول زرکشی (متوفی ۷۹۴) از ثعلبی در
البرهان ،
از الکامل وی بوده است.
کتاب دیگر ثعلبی
ربیعالمذکِّرین نام داشته است.
ثعلبی احتمالاً تألیفی مستقل نیز در باره
فضائل قرآن داشته که
سمعانی آن را با دو واسطه از
مؤلف شنیده است.
همچنین به ادعای
خوانساری ،
ثعلبی علاوه بر تفسیر معروف خود، تفسیری مختصر داشته که نسخهای کهن از آن موجود است.
(۱) سلیمان آتش، مکتب تفسیر اشاری، ترجمه توفیق ه، سبحانی، تهران ۱۳۸۱ ش.
(۲) آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعه.
(۳) ابن اثیر، اللباب فی تهذیب الانساب، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
(۴) ابن بطریق، عمدة عیون صحاح الاخبار فی مناقب امام الابرار، قم ۱۴۰۷.
(۵) ابن بطریق، کتاب خصائص الوحی المبین، چاپ محمدباقر محمودی، (تهران) ۱۴۰۶.
(۶) ابن تغری بردی، النجوم الزاهرة فی ملوک مصر و القاهرة، قاهره (۱۳۸۳ـ ۱۳۹۲/ ۱۹۶۳ـ۱۹۷۲).
(۷) ابن تیمیّه، درءتعارض العقل و النقل، چاپ محمد رشاد سالم، (ریاض) ۱۳۹۹ـ۱۴۰۳/ ۱۹۷۹ـ۱۹۸۳.
(۸) ابن تیمیّه، مجموع الفتاوی، چاپ مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
(۹) ابن تیمیّه، مقدمة فی اصول التفسیر، بیروت: دارمکتبة الحیاة، (بی تا).
(۱۰) ابن تیمیّه، منهاج السنة النبویة، چاپ محمد رشاد سالم، (حجاز) ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
(۱۱) ابن جزری، غایة النهایة فی طبقات القرّاء، چاپ برگشترسر، قاهره (بی تا).
(۱۲) ابن جوزی، زادالمسیر فی علم التفسیر، چاپ محمد
بن عبدالرحمان عبداللّه، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
(۱۳) ابن جوزی، کتاب الموضوعات، چاپ عبدالرحمان محمدعثمان، مدینه ۱۳۸۶ـ ۱۳۸۸/۱۹۶۶ـ ۱۹۶۸.
(۱۴) ابن حجر عسقلانی، العجاب فی بیان الاسباب (اسباب النزول)، چاپ عبدالحکیم محمد انیس، دمّام ۱۴۱۸ الف.
(۱۵) ابن حجر عسقلانی، المعجم المفهرس، او، تجرید اسانیدالکتب المشهورة و الاجزاء المنثورة، چاپ محمد شکور امریر میادینی، بیروت ۱۴۱۸ ب.
(۱۶) ابن خلّکان.
(۱۷) ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، نجف ۱۹۵۶.
(۱۸) ابن صلاح، علوم الحدیث، چاپ نورالدین عتر، دمشق ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
(۱۹) ابن طاووس (احمد
بن موسی)، عین العبرة فی غ
بن العترة، قم: دارالشهاب، (بی تا).
(۲۰) ابن طاووس (
علی بن موسی)، سعدالسعود للنفوس، قم ۱۳۸۰ ش.
(۲۱) ابن طاووس (
علی بن موسی)، الطرائف فی معرفة مذاهب الطوائف، قم ۱۳۹۹.
(۲۲) ابن طاووس (
علی بن موسی)، فرج
المهموم فی تاریخ علماء النجوم، نجف ۱۳۶۸، چاپ افست قم ۱۳۶۳ ش.
(۲۳) ابن عدی، الکامل فی ضعفاء الرجال، چاپ سهیل زکار، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
(۲۴) ابن عماد.
(۲۵) ابن قاضی شهبه، طبقات الشافعیة، چاپ حافظ عبدالعلیم خان، بیروت: دارالندوة الجدیدة، ۱۴۰۷ـ ۱۴۰۸.
(۲۶) ابن قدامه، کتاب التوّابین، چاپ جورج مقدسی، دمشق ۱۹۶۱.
(۲۷) ابن قُنفُذ، الوفیات، چاپ عادل نویهض، بیروت ۱۴۰۰/۱۹۸۰.
(۲۸) ابن کثیر، البدایة و النهایة، چاپ
علی شیری، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
(۲۹) ابن کثیر، قصص الانبیاء، بیروت ۱۹۸۸.
(۳۰) ابن مُلَقَّن، العقدالمذهب فی طبقات حملة المذهب، چاپ ایمن نصرازهری و سیدمهنّی '، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۷.
