اتهام به بنیامین (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بنیامین ، کوچکترین
پسر یعقوب علیهالسّلام و یگانه
برادر تنی
یوسف علیهالسّلام بود.
اتهام سرقت به بنیامین، از سوی برادران او انجام شد.
«ارجعوا الی ابیکم فقولوا یـابانآ ان ابنک سرق...»؛ شما به سوی پدرتان بازگردید و بگویید:
پدر (جان)، پسرت دزدی کرد! و ما جز به آنچه میدانستیم گواهی ندادیم؛ و ما از
غیب آگاه نبودیم!
اتهام سرقت بنیامین، در محل سکونت یوسف علیهالسّلام (
مصر )
شایع شد.
ارجعوا الی ابیکم فقولوا یـابانآ ان ابنک سرق...
«وسـل القریة التی کنا فیها...»؛ (و اگر اطمینان نداری،) از آن
شهر که در آن بودیم سؤال کن، و نیز از آن قافله که با آن آمدیم (بپرس)! و ما (در گفتار خود) صادق هستیم!»
همراهان
فرزندان یعقوب علیهالسّلام در سفر به مصر، از ماجرای اتهام سرقت به بنیامین، از سوی برادران وی آگاه بودند.
ارجعوا الی ابیکم فقولوا یـابانآ ان ابنک سرق...
وسـل... العیر التی اقبلنا فیها...
یوسف علیهالسّلام از نسبت دزدی به بنیامین
اجتناب داشت.
«قالوا ان یسرق فقد سرق اخ له من قبل فاسرها یوسف فی نفسه...»؛ (برادران) گفتند: «اگر او (بنیامین) دزدی کند، (جای تعجب نیست؛) برادرش (یوسف) نیز قبل از او دزدی کرد» یوسف (سخت ناراحت شد، و) این (ناراحتی) را در درون خود
پنهان داشت، و برای آنها
آشکار نکرد؛ (همین اندازه) گفت: «شما (از دیدگاه من،) از نظر منزلت بدّترین مردمید! و
خدا از آنچه توصیف میکنید، آگاهتر است!»
«... معاذ الله ان ناخذ الا من وجدنا متـعنا عنده...»؛ گفت: «پناه بر خدا که ما غیر از آن کس که متاع خود را نزد او یافتهایم بگیریم؛ در آن صورت، از ظالمان خواهیم بود!»
کینه برادران بنیامین به وی، در گزارش سرقتش به
یعقوب علیه السلام
اظهار شد.
ارجعوا الی ابیکم فقولوا یـابانآ ان ابنک سرق...
اتهام آگاهانه
سرقت به بنیامین، از سوی برادران او نزد یعقوب علیه السلام انجام شد.
... وما شهدنآ الا بما علمنا وما کنا للغیب حـفظین.
دزدی مخفیانه بنیامین و ناتوانی برادران از
مراقبت وی در نهان
اعتذار آنان نزد یعقوب علیه السلام از باز نگرداندن او بود.
ارجعوا الی ابیکم فقولوا یـابانآ ان ابنک سرق وما شهدنآ الا بما علمنا وما کنا للغیب حـفظین.
برادران بنیامین از
پدر ، برای تحقیق درباره اتهام سرقت بنیامین درخواست کردند.
وسـل القریة التی کنا فیها والعیر التی اقبلنا فیها...
گفته فرزندان، در مورد
سرقت بنیامین، از سوی یعقوب علیه السلام پذیرفته نشد.
ارجعوا الی ابیکم فقولوا یـابانآ ان ابنک سرق...
«قال بل سولت لکم انفسکم امرا...»؛ (
یعقوب ) گفت: «(هوای) نفس شما، مسأله را چنین در نظرتان آراسته است! من
صبر میکنم،
صبری زیبا (و خالی از کفران)! امیدوارم خداوند همه آنها را به من بازگرداند؛ چرا که او دانا و
حکیم است!
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۶، ص۴۳۱، برگرفته از مقاله «اتهام به بنیامین».