ابوسعد خرگوشی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ابوسعد عبدالملک
بن محمدبن ابراهیم نیشابوری، خرگوشی، مشهور به ابوسعد زاهد و ابوسعد واعظ، از علما و
صوفیان قرن چهارم در
نیشابور میباشد.
کنیه او بنابر ضبط منابع اولیه ابوسعد است.
وی در
کوی خرگوش - که محله ای بزرگ در نیشابور بود - به دنیا آمد، اما مشخص نیست که شهرت او به اعتبار نام این کوی است یا نام این کوی از او گرفته شده است.
از آنجا که پدر وی، ابوعثمان محمد، نیز از زاهدان و عالمان نیشابور بود،
حاکم نیشابوری (متوفی ۴۰۵)،
از وی با عبارت «الزاهد
بن الزاهد» یاد میکرده است.
ابوعثمان محمد ظاهراً همان کسی است که حاکم نیشابوری
او را از
صوفیه شمرده است.
تاریخ تولد ابوسعد معلوم نیست، ولی این اندازه میدانیم که چند سالی از حاکم نیشابوری (متولد ۳۲۱) کوچک تر بوده است.
او از آغاز جوانی به تحصیل
علوم دینی و
سماع حدیث نزد پدر و دیگر استادان
فقه و
حدیث و
تصوف پرداخت. از جمله استادان وی عبارتاند از: ابوالعباس محمدبن یعقوب اَصمّ؛ قاضی ابومحمد یحیی
بن منصور
بن عبدالملک؛ ابوعلی حامدبن محمدبن عبداللّه رفا هروی؛ ابواسحاق ابراهیم
بن محمد مُزکّی نیشابوری؛ ابو عَمرو اسماعیل
بن نجیدبن احمد سُلَمی، از
مشایخ صوفیه و جد مادری ابو عبدالرحمن سُلَمی؛ ابوسهل محمدبن سلیمان صعلوکی نیشابوری؛ و ابوالحسن علی
بن بندار صوفی صیرفی نیشابوری.
وی در فقه شاگرد ابوالحسن محمدبن علی
بن سهل ماسرجسی نیشابوری، شاگرد
ابواسحاق مروزی ، بود.
خرگوشی پس از چندی به حلقه مصاحبت زهاد و صوفیان درآمد.
احتمالا در ۳۷۰ نیشابور را به قصد
حج ترک کرد و سال ها در
مکه مجاور شد.
البته
خطیب بغدادی از قول
تنوخی گفته است که وی در ۳۹۳ در راه حج به بغداد رفت.
ابن عساکر نیز نوشته که وی در ۳۹۰ در عراق بوده و در همین سال به حج رفته است. احتمالا وی به جز سفر نخستین حج در دهه هفتاد، در دهه نود نیز سفری به قصد حج داشته و آنگاه سال های پایانی قرن چهارم را در
حجاز گذرانده است.
خرگوشی به عراق،
شام ،
مصر و
جبال نیز سفر کرد. وی همه جا از محدّثان سماع حدیث میکرد یا روایت حدیث مینمود و با زهاد و
عرفا معاشر میشد.
از جمله کسانی که از او سماع حدیث کردند این ها هستند:
ابوبکر احمدبن علی
بن خَلَف شیرازی، ابومحمدحسن
بن محمد خلّال، ابوالقاسم عبدالعزیزبن علی ازجی، و ابوالقاسم عبدالکریم
بن هوازن قشیری، ابوالقاسم عبیداللّه
بن احمد ازهری، ابوالقاسم علی تنوخی، حافظ ابوعبداللّه محمدبن عبداللّه حاکمِ نیشابوری.
خرگوشی پس از بازگشت به نیشابور به ارشاد و تدریس و تألیف مشغول شد. وی در نیشابور - که در آن دوره، بعد از
بغداد مهم ترین مرکز فرهنگ اسلامی بود و در
مساجد و مدارس و
خانقاه هایش صدها محدّث و
فقیه و ادیب و
صوفی به تدریس و تألیف اشتغال داشتند - از نامیان به شمار میآمد و کتاب هایش نیز در بلاد اسلامی رواج داشت.
