• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

احزاب دوره پهلوی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اشغال ایران در شهریور ۱۳۲۰ به وسیله متفقین و سقوط دیکتاتوری رضاشاه دگرگونی عمیقی در شرایط اجتماعی کشور به وجود آورد. زمینه ظهور و فعالیت سیاسی احزاب و گروه‌های بسیار متعدد و متنوع را فراهم آورد.



به طور کلی فلسفه وجودی احزب سیاسی شکل دادن به افکار عمومی برای مشارکت آنان در ساختار نظام سیاسی و حفظ رابطه میان رهبران و افراد جامعه و جلوگیری از پیوستن آنان به مخالفان نظام و بی‌ثباتی سیاسی است.
[۱] صارمی شهاب، اصغر، احزاب دولتی و نقش آنها در تاریخ معاصر ایران، ص۷، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸.
در زمان اقتدار رضاخانی هر نوع فعالیت سیاسی گروه‌ها و سازمان‌ها و مردم ممنوع بود.
[۲] نوذری، عزت الله، تاریخ احزاب سیاسی در ایران، ص۱۷، شیراز، نوید شیراز، ۱۳۸۰.
پس از شهریور ۱۳۲۰، احزاب سیاسی، بدون اتکا به حمایت مردم یا بستر ایدئولوژیکی، تنها به دستور عوامل قدرت، براساس شاه دوستی و پیروی از اوامر ملوکانه
[۳] فرهمند، محمد، تفسیر مرامنامه حزب ملیون، ص۴، انتشارات حزب ملیون، تهران.
[۴] فرهمند، محمد، تفسیر مرامنامه حزب ملیون، ص۱۳۰، انتشارات حزب ملیون، تهران.
با هدف در دست گرفتن نبض فعالیت‌های سیاسی جامعه و پرکردن خلاء نبودن احزاب آزاد و تقویت قدرت سیاسی
[۵] صارمی شهاب، اصغر، احزاب دولتی و نقش آنها در تاریخ معاصر ایران، ص۶، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸.
تشکیل شد که در سه ویژگی درباری، فرمایشی و غیرمردمی بودن اشتراک داشتند.


هر یک از جنبش‌های سیاسی، اجتماعی و حرکت‌های حزبی عمده را می‌توان در یکی از این سه گرایش جای داد. حزب توده به عنوان نماینده جریان چپ، جبهه ملی به عنوان نماینده گروه‌های ملی و در نهایت جریان مذهبی که آیت‌ الله کاشانی و فداییان اسلام از رهبران آن بودند.
[۶] زهیری، علیرضا، عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، ص۱۳۶، تهرانف دفتر نشر و پخش معارف، ۱۳۷۹.



مهم‌ترین احزاب حزب توده، حزب پیکار، حزب جنگل، حزب جمعیت رهایی کار و‌اندیشه، حزب ایران بیدار و حزب همراهان سوسیالیت می‌باشد که به اختصار توضیح آن آمده است.

۳.۱ - حزب توده

گروهی از روشنفکران ایرانی که از نظر علمی با مارکسیسم آشنایی داشتند، با رهبری محمدتقی ارانی در زمان حکومت رضاشاهی قوی‌ترین جریان چپ را شکل دادند، اما پس از مدتی به زندان افتادند، بعد از سقوط رضاشاه و آزادی زندانیان سیاسی گروه ۵۲ نفره، حزب توده را در مهرماه ۱۳۲۰ پایه‌گذاری کردند. این حزب از حمایت شوروی برخوردار بود و از همان ابتدا با مخفی کردن ایدئولوژی خود و حتی ارج نهادن به شعائر مذهبی توانست اقشار مختلف جامعه را به سوی خود جلب کند.
[۷] آبراهیمیان، ایران بین دو انقلاب، ص۳۴۶، ترجمه: گل محمدی، تهران، نشر نی، ۱۳۸۷.

حزب توده تا کودتای ۲۸ مرداد حضور پرقدرتی در صحنه سیاست از خود نشان داد و توانست یک تشکیلات گسترده و سازمان یافته در میان روشنفکران و حتی افسران ارتش ایجاد نماید. در جریان کودتا انتظار می‌رفت که حزب از امکانات گستره خود جهت مقابله با کودتا استفاده نماید و سازمان افسران حزب در مقابل کودتاکنندگان به اقدام مسلحانه دست بزنند.
[۸] زهیری، علیرضا، عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، ص۱۳۹، تهرانف دفتر نشر و پخش معارف، ۱۳۷۹.
آنان اگر چه از وقوع کودتا مطلع بودند و در نشریات خود دائما هشدار می‌دادند، اما هیچ واکنشی در برابر کودتا از خود نشان ندادند، کودتاکنندگان پس از پیروزی به دستگیری مخالفان و مبارزان پرداختند و در این ارتباط بسیاری از افسران و سایر کادرهای حزب توده به چنگ آنان افتادند و افزون بر آن بسیاری از رهبران و سرشناسان حزب، با کناره‌گیری از حزب، هر کدام انشعابی در درون آن ایجاد کردند. پس از آن فعالیت‌های حزب به طور مخفی ادامه یافت و تشکیلات گسترده‌ای را در خارج از کشور ایجاد کردند و تا پیروزی انقلاب عمده فعالیت آنان در خارج از کشور بود.
[۹] طبری، احسان، خاطرات کژراهه، ج۱، ص۱۶۵-۱۹۰، تهران، امیرکبیر، چاپ دوم، ۱۳۶۶.


۳.۲ - حزب پیکار

در سال ۱۳۲۱ توسط خسرو اقبال برادر دکتر منوچهر اقبال تاسیس شد. حزب و ارگان‌های آن به تمایلات رادیکالی در جامعه شهرت داشتند.حزب پیکار در سال ۱۳۲۳ با حزب میهن ائتلاف کرد، و‌لی پس از گذشت یک سال جدا شدند. از آن پس حزب پیکار کاملا با حزب توده همکاری و هماهنگی می‌کرد و پس از مدت کوتاهی اعضای آن جذب احزاب دیگر شدند و عملا حزب منحل شد.