(۳۱) ابن هشام، سیرت رسول اللّه، ترجمه و انشای رفیع الدین اسحاق
بن محمد همدانی، چاپ اصغر مهدوی، تهران ۱۳۶۱ ش.
(۳۲) محمد ابوشهبه، الاسرائیلیات و الموضوعات فی کتب التفسیر، بیروت ۱۴۱۳/۱۹۹۲.
(۳۳)
علی بن عیسی اربلی، کشف الغمة فی معرفة الائمة، چاپ هاشم رسولی محلاتی، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
(۳۴) عبدالرحیم
بن حسن اسنوی، طبقات الشافعیة، چاپ کمال یوسف حوت، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
(۳۵) محمد
بن خیر اشبیلی، فهرسة مارواه عن شیوخه من الدواوین المصنفة فی ضروب العلم و انواع المعارف، چاپ فرانسیسکو کودرا و ریبرا تاراگو، ساراگوسا ۱۸۹۳، چاپ افست بیروت ۱۳۹۹/۱۹۷۹.
(۳۶) الف لیلة و لیلة، بیروت: المکتبة الثقافیة، ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
(۳۷) حسین
بن مسعود بغوی، تفسیرالبغوی، المسمی معالم التنزیل، چاپ خالد عبدالرحمان العک و مروان سوار، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
(۳۸)
علی بن زید بیهقی، تاریخ بیهق، چاپ احمد بهمنیار، (تهران ۱۳۶۱ ش).
(۳۹) عبدالرحمان
بن محمد ثعالبی، تفسیر الثعالبی، المسمی بالجواهر الحسان فی تفسیرالقرآن، چاپ
علی محمد معوض و عادل احمد عبدالموجود، بیروت ۱۴۱۸/۱۹۹۷.
(۴۰) احمد
بن محمد ثعلبی، اهل البیت
علیهمالسلام فی تفسیرالثعلبی: ماروی عنهم و ماروی فیهم، چاپ عادل کعبی، قم ۱۳۸۱ ش.
(۴۱) احمد
بن محمد ثعلبی، قصص الانبیاء، المسمی عرائس المجالس، بیروت: المکتبة الثقافیة، (بی تا).
(۴۲) احمد
بن محمد ثعلبی، الکشف و البیان، المعروف تفسیرالثعلبی، چاپ
علی عاشور، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
(۴۳) احمد
بن محمد ثعلبی، مفسر و شرق العالم الاسلامی فی اربعة القرون الهجریة الاولی: نشر مخطوطة مقدمة الثعلبی (ت ۴۲۷) لکتاب، الکشف و البیان عن تفسیرالقرآن، چاپ ایزایا گولدفلد، عکا ۱۹۸۴.
(۴۴) نعمت اللّه
بن عبداللّه جزایری، النورالمبین فی قصص الانبیاء و المرسلین، قم ۱۳۹۸/ ۱۹۷۸.
(۴۵) جودة محمدمهدی، الواحدی و منهجه فی التفسیر، (قاهره ۱۹۷۸).
(۴۶) حاجی خلیفه.
(۴۷)
علی بن محمد خازن، لباب التأویل فی معانی التنزیل، در مجمع التفاسیر، (قاهره) ۱۳۱۷ـ۱۳۲۰، چاپ افست استانبول: دارالدعوة، ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
(۴۸) محمد خضیری، «الصلة بین تفسیر الواحدی البسیط و تفسیر شیخه الثعلبی (الکشف و البیان)».
(۴۹) خوانساری، محمد
بن علی داوودی، طبقات المفسرین، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.
(۵۰) محمد
بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، حوادث و وفیات ۴۲۱ـ۴۴۰ ه، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
(۵۱) محمد
بن احمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱ـ ۱۹۸۸.
(۵۲) محمد
بن احمد ذهبی، العبر فی خبر من غبر، ج ۳، چاپ فؤاد سیّد، کویت ۱۹۸۴.
(۵۳) محمدحسین ذهبی، التفسیر و المفسّرون، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
(۵۴) عبدالکریم
بن محمد رافعی قزوینی، التدوین فی اخبار قزوین، چاپ عزیزاللّه عطاردی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۷.
(۵۵)
علی محمد زبیری، ابن جُزَی و منهجه فی التفسیر، دمشق ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
(۵۶) محمد
بن بهادر زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، چاپ یوسف عبدالرحمان مرعشلی، جمال حمدی ذهبی، و ابراهیم عبداللّه کردی، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
(۵۷) زمخشری، کشاف.
(۵۸) عبدالوهاب
بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمدحلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
(۵۹) محمد
بن عبدالرحمان سخاوی، الاعلان بالتوبیخ لمن ذمّالتّاریخ، چاپ فرانتس روزنتال، بغداد ۱۳۸۲/۱۹۶۳.
