ابنمرحل ابوالحکم مالک بن عبدالرحمان سبتی مالقی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اِبْن مُرَحَّل، ابوالحکم مالک بن عبدالرحمان بن علی سَبتی مالقی (۶۰۴ -۶۹۹ق /۱۲۰۷-۱۳۰۰م)،
فقیه ،
شاعر و
ادیب اندلسی می باشد.
خاندان او از موالی بنی مخزوم و منتسب به قبیله مصموده از قبایل بربر
مغرب بودند.
او خود در مالقه زاده شد، اما بیشتر
عمر را در سبته گذراند، از این رو نسبت مالقی و نیز سبتی یافت.
در مالقه
قرائات سبع را نزد احمد بن فحّام فراگرفت و چندی به حرفه
توثیق «ثبت و تنظیم قراردادها و نامه های رسمی» پرداخت.
سپس به اشبیلیه رفت و از برخی استادان برجسته آن دیار از جمله ابوالقاسم ابن بقی، ابوعلی شلوبین و ابوالحسن ابن دباح،
ادب ،
نحو و
قرائت آموخت. مدتی نیز قضای برخی از نواحی غرناطه و جز آن را برعهده داشت. از
زندگی او در اندلس بیش از این اطلاعی در دست نیست.
وی احتمالاً پس از
سقوط اشبیلیه به
دست مسیحیان (۶۴۶ق/ ۱۲۴۸م)، راهی مغرب شد و دیری در سبته اقامت گزید، سپس به فاس رفت و پس از چندی بار دیگر به سبته بازگشت و به تدریس پرداخت. از جمله شاگردان او در سبته احمد بن عبدالله انصاری معروف به رصافی و ابراهیم غافقی را میتوان نام برد
وی به بارگاه
سلاطین مرینی نیز که در آن
زمان بر
مغرب حکم می راندند، راه یافت و ابتدا
کاتب امیر یعقوب بن عبدالحق (حک ۶۵۶ - ۶۸۵ق) شد و سپس در زمره
شاعران و
مدّاحان خاص وی درآمد و این مقام را تا دوران
فرزندان یعقوب یوسف (حک ۶۸۵ -۷۰۶ق) و عبدالواحد حفظ کرد
وی نیز همچون سایر شاعران
دربار در تشویق
مردم به حمایت از
حاکمان وقت و تحقق بخشیدن به
اهداف سیاسی ایشان سهیم بود، چنانکه در اوج کشمکش ها و
جنگ های مسلمانان و
مسیحیان ، به
یاری یعقوب که در
کار تدارک سپاهی برای
دفاع از
اندلس بود، برخاست و با
اشعار خود
مردم را به
جهاد بر
ضد دشمنان و پیوستن به سپاه یعقوب تشویق کرد.
بین او و برخی از شعرا و
علمای هم
روزگارش از جمله ابن رشیق و ابن ابی ربیع
رقابتی سخت وجود داشته که گاه در قالب
هجوه ای تلخ و گزنده نمودار شده است.
بعید نیست که نزدیکی بیش از
حد وی به امیر،
حسادت هم گنانش را نسبت به او برانگیخته و باعث بروز این اختلافات و
رقابت ها شده باشد.
ابن مرحل سرانجام در
تاریخی که بر ما روشن نیست، از سبته به فاس رفت و همانجا درگذشت.
وی در
علوم مختلفی چون
فقه ،
نحو و
روایت شعر و ادب دست داشته،
حال آنکه عمده
شهرت وی در
منظومه های اوست و در
حقیقت او را باید یکی از بزرگ ترین سرایندگان اشعار تعلیمی به شمار آورد. آثاری که وی به
نظم درآورده، عبارتند از:
۱. التیسیر ابوعمرو دانی با نام التبیین و التبصیر، در بیش از ۲۰۰
بیت.
۲. فصیح ثعلب به نام الموطأة، در حدود ۳۰۰، ۱بیت که در عین حال الفاظ و برخی معانی دشوار آن را نیز شرح کرده است. این
قصیده در بین علمای
مغرب زمین شهرت داشته
و محمد بن طیب فاسی آن را در ۲
جلد شرح کرده است.
نسخه های متعدد الموطأة در
مصر ،
مراکش ،
عراق و
دمشق موجود است.
۳. غریب القرآن ابن عزیز.
۴. اختصار اصلاح المنطق ابن عربی.
۵. ثلث اول از
کتاب ادب الکاتب ابن قتیبه.
۶. الحلی و رتب الامثال ابوعبید.
از ۴ کتاب اخیر اثری بر جای نمانده است.
ابن مرحل منظومه هایی نیز در موضوعات مختلف سروده است، بدین قرار:
ارجوزة فی العروض،
ارجوزة فی النحو الدوبیت «شم ۲۸۸»، سلک المنحل لمالک بن المرحل، قصیدة اللؤلؤ و المرجان و القصیدة الواضحة.