۳.۳ - حزب جنگل

به تقلید از حزب جنگل میرزا کوچک‌خان در سال ۱۳۲۴ توسط میرصالح مظفرزاده به همراه میراحمد مدنی، اسماعیل‌خان جنگلی (خواهرزاده میرزا کوچک‌خان) و حسن مهری تاسیس شد.این حزب تا سال ۱۳۲۶ به فعالیت و همکاری با حزب توده، میهن و حزب ایران ادامه داد.تا این که مشابهت اسمی با دیگر احزاب کوچک و محلی که به فعالیت می‌پرداختند، عنوان اجتماعیون را به عنوان حزب اضافه نمود. این حزب بعدها به جبهه موتلف احزاب آزادی‌خواه پیوست و به تدریج فعالیتش به پایان رسید.
[۱۰] طیرانی، آ بهروز، اسناد احزاب سیاسی ایران، ج۱، ص۳۸۳، انتشارات سازمان اسناد ملی ایران، ۱۳۷۶.


۳.۴ - جمعیت رهایی کار و‌ اندیشه

نیز از گروه‌های سیاسی حاصل از انشعاب حزب توده است که در سال ۱۳۳۰ توسط انورخامه‌ای تشکیل شد که عده‌ای از طرفداران جبهه ملی و اعضای سابق حزب توده عضو آن بودند و تا سال ۱۳۴۷ فعالیت آن با عنوان (جریان) ادامه داشت.
[۱۱] خامه‌ای، انور، خاطرات سیاسی، ص۹۲۵-۹۲۶، تهران، گفتار، ۱۳۷۲.


۳.۵ - حزب ایران نو

از احزابی است که توسط دکتر امینی، نیک‌پور و مسعود ثابتی تشکیل شد و عمر کوتاهی داشت، مرام‌نامه حزب که با شعار خدا، شاه میهن، آغاز شده بود به اهمیت استفاده از منابع ایران و ترویج اصول صحیح زراعتی فی‌مابین کارگر و کارفرما و کشاورز و مالک و مبارزه با هرگونه حق‌شکنی و خودسری اشاره می‌کرد.
[۱۲] طیرانی، آ بهروز، اسناد احزاب سیاسی ایران، ج۱، ص۳۰۰، انتشارات سازمان اسناد ملی ایران، ۱۳۷۶.


۳.۶ - حزب ایران بیدار

در اوایل دهه ۲۰ توسط حسنعلی کاتبی تاسیس شد. هفته نامه سیاسی و اجتماعی فریاد از ارگان حزب بود. این حزب‌ دارای مشی چپ‌گرا و بر خلاف شعار تقویت افکار و احساسات و ترویج عواطف خداشناسی از مواضع حزب توده حمایت می‌کرد.
[۱۳] طیرانی، آ بهروز، اسناد احزاب سیاسی ایران، ج۱، ص۲۸۵-۲۹۲، انتشارات سازمان اسناد ملی ایران، ۱۳۷۶.


۳.۷ - حزب همراهان سوسیالیست

از دیگر احزابی بود که در پاییز ۱۳۲۱ به وسیله مصطفی فاتح تشکیل گردید، فاتح از اقتصاددانان چپ و طرفدار سوسیالیسم بود به طوری که این مسئله سبب نزدیکی با حزب توده بود. این حزب بعد از مدتی متلاشی شد و گروهی از آنان تشکیلات جدیدی به نام حزب سوسیالسیت ایران را به رهبری علی شهید‌زاده با شعار رفاه اقتصادی، محدود ساختن مالکیت خصوصی و برنامه‌ریزی دولتی تشکیل شد و به تدریج متلاشی شد.
[۱۴] ترابیان، ص۳۱۱.



احزاب ملی که شامل مجمع مسلمانان مجاهد، حزب ایران، حزب پان ایرانیسم، نهضت خداپرستان سوسیالیست و حزب ملت ایران بر بنیاد پان ایرانیسم می‌باشد.

۴.۱ - مجمع مسلمان مجاهد

مجمع مسلمان مجاهد که تحت رهبری شمس قنات‌ آبادی و وابسته به آیت‌ الله کاشانی بود. این گروه تا تیرماه ۱۳۳۱ در کنار نهضت ملی و جبهه ملی بودند و بعد از آن جانب دربار را گرفتند رهبر مجمع در جدایی آیت‌ الله کاشانی از دکتر مصدق نقش برجسته‌ای داشت. پس از کودتا مجمع مذکور به دلیل فساد و بدنامی رهبرش عملا غیرفعال گشت و رهبر آن مستقیما به استخدام دربار در آمد.
[۱۵] طیرانی، آ بهروز، اسناد احزاب سیاسی ایران، ج۱، ص۲۹۷، انتشارات سازمان اسناد ملی ایران، ۱۳۷۶.


۴.۲ - حزب ایران

که بزرگ‌ترین حزب سیاسی در ترکیب جبهه ملی بود و اعضای کادر رهبری آن از جمله سرشناس‌ترین اعضای جبهه ملی بودند، عبارت بودند از اللهیار صالح، دکتر کریم سنجابی، مهندس حسیبی، مهندس زیرک‌زاده، دکتر شایگان و دکتر صدیقی، در دوران فعالیت جبهه ملی منشعبین از نهضت خداپرستان سوسیالیست که به رهبری دکتر نخشب با نام جمعیت خداپرستان سوسیالیست جدا شده بودند، نیز به حزب ایران پیوستند، اما به دلیل اختلافات درونی از حزب ایران جدا شدند و تحت عنوان (جمعیت مردم ایران) در ترکیب جبهه ملی باقی ماندند.
[۱۶] نجاتی، غلامرضا، جنبش ملی شدن صنعت نفت، ج۱، ص۸۶-۹۳، تهران، انتشارات سهامی انتشار، ۱۳۶۶.


۴.۳ - حزب پان ایرانیسم

در سال ۱۳۲۶ توسط دکتر محسن پزشکی‌پور، صادق کلانی، علیخانی و عاملی تشکیل گردید. در سال ۱۳۳۰ کمیته دانشجویی و اعضای جوان حزب به رهبری داریوش فروهر پس از جدایی حزب پان ایرانیسیم از جبهه ملی، از آن انشعاب کردند و حزب ملت ایران بر بنیاد پان ایرانیسم را تشکیل دادند.
[۱۷] نجاتی، غلامرضا، جنبش ملی شدن صنعت نفت، ج۱، ص۸۶-۹۳، تهران، انتشارات سهامی انتشار، ۱۳۶۶.