با این حال خرگوشی زندگی زاهدانه ای داشت و از راه کلاه دوزی
امرار معاش میکرد.
وی بناهایی از جمله خانقاه،
بیمارستان و
مدرسه ساخت و در بیمارستانش جمعی از مریدان را به
پرستاری از بیماران گماشت.
به گفته
عُتْبی ابوسعد خرگوشی در قحطی ۴۰۱ در
نیشابور در انتقال بیماران به بیمارستان و درمان آنان و
تکفین و خاکسپاری مردگان کمک های بسیار کرد.
خرگوشی مانند بسیاری از
شافعیان نیشابور، که به
تصوف گرایش داشتند، پیرو تصوف متشرعانه اهل
صحو بود.
از
حاکم نیشابوری نقل شده که ابوسعد علم،
زهد ،
تواضع و
ارشاد را در خود جمع کرده است.
ابن عساکر نیز او را در زمره مشاهیر اَتباع اشعری آورده است. از وی اقوال صوفیانه و
کراماتی نیز نقل شده است.
وی در ۴۰۷
یا ۴۰۶ وفات یافت.
پیکرش را در خانقاهش، واقع در کوی خرگوش، به خاک سپردند.
خرگوشی آثار بسیاری در
علوم دینی از جمله تفسیر و شرح احوال زاهدان و
اهل حدیث تألیف کرده است.
کتاب هایی چون الزهد
و
شعارالصالحین و
اللوامع از جمله آثار اوست که تاکنون اثری از آنها در کتابخانهها یافت نشده است.
تنها کتابهایی که از او به جا ماندهاند عبارتاند از :
۱)
تهذیب الاسرار ، که
حاجی خلیفه آن را «تهذیب الاسرار فی طبقات الاخیار» ضبط کرده، مهم ترین اثر خرگوشی است.
این کتاب به
زبان عربی است و از منابع قدیمی و طراز اول صوفیه به شمار میآید. زمان تألیف آن نزدیک به زمان تألیف کتاب
اللُمَع ، اثر
سَرّاج طوسی ، است.
اگرچه آربری
به علت ضعف نسخه و مأخوذ بودن برخی مطالب تهذیب الاسرار از اللمع، آن را در مقام و پایه اللمع ندانسته است،
اما در تهذیب الاسرار مطالبی وجود دارد که در اللمع نیامده است، از جمله باب ملامتیه که مطالب آن شباهت بسیاری به مطالب
رسالة الملامتیه ابوعبدالرحمان سلمی دارد و به مراتب از آن دقیق تر و منظم تر است.
به احتمال زیاد، سلمی در نوشتن رساله الملامتیه از کتاب تهذیب الاسرار استفاده کرده یا به احتمال ضعیف تر هر دو مؤلف منابع قدیم تری در اختیار داشته اند.
خرگوشی در این کتاب به تعریف
تصوف ، معرفت، شرح مقامات و احوال، آداب، عبادات، اصطلاحات
صوفیه و موضوعات اخلاقی پرداخته است.
باب سوم از این کتاب در ذکر
ملامتیه نیز مستقلا تصحیح و چاپ شده است.
تهذیب الاسرار یک بار در ۱۳۷۸ش/۱۹۹۹ با تصحیح بسّام محمد بارود در
ابوظبی و بار دیگر در ۱۳۸۵ش/۲۰۰۶ با تصحیح سیدمحمدعلی امام در
بیروت چاپ شده است.
باب اصطلاحات این کتاب، با واسطه
رساله عبارات الصوفیه منسوب به
ابوالقاسم قشیری و کتاب
امالی ابوحامد غزالی ، در
رساله اصطلاحات ابن عربی تأثیر گذاشته است.
۲)
شرف النبی . این کتاب به زبان عربی است و به نام های مختلفی از جمله «شرف النبوة، دلایل النبوة و شرف المصطفی» نیز آمده است.