(۶۰) عبدالکریم
بن محمد سمعانی، الانساب، چاپ عبداللّه عمر بارودی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
(۶۱) عبدالکریم
بن محمد سمعانی، التحبیر فی المعجم الکبیر، چاپ منیره ناجی سالم، بغداد ۱۳۹۵/ ۱۹۷۵.
(۶۲) حمزه
بن یوسف سهمی، تاریخ جرجان، بیروت ۱۴۰۷/ ۱۹۸۷.
(۶۳) عبدالرحمان
بن ابی بکر سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، (قاهره ۱۹۶۷)، چاپ افست قم ۱۳۶۳ ش.
(۶۴) بدالرحمان
بن ابی بکر سیوطی، بغیة الوعاة فی طبقات اللغویین و النحاة، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۴.
(۶۵) بدالرحمان
بن ابی بکر سیوطی، تدریب الراوی فی شرح تقریب النواوی، چاپ عزت
علی عطیه و موسی محمدعلی، قاهره (۱۹۸۰ـ۱۹۸۵).
(۶۶) بدالرحمان
بن ابی بکر سیوطی، الدرالمنثور فی التفسیر بالمأثور، چاپ نجدت نجیب، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۱.
(۶۷) بدالرحمان
بن ابی بکر سیوطی، کتاب طبقات المفسرین، چاپ مورسینگ، لیدن ۱۸۳۹، چاپ افست تهران ۱۹۶۰.
(۶۸) بدالرحمان
بن ابی بکر سیوطی، لباب النقول فی اسباب النزول، چاپ احمد عبدالشافی، بیروت (بی تا).
(۶۹) محمد
بن یوسف شمس شامی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیرالعباد، چاپ عادل احمد عبدالموجود و
علی محمد معوض، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
(۷۰) زین الدین
بن علی شهیدثانی، الرعایة لحال البدایة فی علم الدرایة و البدایة فی علم الدرایة، قم ۱۳۸۱ ش.
(۷۱) محمدعیسی صالحیه، المعجم الشامل للتراث العربی المطبوع، ج ۱، قاهره ۱۹۹۲.
(۷۲) ناصر صائغ، «نبذه مختصرة عن تفسیرالثعلبی رحمه اللّه».
(۷۳) ابراهیم
بن محمد صریفینی، تاریخ نیسابور: المنتخب من السیاق، چاپ محمدکاظم محمودی، قم ۱۳۶۲ ش.
(۷۴) صفدی.
(۷۵) طبرسی، تفسیر مجمع البیان.
(۷۶) طبری، تاریخ طبری (بیروت).
(۷۷) حسن
بن یوسف علامه حلّی، منهاج الکرامة فی معرفة الامامة، چاپ عبدالرحیم مبارک، مشهد ۱۳۷۹ ش.
(۷۸) محمدحسن فروزانفر، مآخذ قصص و تمثیلات مثنوی، تهران ۱۳۴۷ ش.
(۷۹) محمدجمال الدین قاسمی، تفسیر القاسمی، المسمی محاسن التأویل، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، بیروت ۱۳۹۸/۱۹۷۸.
(۸۰) محمد
بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، بیروت: دارالفکر، (بی تا).
(۸۱)
علی بن یوسف قفطی، اِنباه الرواة
علی اَنباه النحاة، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، ج ۱، قاهره ۱۳۶۹/۱۹۵۰.
(۸۲) محمد
بن جعفر کتانی، الرسالة المستطرفة لبیان مشهور کتب السنة المشرفة، کراچی ۱۳۷۹/۱۹۶۰.
(۸۳) مجلسی، بحارالانوار.
(۸۴) مدینی، «نسخة الکشف و البیان المطبوعة ردیئة».
(۸۵) محمدهادی معرفت، التفسیر و المفسّرون فی ثوبه القشیب، مشهد ۱۴۱۸ـ۱۴۱۹.
(۸۶)
علی بن عبیداللّه منتجب الدین رازی، الفهرست، چاپ جلال الدین محدث ارموی، قم ۱۳۶۶ ش.
(۸۷) یحیی
بن شرف نووی، المجموع: شرح المهذّب، بیروت: دارالفکر، (بی تا).
(۸۸)
علی بن احمد واحدی نیشابوری، اسباب النزول الا´یات، قاهره ۱۳۸۸/۱۹۶۸.
(۸۹)
علی بن احمد واحدی نیشابوری، الوسیط فی تفسیرالقرآن المجید، چاپ احمد عبدالموجود و دیگران، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۴.
(۹۰) هزار و یکشب، به کوشش بهرام افراسیابی، تهران: سخن، ۱۳۷۸ ش.
(۹۱) یاقوت حموی، معجم الادباء، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۹۳.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «ثعالبی»، شماره۴۲۳۵.