۴.۴ - حزب ملت ایران پان ایرانیسمی

از دیگر احزاب تشکیل دهنده جبهه ملی می‌باشد که ناسیونالیسم را تنها راه نجات کشور می‌دانستند و طرفداری از امپریالیسم غرب و کمونیسم شرق را انحراف در اهداف ایران قلمداد می‌نمودند. داریوش فروهر دبیر کل حزب یک بار در تجدید سازمان حزب ملت ایران بر بنیاد پان ایرانیسم در سال ۱۳۳۶ همراه با عده‌ای دیگر از اعضای حزب به زندان افتادند. وی مدت دو سال زندان بود و‌ اندکی پس از آزادی وی جبهه ملی دوم تشکیل گردید.
[۱۸] اسنادی از احزاب سیاسی در ایران، تهران، اداره کل آرشیو اسناد و موزه، ص۱۲۳، دفتر رییس جمهور، ۱۳۷۹.


۴.۵ - نهضت خداپرستان سوسیالیست

از احزاب مهم بعد از شهریور ۱۳۲۰ می‌باشد. نهضت از ادغام دو گروه دانشجویی خودجوش که فعالیت فرهنگی علیه حزب توده و گروه‌های وابسته انجام می‌دادند، شکل گرفت. گروه اول مهندس جلال آشتیانی بود و گروه دوم، گروه محمد نخشب، از درون همین جلسات، سازمانی به نام نهضت خداپرستان سوسیالیست پدید آمد مواضع سیاسی حزب مخالفت با استبداد و دخالت مردم در سرنوشت خود از طریق انتخابات بود، این حزب تا سال ۱۳۳۲ فعالیت‌شان به طور کلی متوقف شد.
[۱۹] یزدی، ابراهیم، نهضت خداپرستان، ص۸۶ - ۸۷، یادنامه شماره ۳دکتر کاظم سامی، تهران، انتشارات چاپبخش، ۱۳۷۱.



پس از سقوط رضاشاه و درهم شکستن حاکمیت، بخشی از نیروهای مذهبی که طی یک دوره طولانی سرکوب می‌شدند، وارد میدان شدند. از مهم‌ترین و برجسته‌ترین چهره‌های موثر در تحولات سیاسی اجتماعی این دوره کاشانی بود که افزون بر انتقاد از دولت‌های وقت با نفوذ بیگانگان و کنترل روزافزون آنان بر اوضاع ایران، مخالفت می‌کرد. در سال ۱۳۲۰ به هنگام اشغال ایران، متفقین از دولت سهیلی خواستند، کاشانی را دستگیر کند. مردم در واکنش به این بازداشت او را برای مجلس ۱۴ به عنوان نماینده تهران انتخاب کردند، اما متفقین حاضر به آزادی او نشدند.
[۲۰] زهیری، علیرضا، عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، ص۱۴۹، تهرانف دفتر نشر و پخش معارف، ۱۳۷۹.
در زمان نخست وزیری قوام وی قردادی با شوروی‌ها در خصوص نفت شمال منعقد کرد به نام قرارداد سادچیکف که آیت ‌الله کاشانی از جمله متعرضین به آن بود که بازداشت شد. در دوره ۱۵ به نمایندگی انتخاب شد. در پی ترور شاه، آیت‌ الله کاشانی بار دیگر دستگیر و به لبنان، تبعید شد. آیت ‌الله کاشانی با چنین دیدگاهی که مخالف حضور هرگونه بیگانه در کشور بود با حمایت از نهضت ملی وارد عرصه مبارزات شد. محبوبیت و نفوذ کاشانی نه فقط درمیان میان مردم، بلکه در میان علما و روحانیون تا‌اندازه‌ای بود که به محض صدور اعلامیه وی در حمایت از ملی شدن صنعت نفت به عنوان یک تکلیف دینی وطنی اعلامیه‌های از سوی ایات اعظام سید محمدتقی خوانساری، محلاتی، شاهرودی و سیدمحمود روحانی قمی صادر شد.
[۲۱] روحانیت و نهضت ملی شدن صنعت نفت، به کوشش گروهی هواداران نهضت اسلامی ایران در اروپا، ص۵۶ - ۵۹.


۵.۱ - فداییان اسلام

جمعیت فداییان اسلام به رهبری سید مجتبی نواب‌ صفوی که به عنوان حزب مذهبی شناخته می‌شود.
[۲۲] زهیری، علیرضا، عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، ص۱۴۹، تهرانف دفتر نشر و پخش معارف، ۱۳۷۹.
در حقیقت به عنوان شاخه شبه نظامی و افراطی جبهه ملی محسوب می‌شد. فداییان اسلام به تبعیت از آیت ‌الله کاشانی و مخالفت با سیاسیت‌های بریتانیا در ایران به حمایت مصدق پرداختند. آنان هژیر (وزیر دربار) را که متهم به ارتباط نزدیک به انگلیس و تقلب در انتخابات بود، ترور کردند و با باطل شدن انتخابات تهران و موفقیت جبهه ملی ضربه مهلکی به انگلیس وارد آمد.
[۲۳] کاتوزیان، همایون، مصدق و نبرد قدرت، ص۱۵۲-۱۵۳، ترجمه: احمدتدین.
فداییان اسلام بر خلاف کاشانی از همان ابتدای روی کار آمدن دولت جبهه ملی به رهبری مصدق خواستار تکشیل حکومت اسلامی شدند، اما به دلیل بی‌توجهی مصدق از آن جدا شدند، فداییان اسلام که همیشه مورد غضب شاه بودند. سرانجام در سال ۱۳۳۴ش. پس از سوء‌قصد به حسین علا نخست وزیر وقت به دست مظفر ذوالقدر دستگیر و تمامی سران این حزب محکوم به اعدام شدند.
[۲۴] زهیری، علیرضا، عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، ص۱۶۰، تهرانف دفتر نشر و پخش معارف، ۱۳۷۹.