موضوع کتاب سیره و شمایل
رسول اکرم صلی اللّه علیه وآله وسلم است و اگرچه از منابع درجه اول در این باره به شمار نمیرود، شهرت و رواج و مقبولیت آن در شرق و غرب اندک نبوده است.
احتمالا این اثر بین سال های ۳۸۵ و ۳۹۰ تألیف شده است.
شرف النبی در اصل چندین جلد بوده،
اما اصل آن مفقود شده و آنچه امروز در دست ماست مختصری از آن است.
این کتاب با تصحیح نبیل
بن هاشم
بن عبداللّه غَمری در
ریاض در ۱۳۸۲ش/۲۰۰۳ در شش جلد چاپ شده و ترجمه فارسی آن نیز به قلم
نجم الدین محمود راوندی و تصحیح محمد روشن در ۱۳۶۱ش در
تهران به چاپ رسیده است.
۳) البشارة و النذارة فی تعبیر الرؤیا و المراقبة. در این کتاب مطالبی درباره
رؤیای صادقه ، رؤیاهای برخی
انبیا ، آداب صاحب
رؤیا ، آداب معبِّر و تعبیر رؤیاهای مختلف از جمله به خواب دیدن انبیا و
صحابه تا خواب سلاطین و صاحبان حرفه ها، مکان ها، اشیا، حیوانات و البسه براساس احادیث رسول اکرم صلی اللّه علیه وآله وسلم و اخبار صحابه و
تابعین آمده و داستان هایی هم از
صوفیه در آن نقل شده است.
حداقل ۲۴ نسخه خطی از این کتاب و نیز خلاصه ای کهن از آن وجود دارد.
این کتاب علاوه بر اینکه از متون کهن درباره تعبیر رؤیاست، از حیث بررسی تاریخ اجتماعی و کیفیت زندگی و آداب مردم آن زمان بسیار مفید است.
منبع اصلی خرگوشی در این اثر، کتاب
القادری فی علم التعبیر ، تألیف
ابوسعد دینوری در ۳۹۹ است.
خرگوشی از طریق کتاب دینوری از منابع دیگر از جمله کتاب آرتمیدوروس -که برداشتی از آن توسط
حنین بن اسحاق تهیه شده بود- استفاده کرده است.
۴)
اللوامع ، مجالس ابوسعد خرگوشی که دارای ۱۰۵ مجلس یا فصل و شامل موضوعات
حدیث و
تفسیر موضوعی قرآن است.
احادیث کتاب به طریق مسند و نیز
مرسل ذکر شده و ازاین رو، برای شناخت
مشایخ حدیث خرگوشی و علما و عرفای
خراسان در سده های سوم و چهارم بسیار مفید است.
این کتاب شامل بخش هایی در فضائل
علی بن ابی طالب علیهالسلام است، از جمله مجالسی با عناوین «مجلس فی فضائل علی
بن ابی طالب رضی اللّه عنه» و نیز «مجلس فی فضائل الحسن و الحسین رضی اللّه عنهما».
نسخه خطی این کتاب به شماره ۱۶۴۲ در مجموعه نسخه های خطی کتابخانه واتیکان موجود است.
برخی از آثار او که به صورت ضمنی در آثار سایر مؤلفان آمده عبارتند از:
۱)
الاشارة و العبارة از آثار دیگر خرگوشی است که با استناد به
علم القلوب - که به اشتباه به
ابوطالب مکی منسوب گشته - شناسایی شده است.
مؤلف علم القلوب که در کتابش بارها از خرگوشی با نام ابوسعید نیشابوری یاد کرده،
در نخستین باب کتاب خود درباره ماهیت حکمت، خلاصه ای از سخنان خرگوشی را درباره
حکمت و نشانه های آن آورده است
از این اثر جز آنچه در کتاب علم القلوب آمده نامی و نسخه ای وجود ندارد
.
