ابنمنده ابوعبداللّه محمد بن اسحاق بن یحیی اصفهانی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ابنمنده ابوعبداللّه محمد بن اسحاق اصفهانی، از مشاهیر
محدّثین و
حنبلیان اصفهان در
قرن چهارم هجری بوده است.
ابوعبداللّه محمّد بن اسحاق بن یحیی بن منده حافظ اصفهانی، از مشاهیر
محدّثین و رؤسای
حنبلیان اصفهان در
قرن چهارم هجری است. وی در سال ۳۹۵ق در اصفهان متولّد شده، و در طلب
حدیث به
بغداد، بخارا، بلخ،
دمشق، مرو،
مکّه و نیشابور سفر کرد، و در مدت ۴۰ سال از قریب ۱۷۰۰ نفر از محدّثین،
اخذ حدیث کرد که از آن جمله است: ابراهیم بن سنان قنطری، ابن ابی حاتم، ابن اخی ابی زرعه، ابن جارود، ابوجعفرالبحتری، ابوحامد بن بلال، ابوسعید بن الاعرابی، ابوطاهر مدینی، ابوالعبّاس اصم ابی اسید، احمد بن بهزاد فارسی، اسماعیل صفّار، ابوعلی حسین بن علیّ بن یزید حافظ نیشابوری، خثیمه بن سلیمان، عبداللّه بن محمّد بن حنبل، عبداللّه بن یعقوب بن اسحاق کرمانی، محمّد بن احمد بن محبوب، علیّ بن احمد بستی، محمّد بن حسین بن قطان، محمّد بن عبداللّه عمانی، محمّد بن یعقوب و عدّهای نیز از ابن منده روایت کردهاند ازجمله: ابوسعید ادریسی، ابوعبداللّه قنجار، ابومنصور شجاع بن علی صقلی، ابوعبداللّه حاکم،
ابونعیم اصفهانی، بندار رازی، تمام رازی. وی پس از برگشت از مسافرت به اصفهان، قریب چهل بار کتاب و جزوه همراه داشت.
او از
پدر و عموی پدرش عبدالرحمان بن یحیی حدیث شنید
و نیز از جمعی دیگر از مشایخ اصفهان مانند: محمد بن قاسم کرّانی، محمد بن عمر بن حفص و ابوعلی حسن بن محمد بن نَضْر
استماع نمود.
گفته شده است که ابنمنده پیش از ۱۷ سالگی از ابنابی حاتم (د ۳۲۷ق) اجازه روایت گرفت.
در جستوجوی حدیث سفری را آغاز کرد که ۴۵
سال طول کشید. او خود گفته که
شرق و
غرب را دوبار زیر پا گذاشته است.
ابنمنده نخست به
نیشابور رفت.
در آنجا از محمد بن حسین قطان، ابوعلی محمد ابن احمد میدانی، ابوالعباس اصم، ابوعبدالله ابن اخرم و دیگران حدیث شنید.
وی بجز نیشابور در دیگر شهرهای
خراسان هم اقامت کرد. در بخارا نزد هیثم بن کُلیب شاشی و دیگران،
صحیح بخاری را استماع نمود
و نیز از محمد جوزجانی و هارون بن احمد جرجانی حدیث شنید.همچنین، در
سرخس از عبدالله ابن محمد بن حنبل و در مرو از محمد بن احمد بن محبوب استماع نمود
و به بلخ نیز سفر کرد.
احتمالاً اقامت اصلی ابنمنده در نیشابور بود و همواره بدانجا باز میگشت، چنانکه در ۳۳۹ق/۹۵۰م از نیشابور عازم
عراق شد
و چند سالی در نواحی عراق و
شام به
مسافرت پرداخت.در بغداد از اسماعیل بن محمد صفار نحوی و ابوجعفر ابن بُخْتَری رزّاز حدیث شنید.
در ۳۴۴ق در
دمشق بود و از ابوالقاسم نصیبی بهره گرفت.
در ادامه
سفر خود در
طرابلس شام از خیثمة بن سلیمان قرشی، در
غزه از علی بن عباس غزی و در
بیتالمقدس از احمد بن زکریا مقدسی استماع نمود. احتمالاً وی پیش از سفرهایش به عراق و شام نخست به
مکه رفته است، زیرا در آنجا پیش از ۳۴۰ق از ابوسعید ابن اعرابی (د ۳۴۰ق) استماع حدیث کرده و نیز در
مدینه از جعفر بن محمد علوی حدیث شنیده است.
ابنمنده همچنین در ادامه سفر به
مصر رفت و در آنجا از ابوالقاسم حمزة بن محمد کنانی، احمد بن حسن بن عتبه رازی، محمد بن سعد باوردی، ابوطاهر احمد مدینی و جز آنان حدیث شنید.
در اقامت چند ساله خود در مصر به شهرهای مختلف از جمله اسکندریه،
تنّیس
و جزیره تونه
برای استماع حدیث سفر کرد.
به هر حال در ۳۶۱ق ابنمنده در بخارا بود و
حاکم نیشابوری او را ملاقات کرد و در ۳۷۵ق که ابنمنده قصد بازگشت به
اصفهان را داشت، همراه وی به نیشابور آمد.
ابنمنده چون به موطن خود بازمیگشت، ۴۰ بار کتاب به همراه داشت که از ۷۰۰، تن از مشایخ
کتاب حدیث کرده بود.