جبهه ملی یکی از مهم‌ترین تشکیلات سیاسی ملی‌گرا بوده، در اواخر دهه ۲۰ش. به رهبری دکتر مصدق به وجود آمد. دکتر مصدق به همراه ۱۸ تن دیگر در اعتراض به تقلب در انتخابات مجلس شانزدهم در دربار متحصن شدند. افراد شرکت کننده در تحصن، بعدها با تجمع در خانه دکتر مصدق، سازمان جبهه ملی را تشکیل دادند که هدف آن ایجاد حکومت ملی بود. این سازمان در آبان ۱۳۲۸ به طور رسمی اعلام موجودیت کرد.
[۲۵] کاتوزیان، همایون، مصدق و نبرد قدرت، ص۱۵۱، ترجمه: احمدتدین.
جبهه ملی در ابتدا مورد حمایت بخش مهمی از نیروهای مذهبی از جمله آیت‌ الله کاشانی قرار گرفت، اما این حمایت تا زمانی که مصدق در دوره دوم نخست وزیر خود عمل غیر دوستانه‌ای نسبت به نیروهای مذهبی و برخی شخصیت‌های اصلی جبهه ملی اعمال نکرده بود ادامه داشت. با سقوط دولت مصدق و روی کار آمدن زاهدی فعالیت احزاب وابسته جبهه ملی ممنوع شد و سران آن زندانی شدند و بعد از یک دوره رکود، در سال ۱۳۳۹ش. سران نهضت با تشکیل دوباره یک سازمان سیاسی که نام آن را جبهه ملی دوم گذاشتند به توافق رسیدند. این جبهه نیز در بهره‌برداری از فعالیت‌های خود ناکام ماند و در اوایل ۱۳۴۳ منحل شد.
[۲۶] کریمی مله، علی، چهل سال جبهه ملی، ص۴۵، مجله پانزده خرداد، شماره۲۱.



پس از ۱۳۲۰ش توسط سید محمدصادق طباطبایی از سیاسیون مشروطه و نماینده مجلس، در ۱۰ مرداد ۱۳۲۳ تشکیل شد.
[۲۷] مدیر شانه چی، محسن، احزاب سیاسی ایران، ص۶۱، تهران، مؤسسهٔ خدمات فرهنگی رسا، ۱۳۷۵.
برای جلب حمایت گسترده‌تر، به حزب مردم تغییر نام داد و از سوسیالیسم دفاع می‌کرد. اعضاء حزب؛ امان‌ الله و عباسقلی اردلان، ذبیح‌ الله صفا، ابراهیم زند.، اسماعیل سنگ، مظفر بقایی، مهدی ملک‌زاده، حسام‌ الدین دولت آبادی، بیات بودند. روزنامه رادیکالی "صدای مردم" به صاحب امتیازی محمدحسین فری‌پور،
[۲۸] مدیر شانه چی، محسن، احزاب سیاسی ایران، ص۳۶۰، تهران، مؤسسهٔ خدمات فرهنگی رسا، ۱۳۷۵.
به اقدامات دولت و حزب دموکرات، سخت حمله می‌کرد
[۲۹] مدیر شانه چی، محسن، احزاب سیاسی ایران، ص۳۶۰، تهران، مؤسسهٔ خدمات فرهنگی رسا، ۱۳۷۵.
و در ۱۶ دی ۱۳۲۵، به دستور قوام توقیف شد و در انتخابات دوره ۱۵ مجلس کاندیداهای آن به مجلس راه نیافتند. این حزب علاوه بر تهران در کرمان، کرمانشاه و لرستان و همدان نیز فعالیت داشت.
[۳۰] مدیر شانه چی، محسن، احزاب سیاسی ایران، ص۳۶۰، تهران، مؤسسهٔ خدمات فرهنگی رسا، ۱۳۷۵.



احزاب دولتی بین سال‌های ۱۳۲۰ تا کودتای ۱۳۳۲ شامل حزب دموکرات ایران، حزب آریا و حزب وطن و اراده ملی می‌باشد.

۸.۱ - حزب دموکرات ایران

در ۹ خرداد ۱۳۲۵ قوام‌ السلطنه نخست وزیر وقت
[۳۱] کیانوری، نورالدین، خاطرات، ص۱۳۵، تهران، انتشارات اطلاعات، ۱۳۷۲.
و با شرکت رجال و اشراف تشکیل شد.
[۳۲] لالوی، محمود، حزب مردم، ص۳۷، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۱.
با تاسیس حزب دموکرات ایران قصد مقابله با حزب دموکرات آذربایجان را داشت. البته او با تاسیس حزب قصد تحکیم موقعیت سیاسی خود را داشت و همچنین می‌خواست، ائتلاف حزب توده و ایران را کم رنگ جلوه دهد. برخلاف همکاری قوام با سران حزب توده، در سطح وزارت روابط بین حزب قوام و حزب توده با ستیز و برخورد توام شد. از مشهورترین افراد حزب می‌توان به مظفر فیروز، علی امینی، ابوالقاسم امینی، محمدولی فرمانفرما، سردار فاخر حکمت، احمد آرامش، حسن ارسنجانی و ملک الشعرای بهار و...،
[۳۳] مدیر شانه چی، محسن، احزاب سیاسی ایران، ص۶۶، تهران، مؤسسهٔ خدمات فرهنگی رسا، ۱۳۷۵.
اشاره کرد.
[۳۴] اسنادی از احزاب سیاسی در ایران، تهران، اداره کل آرشیو اسناد و موزه، ص۱۳۹، دفتر رییس جمهور، ۱۳۷۹.