۲)
کتاب الفتوة ؛ همچنین
ابوبکر احمدبن حسین بیهقی (متوفی ۴۵۸) نیز که از ابوسعد نقل قول های مستقیم در کتاب
الزهد الکبیر آورده، از اثر دیگری از ابوسعد به نام کتاب الفتوة یاد کرده و حدیثی را از آن کتاب
نقل کرده است.
از کتاب الفتوة ابوسعد نیز جز آنچه
ابوبکر بیهقی نوشته است، چیزی در دست نیست.
(۱) ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، چاپ محمد و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
(۲) ابن خلّکان، وفیات الاعیان.
(۳) ابن عساکر، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابی الحسن الاشعری، دمشق ۱۳۹۹.
(۴) ابن عماد، شذرات الذّهب فی اخبار من ذهب.
(۵) عبدالرحیم
بن حسن اسنوی، طبقات الشافعیة، چاپ کمال یوسف حوت، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
(۶) حسن انصاری، «ابوسعد خرگوشی نیشابوری و کتاب اللوامع»، کاتبان، ۲۰۰۷.
(۷) نصراللّه پورجوادی، پژوهشهای عرفانی: جستجو در منابع کهن (مجموعه یازده مقاله)، تهران ۱۳۸۵.
(۸) نصراللّه پورجوادی، «منبعی کهن در باب ملامتیان نیشابور»، معارف، دوره ۱۵، ش ۱و۲، فروردین - آبان ۱۳۷۷.
(۹) حاجی خلیفه، کشف الظنون.
(۱۰) محمدبن عبداللّه حاکم نیشابوری، تاریخ نیشابور، ترجمه محمدبن حسین خلیفه نیشابوری، چاپ محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران ۱۳۷۵ش.
(۱۱) خطیب بغدادی، تاریخ بغداد.
(۱۲) محمدبن احمد ذهبی، العبر فی خبر من غبر، ج ۳، چاپ فؤاد سید، کویت ۱۹۸۴.
(۱۳) محمدبن احمد ذهبی، کتاب تذکرة الحفاظ، حیدرآباد، دکن ۱۳۷۶-۱۳۷۷/۱۹۵۶-۱۹۵۸، چاپ افست بیروت.
(۱۴) عبدالوهاب
بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴- ۱۹۷۶.
(۱۵) سمعانی، الانساب.
(۱۶) احمد طاهری عراقی، «ابوسعد خرگوشی نیشابوری»، معارف، دوره ۱۵، ش ۳ (آذر - اسفند ۱۳۷۷).
(۱۷) محمدبن عبدالجبار عتبی، تاریخ العتبی (تاریخ الیمینی)، ضمن الفتح الوهبی (شرح الیمینی)، از احمدبن علی منینی، قاهره ۱۲۸۶.
(۱۸) محمدبن ابراهیم عطار، تذکرة الاولیاء، چاپ محمد استعلامی، تهران ۱۳۷۸ش.
(۱۹) منسوب به ابوطالب مکی، علم القلوب، چاپ عبدالقادر احمد عطا، قاهره: مکتبة القاهرة.
(۲۰) عبدالغافربن اسماعیل فارسی، الحلقة الاولی من تاریخ نیسابور: المنتخب من السیاق، انتخاب ابراهیم
بن محمد صریفینی، چاپ محمدکاظم محمودی، قم ۱۳۶۲ش.
(۲۱) یاقوت حموی، معجم البلدان.
(۲۲) آربری، "کتابچه راهنمای خرمشاهی درباره تصوف " (۱۹۳۷-۱۹۳۹).
(۲۳) کارل بروکلمان، تاریخ ادبیات عربی، لیدن ۱۹۴۳-۱۹۴۹.
(۲۴) جان سی لامورو، سنت مسلمانان اولیه درباره تفسیر رویا، آلبانی ۲۰۰۲.
(۲۵) فؤاد سزگین، تاریخچه نگارش عرب، لیدن ۱۹۶۷.
(۲۶) احمدبن حسین بیهقی، کتاب الزهدالکبیر، چاپ عامر احمد حیدر، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۷؛
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «ابوسعد خرگوشی»، شماره۷۰۰۳.