در روایتی اغراقآمیز از قول ابنمنده گفته شده که وی ۳۰ هزار راوی حدیث را درک کرده و از هر یک حداقل ۱۰ حدیث داشته است.
از دیگر مشایخ مهم ابنمنده ابنحبان بستی، ابوعلی نیشابوری و ابوالقاسم طبرانی را میتوان برشمرد.
ابنمنده در دوران
سفر طولانی خود مجرد ماند و زن اختیار نکرد. چون به اصفهان بازگشت، اسماء
دختر ابوسعد محمد شیبانی را به زنی گرفت و از وی صاحب ۴
پسر شد و آنان را عبدالرحمان، عبیدالله، عبدالرحیم و عبدالوهاب نامید.
گروه بسیاری از ابنمنده روایت کردهاند و ذهبی
نام بیش از ۵۵ تن از آنان را آورده است، اما در رأس آنان باید از مشایخ ابنمنده و دوستان او یاد کرد: ابوالشیخ اصفهانی، ابواسحاق ابراهیم بن حمزه اصفهانی، ابنمقری ابوبکر محمد بن ابراهیم،
حاکم نیشابوری، ابوعبدالله محمد بن احمد بخاری و ابوسعد احمد بن محمد ادریسی
و سپس برخی چون ابونعیم اصفهانی و احمد ابن فضل باطرقانی
و پسران خود او عبدالرحمان،
عبیدالله
و عبدالوهاب.
ابنمنده در
اصفهان به حرمت و جاه میزیست و پیداست که نفوذ بسیاری در مردم و اولیای امور داشته است.
چه معاصران او و چه محدثان بعد، او را بسیار ستودهاند. ظاهراً ستایشی که از ابنمنده صورت گرفته و آنچه شخصیت علمی او را ساخته است، ناشی از وسعت آگاهی او در حدیث بوده که با اتکا به حافظهای نیرومند شکل گرفته است. به گفته احمد بن جعفر که از افزون بر هزار تن حدیث نوشته، کسی را در میان آنان به قدرت
حافظه ابنمنده ندیده بود.
ذهبی نیز او را حافظ مشرق خوانده و اظهار داشته که کسی دیگر را نمیشناخته که به اندازه او
استماع حدیث کرده و به پایه او حدیث گرد آورده باشد.
با اینهمه، ذهبی
معتقد است که ابنمنده فقط در روایت حدیث استاد بود، اما چون به تبویب آن میپرداخت یا از خود سخنی میگفت، چیرگی لازم را نداشت.
ابونعیم اصفهانی نیز با آنکه ابنمنده را مردی بزرگ دانسته،
معتقد است که وی در آخر عمر در نقل حدیث خلط میکرد و در امالی خود دچار لغزش و اشتباه میشد،
اما ذهبی
سخن ابونعیم را رد کرده و بر خصومتی حمل نموده که میان ابونعیم و ابنمنده وجود داشته است.
این کتابها از او است:
۱. الایمان، که در ۲ مجلد به کوشش علی فقیهی در بیروت (۱۹۸۵م) به چاپ رسیده است. در این کتاب ۰۸۹، ۱حدیث در موضوع ایمان باببندی شده که طولانیترین آنها باب ۹۷ در وجوب ایمان به رؤیت خداوند است.
۲. الرد علی الجهمیه، ردی است بر جهمیه که قائل به تعطیل درباره صفات
خداوند بودند. این اثر که شیوهای نقلی دارد، به کوشش علی فقیهی در مجله الجامعة الاسلامیه چاپ شده است.
۳. فتح الباب فی الکنی و الالقاب، که بخشی از آن به کوشش س. ددرینگ در اوپسالا (۱۹۲۷م) منتشر شده است.
۴. مسند احادیث ابراهیم بن ادهم الزاهد، که به کوشش مجدی سیدابراهیم در قاهره (۱۹۸۸م) چاپ شده است.
۱. الاسامی و الکنی، موجود در کتابخانه چستربیتی.
۲. الامالی، که بخشهایی از آن در کتابخانه ظاهریه دمشق موجود است.
۳. تسمیة المشایخ، فهرستی از مشایخ بخاری در صحیح او، نسخهای از آن در کتابخانه چستربیتی موجود است.
۴. التوحید و معرفة اسماء الله تعالی، موجود در کتابخانه ظاهریه.
۵. ذکر عددما لکل واحد من الصحابه من الحدیث، موجود در کتابخانه ظاهریه.
۶. معرفة الصحابه، از معروفترین آثار ابنمنده که امروز از اصل آن فقط بخشهایی در کتابخانه ظاهریه و نیز در کتابخانه شیخالاسلام در
مدینه در دست است. علاوه بر نسخ خطی، معرفة الصحابه از طریق نقل وسیع آن در اسد الغابه ابناثیر نیز باقی مانده است، زیرا یکی از ۴ مأخذ اساسی ابناثیر در تألیف این کتاب بوده است.
ابنحجر هم در تألیف الاصابه ازاین کتاب بهره برده است.
ابوموسی مدینی (ه م) نیز بر این کتاب ذیلی نوشته است.
۱. تاریخ اصبهان.
این اثر مورد استفاده یاقوت قرار گرفته است.
۲. دلائل النبوه.
۳. الناسخ و المنسوخ.
مهدوی، سید مصلحالدین، اعلام اصفهان، ج۱، ص۲۲۵. دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «ابنمنده»، ج۴، ص۱۸۲۰.