۸.۲ - حزب آریا

حزبی فاشیستی به رهبری محمدهادی سپهر بود که از حزب سومکا
[۳۵] مدیر شانه چی، محسن، احزاب سیاسی ایران، ص۷۰، تهران، مؤسسهٔ خدمات فرهنگی رسا، ۱۳۷۵.
منشعب شد و به تبع نازیست‌ها خود را حزب ناسیونال سوسیالیست ایران می‌خواند،
[۳۶] مدیر شانه چی، محسن، احزاب سیاسی ایران، ص۶۰، تهران، مؤسسهٔ خدمات فرهنگی رسا، ۱۳۷۵.
این حزب نیز بعد از شهریور ۱۳۲۰ شکل گرفت این حزب که از احزاب دسته راستی به شمار می‌رفت و به انگلستان متمایل و به دربار وابسته بود که توسط سرلشگر حسن ارفع تشکیل شده بود. حزب دارای شاخه نظامی بود که تعدادی از افسران ارشد در آن عضو بودند، اعضای حزب تمایلات ضد کمونیستی شدید داشتند. این حزب در زمان دکتر مصدق و کودتای ۲۸ مرداد نیز به فعالیت خود ادامه می‌داد. اعضای مهم آن سرلشگر حسن ارفع، محمدهادی سپهر، سرلشکر محمود ارم، سرلشکر امین‌زاده، حسن اخوی، سرهنگ حسن منوچهری (بهرام آریانا) که نام خود را به آریانا تغییر داد و مدتی تمایلات شدیدی به نازی‌ها داشت (وی بعدها ارتشبد شد و به ارتشبد آریانا معروف شد) بودند. روزنامه حزب "ندای سپهر" تا دههٔ ۴۰ منتشر می‌شد.
[۳۷] مدیر شانه چی، محسن، احزاب سیاسی ایران، ص۶۰، تهران، مؤسسهٔ خدمات فرهنگی رسا، ۱۳۷۵.
هدف حزب بیشتر در اختیار داشتن مشاغل حساس نظامی و غیر نظامی بود. این حزب همزمان با حزب توده تاسیس شد و تا زمان کودتا ۲۸ مرداد نیز به فعالیت ادامه داد، بعد از کودتا به تدریج فعالیتش کاسته شد و به پایان عمر خود رسید.
[۳۸] فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ص۱۴۱- ۱۴۲، تهران، انتشارات اطلاعات، ۱۳۷۰.


۸.۳ - حزب وطن

در سال ۱۳۲۲ توسط سیدضیاء‌الدین طباطبایی (از حامیان انگلیسی‌ها و مسببین کودتای ۱۲۹۹ش)، در مقابل حزب توده (متمایل به شوروی) با شعارهای کلی، بدون گراییش ایدئولوژیک خاصی تشکیل شد.
[۳۹] لالوی، محمود، حزب مردم، ص۳۶، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۱.
مشی حزب و هدف اصلی آن مقابله با حزب توده و فعالیت و هوادران آن بود. سید ضیاء دو سال بعد حزب وطن را به حزب اراده ملی تغییر نام داد. سید ضیا اساسنامه حزب اراده ملی را در ۲۲ ماده منتشر نمود که یکی از مواد این اساس‌نامه کوشش برای ایجاد بهترین رابطه با ایالات متحده آمریکا در عین بی‌طرفی بود، اما از طرفی وی برای جلب رضایت روس‌ها عنوان می‌نمود که روس‌ها بر خلاف این که ایرانی نبودند، اما خدمتشان به ایران از هر پادشاه، وزیر، نماینده و نویسنده‌ای بیشتر است. وی در دوره ۱۴ مجلس به وکالت مجلس انتخاب شد و در فروردین ۱۳۲۵ توسط قوام ‌السلطنه نخست وزیر دستگیر شد و پس از آن فعالیت حزب کاهش و سرانجام منحل شد.
[۴۰] لالوی، محمود، حزب مردم، ص۳۷، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۱.
[۴۱] طیرانی، آ بهروز، اسناد احزاب سیاسی ایران، ج۱، ص۵۱، انتشارات سازمان اسناد ملی ایران، ۱۳۷۶.
مکان حزب ساختمان با شکوهی در خیابان سعدی، نزدیک مخبرالدوله که صراف‌زاده، کارخانه‌دار معروف یزدی به او اهدا کرد. از اعضای آن مظفر فیروز، سیدکاظم یزدی، برادران رشیدیان، کورش بازرگان و حجازی مدیر روزنامه وظیفه بودند. روزنامه "رعد امروز" ارگان این حزب، توسط مظفر فیروز اداره می‌شد.
[۴۲] مدیر شانه چی، محسن، احزاب سیاسی ایران، ص۶۰، تهران، مؤسسهٔ خدمات فرهنگی رسا، ۱۳۷۵.



در اردیبهشت ۱۳۳۶ش توسط اسدالله علم موجودیت آن اعلام گردید.
[۴۳] صارمی شهاب، اصغر، احزاب دولتی و نقش آنها در تاریخ معاصر ایران، ص۱۲۴، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸.
بنیانگذاران آن اسدالله علم، پرفسور یحیی عدل، دکتر پرویز ناتل خانلری، دکتر موسی عمید، دکتر حسن ستوده تهرانی و دکتر احمد فرهاد نام برد که اغلب چهره‌های علمی و دانشگاهی و شخصیت‌های سیاسی و حکومتی بودند. «اطلاعات کامل دربارهٔ این حزب
[۴۴] لالوی، محمود، حزب مردم، ص۳۷، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۱.

در انتخابات سال ۱۳۳۹ موفق به کسب ۴۰ کرسی در مجلس شد که به دلیل تقلب و تبانی با حزب ملیون، انتخابات لغو، علم از دبیر کلی استعفا و پرفسور یحیی عدل جایگزین وی شد.
[۴۵] صارمی شهاب، اصغر، احزاب دولتی و نقش آنها در تاریخ معاصر ایران، ص۱۲۵، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸.

سال‌های ۳۹-۴۲ حزب بسیار منزوی و پس از ۱۵خرداد ۴۲ مجدداً تجلی کرد. در اواخر حکومت دکتر امینی وضعیت حزب بسیار متزلزل و فقط ۲۸ نفر در حزب باقی ماندند.
[۴۶] صارمی شهاب، اصغر، احزاب دولتی و نقش آنها در تاریخ معاصر ایران، ص۱۲۷، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸.
حضور کمرنگ حزب با رهبری دکتر یحیی عدل و سپس علی‌نقی کنی، ناصر عاملی و محمد فضائلی تا سال ۱۳۵۳ تداوم داشت و در دوره ۲۱ مجلس در سال ۱۳۴۲ و ۲۲ در سال ۱۳۴۶ و ۲۳ در سال ۱۳۵۰ در رقابت با حزب ایران نوین نقش اقلیت را داشت و با جناح‌بندی‌ها و اختلافات بسیاری روبه‌رو بود و سرانجام در سال ۱۳۵۳ با برقراری نظام تک حزبی از میان رفت.
[۴۷] صارمی شهاب، اصغر، احزاب دولتی و نقش آنها در تاریخ معاصر ایران، ص۱۲۹-۱۳۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸.