نیز آنچه از اشعار او در
مدح رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) «بدیعیات» در دست است، این هاست: القصائد العشرینیات المحمدیات، القصیدة الوتریة فی مدح خیر البریة، المعشّرات النبویة (برای نسخ خطی هر سه مورد، شم و الوسیلة الکبری المرجوّ نفعها فی الاخری.
وی کتابی نیز به نام الرمی بالحصی و الضرب بالعصا در
پاسخ به
اعتراضات نحوی ابن ابی ربیع تألیف کرده بود.
این کتاب که مقری آن را
مبتذل و بی ارزش خوانده،
ظاهراً تنها
تألیف منثور ابن مرحل بوده که در سه جزء تألیف شده بود و بخشی از جزء اول آن را عبدالله گنون با تصرف و تلخیص در کتاب النبوغ المغربی
آورده است.
دیوان شعری نیز به او نسبت دادهاند که برخی آن را الجوالات خوانده اند.
(۱) ابن ابی زرع علی، الانیس المطرب، رباط، ۱۹۷۲م.
(۲) ابن ابی زرع علی، الذخیرة السنیة، رباط، ۱۹۷۲م.
(۳) ابن جزری محمد، غایة النهایة، به کوشش برگشترسر، قاهره، ۱۳۵۲ق/ ۱۹۳۳م.
(۴) ابن خطیب محمد، الاحاطة، به کوشش محمد عبدالله عنان، قاهره، ۱۳۹۳ق /۱۹۷۳م.
(۵) ابن عاشور محمد طاهر، «آراء و انباء»، مجلة المجمع العلمی العربی، شم ۳۷، دمشق، ۱۳۸۱ق /۱۹۶۲م.
(۶) ابن قاضی مکناسی احمد، جذوة الاقتباس، رباط، ۱۹۷۳م.
(۷) ابن قاضی مکناسی احمد، درة الحجال، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، تونس/ قاهره، ۱۳۹۱ق /۱۹۷۱م.
(۸) ازهریه، فهرست.
(۹) بغدادی، ایضاح.
(۱۰) حجی محمد، فهرس الخزانة العلمیة الصبیحیة (سلا)، کویت، ۱۴۰۶ق /۱۹۸۵م.
(۱۱) زرکلی، اعلام.
(۱۲) سلاوی احمد، الاستقصاء، به کوشش جعفر ناصری و محمد ناصری، دارالبیضاء، ۱۹۵۴م.
(۱۳) سید، خطی.
(۱۴) سیوطی، بغیة الوعاة، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۴ق/ ۱۳۶۵م.
(۱۵) ظاهریه، خطی (علوم اللغة).
(۱۶) علوش و رجراجی عبدالله، فهرس المخطوطات العربیة (رباط الفتح)، مغرب، ۱۹۵۴م.
(۱۷) عنان محمد عبدالله، نهایة الاندلس، قاهره، ۱۳۸۶ق /۱۹۶۶م.
(۱۸) فروخ عمر، تاریخ الادب العربی، بیروت، ۱۹۸۳م.
(۱۹) گنون عبدالله، «التعریف و النقد»، مجلة المجمع العلمی، شم ۳۷، دمشق، ۱۳۸۱ق /۱۹۶۲م.
(۲۰) گنون عبدالله، «قصة الادب فی المغرب»، مجلة المجمع العلمی، شم ۳۸، دمشق، ۱۳۸۲ق /۱۹۶۳م.
(۲۱) گنون عبدالله، «المخطوطات العربیة فی تطوان»، مجلة المخطوطات العربیة، شم ۱، جزء ۱، ۱۳۷۵ق/ ۱۹۵۵م.
(۲۲) گنون عبدالله، النبوغ المغربی، بیروت، ۱۹۷۵م.
(۲۳) مجلة معهد المخطوطات العربیة، شم ۵، جزء ۱، ۱۳۷۵ق /۱۹۵۵م.
(۲۴) مقری احمد، نفح الطیب، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۳۸۸ق /۱۹۶۸م.
(۲۵) نباهی علی، تاریخ قضاة الاندلس به کوشش لوی پرووانسال، قاهره، ۱۹۴۸م.
(۲۶) نقشبندی اسامه ناصر، المخطوطات اللغویة فی مکتبة المتحف العراقی، بغداد، ۱۹۶۹م.
(۲۷) وزیر سراج محمد، الحلل السندسیة، به کوشش محمد حبیب هیله، تونس، ۱۹۷۰.
دانشنامه بزرگ اسلامی مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی برگرفته از مقاله «ابوالحکم ابنمرحل»، ج۴، ص۱۷۴۸.