در طول حیات سیاسی خود از احزاب اکثریت و حاکم بود. در ۱۳۳۷ش به تشویق شاه و رهبری منوچهر اقبال (نخست‌ وزیر وقت) در مقابل حزب مردم تاسیس شد.
[۴۸] تربتی سنجانی، محمود، قربانیان باور و احزاب سیاسی، ص۲۵۶-۲۵۷، انتشارات آسیا، تهران، ۱۳۷۵.
اعضای این حزب بیشتر از میان وزرا، نمایندگان مجلس، مقامات وقت و رجال سیاسی- اداری رژیم بودند. هیئت مؤسس حزب از آقایان محمود جم، عزالممالک اردلان، حاج سید اسدالله موسوی، دکتر محمدعلی هدایتی، حسام دولت ‌آبادی، محمد حجازی و دکتر شاهکار تشکیل می‌شد. این هیئت ریاست و دبیرکلی حزب را به دکتر منوچهر اقبال (نخست‌ وزیر و مؤسس حزب) واگذار کرد.
[۴۹] صارمی شهاب، اصغر، احزاب دولتی و نقش آنها در تاریخ معاصر ایران، ص۱۳۴، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸.
اعضای کمیته مرکزی دکتر هدایتی، حجازی، حسام دولت‌آبادی، عماد تربتی، آموزگار، خان‌بابا بیانی، دکتر شاهکار، دکتر سرداری، محمود جم، دکتر کاسمی، انصاری بودند.
[۵۰] صارمی شهاب، اصغر، احزاب دولتی و نقش آنها در تاریخ معاصر ایران، ص۱۳۴، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸.
اوج فعالیت ملیون در سال ۱۳۳۹ مقارن با انتخابات دوره بیستم مجلس شورای ملی بود که با آشکار شدن اسناد تقلبات انتخاباتی و زد و بند حزب مردم (اقلیت) و حزب ملیون (اکثریت) انتخابات باطل و سران هر دو حزب استعفا دادند. حزب ملیون عملاً با برکناری نخست ‌وزیر از میان رفت.
[۵۱] صارمی شهاب، اصغر، احزاب دولتی و نقش آنها در تاریخ معاصر ایران، ص۱۳۵، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸.



سران این حزب حسنعلی منصور، جمشید آموزگار و هویدا بودند.
[۵۲] صارمی شهاب، اصغر، احزاب دولتی و نقش آنها در تاریخ معاصر ایران، ص۱۳۵، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸.
این تشکیلات نه به عنوان حزب بلکه به صورت گروهی؛ از جوانان طرفدار اصلاحات آمریکایی و پاره‌ای از وزرا و رجال دولتی در سال ۱۳۴۰ ش تشکیل شد. با از میان رفتن حزب ملیون در نقش حزبی در مقابل حزب مردم ظاهر شد و در انتخابات ۲۱ مجلس شورای ملی در سال ۱۳۴۲ش شرکت جست. تاسیس این کانون در واقع پیش درآمد حزب ایران نوین بود که یک سال و‌اندی بعد توسط همین اعضا ایجاد گشت. روزنامه "روزگار نو" ارگان این حزب بود.
[۵۳] مدیر شانه چی، محسن، احزاب سیاسی ایران، ص۶۲، تهران، مؤسسهٔ خدمات فرهنگی رسا، ۱۳۷۵.



پایدارترین و بزرگ‌ترین حزب دولتی تا تاسیس نظام تک حزبی بود. اعضاء هیات مرکزی آن، از سران حزب ترقی از جمله حسنعلی منصور و هویدا، جمشید آموزگار بودند که در آذر سال ۱۳۴۲ش به وجود آمد.
[۵۴] صارمی شهاب، اصغر، احزاب دولتی و نقش آنها در تاریخ معاصر ایران، ص۱۳۵-۱۳۶، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸.
[۵۵] حزب ایران نوین، مرکز بررسی اسناد تاریخی، ج۱، ص۱۳، تهران، وزارت اطلاعات، ۱۳۸۰.
دبیرکل آن حسنعلی منصور (نخست ‌وزیر) و با قتل منصور، هویدا (معاون دبیرکل حزب) نخست‌ وزیر و دبیرکل حزب شد.
[۵۶] صارمی شهاب، اصغر، احزاب دولتی و نقش آنها در تاریخ معاصر ایران، ص۱۳۶، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸
حزب در انتخابات دوره ۲۲ و ۲۳ مجلس شورای ملی در سال‌های ۱۳۴۶ش و ۱۳۵۰ش اکثریت را در مجلس داشت و سال ۱۳۵۳ در حزب رستاخیز ادغام شد.
فعالیت این حزب بسیار وسیع و علاوه بر کمیته مرکزی کمیته‌های متعددی همچون: کمیته اجرایی و دفتر سیاسی، سازمان جوانان، زنان، کشاورزان، کارگران، بازرگانان، سندی‌کاهای کارگری، اتحادیه‌های اصناف دارا بود.
[۵۷] نوذری، عزت الله، تاریخ احزاب سیاسی در ایران، ص۲۰۰، شیراز، نوید شیراز، ۱۳۸۰.
نشریاتی نیز در سراسر کشور منتشر می‌ساخت و روزنامه "ندای ایران نوین" ارگان آن محسوب می‌شد و برای آموزش کادر خود اقدام به تاسیس مدرسه عالی علوم سیاسی و امور حزبی نمود که بعدها در حزب رستاخیز ادغام گشت.


فکر ایجاد نظام تک حزبی توسط ایرانیان تحصیل‌ کرده اروپا به ویژه طرفداران ساموئل‌هانتینگتون (استاد علوم سیاسی دانشگاه‌ هاروارد) مطرح شد. هدف آن جلوگیری از بی‌تفاوتی سیاسی و علاقمند کردن اکثریت مردم به امور سیاسی مطلوب و پیوند دولت و مردم بود.
به دستور شاه این حزب در یازده اسفند ۱۳۵۳ش تشکیل شد؛ زیرا با اجرای نظام تک حزبی که رهبریت کل فعالیت‌های سیاسی را به او واگذار می‌کرد، رکن چهارمی به سه رکن دیکتاتوری می‌افزود. کلیه احزاب من‌جمله حزب ایران نوین، حزب مردم، پان ایرانیست و ایرانیان در آن ادغام شدند.
[۵۸] نوذری، عزت الله، تاریخ احزاب سیاسی در ایران، ص۲۰۸، شیراز، نوید شیراز، ۱۳۸۰.
اعتقاد به نظام شاهنشاهی و اجرای اصول انقلاب شاه و ملت از اهداف این حزب بود
[۵۹] صارمی شهاب، اصغر، احزاب دولتی و نقش آنها در تاریخ معاصر ایران، ص۱۴۲، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸
و شرکت در این حزب به دستور شاه اجباری و مخالفان می‌بایست یا به زندان یا خارج از کشور می‌رفتند.
هویدا (نخست ‌وزیر وقت) دبیرکل و بعدها جمشید آموزگار به رهبری حزب و سپس به نخست ‌وزیری برگزیده شد؛ اما عملکرد آموزگار که به ایجاد جناح پیشرو انجامید منجر به ضعف حزب شد و به جای یک دستی و ثبات در جامعه، خود از عوامل اصلی تشتت آرا و اختلاف بین رجال و دولت‌مردان سیاسی گشت و درگیری جناح‌های پیشرو، سازنده و لیبرال بر شدت آن افزود. ارکان حزب شامل کنگره، کمیته ملی، شورای مرکزی و دبیرکل بود.
[۶۰] نوذری، عزت الله، تاریخ احزاب سیاسی در ایران، ص۲۱۰، شیراز، نوید شیراز، ۱۳۸۰.

عملکرد این حزب، به عنوان یکی از پایه‌های رژیم موجب تشدید نارضایتی‌ها و مورد حمله مخالفین رژیم واقع شد، به طوری که نه تنها موجب تحکیم و نهادی کردن سلطنت نشد، بلکه، رژیم و سلطنت را بیش از پیش از ملت جدا کرد و سرانجام در پائیز ۱۳۵۷ به دستور خود رژیم برچیده شد.
[۶۱] نوذری، عزت الله، تاریخ احزاب سیاسی در ایران، ص۱۴۲-۱۴۸، شیراز، نوید شیراز، ۱۳۸۰



۱. صارمی شهاب، اصغر، احزاب دولتی و نقش آنها در تاریخ معاصر ایران، ص۷، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸.
۲. نوذری، عزت الله، تاریخ احزاب سیاسی در ایران، ص۱۷، شیراز، نوید شیراز، ۱۳۸۰.
۳. فرهمند، محمد، تفسیر مرامنامه حزب ملیون، ص۴، انتشارات حزب ملیون، تهران.
۴. فرهمند، محمد، تفسیر مرامنامه حزب ملیون، ص۱۳۰، انتشارات حزب ملیون، تهران.
۵. صارمی شهاب، اصغر، احزاب دولتی و نقش آنها در تاریخ معاصر ایران، ص۶، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸.
۶. زهیری، علیرضا، عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، ص۱۳۶، تهرانف دفتر نشر و پخش معارف، ۱۳۷۹.
۷. آبراهیمیان، ایران بین دو انقلاب، ص۳۴۶، ترجمه: گل محمدی، تهران، نشر نی، ۱۳۸۷.
۸. زهیری، علیرضا، عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، ص۱۳۹، تهرانف دفتر نشر و پخش معارف، ۱۳۷۹.
۹. طبری، احسان، خاطرات کژراهه، ج۱، ص۱۶۵-۱۹۰، تهران، امیرکبیر، چاپ دوم، ۱۳۶۶.
۱۰. طیرانی، آ بهروز، اسناد احزاب سیاسی ایران، ج۱، ص۳۸۳، انتشارات سازمان اسناد ملی ایران، ۱۳۷۶.
۱۱. خامه‌ای، انور، خاطرات سیاسی، ص۹۲۵-۹۲۶، تهران، گفتار، ۱۳۷۲.
۱۲. طیرانی، آ بهروز، اسناد احزاب سیاسی ایران، ج۱، ص۳۰۰، انتشارات سازمان اسناد ملی ایران، ۱۳۷۶.
۱۳. طیرانی، آ بهروز، اسناد احزاب سیاسی ایران، ج۱، ص۲۸۵-۲۹۲، انتشارات سازمان اسناد ملی ایران، ۱۳۷۶.
۱۴. ترابیان، ص۳۱۱.
۱۵. طیرانی، آ بهروز، اسناد احزاب سیاسی ایران، ج۱، ص۲۹۷، انتشارات سازمان اسناد ملی ایران، ۱۳۷۶.
۱۶. نجاتی، غلامرضا، جنبش ملی شدن صنعت نفت، ج۱، ص۸۶-۹۳، تهران، انتشارات سهامی انتشار، ۱۳۶۶.
۱۷. نجاتی، غلامرضا، جنبش ملی شدن صنعت نفت، ج۱، ص۸۶-۹۳، تهران، انتشارات سهامی انتشار، ۱۳۶۶.
۱۸. اسنادی از احزاب سیاسی در ایران، تهران، اداره کل آرشیو اسناد و موزه، ص۱۲۳، دفتر رییس جمهور، ۱۳۷۹.
۱۹. یزدی، ابراهیم، نهضت خداپرستان، ص۸۶ - ۸۷، یادنامه شماره ۳دکتر کاظم سامی، تهران، انتشارات چاپبخش، ۱۳۷۱.
۲۰. زهیری، علیرضا، عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، ص۱۴۹، تهرانف دفتر نشر و پخش معارف، ۱۳۷۹.
۲۱. روحانیت و نهضت ملی شدن صنعت نفت، به کوشش گروهی هواداران نهضت اسلامی ایران در اروپا، ص۵۶ - ۵۹.
۲۲. زهیری، علیرضا، عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، ص۱۴۹، تهرانف دفتر نشر و پخش معارف، ۱۳۷۹.
۲۳. کاتوزیان، همایون، مصدق و نبرد قدرت، ص۱۵۲-۱۵۳، ترجمه: احمدتدین.
۲۴. زهیری، علیرضا، عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، ص۱۶۰، تهرانف دفتر نشر و پخش معارف، ۱۳۷۹.
۲۵. کاتوزیان، همایون، مصدق و نبرد قدرت، ص۱۵۱، ترجمه: احمدتدین.
۲۶. کریمی مله، علی، چهل سال جبهه ملی، ص۴۵، مجله پانزده خرداد، شماره۲۱.
۲۷. مدیر شانه چی، محسن، احزاب سیاسی ایران، ص۶۱، تهران، مؤسسهٔ خدمات فرهنگی رسا، ۱۳۷۵.
۲۸. مدیر شانه چی، محسن، احزاب سیاسی ایران، ص۳۶۰، تهران، مؤسسهٔ خدمات فرهنگی رسا، ۱۳۷۵.
۲۹. مدیر شانه چی، محسن، احزاب سیاسی ایران، ص۳۶۰، تهران، مؤسسهٔ خدمات فرهنگی رسا، ۱۳۷۵.
۳۰. مدیر شانه چی، محسن، احزاب سیاسی ایران، ص۳۶۰، تهران، مؤسسهٔ خدمات فرهنگی رسا، ۱۳۷۵.
۳۱. کیانوری، نورالدین، خاطرات، ص۱۳۵، تهران، انتشارات اطلاعات، ۱۳۷۲.
۳۲. لالوی، محمود، حزب مردم، ص۳۷، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۱.
۳۳. مدیر شانه چی، محسن، احزاب سیاسی ایران، ص۶۶، تهران، مؤسسهٔ خدمات فرهنگی رسا، ۱۳۷۵.
۳۴. اسنادی از احزاب سیاسی در ایران، تهران، اداره کل آرشیو اسناد و موزه، ص۱۳۹، دفتر رییس جمهور، ۱۳۷۹.
۳۵. مدیر شانه چی، محسن، احزاب سیاسی ایران، ص۷۰، تهران، مؤسسهٔ خدمات فرهنگی رسا، ۱۳۷۵.
۳۶. مدیر شانه چی، محسن، احزاب سیاسی ایران، ص۶۰، تهران، مؤسسهٔ خدمات فرهنگی رسا، ۱۳۷۵.
۳۷. مدیر شانه چی، محسن، احزاب سیاسی ایران، ص۶۰، تهران، مؤسسهٔ خدمات فرهنگی رسا، ۱۳۷۵.
۳۸. فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ص۱۴۱- ۱۴۲، تهران، انتشارات اطلاعات، ۱۳۷۰.
۳۹. لالوی، محمود، حزب مردم، ص۳۶، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۱.
۴۰. لالوی، محمود، حزب مردم، ص۳۷، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۱.
۴۱. طیرانی، آ بهروز، اسناد احزاب سیاسی ایران، ج۱، ص۵۱، انتشارات سازمان اسناد ملی ایران، ۱۳۷۶.
۴۲. مدیر شانه چی، محسن، احزاب سیاسی ایران، ص۶۰، تهران، مؤسسهٔ خدمات فرهنگی رسا، ۱۳۷۵.
۴۳. صارمی شهاب، اصغر، احزاب دولتی و نقش آنها در تاریخ معاصر ایران، ص۱۲۴، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸.
۴۴. لالوی، محمود، حزب مردم، ص۳۷، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۱.
۴۵. صارمی شهاب، اصغر، احزاب دولتی و نقش آنها در تاریخ معاصر ایران، ص۱۲۵، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸.
۴۶. صارمی شهاب، اصغر، احزاب دولتی و نقش آنها در تاریخ معاصر ایران، ص۱۲۷، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸.
۴۷. صارمی شهاب، اصغر، احزاب دولتی و نقش آنها در تاریخ معاصر ایران، ص۱۲۹-۱۳۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸.
۴۸. تربتی سنجانی، محمود، قربانیان باور و احزاب سیاسی، ص۲۵۶-۲۵۷، انتشارات آسیا، تهران، ۱۳۷۵.
۴۹. صارمی شهاب، اصغر، احزاب دولتی و نقش آنها در تاریخ معاصر ایران، ص۱۳۴، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸.
۵۰. صارمی شهاب، اصغر، احزاب دولتی و نقش آنها در تاریخ معاصر ایران، ص۱۳۴، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸.
۵۱. صارمی شهاب، اصغر، احزاب دولتی و نقش آنها در تاریخ معاصر ایران، ص۱۳۵، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸.
۵۲. صارمی شهاب، اصغر، احزاب دولتی و نقش آنها در تاریخ معاصر ایران، ص۱۳۵، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸.
۵۳. مدیر شانه چی، محسن، احزاب سیاسی ایران، ص۶۲، تهران، مؤسسهٔ خدمات فرهنگی رسا، ۱۳۷۵.
۵۴. صارمی شهاب، اصغر، احزاب دولتی و نقش آنها در تاریخ معاصر ایران، ص۱۳۵-۱۳۶، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸.
۵۵. حزب ایران نوین، مرکز بررسی اسناد تاریخی، ج۱، ص۱۳، تهران، وزارت اطلاعات، ۱۳۸۰.
۵۶. صارمی شهاب، اصغر، احزاب دولتی و نقش آنها در تاریخ معاصر ایران، ص۱۳۶، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸
۵۷. نوذری، عزت الله، تاریخ احزاب سیاسی در ایران، ص۲۰۰، شیراز، نوید شیراز، ۱۳۸۰.
۵۸. نوذری، عزت الله، تاریخ احزاب سیاسی در ایران، ص۲۰۸، شیراز، نوید شیراز، ۱۳۸۰.
۵۹. صارمی شهاب، اصغر، احزاب دولتی و نقش آنها در تاریخ معاصر ایران، ص۱۴۲، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸
۶۰. نوذری، عزت الله، تاریخ احزاب سیاسی در ایران، ص۲۱۰، شیراز، نوید شیراز، ۱۳۸۰.
۶۱. نوذری، عزت الله، تاریخ احزاب سیاسی در ایران، ص۱۴۲-۱۴۸، شیراز، نوید شیراز، ۱۳۸۰



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «احزاب دوره پهلوی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۵/۱۹.    
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «احزاب دوره پهلوی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۵/۱۹.    






جعبه ابزار